با خواننده ​صاحب​ سبک موسیقی سنتی

حسام‌الدین سراج: هنر کار دِل است و سیاست کار گِل

سیدحسام‌الدین سراج، خـواننده موسیقـی سنتی ایران، مردی جدی است؛ جدی در کار و فعالیت هنری. از آن آدم‌هایی که گمان می‌کنی دوست دارند همه چیز سر جای خودش باشد. اولین باری که او را در دفتر کارش ملاقات کردم، دستمال و شیشه پاک‌کن دست گرفت و قبل از آغاز مصاحبه، میز کنفرانس اتاقش را برق انداخت.
کد خبر: ۷۲۱۲۷۱
حسام‌الدین سراج: هنر کار دِل است و سیاست کار گِل
جایی که در آن فعالیت‌های اقتصادی‌اش را سر و سامان می‌دهد، البته پر از ساز و کتاب و تابلوی نقاشی است. گرچه تعداد زیادی آلبوم موسیقی از او منتشر شده ولی در دانشگاه، معماری خوانده است و در مقطع دکتری، پژوهش هنر. بنابراین از نظر حرفه‌ای یک معمار است. تز دکترایش یک بررسی میان رشته‌ای در زمینه موسیقی و معماری و ریاضیات است.

حسام‌الدین سراج آواز را نزد محمدرضا شجریان آموخته و به نواختن سنتور و سه‌تار مسلط است. سراج بخشی از نوستالژی موسیقی خیلی از ما دهه شصتی‌هاست. وقتی موسیقی نبود. نه این که نباشد؛ کم بود. توی بازار خبری از پاپ و موسیقی‌های غربی نبود. برای همین وقتی آلبوم تازه‌ای از خوانندگان سنتی می‌آمد، دست به دست می‌چرخید.

می‌توانید خودتان را تعریف کنید؟

نمی‌دانم. این را خودتان جواب بدهید.

موسیقی از کی برای شما آغاز شد؟

از کودکی.

کدام ساز شبیه شماست؟

سه تار.

چقدر می‌خندید؟

سعی می‌کنم بخندم.

خب چقدر موفق می‌شوید؟

(می‌خندد) فکر می‌کنم متوسط.

زادگاه شما چطور جایی است؟

شهر نقش و هنر و خاطره.

بارزترین خصوصیت اصفهانی‌ها چیست؟

هنردوستی.

شما آدم حسابگری هستید؟

نه زیاد.

چرا با وجود فعالیت موسیقیایی معماری خواندید؟

بیشتر به دلیل مسائل اجتماعی.

تکلیف علاقه پس چه می‌شود؟

علاقه هم داشتم.

خب، چرا موسیقی نخواندید؟

به دلیل همان مسائل اجتماعی.

اگر دانشکده موسیقی داشته باشید چه چیزی یاد می‌دهید؟

آواز و جواب آواز و... .

لغو کنسرت؟

حس ناامیدی برای نوازنده‌ها. (می‌خندد)

الگوی شما در آواز چه کسی است؟

استاد محمدرضا شجریان.

وقتی آوازتان زیر لب مردم عادی زمزمه می‌شود؟

خوشحال می‌شوم.

همین؟!

احساس می‌کنم کارم توجه دیگران را برانگیخته است.

در خانه پدری شما تاج اصفهانی و حسن کسایی رفت‌وآمد داشتند؟

بله.

در خانه خودتان چه کسانی رفت و آمد دارند؟

اعضای گروه بیدل. (فکر می‌کند) بله همین‌ها. بچه‌های گروه.

تصنیف، شما را یاد چه کسی می‌اندازد؟

پرویز مشکاتیان.

بیدل به چه کسی می‌گویند؟

دلشده، کسی که در راه عشق دلش را از دست داده.

مستی؟

راستی.

رهایی؟

اگر ترجمه‌اش را بگویم جالب نیست.

معادلش را بگویید.

زنجیر را از پای عاشق باز می‌کند.

تصویر ذهنی شما از نینوا چیست؟

جایی که بنده برگزیده خدا را به معراج برد.

کدام آهنگ خودتان را بیشتر دوست دارید؟

من خیلی‌ها را دوست دارم.

همه همین جواب را می‌دهند.

من واقعا همه آهنگ‌ها را دوست دارم.

حالا اگر بخواهید دو تا را انتخاب کنید.

خب بعضی از آلبوم‌ها را مردم بیشتر پسندیدند. مثل شرح فراغ و باغ ارغوان.

برای ساخت موسیقی از طبیعت الهام می‌گیرید؟

بسیار زیاد.

از معماری چطور؟

بله از آن هم الهام می‌گیرم.

تا به حال معمار بنایی بودید؟

طراح بوده‌ام.

کجا؟

طرح بنای دانشکده هنر و معماری که پایان نامه لیسانسم بود.

نظم؟

قاعده‌ای که در همه هنرها وجود دارد.

در چه زمینه‌ای دقت وسواس‌گونه دارید؟

در زمینه انتخاب شعر برای آوازهایم.

نسبت موسیقی با تحرکات اجتماعی چیست؟

نسبت مستقیم دارد.

اصلا سیاست را دوست دارید؟

جامعه بدون سیاست نمی‌شود.

این یعنی این که دوستش دارید؟

باید تفاوت سیاست و هنر را آموخت.

چه فرقی دارند؟

هنر کار دل است و سیاست کار گِل.

چه جور موسیقی برای جوان‌ها خوب نیست؟

چیزی که آنها را به خودشان نزدیک نکند.

خلسه موسیقیایی؟

لحظه نیایش و الهام.

فرق موسیقی سنتی با موسیقی کلاسیک غرب چیست؟

موضوع خیلی فنی است.

حس خودتان را بگویید نسبت به این دو.

موسیقی کلاسیک غرب دریاست. موسیقی سنتی ما، یک قطره اشک است.

خوب حالا تفاوتش با موسیقی پاپ کجاست؟

چه سوال سختی.

می‌خواهید پاسخ ندهید؟

موسیقی سنتی دارای اصالت است.

اصالت اصلا چیست؟

بنیاد و ریشه آدمی است.

حوزه هنری؟

جایی که قبلا جایگاه اندیشه و هنر بود، حالا جایگاه هنر است.

موسیقی فیلم؟

تشدید بیان تصویری.

علی حاتمی؟

مفهوم واقعی سینمای کلاسیک در کشور ماست.

خواندن برای موسیقی فیلم علی حاتمی؟

خیلی خوب است. دوست داشتم تجربه‌اش کنم.

سعدی؟

پیامبر سخن فارسی.

از کدام شاعر بیشتر خوانده‌اید؟

گمان می‌کنم حافظ.

خواندن شعر نو در دستگاه‌های سنتی سخت است؟

سخت نیست ولی شاید خوب از آب در نیاید.

مخالف خواندن شعر نو در دستگاه‌های موسیقی سنتی هستید؟

نه. مخالف نیستم. گاهی ظرف و مظروف به هم نمی‌آیند.

فکر می‌کنید حسام‌الدین سراج صاحب سبک است؟

نمی‌دانم. امیدوارم باشم. یعنی مردم بگویند که هست.

چه چیزی به موسیقی ایرانی اضافه کردید؟

فکر نمی‌کنم چیز مهمی اضافه کرده باشم. چند تا آواز تازه.

از موسیقی چه چیزی آموختید؟

آموختم دنیا آن‌قدر وسیع و گسترده است که من بجز ذره‌ای در این دریا نیستم.

بزرگ‌ترین دردسری که موسیقی برای شما ایجاد کرده است؟

(فکر می‌کند) دردسری نبوده.

مردم کوچه و بازار شما را می‌شناسند؟

بله می‌شناسند و لطف دارند.

تا به حال از دست کسی فرار کرده‌اید؟

بله. پیش آمده.

اگر آلبومی فروش نرود؟

خوب نیست.

بعدش چه کار می‌کنید؟

می‌نشینم و فکر می‌کنم چه کاستی‌هایی داشته است.

دوست دارید بیلبورد کنسرت‌های شما چقدر بزرگ باشد؟

اصلا مطمئن نیستم که نیاز باشد بیلبورد بگذارند.

نقطه پایان برای شما کجاست؟

پایان را باور ندارم.

چطور؟

ما جاودانه‌ایم.

مرگ؟

با مرگ به دنیای دیگری می‌رویم.

نقطه اوج فعالیت هنری کجاست؟

جایی است که بتوانم آثار ارزشمندی ارائه کنم.

الناز اسکندری -چمدان (ضمیمه آخر هفته روزنامه جام جم)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۱
محمد كرمعلی ازنهاوند
United States
۱۲:۰۹ - ۱۳۹۴/۰۴/۰۳
۰
۰
من عاشق آقای سراج به طوری خاص تو دل ما جا داره

نیازمندی ها