جام جم : استهلال همراه با لبخند حلال
امروز و امشب ملت همه دنبال ماه می گردند. تولد ماهم هست که هیچ بعید نیست ملت دنبال ماهم بگردند اگرچه، ما کجا و ماه آسمان کجا؟!.... علی القول شاعر: میان ماه من تا ماه گردون/تفاوت از زمین تا آسمان است.
دیدیم کسی ما را تحویل نمی گیرد،همه دوربین برداشتند دنبال ماه شوال می گردند؛ گفتیم خودمان برای خودمان نوشابه باز کنیم و یک خودی - ولو بیخودی - نشان دهیم.
عیب ندارد. حالا که سر صحبت ــ و شاید هم سر شوخی ــ باز شد؛ بد نیست گریزی بزنیم به این مطلب که اساساً این قضیۀ تشبیه به ماه از قدیم الایام بوده است و من در آوردی نیست. در طول تاریخ، زیبایی را عموماً به ماه شبیه کردند.
مخصوصاً ماه شب چهارده. فلذا مسبوق به سابقه است. مگر در چین و ماچین که عموم ملت شبیه همدیگرند. مثلاً شاعری از دختر یک پادشاهی حکایت می کند که از فرط زیبایی، روی دست شاه مانده بود.
چرا که احتمالاً دچار خودشیفتگی مزمن شده بوده و خودش نیز دلش نمی آمده که چشم از خودش بردارد.
آنقدر بدون عمل زیبایی، خودش خدادادی زیبا بوده که شاعر اول او را به ماه تشبیه کرده و بعد از تشبیه، سر از تفضیل در آورده و او را بر ماه افضل دانسته و گفته:
یکی دختری داشت خاقان چو ماه
کجا ماه دارد دو چشم سیاه
به دنبال چشمش یکی خال بود
که چشم خودش هم به دنبال بود!
یا یک جایی دیگر، شاعری دیگر،همین مضمون و معنا را منتهی در بارۀ محبوب و معشوق خودش به کار برده و برای بالابردن عزیز خودش،توی سر ماه بیچاره زده. همین که دچار خسوف نشده خوب است. نگاه کنید چی گفته:
دیشب جمال رویت تشبیه ماه کردم
تو به ز ماه بودی،من اشتباه کردم
.... خب بگذریم. بس است این تحقیق و پژوهش کاملاً علمی و کاربردی که نه به درد دنیامان می خورد، نه آخرت. الان یک همچین بیتی در بارۀ کسی بگوییم، یقۀ آدم را می گیرند که شما چه نسبتی با هم دارید. حالا بیا ثابت کن که طرف، وجود خارجی ندارد و اصطلاحا خاتون شعر ماست. بدون چیپس و مزه!
شمارش لبخند: به نظر ما که عموماً نیز درست و درمان می باشد؛ در شب و روز استهلال ماه شوال، اشخاص و گروه های زیادی می توانند خندان باشند؛ یعنی همزمان که چشمی به ماه، نگران دارند؛ لبی هم به خنده، متبسم دارند:
1- گروهی که جز رنج گشنگی و تشنگی، چشم و گوش و دل و اندیشۀ آنها نیز روزه بوده و نه غیبت کردند،نه تهمت زدند ونه افتراء زدند،نه اختلاس کردند،نه رشوه گرفتند، نه سرمقاله ای آبروبر نوشتند،نه طنزی هجوکننده نوشتند،نه...... و باز هم نه....... هیچی از این کارهای بد نکردند، اینها جا دارد که الآن با تمام وجود بخندند و به توصیۀ جناب حافظ عمل کنند که گفت:«هلال عید در ابروی یار باید دید». فقط ابرو!...(در بارۀ چشم،چیزی نگفته است حافظ).
