این مرد است. او زن است. این ترک است. او شیرازی است. این ایرانی است. او خارجی. این متولد ماه فروردین است. او متولد ماه مهر. طبقهبندی، هم سرعت قضاوت ما را افزایش و هم به ما احساس «شناخت بهتر محیط» را میدهد. به عبارت دیگر، برای هر یک از ما، بسته به تجربیات خود، عضو یک گروه یا طبقه بودن تبعاتی دارد. این پدیدهای است که در روانشناسی استروتایپ یا کلیشه ذهنی نامیده میشود. قضاوت روی انسانها براساس گروه یا جامعهای که به آن تعلق دارند. زنان به جرم زن بودن و مردان به دلیل مرد بودن، قربانی چنین قضاوتهایی هستند. همچنان که تهرانیها به دلیل تهرانی بودن و ساکنان شهرهای دیگر به دلیل «شهرستانی» بودن. همچنان که «مسلمانان» به دلیل مسلمان بودن و «غیرمسلمانان» به دلیل مسلمان نبودن.
ستاره بخت اینگونه قضاوتها درباره جمع از مدتها پیش رو به افول است و این روزها استروتایپها نماد عقبماندگی فرهنگی جوامع محسوب میشوند. با این حال اما ممکن است کسی با خودش بگوید، هر استروتایپی لزوما غلط نیست و گرایش به این نوع قضاوتها هم لزوما بد نیست. اینجا ذکر دو نکته ضروری است؛ اول اینکه ما معمولا استروتایپهای خود را نه براساس «مطالعات دقیق آماری» بلکه براساس «تجربیات محدود شخصی خود و اطرافیان» شکل میدهیم. بنابراین شانس درست بودن این مفروضات خیلی پایین است. مثلا در مورد بیاساس بودن شخصیتشناسی براساس ماه تولد خیلیها صحبت کردهاند اما همین الان میتوانید افرادی را ببینید که حاضرند تا پای جان بایستند و اصرار کنند متولدان ماه آذر واقعا فلان ویژگی را دارند. وقتی میپرسی نمونه آماری هم داری؟ میگوید: بله! خودم دیدهام. پنج تا مثال میزند! در حالی که برای یک ادعای علمی هزار مثال هم به خودی خود کافی نیست؛ مگر اینکه مطمئن باشی جامعه آماری خوبی را انتخاب کردهای و توزیع خوبی داشته و انواع اصول علمی در آن رعایت شده. حتی کسی که میگوید مردم فلان شهر خوب (یا بد) هستند و ما 20 نفر از آنها را در دانشگاه خود داشتیم، فراموش میکند که او نمونه غیرتصادفی از مردم آن شهر را دیده. یک زیرمجموعه دانشگاه رفته از مردم یک شهر، تمام مردم آن شهر را نمایندگی نمیکنند.
نکته دوم هم اینکه حتی با فرض نمونههای آماری زیاد و نمونهگیری کاملا علمی، نتیجه حاصله این است که احتمال اینکه در میان فلان گروه، فلان ویژگی وجود داشته باشد، زیاد است، نه اینکه همه اعضای آن گروه آن ویژگی را دارند. تکیه بر تحلیلهایی از این دست، فرصت توجه به استثناها را از ما میگیرد و مگر جز این است که بسیاری از رویدادهای بزرگ زندگی ما، بیشتر حاصل استثنا هستند تا قاعده؟
میتوانید استروتایپ یا کلیشه ذهنی «مهاجر» را در کشور خودمان بررسی کنید یا استروتایپ «زن» را یا استروتایپ «دهاتی» بودن را یا استروتایپ «جنوب شهری» بودن را. میبینید که استروتایپها و این قضاوتهای جمعی، چقدر به ما آسیب زده است؟
محمدرضا شعبانعلی
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد