به نظر او، تروریسم خطری است که همه کشورهای جهان را یکسان تهدید میکند، بنابراین عراق هرچند از کشورهای دیگر کمک میخواهد، اما هرگز حاضر به پذیرفتن نیروی پیاده خارجی، نقض حاکمیت خود یا میدان دادن دوباره به اشغالگران نیست.
وی در مصاحبه با الشرقالاوسط ـ که یک رسانه عربزبان مخالف ایران و سوریه است ـ از ایران به عنوان یک کشور همسایه که بیشترین کمکهای مالی، سیاسی و تبلیغاتی را به عراق در مبارزه با داعش کرده است، یاد میکند و آن را ارج میگذارد. او همچنین معتقد است اگر فرصتی پیش بیاید، برای بهبود روابط ایران و کشورهای عرب حوزه خلیجفارس تلاش خواهد کرد. متن مصاحبه را میخوانید.
شما بعد از کنفرانس پاریس دیدارهایی با مقامات آمریکایی داشتید. انتظار شما از این دیدارها چه بوده و آیا محقق شده است؟
ما کنفرانس پاریس را دومین حلقه بعد از کنفرانس جده به حساب میآوریم. بعد از کنفرانس پاریس، جلسه شورای امنیت و دیدارهای نیویورک را داشتیم. همه این فعالیتها درباره نحوه مقابله با حمله وحشیانهای است که گروه تروریستی داعش، آن را به راه انداخت و تقریبا یکچهارم یا یکسوم از اراضی کشور ما را اشغال کرد. تجاوز و قتل و آواره کردن مردم مسلمان عراق، حمله به اقلیتهای عراقی بخصوص مسیحیان، ایزدیها و صابئین از جمله این اعمال بوده است.
در برابر همه این تجاوزات، ما یک پیام واحد داریم که در کنفرانس جده و پاریس هم آن را تکرار کردیم و تمام جامعه بینالملل را در جریان آن قرار دادیم. محتوای اصلی پیام ما این است مشکلی که عراق با آن مواجه شده است، تنها مشکل این کشور نیست. درست است که این اتفاق در عراق روی داده و عراقیها را هدف گرفته است، اما عراق درواقع سنگر نخست این مبارزه به شمار میرود، نه آخرین سنگر؛ بنابراین دیگر سنگرها بعد از عراق یعنی دولتهای منطقه و حتی اروپایی را باید مدنظر داشت. شما میدانید کسانی که تحت پرچم داعش گرد آمدهاند، از همه کشورهای جهان هستند. چرا آنها در کشورهای خودشان دست به چنین اعمالی نزنند؟ من این حرف را به این دلیل نمیزنم که دلم بخواهد چنین حملاتی در آن کشورها صورت گیرد؛ بلکه میخواهم بگویم ادبیاتی که داعش استفاده میکند، هیچ کشوری را مستثنا نمیکند. این گروه جاهایی را هدف قرار میدهد که کاملا انسانی است، مثل معابد، مساجد، مدارس، رستورانها و خانهها.
نخستین پیامی که ما میخواستیم از حوادث عراق به دنیا برسانیم، همین بود. از سوی دیگر در عراق تغییراتی اساسی رخ داده است. یک منشور سیاسی تهیه شد که از سوی همه طرفها مورد پذیرش قرار گرفت و آنها تصمیم گرفتند عراق را وارد مرحله جدیدی کنند که بدون استثنا همه گروهها و طیفها در آن مشارکت داشته باشند. به این معنا که از خطاهای گذشته درس گرفته شده و به سوی آینده حرکت کنیم. نخستین گام در این راه، تشکیل یک دولت وحدت ملی بود که همه طرفها را بدون استثنا در خود جای دهد.
اما این ماموریت تا حالا ناقص مانده است؟
نگران نباشید، بزودی تکمیل میشود.
مجلس وزرای پیشنهادی برای وزارت دفاع و کشور را نپذیرفت.
