روزنامه خندان

من یک لاشخورم، بی‌شوخی

طنز در روزنامه های کشور کم پیدا می شود و این یعنی روزنامه ها کم لبخند می‌زنند و آنها که روزنامه می‌خوانند هم به تبعیت از رسانه محبوب شان کمتر می خندند.حکمت ستون روزنامه خندان، در این است که طنز همه روزنامه های کشور را جمع کنیم و در جام جم آنلاین برسانیم به دست تان تا هر صبح، دستکم در اینترنت گردی روزانه، لبخندی روی لب تان بنشیند.
کد خبر: ۷۱۱۰۸۲
من یک لاشخورم، بی‌شوخی

سیاست روز : زورگیران آبرومند!
"بر علیه من توطئه می‌کنند. می‌خواهند با جوسازی و دروغگویی مرا خراب کنند." ...
"بر علیه من توطئه می‌کنند. می‌خواهند با جوسازی و دروغگویی مرا خراب کنند."
عبارت فوق از کیست؟
الف) گلام ( شخصیت بدبین مجموعه سفرهای گالیور)
ب) دایی جان ناپلئون
ج) علی دایی
د) هر سه گزینه فوق صحیح است.
معاون وزیر ورزش و جوانان: ما برای فرهنگ‌سازی بر روی سمفونی ازدواج کار می‌کنیم و به زودی منتشر می‌شود.
به نظر شما بعد از ساخت سمفونی ازدواج کدام یک از اتفاقات زیر می‌افتد؟
الف) سن ازدواج از ۲۸ سال به هفده سال می‌رسد.
ب) همه مجردها ظرف بیست و چهار ساعت ازدواج می‌کنند.
ج) سازندگان این اثر میلیاردر می‌شوند و همسر خود را طلاق می‌دهند و می‌روند خارج!
د) هر سه گزینه فوق غلط است.
جانشین فرماندهی انتظامی زنجان: سه زورگیر خشن در ماجرای پرونده زورگیری از زوج‌های زنجانی، به نام‌های «الف-ع»، «س-الف» و «ح-م» شناسایی شدند.
به نظر شما چرا نام این زورگیران خشن به صورت مخفف اعلام شده است؟
الف) چون زورگیر خشن شخصیت مهمی نیست و نمی‌شود مثل "خاوری" و "زنجانی" اسمش را کامل اعلام کنند.
ب) زیرا زورگیران خشن آدم‌های آبروداری هستند.
ج) چون اگر زورگیران خشن بفهمند اسم‌شان اعلام شده دل نازک و مهربانشان می‌شکند.
د) چون فضول را بردند جهنم و گفت چرا زورگیرها را با نام مخفف معرفی می‌کنند.

شرق: من یک لاشخورم، بی‌شوخی
مادرم تلفن زد و نه گذاشت و نه برداشت و گفت: چطوری لاشخور؟
من را می‌گویی؟ زارتی زدم روی ترمز. گفتم: الو، مادر آنتن ندارم... چی گفتی؟
گفت: گفتم چطوری لاشخور؟
من را می‌گویی؟ زارتی با سر زدم روی فرمان. گفتم: با منی؟ / گفت: بله. با خود لاشخورت هستم.
بغض کردم. گفتم: نه... چرا؟ و از ماشین پیاده شدم و خواستم به سمت افق بدوم که گم‌وگور شوم که دیدم مردم جلو عابربانک صف بسته‌اند و یکصدا آواز می‌خوانند: ما لاشخورها... ما لاشخورها...
ماشینی جلو بانک، پارک دوبل ایستاده بود. از بلندگوی راهنمایی‌ورانندگی صدا آمد: لاشخور دوبله پارک نکن.
اتوبوسی از بغلم رد شد، مسافرها همه با هم گفتند: لاشخور نبودوم... لاشخوروم کردی... از شهر خومون بیرونوم کردی جان... / در همین لحظه صدای گوینده از رادیو ماشین کناری آمد که گفت: سلام لاشخورهای عزیز... صدای ما را از... / چندتا جوان هم حلقه نشسته بودند سر کوچه، یکی‌شان گفت: سلام. من یک لاشخورم.
دیگر داشتم شاخ درمی‌آوردم. بغضم هم گرفته بود. زنگ زدم به خانه و گفتم: مامان... مامان... جریان این لاشخوربازی چیه؟
گفت: چیزی نیست. نگران نشو. بعد از یک عمر فهمیدیم چی‌به‌چی هست. چون یکی از مسوولان- به‌نقل از ایسنا و دیگر خبرگزاری‌ها - گفته «سود ۲۵درصدی بانکی مردم را لاشخور می‌کند.» / گفتم: آها. جدی؟‌ای‌بابا. من فکر کردم چی شده حالا. خب اینکه برای ما چیز جدید و عجیبی نیست. من یادم است بچه هم که بودم و سود بانک 25درصد نبود باز هم ما لاشخور بودیم. / گفت: چطوری؟
گفتم: آن‌موقع سود بانک کم بود اما یادم است همان سود کم را هرماه نقدی می‌گذاشتند لای دفترچه حساب و بعد ما در طول ماه از آن دفترچه حساب می‌خوردیم.

اعتماد : ماجرای آستین ها
محمدباقر قالیباف گفت: من با تفکیک جنسیتی مخالفم
ضرب المثل رایج: کی بود کی بود من نبودم...
ترانه فولکلور: من نبودم... دستم بود... تقصیر آستینم بود
یک پند تاریخی: همیشه از آستین ها بترسید. دست دیگران گاهی از آستین شما می آید بیرون.
یک توصیه جانسوز: اگر دست دیگران از آستین تان بیرون آمد یعنی شما مار در آستین پرورانده اید. زودتر مار را از آستین مبارک دفع کنید.
پاسخ یک آستین دار باسابقه: در آستین ما مار نبود. چوب در آستین ما کرده بودند و ما خبر نداشتیم.
یک تجربه: آستین تان را برای کاری بالانزنید. شاید مار درون آستین تان بزند بیرون
صدای یک طرفدار پیراهن مردانه آستین بلند: احسنت.
داستان تاریخی آستین: ملانصرالدین به مهمانی رفت و وقتی او را بر صدر نشاندند به آستینش گفت آستین نو بخور پلو، آستین نو بخور خورشت. از او پرسیدند چرا به آستینت غذا می دهی ؟ گفت یک بار با لباس دیگری خواستم وارد شوم. آستینم مندرس بود راهم ندادید. حالاکه با این جامه آمده ام راهم دادید. پس آستین من از من مهم تر است. بخور آستین جان بخور.
دیگر مقصران ماجرا: وقتی آقای دکتر قالیباف می گوید من نبودم پس کی بوده؟
گزینه 1: عمه بنده. احتمالاعمه من طی فرآیندی زیرجلکی به خاطر ضربه زدن به شهردار تهران این تصمیم را گرفته و صبح علی الطلوع تفکیک جنسیتی را در شهرداری ها عملی کرده.
متهم شماره 2: جناب آقای خودسر با همکاری عوامل خودجوش. نامبردگان جهت خراب کردن روابط بین ملت و شهردار اقدام به جابه جایی میزها در اتاق های اداری شهرداری کردند طوری که حتی شهردار در دیدارش از مناطق شهرداری تعجب کرد و گفت چه حرکت خودجوش جالبی. کی یادتون داده بود ناقلاها؟
پرسش اساسی: آیا همه گزینه ها اکنون روی میز است؟
پاسخ: خیر. بعضی گزینه ها را آدم باید بگذارد برای روز مبادا.
پرسش فلسفی: کسانی که به تفکیک جنسیتی منسوب به قالیباف واکنش نشان دادند و به به و چه چه کردند حالاچه می کنند؟
GPS: با جی پی اس پیدا کنید اکنون موضع آقای علی مطهری کجاست؟
پاسخ استعلام از جی پی اس: ایشان هم اکنون در حال نوشتن نامه بازپس گیری تشکر انجام داده از شهردار تهران هستند.
صدای اپراتور تلفن همراه بعد از شماره گیری شماره تلفن صفار هرندی: مشترک موردنظر بعد از حرف قالیباف در دسترس نیست.

کیهان :آشغال
گفت: نمایندگان پارلمان رژیم صهیونیستی، هنگام نطق نتانیاهو، او را «هو» کرده و دروغگو و حقه‌باز نامیده‌اند.
گفتم: آخه به این هم میگن خبر؟! خب! معلومه که باید از او به خاطر شکست سنگینی که از مقاومت خورده است، عصبانی باشند، اگرچه سگ زرد برادر شغاله و همشون مثل هم هستند، البته بلانسبت و دور از جون سگ و شغال.
گفت: ولی رئیس دفتر نتانیاهو به خبرنگاران گفته است، نمایندگان از نتانیاهو گله داشتند ولی از او حمایت هم کرده بودند!
گفتم: به یارو گفتند؛ امیدواریم موش کور تورو بخوره و یارو که فکر می‌کرد دارند نوازشش می‌کنند پرسید؛ حالا چرا موش کور؟ گفتند برای اینکه متوجه نشه داره چه آشغالی رو می‌خوره!

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۱
شاكی
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۱۰ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۸
۰
۰
واقعا خیلی بده یك كار خوب در شهرداری انجام انقدر جو سازی كردند كه فاعل از كارش پشیمان شد

نیازمندی ها