این جملات بخشی از مطلبی بود که همین چند روز پیش در گروههای اجتماعی و صفحههای مجازی دست به دست میشد و آخر کار هم نتیجه میگرفت که از همان اولش به جای مستقل بودن و داشتن اعتماد به نفس به ما یاد میدهند که دستمان جلوی پدر دراز باشد. راست و دروغ این مطلب به عهده نویسندهاش؛ بالاخره این گروهها و صفحهها چندان قابل اعتماد نیستند، اما جملههای «بابا آب داد، بابا نان داد»، بیدرنگ ما را به گذشته میبرد؛ گذشتهای که شاید در مقایسه با امروز خیلی طلایی نباشد، ولی آنقدر نوستالژیک و خاطرهانگیز است که فقدان امکانات و کمبودها در آن گم میشود. این حس زمانی پررنگتر میشود که پا در مدرسه دارالفنون میگذاری؛ مدرسهای که امروز تبدیل به موزه تاریخ آموزش و پرورش کشور شده است.
پس از دیدن بخشهای مختلف مدرسه به جایی میرسم که مقصد اصلیام برای تهیه گزارش است؛ بخشی که کتابهای درسی در آن قرار دارد. کتابهای مختلف که ظاهرشان نشان از گذشته دارد، از پشت ویترینها تاریخ نشر کتابهای درسی در ایران را روایت میکند. «حل مسائل هندسی تحلیلی» جلد دوم نگارش علینقی وحدتی استاد دانشگاه علوم تهران که تاریخ شهریور 1338 را روی جلد خود دارد؛ «تاریخ تمدن جدید ایران» طبق برنامه ششم ادبی، تألیف عباس پرویز، چاپ چهارم بها 30 ریال؛ متأسفانه کتاب را نمیتوان باز کرد و تاریخش را دید. «سرودهای مدارس» (دفتر اول) علینقی وزیری، مطبعه مجلس، تاریخ طبیعی 2، تألیف هاشمی، شهریور 1318 چاپ چهارم، شرکت طبع کتاب، حفظ الصحه عملی (کلید صحت) دکتر قلی قزلایاق طبیب قانونی عدلیه اعظم، عضو شورای عالی معارف، طهران 1307، چاپخانه فردوسی، «دستور انشاء»، تألیف سیدمحسن خلیق رضوی (قابل استفاده دانشآموزان دبستانها) مهر 1327، روی جلد آخری با خودکار نوشته شده «فاطمه اگر این کتاب به درد میخورد استفاده کن». تعداد کتابها زیاد است. روی بیشتر آنها این شعر حکیم توس به چشم میخورد: «توانا بود هر که دانا بود.»
داستان کتابهای درسی در ایران
مدرسه دارالفنون نماد آموزش و پرورش مدرن در ایران است. در نوشتههای ایرانی تا دیرزمانی همه دانشگاههای خارجی را دارالفنون میخواندند. زمانی که این مدرسه در سال 1268 قمری تأسیس شد، از آنجا که مسئولان مدرسه معلم برای تدریس نداشتند، چند استاد از اروپا آوردند تا دروس جدید را به دانشآموزان آموزش دهند اما مشکل دیگری هم وجود داشت. دانشآموزان زبان خارجی بلد نبودند، بنابراین چند مترجم سر کلاسها گماردند تا هر چه معلم میگوید ترجمه کنند و به خورد دانشآموزان دهند. با این حال، هنوز خبری از کتاب درسی نبود. منبع محصلان برای دروس مختلف، جزواتی بود که با گوش سپردن به ترجمه دست و پا شکسته دیلماجها مینوشتند.
در این میان، مترجمان که پس از چند سال حضور در کلاسها آب دیده شده و تمام دروس استادان خارجی را از بر کرده بودند، دست به کار شدند و با گردآوری هر آنچه سر کلاسها آموخته بودند، نخستین کتابهای درسی در ایران را حدود سال 1230 به رشته تحریر در آوردند. از سوی دیگر، استادان خارجی کتابهایی را با خود از کشورشان به سوغات میآوردند و همان دیلماجان (مترجمان) مدرسه دارالفنون با ترجمه این کتابها بر تعداد عناوین کتابهای درسی میافزودند. این کتابها در چاپخانه دارالفنون به صورت چاپ سنگی تهیه میشد و در دسترس محصلان قرار میگرفت. «میزان الحساب»، تالیف موسیو کریشیش، ترجمه محمد زکی میرزا مازندرانی، تهران: دارالفنون، 1274 قمری؛ «کتاب جبر و مقابله»، مؤلف بهلر فرانسوی، ترجمه عبدالرسول خان مهندس اصفهانی، به اهتمام رضاقلی هدایت، ناظم مدرسه دارالفنون؛ «زبده الابدان»، جان. ال. شلیمر فلمنکی به دستیاری محمدتقی بن محمدهاشم انصاری طبیب کاشانی، 1279 قمری؛ اینها چند نمونه از نخستین کتابهایی است که در دارالفنون منتشر و تدریس میشد.
در واقع، چاپخانه سنگی دارالفنون یا «دارالطباعه خاصه علمیه مبارکه دارالفنون طهران» همزمان با گشایش مدرسه کار خود را آغاز کرد. نخستین کتاب درسی که به خط نسخ یا نستعلیق به وسیله خوشنویسان آن زمان نوشته میشد، در این چاپخانه به صورت سنگی تهیه میشد و در اختیار محصلان و معلمان قرار میگرفت. جنس کاغذ کتابها نسبتا مرغوب بود و به دلیل محدود بودن تیراژ، جلد اغلب کتابها از مقوای ضخیم درست شده و در جلد برخی از آنها روکش پارچهای یا چرمی به کار میرفت. این چاپخانه از سال تأسیس تا حدود سال ١٣٠٠ ، جمعا حدود 40 عنوان کتاب درسی منتشر کرد.
اما دارالفنون تا حدود زیادی شبیه دانشگاه یا به عبارتی یک مرکز آموزش عالی بود تا مدرسه. نخستین مدرسه ابتدایی به سبک جدید 37 سال پس از تأسیس دارالفنون در ایران کارش را شروع کرد. ده سال پس از آن نیز نخستین دبیرستان در ایران متولد شد. میرزا حسن رشدیه، نقش پررنگی در این میان داشت. او را باید نخستین مولف کتابهای درسی مقطع ابتدایی در ایران دانست. از او 27 کتاب چاپ شده موجود است؛ از جمله «بدایه التعلیم» که آن را برای نوآموزان سال اول ابتدایی در سه جلد نوشته است؛ جلد اول برای دو ماه اول، جلد دوم و سوم برای پنج ماه آخر. همچنین میتوان به «نهایه التعلیم» که جلد اول آن درس فارسی و جلد دومش شامل مطالب علمی بود و «کفایه التعلیم» برای آموزش املای فارسی اشاره کرد. جالب است که رشدیه این کتابها را با هزینه خود چاپ میکرد و در اختیار دانشآموزان قرار میداد.
در سالهای بعد مدارس ویژهای در تهران و شهرستانها دایر شد و کتابهای درسی را مؤسسان، مدیران و معلمان این مدارس تالیف و منتشر میکردند. کتاب علمی در اخلاق و اصول و فروع دین از میرزا یحیی دولتآبادی، تعلیم الاطفال در الفبا و قرائت فارسی از میرزا محمودخان مفتاحالملک و تاریخ مختصر ایران از محمدعلی فروغی از کتابهایی بود که در آن زمان در مقطع ابتدایی تدریس میشد. با وجود این، این کتابها بر اساس سلیقه و تجارب نویسنده نوشته میشد که اغلب با شرایط سنی کودکان و مسائل یادگیری آنها مطابقت نداشت.
سال 1300 خورشیدی قانون شورایعالی فرهنگ به تصویب رسید که مطابق آن کل امور مدارس شامل برنامه درسی، امتحانات و مدت زمان آموزش در سطح کشور یکسان شد و مولفان ملزم شدند کتابهای درسی را مطابق برنامهای که ازطرف وزارت معارف به آنان ابلاغ میشد، تالیف کنند.
سال 1307 تهیه کتابهای درسی ابتدایی به عهده وزارت معارف قرار گرفت. این کتابها از نظر مفاهیم علمی و ادبی متناسب با نیاز سنی دانشآموزان و احتیاجات آنان و نسبت به کتابهای قبلی ارزانتر و مرغوبتر بود. پس از آن در سال 1317 تهیه کتابهای دبیرستانی نیز بر عهده وزارت معارف قرار گرفت و در مدت سه سال 80 جلد کتاب دبیرستانی توسط این وزارتخانه منتشر شد. این کتابها که به کتابهای وزارتی معروف بودند از نظر مطالب و زیبایی چاپ و نوع کاغذ و جلد، نسبت به گذشته از کیفیت بسیار بالاتری برخوردار بودند.
با ورود نیروهای متفقین به کشور در شهریور سال 1320، مشکلات فراوانی برای تولید و تهیه کتابهای درسی پیش آمد که در نهایت به واگذاری انتشار این کتابها به بخش خصوصی و آزادی در تألیف آنها منجر شد. دکتر پرویز ناتل خانلری سال 1324 درباره این وضع میگوید: «وضع کتابهای درسی ایران در سالهای اخیر از نظر ابتذال محتویات و تنوع بیحد و حصر و گرانی آنها و زد و بندها و سوءاستفادههایی که در کارها بود به جایی رسید که باید تصمیمات قاطعی به نفع مردم گرفته شود و آن فساد و هرج و مرج پایان یابد.» این وضع 20 سال ادامه داشت، هر چند تصور میشد رقابت آزاد در تألیف کتابهای درسی سبب اعتلای این کتابها شود، اما نتیجه ناامیدکننده بود به طوری که جلال آلاحمد در مقالهای با عنوان «بلبشوی کتابهای درسی» این وضع را به باد انتقاد گرفت.
انتقادها سبب میشود دولت دوباره وارد گود شود و وزارت فرهنگ تالیف و نشر کتاب را به عهده گیرد. طی مصوبهای در سال 1341، تالیف و تهیه کتابهای درسی دبستان و دبیرستان منحصرا به وزارت فرهنگ (آموزش و پرورش کنونی) واگذار میشود و سازمانی با عنوان سازمان کتابهای درسی ایران عهدهدار انجام این مهم میشود. تشکیل سازمان کتابهای درسی در همان سال اول نتیجه داد و مشکلات کمبود کتابهای درسی از بین رفت.
با وجود این، در سال 1345 نظام آموزشی ایران از نظر هدف، برنامه و مواد آموزشی تغییر کرد. مقاطع تحصیلی از دو مقطع ابتدایی و متوسطه به سه مقطع ابتدایی، راهنمایی و متوسطه تبدیل شد. تعداد رشتهها و مواد درسی نسبت به گذشته افزایش کلی یافت. سازمان کتابهای درسی ایران در مقاطع ابتدایی و راهنمایی توانست کتابهای درسی را بموقع تالیف، چاپ و توزیع کند. این کتابها همه به صورت رنگی چاپ میشد و پیش از شروع سال تحصیلی در اختیار دانش آموزان قرار میگرفت. سازمان کتابهای درسی ایران در آخرین سال پیش از انقلاب اسلامی برای سال تحصیلی 58 ـ 57 در مجموع 636 عنوان کتاب درسی تالیف و چاپ کرد که شمارگان این کتابها حدود 70 میلیون جلد کتاب بود.
پس از انقلاب اسلامی، در برنامههای درسی و به دنبال آن کتابهای درسی تجدیدنظرهایی صورت گرفت و البته جز چند کتاب ـ همان کتابهایی که از سال 1345 با تغییر نظام برای دورههای ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان تدوین شده بود ـ با تغییراتی که بیشتر در جهت کاستن حجم مطالب بود تا سالهای 1370 در مدارس تدریس میشد. دهه 70 و 80 کتابهای دبستان با تغییراتی روبهرو بود اما تغییر اساسی در دهه 80 صورت گرفت و برای نمونه با جایگزینی کتابهای «فارسی بخوانیم» و «فارسی بنویسیم» به جای کتاب «فارسی»، تمایزی چشمگیر به وجود آمد.
در کتابهای جدید دیگر نه خبری از حسنک بود و روستایش و نه از کبری و تصمیمش و نه حتی از انار و صد دانه یاقوتش...! شاید برای همین است که ما دهه شصتیها وقتی کتابهای درسی دوران ابتدایی خود را با ذوق و شوق نگاه میکنیم و یاد گذشتهها را زنده میکنیم، بچههای این دوره با تعجب ما را نگاه میکنند و درکی از حس نوستالژیک ما ندارند.
منابع:
تاریخچه مختصر کتابهای درسی و سیر تطور آن در ایران (از دارالفنون تا به امروز)، موسی مجیدی، تعلیم و تربیت، شماره 4، زمستان 1364 .
بررسی تاریخ تحولات کتابهای درسی مدارس در ایران (1230 ـ 1390)، اسفندیار معتمدی، پژوهش و نگارش کتب دانشگاهی، شماره 25، تابستان 1391.
کمیل انتظاری / گروه فرهنگ و هنر
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رئیس کمیسیون عمران و حملونقل شورای شهر تهران درگفتوگو با «جامجم»:
«جامجم» در گفتوگو با مدیر بخش زلزله و خطرپذیری مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی، دلایل بروز و راههای مهار فرونشست زمین را بررسی میکند
در گفتوگو با دکتر محمد حسنی، پژوهشگر و دانشیار پژوهشگاه مطالعات آموزشوپرورش مطرح شد
در گفتوگو با رئیس مرکز پویانمایی صبا مطرح شد