در متمدنترین کشورها هم شاهد هستیم دو قوه مقننه و مجریه وجود دارند که گاه با هم موافقاند و گاه اختلاف دارند. این یک سنت معمول در عرف سیاسی جهان است. بههرحال تکمیل دولت در حال انجام است. نکته دیگری که ما از دوستان خود اعم از دولتهای همسایه، بقیه دولتها، جامعه بینالملل، سازمانها و نهادهای جهانی تا حتی خود سازمان ملل متحد، انتظار داریم این است که بدانند در عراق مشکل اصلی ما مقابله با تروریسم است و ما از آنها میخواهیم در کنار ما باشند، چون این خطر فقط عراق را تهدید نمیکند.
ما البته از آنها نمیخواهیم سرباز بفرستند تا به جای ما با داعش مقابله کنند. تنها چیزی که میخواهیم پوشش هوایی و تسلیحات و پشتیبانیهای لجستیک متناسب با حجم این تهدیدهاست؛ به گونهای که حاکمیت عراق و امنیت و جایگاه ملی آن محفوظ بماند. آن چیزی که ما میخواهیم یک چتر هوایی لازم و متناسب با این مقابله است. این خلاصه همان اهدافی است که در نظر داریم. از آن گذشته شما میدانید افراد زیادی از سه استان (موصل و صلاحالدین و انبار، در کنار آوارگان داخلی در دیالی) آواره شدهاند و ما به یک پشتیبانی جهانی و بازسازی توان عراق و زیرساختهای این کشور نیاز داریم که تاکنون به دست داعش تخریب شده است.
شما از شورای امنیت چه انتظاری دارید؟
فضای سازمان ملل متحد الان آماده است و از این جهت باید گفت در کل با عراق اعلام همبستگی میشود. در کنفرانس پاریس، پنج عضو دائمی شورای امنیت در کنار دیگر دولتها حضور داشتند. همه آنها بر حمایت از عراق تاکید کردند و نشان میداد درک خوبی درباره تحولات عراق به وجود آمده است. آنها پاسخی شایسته به درخواستهای ما دادند. من دیدم همه احساس میکنند آنچه در عراق جریان دارد، گویی در کشورهای خودشان جریان دارد. با این حال هر کشوری به تناسب خودش کمک میکند. آنها همه بر حمایتهای نظامی، انسانی، خدماتی و حمایت برای بازسازی مناطق تخریب شده تاکید داشتند. طبیعی است ما با این دولتها مشارکت بیشتری خواهیم داشت و انتظار داریم به وعدههایشان عمل کنند.
آیا کنفرانس جده را نقطه عطفی در ماهیت برخورد با بحران عراق میدانید؟
قطعا، حرفهایی را که ما از مقامات سعودی از امیر سعودالفیصل، وزیر خارجه گرفته تا وزرای خارجه دیگر کشورهای عرب شنیدیم، برای ما دلگرمکننده بود. من یک دیدار شخصی نیز با سعود الفیصل داشتم و حدود نیم ساعت با هم گفتوگو کردیم. این فرصتی بود تا بیانیهای صادر شود که البته به لحاظ محتوا با بیانیه پاریس تفاوت چندانی نداشت.
آیا میتوان گفت در مواضع کشورهای خلیجفارس، تحولی در نوع برخوردشان با بحران عراق به وجود آمده است؟
بله. در گذشته نوساناتی بود که بین کنار کشیدن و عدم تعامل با عراق یا تمایل غیرمشروط برای حمایت از ما وجود داشت، اما اکنون از اینها فراتر رفته است، بخصوص میخواهم اشاره کنم امیر سعود الفیصل در جده شخصا به من گفت تصمیم گرفته است سفارت عربستان در عراق را بازگشایی کند. بعد این حرف را به صورت علنی هم گفت و یادآور شد چنین قصدی دارد.
بیانیه پاریس نشان میدهد فقط بر یکسری اصول توافق شده و این مساله به راهکارهای عملی نرسیده است. آیا دلیل این امر اختلاف نظر شرکتکنندگان بوده است؟
نمیتوان انتظار داشت در کنفرانسی مثل پاریس با این حجم شرکتکننده در یک مدت زمانی کوتاه بشود جزئیاتی را بررسی کرد، بویژه مسائل مربوط به امور لجستیک و گامهای عملی که باید به لحاظ میدانی برداشته شود. انتظار این هم نبود که کنفرانس فراتر از تاکید بر حمایتهای نظامی در سطح کمکرسانی و پوشش هوایی برود. درباره جزئیات این امور و حرکت هواپیماها و نحوه اجرای عملیات و اینکه چه زمانی شروع شود و... همه اینها دیگر به متخصصان مربوط بستگی دارد که در واقعیت چگونه آنها را تعیین کنند. شما میدانید پرواز هواپیماهای شناسایی فرانسوی شروع شده است. این اقدامات نظامی در نشست وزرا مورد بحث قرار نگرفت. چون آنها که افسر نظامی در فلان پایگاه هوایی نیستند تا بتوانند به واحدهای نظامی خاصی دستور دهند، اما به طور کلی از آنجا که مسائل حساس است و ابعادی استراتژیک دارد در کنفرانس تنها سخنانی گفته شد که در آن همه به طور یکسان از وحدت عراق حمایت کردند و ضمن تقبیح آنچه اتفاق افتاده قول پاسخگویی به نیازهای عراق دادند. آنها بین اعمال داعش و اسلام مرزبندی کردند و اعلام داشتند اسلام از چنین اعمال و رفتاری کاملا بری است.
از بین طرفهایی که به لحاظ نظامی به عراق کمک میکند کدام کشور عملیات هماهنگی را انجام میدهد؟ کدام کشور است که اهداف را تعیین کرده و فرمان میدهد؟ آیا یک اتاق عملیات مشترک برای همکاریهای نظامی وجود دارد؟
بدون تردید. قلمرو عملیات فعلا عراق است. قربانی این تهاجم عراق است و ما میخواهیم نوک حمله باشیم. از این رو هماهنگیهای میدانی باید با آن چیزی که در زمین است، صورت گیرد. ما هستیم که مصیبتزده شدهایم. ما عراق را میشناسیم و نقاط قوت و ضعفش را میدانیم. از این رو به لحاظ میدانی این مساله عراق است و نه دیگران. باید یک هماهنگی بین آنچه در خاک عراق جریان دارد و اهدافی که مورد نظر است و بین کسانی که قصد حمایت و پشتیبانی دارند، وجود داشته باشد.
یک بار دیگر تاکید میکنم طرف عراق نمیتواند خارج از این هماهنگیها باشد و در واقع نقطه عطف این هماهنگیهاست. اما درباره جزئیات و سازماندهی و تعداد افسران عراقی و اینکه چه کسی نمایندگی میکند، همه اینها به فرماندهان صحنه جنگ از هر دو طرف (عراقی و ائتلاف) واگذار شده است.
خیلیها از این تعجب کردند که چرا ارتش عراق بهرغم میلیاردها دلاری که صرف تشکیل آن شد، یکدفعه عقبنشینی کرد و در مقابل داعش فرار کرد یا در میدانهای جنگ قدرت و ایستادگی لازم را به خرج نداد. شما این مساله را به چه چیزی نسبت میدهید؛ سازماندهی، فرماندهی و فقدان روحیه جنگاوری؟
همه این دلایل با هم جمع شده بود. یک ارتش تا ارتش شود باید تفکر و سلسله مراتب نظامی و رعایت این سلسلهمراتب در سطوح عالی تا پایین وجود داشته باشد. همه این امور ممکن است روزی دچار ضعف شود؛ مثل فسادی که در بسیاری از نهادهای دولتی رخ میدهد. این امر میتواند در بخشهای نظامی هم رسوخ کند.
وقتی این مساله درباره فرماندهان نظامی ممکن باشد، دیگر نمیتوان از یک فرمانده جزء یا یک سرباز در میدان انتظاری غیر از این داشت. نمیگویم فساد همه را فرا گرفته بود، بلکه تعداد قلیلی در معرض این خطر بودند. بنابراین طبیعی است که دیگر آن سرباز، اعتمادی به این فرماندهان نداشته باشد. از این رو دچار هراس میشود.
آیا به نظر شما نیروهای عراقی در کنار نیروهای پیشمرگهها به تنهایی برای بازپس گرفتن اراضی عراق و شهرها و روستاهایی که به تصرف داعش در آمد، کفایت میکند؟
اگر یک حمایت بینالمللی برای تامین شرایط مناسب باشد، حضور نیروهای مسلح عراقی هم کارکرد خودش را پیدا میکند. آن وقت ارتش، پیشمرگهها، گارد ملی نیروهای داوطلب مردمی و ...در زیر پرچم نیروهای مسلح عراق قرار گرفته و از فرماندهان ارتش دستور میگیرند. حتی اگر این نیروها متعدد باشند هدفشان یکی میشود. ما تلاش میکنیم نیروهای مسلح از خود استانها باشند و آنها را از یک استان به استان دیگر نبریم. باید نیروهای داوطلب مردمی از همان منطقه باشند تا با داعش در منطقه خودشان مقابله کنند. آوردن نیرو از یک منطقه به منطقه دیگر مشکلاتی به وجود میآورد که غیرقابل پیشبینی است.
آقای مقتدا صدر موافق با دخالت خارجیها در امور عراق یا تشکیل یک ائتلاف بینالمللی و بازگشت نیروهای آمریکایی نیست... این مساله اجماع عراقیها را ضعیف میکند. نظر شما درباره موضعگیریهای صدر چیست؟
او چنین چیزی را رد نکرده، بلکه میگوید ما دخالت خارجی و ایجاد پایگاههای بیگانه و بازگشت این نیروها به عراق را قبول نداریم و راضی نیستیم. ما هم در کنفرانس جده گفتیم نمیتوان آن چیزی را که ما در گذشته رد کرده بودیم، حالا دوباره بپذیریم. ما از سال 2003 با این مساله مخالف بودیم. این یک موضع مشترک ملی است که همه با حضور نیروهای خارجی در خاک عراق مخالف هستند. اگر شما از من بپرسید آیا حاضر به پذیرش نیروهای خارجی در خاک کشورت هستی؟ جواب روشن است: هرگز!
اما این نیروهای خارجی الان در فضای عراق حضور دارند؟
این یک بحث دیگر است. امروز ممکن است ما فضای کشورمان را به روی آنها باز کرده و فردا آن را ببندیم. اما مساله دخالت نیروهای زمینی خارجی و نقض حاکمیت و اینکه بتوانند برای خود پایگاههایی بسازند و در اماکن خاصی موضع بگیرند، غیرممکن است. ما نسبت به وقوع چنین مسالهای هشدار دادهایم. ما از مدتها پیش خواستار خروج نیروهای مسلح خارجی از عراق بوده و هستیم. این آسان نیست برای ما که اراده ملی عراق را تحت اختیار نیروهای اشغالگر قرار دهیم یا اینکه پایگاههای نظامی را در اختیار بیگانگان قرار دهیم. موضعگیری ما دراین باره کاملا روشن و ثابت است و تغییر نمیکند.
درست است که امروز درخواست حمایت هوایی کردهایم، چون ماهیت این نبرد نابرابر است. نیروهای مسلح بازسازی نشدهاند و دشمن از حمایتهای بینالمللی برخوردار است. اصلا یک دشمن جهانی است. چون داعش فقط یک پدیده عراقی یا عربی یا منطقهای نیست، بلکه یک پدیده جهانی است. افراد با تابعیتهای مختلف در آن حضور دارند. طبعا باید پاسخی درخور و برابر با این حمله دریافت کند. ما درخواست کمک کردهایم، اما نمیخواهیم این حمایت موقتی به نقض حاکمیت ما منجر شود.
آیا شما به فکر امضای یک توافقنامه امنیتی جدید با طرف آمریکایی هستید؟
ما یک توافقنامه استراتژیک داریم که بندهای آن مشخص است. این توافقنامه شامل تعهدی است که ایالات متحده آمریکا نسبت به حاکمیت و سلامت خاک عراق اعلام کرده است. من ابتدا با آن رونوشت اولیه مخالف بودم. زیرا شرایط خفتباری را برعراق تحمیل میکرد. اما بعد اصلاح شد و پارلمان با آن موافقت کرد. به رغم احتیاطی که من نسبت به این توافقنامه داشتم، الان زمانش رسیده به تعهدات آن عمل شود. الان خاک عراق مورد تجاوز قرار گرفته است. عراقیها مورد تجاوز قرار گرفتهاند و باید طبق قواعد تعامل بین دولتها با آن برخورد شود.
آیا شما از فرانسه درخواست رسمی برای کمک نظامی کردهاید؟ چون پاریس در این باره یک نامه مکتوب و رسمی میخواهد تا بتواند طبق آن عمل کند.
نوشتن یک مکتوب رسمی مشکلی ندارد. نخستوزیر عراق بصراحت گفته است. وقتی رئیسجمهور فرانسه به عراق سفر کرد، این موضوع مطرح شد. ما به یک پوشش هوایی قوی برای پشتیبانی نیروهای زمینی خود نیاز داریم و در این باره بحث شده است.
موضعگیری ترکیه را چگونه ارزیابی میکنید. چون به نظر میرسد آنکارا خیلی علاقهمند است همچنان پشتصحنه باقی بماند؟
ما موضعگیری ترکیه را میفهمیم. حداقل وزیر کشور ترکیه این موضوع را تاکنون برای ما اینطور شرح داده که به دلیل حدود 50 گروگان ترک که در موصل ربوده شدند (این گروگانها چند روز پیش آزاد شدند.) آنها احتیاط میکنند، چون با یک فاجعه انسانی بزرگ مواجه هستند. با این حال ترکیه در کنفرانس جده و پاریس شرکت کرد. سعی آنها این است که ضرری برایشان نداشته باشد.
ولی در جده بیانیه پایانی را امضا نکردند؟
ما موضع آنها را میفهمیم. اعتقاد داریم در اعماق، آنها هم با ما همراه هستند. اما باید بین این دو مسئولیت هماهنگی بهوجود آورند. یعنی حمایتشان از عراق و دفاعشان از داعش و مشکلی که اگر نتوانند حل کنند ممکن است برایشان گران تمام شود.
شما به آمریکا نیاز دارید. به ایران هم نیاز دارید. در حال حاضر این دو کشور در عراق در یک موضع هستند، اما در سوریه مقابل همدیگرند. عراق چطور میتواند بین این دو طرف توافق به وجود آورد؟
آنها اگر با هم اختلاف دارند حداقل در درون خودشان با مشکلی مواجه نیستند مثل برخی کشورهای عربی.
منظور شما چیست؟
منظور برخی کشورهای عربی است که نسبت به حضور ایران در کنفرانس جده یا کنفرانس پاریس ملاحظاتی داشتند. ما تلاشهای زیادی کردیم تا این موانع برداشته شود، اما به نظر میرسد زمان به نفع ما نیست. اگر فرصت کافی بود این تلاشها را آنقدر ادامه میدادیم تا یخهای بین کشورهای یادشده و ایران ذوب شود. ایران یک واقعیت است. به لحاظ جغرافیایی همسایه ماست و ما حدود 1400 کیلومتر مرز مشترک با هم داریم. در تمام این دوره ایران موضعگیری شرافتمندانهای داشته است. ایران به لحاظ سیاسی، انسانی، رسانهای و خدماتی از عراق پشتیبانی کرده است.
همینطور نظامی... مقامات ایرانی خودشان این مساله را تائید کردهاند؟
اینها در کل نشان میدهد ایران پشتیبان عراق است. ما البته نمیخواهیم کشورهای همسایه بیایند و در کنار ما بایستند. گرچه ایران یک استثناء است. سوال شما نباید این باشد که چرا ایران حضور پیدا کرده است، بلکه باید سوال این باشد که چرا دیگران حضور پیدا نکردهاند.
علتها معلوم است... اینطور نیست؟
ما نمیخواهیم عراق یک نقطه قطع روابط بین این دولتها باشد، بلکه میخواهیم یک محل تلاقی و دیدارهای دوجانبه باشد و در راه تحقق این سیاست نیز تلاش میکنیم. هر چند تا به حال از تحقق آن ناتوان ماندهایم. اما احتمال دارد انشاءالله در آینده چنین فرصتی فراهم شود.
شما به عنوان دولت عراق نسبت به آینده سوریه چه نظری دارید. چون سوریه هم یک همسایه دیگر شماست؟
با محوریت داعش باید گفت این گروه، هم درعراق و هم در سوریه حضور دارد. از اینرو نمیتوانیم در عراق داعش را رد کرده و در سوریه بپذیریم. از سوی دیگر یکسری اهداف انسانی وجود دارد. کودکان سوریه مثل کودکان عراق هستند. اقلیتها نیز در هر دو کشور سرنوشت مشترکی دارند.
اما یک مشکل دیگر در موضعگیریهای منطقهای و بینالمللی نسبت به نظام حاکم بر سوریه وجود دارد. باید بگویم از جانب ما این مبارزه نباید سیاسی شود. سوریه هم مثل عراق است. یک طرفی هست که جنایت میکند و نامش داعش است. همانطور که ما خواستار یک موضعگیری واحد منطقهای و بینالمللی برای مقابله با این خطر هستیم و گفتیم هر کسی باید مسئولیت خود را در این باره تقبل کند و برای مقابله با خطر داعش در سوریه هم چنین همکاریای وجود داشته باشد. البته اختلافاتی با نظام سوریه وجود دارد. خب میشود به این اختلافات جای دیگری رسیدگی کرد. ما هم با دولت سوریه اختلافاتی داشتیم، اما سعی کردیم این اختلافات را با شیوههای سیاسی حل کنیم.
البته یک اختلاف جوهری بین اتفاقات عراق و سوریه وجود دارد، حداقل از جهت اراده بینالمللی و برخی دولتهای منطقهای. با این حال ما هر دو با یک خطر مشترک مواجه هستیم. شما نمیتوانید وقتی مساله تروریسم در درعا یا سوریه اوج میگیرد بنشینید و تماشا کنید. چون این مساله بر عراق هم اثر میگذارد. وقتی این گروههای تروریستی توسعه پیدا کردند بر سایر کشورها هم اثر میگذارند. از اینرو ما نمیتوانیم بین عوامل و پیامدهای هر دو سو تفاوتی قائل باشیم. به هر حال، رفع این مشکل باید با هماهنگی دولت باشد؛ در حالی که شما خود دولت سوریه را قبول ندارید. این مشکلی است که باید برطرف شود.
چگونه میتواند برطرف شود؟
به نظر من باید محورهای سیاسی، انسانی و امنیتی را از هم تفکیک کرد. بخصوص اینکه شما هرگز نباید در تعیین حاکمیت یک کشور دخالت کنید. بلکه هدفتان باید مبارزه با گروههای وابسته به داعش باشد. حتی در سوریه ما باید به صورت درازمدت نگاه کنیم و به دنبال نحوه حل این معضل باشیم. در نتیجه هر ملاحظهای که درباره نظام سوریه باشد، قابل گفتوگوست. من نمیگویم ملاحظاتی وجود ندارد؛ نه، بلکه میگویم این ملاحظات را باید از طریق گفتوگو حل کرد.
به زبان دیگر شما میگویید نظام باقی بماند و شما با آن تفاهم کنید؟
من نمیتوانم به جای ملت سوریه حرف بزنم. آنچه را ما میدانیم این است که بخشی از ملت سوریه با این نظام هستند و بخشی علیه آن. به دلیل همین شکاف است که میگوییم ما در مساله ملت سوریه دخالت نمیکنیم. ما نمیتوانیم به جای ملت سوریه تصمیم بگیریم. اگر آنها از نظامشان راضی باشند ما هم هستیم و اگر راضی نباشند، خب خودشان آن را کنار میگذارند.
الشرقالاوسط / مترجم: محمدعلی عسگری
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد