تاثیر انقلاب اکتبر در تفکر آزادیخواهی ایرانیان

رویدادها و تحولات خارجی با واکنش‌های مستقیم و غیرمستقیم نخبگان و جامعه ایرانی مواجه می‌شد.از جمله این اتفاقات، انقلاب اکتبر در روسیه بود که در این مقاله به تبعات و آثار آن در ایران می‌پردازیم.
کد خبر: ۷۳۱۰۵۷
تاثیر انقلاب اکتبر در تفکر آزادیخواهی ایرانیان

انقلاب اکتبر در همان نخستین روزهای پیروزی، آثار خود را بر ایران گذاشت.در 14 آذر 1296 (‌‌پنجم دسامبر 1917 میلادی) درست چهل و هشت روز پس از وقوع انقلاب و روی کار آمدن لنین، اعلامیه مهمی خطاب به مسلمانان مشرق زمین از طرف رژیم کمونیستی روسیه انتشار یافت که طی آن‌ شوروی اعلام کرد کلیه قراردادهای استعماری را لغو خواهد کرد.این اعلامیه نخستین قدمی بود که دولت شوراها درباره ایران برداشت و امیدهای فراوانی را در دل‌ها ایجاد کرد.دولت شوروی به منظور جلب دوستی ایران در این یادداشت، کلیه امتیازات مخالف حاکمیت و استقلال ایران را که در دوره تزارها به روسیه واگذار شده بود، لغو کرد و به ایرانیان وعده داد که این دولت در اخراج قوای انگلیس و عثمانی از خاک ایران به آنها کمک می‌کند و از ادعاهای آن کشور درباره مطالبه خسارت زمان جنگ پشتیبانی خواهدکرد.

دولت شوراها در ادامه مواضع انقلابی‌اش درباره ایران، سیاست نرمش وملاطفت خود را فزونی بخشید، به طوری که در تکمیل بیانیه‌‌های خود درباره قراردادهای روسیه تزاری با ایران، ‌قرارداد 1907 را به صورت رسمی ملغا اعلام کرد.

لئون تروتسکی، در نامه‌ای به سفارتخانه‌های دول متفق این موضوع را به اطلاع آنها می‌رساند. بر همین اساس، بلشویک‌ها مذاکرات خود را در مورد عقد قرارداد صلح آغاز کردند.مذاکرات بین آلمان و شوروی که در منطقه «برست لیتوفسک» انجام شد، منجر به عقد پیمان «برست لیتوفسک» بین دو کشور شد. تروتسکی در این مذاکره مطالبی را درباره حقوق ملت ایران برای طرف مذاکره کننده آلمانی خود عنوان کرد.

در پی تلاش سفیر و کارکنان سفارت ایران در روسیه و مذاکره با مقامات روسی و آلمانی، حقوق و استقلال ایران در قراردادهای مربوط به متارکه جنگ و برقراری صلح بین روسیه و آلمان(برست لیتوفسک 1918) تضمین شد.پس از امضای قرارداد برست لیتوفسک، تروتسکی مفاد قرارداد را به کاردار ایرانی در پطروگراد رسانید.در ژانویه همان سال تروتسکی برنامه 5 ماده‌ای حکومت شوروی برای تخلیه قشون روس از خاک ایران را در روزنامه «شورای کارگران و سربازان» انتشار داد. براساس این برنامه، بلشویک‌ها تصمیم گرفته بودند که افسران روس لشکر قزاق را نیز به روسیه احضار کنند.الغای قرارداد اسارت بار 1907 توسط لنین و بلشویک‌ها تأثیر بسیار مثبتی بر روی مردم ایران گذاشت.به طوری که بسیاری از روشنفکران، نویسندگان، روزنامه نگاران و شعرای ایران، مطالب ستایش آمیزی را در وصف لنین گفتند.در این میان میرزاده عشقی شاعر و روزنامه نگار انقلابی و پرآوازه ایران، بارها تأکید کرد که انقلاب را باید از چشمان لنین نگاه کرد.

با انتشار خبر انقلاب بلشویکی، قشون روسیه مقیم ایران به یکباره متلاشی شد و حتی پولی که انگلیسی‌ها میان افسران روسی تقسیم کردند نتوانست جلوی تفرقه آنان را بگیرد، به طوری که ژنرال باراتوف(از فرماندهان حکومت موقت اعتدالیون) به تفلیس تلگراف کرد که اگر فرمان بازگشت سپاه روس از ایران صادر نشود، این امر خود به خود انجام می‌گیرد.در نتیجه، ستاد جبهه قفقاز دستور بازگشت سپاه روس از ایران را صادر کرد. تخلیه ایران که در پاییز سال 1917 میلادی (1296 خورشیدی) شروع شده بود، در آخر مارس 1918 میلادی (فروردین 1297 خورشیدی) به پایان رسید و قسمت عمده نیروهای تزاری، شمال و غرب کشور را تخلیه کردند.

زمامداران روسیه از این اقدام، هدف‌ها و منظورهای خاصی را تعقیب می‌کردند، اول آن‌که به تعهدات خود در پیمان برست لیتوفسک جامه عمل پوشانده و از نظر مسائل جنگ، از خود رفع نگرانی کنند، دیگر این‌که رژیم بلشویکی که هنوز به طور کامل و جامع موقعیت خود را در سرزمین‌های روسیه تحکیم نبخشیده بود و از نظر جهانی و بین‌المللی نیز وضع نامعلومی داشت، در صدد بود تا با جلب حمایت و دوستی دولت‌ها و ملت‌های دیگر برای خود پشتیبانی حاصل کند و در اجرای این سیاست، کشورهای شرقی و همسایگان روسیه را در اولویت قرار داد.اما دولت ایران بدون این‌که از فرصت مغتنمی که پیش آمده بود استفاده کند، زیر نفوذ دولت انگلستان از هرگونه اقدام متقابلی خودداری کرد.در نتیجه تخلیه ایران از ارتش روس، بریتانیا در ایران بی رقیب شد و مخالف نظامی دیگر وی یعنی کشور عثمانی نیز رقیب خطرناکی شمرده نمی‌شد.

دولت انگلستان که با بروز انقلاب بلشویکی 1907 میلادی منافع خود را در ایران در خطر می‌دید برای جلوگیری از نفوذ تدریجی بلشویسم در ایران به فکر افتاد تا با ترفندی جای خالی روسیه را پر کند و نفوذ خود را برتمامی ایران بگستراند. نیاز به نظم در مرکز و ولایات کاملاً احساس می‌شد و دولتمردان وقت همگی بر این نظر بودند که این امر فقط با ساماندهی دوباره نظام مالی کشور و تشکیل یک نیروی نظامی یکپارچه و متحدالشکل ممکن است. در این میان میرزا حسن‌خان وثوق‌الدوله که گرایش سیاسی به انگلیس داشت و مانند تعدادی از رجال دیگر همعصر خود تنها راه بقای کشور را در آن زمان در همکاری با انگلیس می‌دانست با کمک انگلیس‌ها به صدارت رسید. وی توانست در اولین سال حکومتش با استفاده از همان نیروهای ژاندارمری و قزاق تا حدی نظم و امنیت حداقل در ایالات مرکزی ایران برقرار کند. با وجود این هنوز نظم و امنیت در ولایات اطراف مرزهای ایران چون آذربایجان، شمال، فارس و نواحی جنوب شرقی ایران برقرار نشده بود و حکم دولت مرکزی در آنجا چندان نفوذی نداشت.

با پایان جنگ جهانی اول در اول نوامبر 1918، ایران که در دوران جنگ با وجود اعلام بیطرفی همچنان مورد یورش و هجوم قوای روسیه، عثمانی، انگلیس و حتی آلمان قرار گرفته بود و در دوران جنگ عرصه نبرد و حتی چپاول طرفین جنگ شده بود، طبیعی بود که می‌بایست پیگیر حقوق تضییع‌شده خود باشد. بنابراین هیاتی از سوی دولت ایران به ریاست علی قلی خان مشاورالملک انصاری و میرزاعلی خان فروغی‌ذکاءالملک و عده‌ای دیگر روانه کنفرانس صلح پاریس کرد تا برای جلب کمک‌های بین‌المللی جهت اعاده خسارت‌های وارده بر ایران در زمان جنگ تلاش کنند.هیات ایرانی در 25 آذر 1297 از تهران عازم پاریس شدند اما انگلیس تمام تلاش خود را به کار بست تا آن هیات را از شرکت در کنفرانس صلح محروم سازد.انگلیس حتی با اعمال فشار از مسافرت حسن پیرنیا از تهران به آمریکا و طرح دعاوی ایران در آنجا ممانعت به عمل آورد. بر اثر تلاش انگلیسی‌ها، اعضای کنفرانس صلح پاریس به این بهانه که ایران در ابتدای جنگ اعلام بیطرفی نکرده است و رسماً درگیر جنگ نشده است از شرکت ایران در کنفرانس جلوگیری کردند. این در حالی بود که در تهران وثوق‌الدوله مشغول مذاکره پنهانی با سرپرستی کاکس وزیر مختار موقت انگلیس جهت عقد یک قرارداد جدید بود.

در این مذاکرات محرمانه 2 نفر از اعضای کابینه وثوق الدوله، نصرت الدوله فیروز و صارم الدوله نیز شرکت داشتند. بالاخره این قرارداد در 9 آگوست 1919 (17 مرداد 1297)‌ بین ایران و انگلیس بسته شد.به موجب این قرارداد مستشاران انگلیسی برای اداره امور مالی ایران و مستشاران نظامی برای سازماندهی و اداره یک نیروی یکپارچه و متحدالشکل دست به کار می‌شدند و البته در جهت اجرای قرارداد، مبلغ 2 میلیون لیره به دولت ایران وام داده می‌شد.مدیر کل امور مالی یک نفر انگلیسی می‌شد. سازمان گمرک، راه آهن و سایر تأسیسات اقتصادی ایران تحت نظارت مستشاران انگلیسی قرار می‌گرفت و در نهایت ایران تحت الحمایه انگلیس می‌شد.

مجلس ایران با قرارداد 1919 میلادی. مخالفت کرد و آن را مردود دانست.گئورگی چیچیرین، وزیر امور خارجه شوروی نیز درباره قرارداد 1919 م.انگلستان، در روز 30 آگوست 1919 چنین گفت: در این لحظه که انگلستان درنده می‌خواهد کمند اسارت مطلق را بر گردن مردم ایران بیفکند، روسیه شوروی به طور رسمی اعلام می‌دارد که قرارداد انگلیس و ایران را به رسمیت نمی‌شناسد و آن را فاقد اعتبار می‌شمارد.

جوانان انقلابی ایران نیز تلاش شایانی در مبارزه ‌ علیه قرارداد استعماری 1919 از خود نشان دادند. جوانانی نظیر عبدالحسین حسابی، لادبُن اسفندیاری ـ برادر نیما یوشیج ـ و ابوالقاسم سجادی موسوم به ‌ذرّه‌ که بعدها به نهضت کمونیستی ایران پیوستند و متأسفانه پس از پناه بردن از اختناق رضا شاهی به شوروی، قربانی کشتارهای استالین شدند، از جمله رهبران مبارزه ‌علیه این قرارداد ننگین بودند.

در همان سال 1919، همچنین بخشی از کارگران و زحمتکشان دست به اعتصاب و اعتراض زدند.از آن جمله می‌توان به کارگران چاپخانه‌ها اشاره کرد که با وجود آن‌که توسط پلیس مجبور به پایان اعتصاب خود شدند ولی موفق به تحصیل 8 ساعت کار در روز شدند. کارگران راه‌آهن شاه‌عبدالعظیم نیز دست از کار کشیدند که اعتصاب آنان به شکست انجامید. این اعتصابات با وجود شکست زودرس خود، بخش وسیعی از کارگران را جذب فعالیت‌های سیاسی کرد. پیروزی شوروی در قفقاز و ترکستان در فاصله سال‌های 21 ـ 1920 نیز سبب تقویت هر چه بیشتر روحیه کارگران ایران برای مبارزه هر چه متشکل تر در قالب حزب کمونیست ایران و اتحادیه‌های کارگری‌علیه غارتگران دولتی شد.

به دنبال قرارداد 1919 ایران و انگلیس که در جهت جلوگیری از توسعه نفوذ افکار بلشویکی صورت گرفت، دولت انقلابی روسیه برای این‌که مانع از تبدیل شدن ایران به پایگاهی ضدبلشویکی شود، بار دیگر خط‌مشی سیاسی اش را تغییر داد و در چارچوب ایدئولوژی کمونیستی و همچنین اهداف بین‌الملل سوم به حمایت از جنبش‌های ملی و نهضت‌های ایدئولوژیک در ایران پرداخت و دولت ایران را رسماً هدف شدیدترین حملات تبلیغاتی قرار داد.تحت این شرایط، نیروهای بلشویکی (ارتش سرخ) به بهانه سرکوب نیروهای ضدانقلاب روسی وارد خاک ایران شدند و به حمایت از جنبش گیلان پرداختند.جنبش گیلان در آغاز یک جنبش انقلابی بود که خواهان سرنگونی رژیم استبدادی، مبارزه با استعمار انگلیس و استقرار یک جمهوری در ایران بود.«میرزا کوچک خان» رهبر این جنبش، هوادار چیزی بود که آن را می‌توان «نظام دموکراتیک اسلامی» نامید.این جنبش پیش از انقلاب بلشویکی در ایران پدید آمده و در واقع واکنشی اصیل در برابر سرخوردگی و افسردگی پس از پیروزی انقلاب مشروطه و سرنگونی محمدعلی شاه بود.جنبش جنگل پس از یک رشته جنگ‌های پیاپی با نیروهای دولت مرکزی و نیروهای انگلیسی رفته رفته دچار ضعف و پراکندگی شد.در این زمان بلشویک‌ها نیز از فرصت پیش آمده استفاده کردند و با حمایت از جنبش جنگل، قدرت دوباره‌ای به آن بخشیدند و از آن به عنوان ابزاری در جهت پیشبرد اهداف ایدئولوژیک خود بهره گرفتند.

میرزا کوچک خان نیز تحت تأثیر آنها قرار گرفت و برای مبارزه با ارتجاع داخلی و استعمار خارجی در 14 خرداد 1299‌/‌ 4 ژوئن 1920 دست به تشکیل «جمهوری سوسیالیستی ایران» زد.

همزمان با تشکیل جمهوری سوسیالیستی گیلان، «حزب کمونیست ایران» به عنوان یکی از شعبه‌های محلی کمینترن از گروه «احسان الله خان» و اعضای فرقه «عدالت» تشکیل شد.

با انتخاب «حیدرعمو اوغلی»، کمونیست کهنه کار به عنوان دبیر کمیته مرکزی، نظریه تازه‌ای درباره شرایط اجتماعی و اقتصادی ایران ارائه شد و یک برنامه حزبی جدید نیز به تصویب رسید.

در پی آن، اعضای کمیته مرکزی حزب بر آن شدند که یک جبهه متحد ملی تشکیل دهند.به همین خاطر از میرزا کوچک خان دعوت به همکاری کردند.اما بین سران کمیته جدید اختلافاتی بروز کرد. در این زمان احسان الله خان بدون اطلاع کمیته انقلاب و بدون آمادگی نظامی با دو هزار نفر مسلح به سوی تهران حرکت کرد که اقدام جنگی وی به شکست منتهی شد.رهبران رژیم بلشویکی با کسب تجربه یکساله از اوضاع گیلان به این نتیجه رسیدند که شرایط اجتماعی ایران برای تحولاتی از آن نوع که در خود روسیه صورت گرفته بود مساعد نیست و ایجاد نظام کمونیستی در ایران نیاز به گذشت زمان است.به همین علت دولت بلشویکی دست از حمایت انقلابیون گیلان برداشت و نیروهای خود را از شمال کشور فراخواند. با خروج ارتش سرخ، مخالفت‌ها در میان اعضای کمیته انقلاب به اوج خود رسید، به طوری که سرانجام به عمر جمهوری شورایی گیلان پایان داد.

شکوفه حبیب‌زاده، جام جم

منابع:

1ـ جورج لنزوسکی، رقابت روسیه و غرب در ایران، ترجمه اسماعیل رائین، (تهران: جاویدان، 1353)

2ـ محمود محمود، تاریخ روابط سیاسی ایران و انگلیس در قرن نوزدهم میلادی، چاپ دوم، (تهران: انتشارات اقبال و شرکاء، 1344)

3ـ عبدالرفیع حقیقت(رفیع)، روابط خارجی ایران؛ از کهن‌ترین زمان تاریخی تا عصر حاضر، چاپ اول، (تهران: انتشارات کومش، 1381)

4ـ عبدالرضا هوشنگ مهدوی، روابط خارجی ایران، (تهران: انتشارات امیرکبیر، 1349)

5ـ باقر عاقلی، روزشمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی، (تهران: انتشارات گفتار، 1372)

6ـ مجله اطلاعات سیاسی و اقتصادی، ش 138 ـ 137، مقاله انقلاب اکتبر و تأثیر آن در به قدرت رسیدن رضاخان، نوشته دکتر کیهان برزگر

7ـ مقاله تأثیر انقلاب اکتبر بر ایران، سایت مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی

8ـ نیلوفر کسری، مقاله انقراض قاجاریه در ایران، سایت موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران

9ـ مقاله تاریخ امپراتوری روسیه، پایگاه مطالعات تخصصی اینپا (سیاست بین‌الملل)http:‌/‌‌/‌political.ir

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
اجتهاد زنان سیره عُقلاست

درگفت‌وگو با رئیس دانشکده الهیات دانشگاه الزهرا ابعاد بیانات رهبر انقلاب درخصوص تقلید زنان از مجتهد زن را بررسی کرده‌ایم

اجتهاد زنان سیره عُقلاست

نیازمندی ها