گروهی از منتقدان، مجموعههای پلیسی را یکی از شاخههای ژانر اکشن میدانند و از آن بهعنوان زیرمجموعه این ژانر نام میبرند. گروهی دیگر از منتقدان هم ترجیح میدهند به جای استفاده از ژانر پلیسی یا مجموعههای پلیسی از اصطلاح درامهای کارآگاهی استفاده کنند. در این بین، تماشاگران تلویزیونی خیلی ساده آن را به نام مجموعههای پلیسی میشناسند، اما هر نامی روی مجموعهها و فیلمهای پلیسی گذاشته شود، واقعیت این است که طیف وسیعی از کارهای موفق رسانه تلویزیون در این ژانر جای میگیرد. به همین دلیل نباید تعجب کرد که حتی مجموعه موفق علمی ـ تخیلی و دلهرهآوری مثل «پروندههای ایکس» هم در زمره کارهای پلیسی قرار بگیرد و بتوان نام آن را در فهرست ژانر پلیسی پیدا کرد. در عین حال، آثار پلیسی ـ تلویزیونی از فضا و حال و هوای متنوعی برخوردارند که در یک سوی آن کارهای کمدی قرار میگیرند و در سوی دیگر آن میتوان کارهای دلهرهآور و ترسناک را پیدا کرد. وقتی صحبت از یک مجموعه پلیسی میشود، منظور کاری است که یک یا چند پلیس در راس ماجراهای آن قرار دارند و در هر اپیزود، ماجراجوییهای مربوط به آنان و شغلشان دنبال میشود. این مامور یا ماموران پلیس، افرادی هستند که یا با بهرهگیری از قوه خلاقه یا تواناییهای جسمی خود موفق به حل مشکلی میشوند که در هر قسمت از این مجموعهها وجود دارد. براساس نوع بهرهگیری کاراکتر اصلی قصه از توان فکری یا جسمی خود برای حل مشکلات، حال و هوای این قصهها هم تغییر میکند. برای مثال، زمانی که شخصیت اصلی قصه از ذهن خلاق خود کمک میگیرد لحن مجموعه حال و هوای پررمز و راز پیدا میکند و زمانی که این شخصیت به توان بدنی و تخصصیاش تکیه میکند، فضای قصه به سمت حادثهپردازی و اکشن میرود، درست مانند آنچه در سریال پرمخاطب « هشدار برای کبرا» میبینیم معمولا در اپیزود اول هر مجموعه پلیسی (که همیشه به صورت یک فیلم سینمایی تلویزیونی 90 دقیقهای تولید میشود و Pilot یا طرح کلی نام دارد) لحن کلی قصه و فضای آن برای تماشاچی ترسیم میشود. به این ترتیب، بیننده کاملا متوجه میشود با یک درام پررمز و راز طرف است یا یک درام اکشن. این در حالی است که تجربه و تاریخ نشان داده است تماشاگران تلویزیونی (در صورت با کیفیت و سطح بالا بودن مجموعه) از هر دو نوع کارهای پلیسی استقبال کرده و برایشان اهمیتی نداشته که اکشن ماجرا بیشتر است یا جنبههای رمزآلود آن.
با از راه رسیدن رسانه تلویزیون، جا باز کردن این جعبه کوچک جادویی در خانههای مردم، تولیدکنندگان برنامههای تلویزیونی به سراغ تولید مجموعههایی رفتند که بتواند مورد توجه تماشاگران قرار گیرد. بعد از موفقیت نمایشها و مجموعههای درامهای خانوادگی، تهیهکنندگان و برنامهسازان قابکوچک به دنبال ژانری بودند که مخاطب انبوهی داشته باشد. قبل از آن در دنیای سینما فیلمهای پلیسی امتحان خود را خوب پس داده و طرفداران زیادی در بین تماشاگران سینما پیدا کرده بودند. همین دلیل کافی بود تا برنامهسازان پلیسی به سراغ این ژانر بروند و پای ماجراجوییهای پلیسی را به این رسانه هم باز کنند.
یکی از امتیازهای بزرگ ژانر پلیسی، کمخرج بودن آنهاست و برای تولید مجموعههای پلیسی نیازی به صرف هزینههای کلان نیست. در آغاز کار یک ماشین پلیس، یک دست لباس پلیس ویک سلاح، وسایل و ابزار اصلی برای ساخت یک مجموعه پلیسی بود و برای فضاسازی صحنه، نیازی به بهرهگیری از وسایل خاص یا مختلف نبود. با گذشت زمان، اکشن سهم مهمی از قصه این مجموعهها را گرفت و صحنههای تعقیب و گریز با ماشین، تیراندازی و انفجارها به کلیت کارهای پلیسی اضافه شد. با توجه به نوع استقبال تماشاگران، طبیعی بود برنامهسازان تلویزیونی در سراسر جهان به فکر تولید مجموعههای پلیسی بیفتند و این کار از انحصار تولیدکنندگان آمریکایی خارج شود. این مجموعههای بومی اغلب اوقات با استقبال تماشاگران محلی ـ که بیننده اصلی مجموعههای پلیسی آمریکایی بودند ـ روبهرو شده و حتی شهرت و محبوبیت بینالمللی هم به دست آوردند. «آکادمی» محصول هنگکنگ یکی از این مجموعههاست. 113 اپیزود این درام کمدی پلیسی در فاصله سالهای 2005 تا 2006 روی آنتن رفت و ران نگ، بازیگر اصلی آن را به یک چهره سرشناس بینالمللی تبدیل کرد. این مجموعه نه فقط در کشورهای محدوده آمریکای جنوب شرقی که در اروپا هم پخش موفقی داشت. «روباه پیر» مجموعهای آلمانی است که پخش آن از سال 1976 آغاز شد و نمایش آن هنوز هم ادامه دارد. تا به حال 365 قسمت مجموعه پخش شده و سیگفرید لووینس بازیگر اصلی آن، یکی از محبوبترین بازیگران تلویزیونی آلمان و اروپاست، اما محبوبیت بینالمللی «درک» از این مجموعه بیشتر است و تماشاگران ایرانی هورست تاپرت بازیگر آن را بهتر میشناسند. این مجموعه در فاصله سالهای 1974 تا 1998 در آلمان به نمایش درآمد و در کل 381 اپیزود آن ساخته شد، اما تماشاگران ایرانی و بینالمللی تلویزیونی، بیشتر از هر شخصیت پلیسی دیگری با نام «پوآرو» آشنا هستند و این مرد را با بازی و چهره دیوید ساچت میشناسند. «پوآرو آگاتا کریستی» از سال 1982 در انگلستان و بقیه کشورهای جهان پخش شد و تا سال 2013 پخش آن ادامه داشت. پوآروی پلیس برعکس بسیاری از همکاران اکشن کار خود در کشورهای مختلف دنیا، مسائل پلیسی اپیزودهای مجموعه را با کمک ذهن خلاق خویش حل میکرد و نه ماجراجوهای پرسر و صدای حادثهای، اما «بازرس مورس» از اکشنکاری ابایی نداشت و در 33 اپیزود خود در سالهای 1987 تا 1993، حادثهپردازیهای زیادی در تلویزیون انگلستان کرد. با وجود گذشت چند دهه از تولید مجموعههای پلیسی و آگاهی کامل تماشاگران از کم و کیف تولید و هیجانآوریهای آن، هنوز هم ساخت این نوع مجموعهها ادامه دارد و بینندگان تلویزیونی هم استقبال خوب و بالایی از آنها میکنند. وجود جدال و حل معما در مجموعههای پلیسی، همیشه آنها را برای تماشاچی تبدیل به یک خاطره خوش میکند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد