
حجاج از او پرسید: ای شبان حجاج بن یوسف چگونه حاکمی است؟
گفت: لعنت خدا بر او باد که هرگز از او ظالمتری بر مسند حکومت ننشسته است. بیرحمی، خون آشامی، بی باکی، خدانترسی است و امید دارم که به زودی روی زمین از لوث وجود و ظلم او پاک شود.
حجاج گفت: مرا می شناسی؟
گفت: نه.
گفت: من خود حجاجم.
شبان ترسید و رنگش تغییر کرد.
حجاج گفت: نامت چیست؟
گفت: نام من وردان است و در هر ماه سه روز صرع می گیرم و دیوانه می شوم و امروز یکی از آن سه روز است.
حجاج بخندید و برفت.
منبع: علی صفی، لطائف الطوائف، 2-131
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
داود فتحعلیبیگی معتقد است اقتباس از یک متن باید بهگونهای باشد که با فرهنگ بومی ما سازگاری پیدا کند
گفتوگو با افسانه حسامیفرد، اولین کوهنورد زن تاریخساز ایرانی در مسیر باشگاه هشت هزاریها
تهیهکننده، نویسنده و بازیگران مجموعه شبکه سه، از چالشهای تولید یک قصه اجتماعی میگویند