2- آنهایی که در این ماه،دست یتیمی و مسکینی را گرفته اند. فقط در کنارش ننشستند اشک بریزند،بلکه دست در جیب مبارک هم کرده اند و آبرومندانه،چنان که عزت و احترام او حفظ شود، کمکی به او کرده اند تا لبخند زند. آنهایی که با انصراف از گرفتن یارانه، این بذل و بخشش را تمرین کردند؛ قطعاً دستگیری دیگران برایشان کاری ندارد. اینها الان دارند لبخند می زنند. خوشحال اند که عید رمضان آمد و ماه رمضان رفت. فلذا در ادامه باید بسان حافظ اضافه کرد: صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت.(تمرین کنید که برعکس نگویید. اگر جا به جا بگویید، خراب می شود و همه می خندند!)
سیاست روز : دست می کنند توی شکم ملت و عضو متخلف را بیرون می کشند
وزیر بهداشت: معمولا جمعهها وقت آزاد دارم و درصورت حضور در تهران، به طور متوسط ۲۰ عمل جراحی چشم انجام میدهم.
خبر فوق یادآور کدام یک از اصطلاحات زیر است؟
الف) بر چشم بد لعنت!
ب) چشم حسود بترکد!
ج) چشمات رو درویش کن!
د) دودش در چشم ما میرود!
ایضا وزیر بهداشت: توریسم درمانی خیلی محدود است.
اظهارنظر فوق با کدام یک از ضربالمثلهای زیر ارتباط تنگاتنگ دارد؟
الف) چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است.
ب) فلانی خیلی خوش پر و پاست، لب خزینه هم مینشیند.
ج) فعلا همین یکی را که زاییدی بزرگش کن.
د) هر سه گزینه فوق غلط است.
وزیر بهداشت مکرر: با هرگونه تخلف در زمینه پیوند عضو به شدت برخورد خواهیم کرد.
منظور از "برخورد به شدت" در عبارت فوق کدام یک از گزینههای زیر است؟
الف) دست میکنند توی شکم ملت و عضو متخلف را بیرون میکشند.
ب) به متخلفان تذکر جدی میدهند و اگر قانع نشدند دوباره تذکر میدهند.
ج) سه بار با پشت دست به شانه متخلفان میزنند و میگویند: بد! بد! بد!
د) این عمل ننگین را به شدت محکوم میکنند.
شرق: روزی یکمیلیارد
بالاسر مریض بودم و داشتم میگذاشتمش توی آمبولانس که مامان زنگ زد و گفت: «آب دستت است بگذار زمین و گوش کن چی میگویم.» من هم مریض را گذاشتم زمین و گوش کردم چه میگوید: «کارمند یکی از بانکهای خصوصی با درج اشتباه کد ملی و مبلغ، سبب شد تا چهارمیلیاردتومان از حساب این بانک برداشت و به ۱۲۵ حساب دیگر در 13 بانک متفاوت، واریز شود. این بانک با تصور اینکه مورد دستبرد قرار گرفته، پلیس را مطلع کرد و بررسیها «تنها در چهارروز» مشخص کرد که سرقت نبوده و اشتباه بوده است. در نهایت کارمند خاطی، تحویل مقامات قضایی شده است.»
گفتم: خب؟
گفت: میگویی خب؟ دستبرقضا چهارمیلیاردتومان به حساب 125نفر واریز شده، یعنی نفری 32میلیونتومان، بعد بگیر و ببند راه انداختند و همچین میگویند «تنها در چهارروز» پرونده را بستهاند انگار محمودرضا خاوری را بعد از چهارساعت از بغل سلین دیون، که همسایهشان شده، برگرداندهاند تهران و حسابش را گذاشتهاند کف دستش.
گفتم: خب؟
گفت: میگویی خب؟ پس پول بیمه و تامیناجتماعی چی شد؟ پول بابک زنجانی چی؟
گفتم: مامان، همه این پروندهها در دست بررسی است. خب؟
گفت: میگویی خب؟ چهارروزه چهارمیلیاردتومان را پیدا کردهاند، خب چرا همان سههزارمیلیارد را پیدا نمیکنند؟
گفتم: عزیزم، خودت میگویی چهارروز چهارمیلیارد یعنی روزی یکمیلیارد زمان میبرد. الان سههزارروز هم سههزارمیلیارد وقت میبرد دیگر. خب؟
گفت: آها. نکند خودت هم مفاسد اقتصادی شدی که داری سنگ آنها را به سینه میزنی؟
گفتم: مامان، آمدی وسط آمبولانس و گفتم گفت راه انداختیم. شده عین ستون گفتوشنود برخی از روزنامهها. خب؟
گفت: باز هم اون روزنامه که از هر انگشتش یک هنر میریزد و میبُرد و میدوزد و میشورد و پهن میکند. تو چیکار میکنی؟ هنرت فقط این است که آخر ستون بروی و توی افق گم بشوی دیگر؟ حالا هم برو به کارت برس. و گوشی را قطع کرد و من در افق محو شدم.
قدس :مش غضنفر و مدیریت آب
فِکِر کُنُم وَختی شامس پخش مِکِردَن مو تو دست به آب بودُم بِرِیکه خیلی بَدشامسُم. مَثَلَندِش هر هفته یَکبار وَرمِخِزُم مُرُم حَموم، بعد هَمو موقه یا آب بَند میه، ...
یا آبگرمکن مِتِرکه، یا بَرقا مِره، یایَم زلزله یی چیزی مِره. دیروزَم که واز رِفته بودُم حموم ناسَن هَموجور که سَر کِلَّم کَفمالی بود هرچی شیرِ آب رِ پیچُندُم دیدُم یَک چَکِ آبیَم اَزِش نِمیه. خُلِصه هَموجور که چشمام مُسوخت به هر بدبختی بود با آبِ تو آفتابه کِلَّم رِ شُستُمُ آمدُم بیرون با اعصابِ داغون زنگ زدُم به اداره آب گفتُم یَرِگه ها بِرِیچی آبِمایِ قطع کِردِن؟ مو که قبضِ آب رِ قِلِفتی دادُم. اوکه گوشی رِ وَرداشتِ بود گفتِگ بِرِیکه هوا گَرُمه یُ مصرفِ آب مردم زیات رِفته یُ کمبودِ آب دِرِم، بِرِیهَمی مجبورِم هرروز آبِ یَکجایِ بند بیِرِم تا به یَکجا دِگه آب بِرسه. گفتُم پس ایقذَر برفُ بارون که میه کُجه مِره؟ گفتِگ از مو نَشنُفته بیگیرِن ولی ما آب دِرِم مُنتاهاش مدیریتِ منابی آبی نِدِرِم، بِرِیهَمیَم ایقذَر آب به کیشورِما حَروم مِره یُ دچارِ کمبود آب رِفتِم.
حالا مو یِ مش غضنفر موندُم ایقذَر که مسؤولاما مِگَن آبِ کشاورزی بایِست مدیریت بِره یُ آبِ شرب بایِست مدیریت بِره یُ آبِ بارون بایِست مدیریت بِره پس ای مدیریته کُجه یِ یُ کِی مِخه مدیریته بِره؟ وَختی دِگه یَک چَکِ آبیَم باقی نَمُنده بِش.
کیهان : منفجرتیم !
گفت: از گروه اسرائیلی- سعودی داعش چه خبر؟! شنیدهام در مقابل ارتش و نیروهای مردمی عراق از نفس افتاده و در بخشی از شهر موصل زمینگیر شدهاند.
گفتم: حیوونکی «ابوبکر بغدادی» را بگو که به اعتراف یکی از معاونانش نزدیک به یکسال در «تلآویو» دوره دیده بود.
گفت: ابوبکر بغدادی گفته است باید بینش و عقاید داعش را در همین منطقه از موصل که در اختیار داریم به اجرا درآوریم.
گفتم: چه عرض کنم؟! میگویند وقتی به هم میرسند به جای سلام میگویند منفجرتیم! و به جای علیکسلام میگویند اختیار دارید! انفجار از ماست؟!
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد