در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
خورشید، این منبع بیپایان انرژی، رایگان در اختیار ماست. خورشید در فلات ایران شاید فقط سه ماه از سال کمتوان باشد و در ماههای باقیمانده همواره عمود میتابد و دریایی از انرژی را بر این سرزمین میپاشد، اما ما این منبع بزرگ و تمام نشدنی را نادیده میگیریم و فقط بر آن بخش از آن تمرکز میکنیم که خورشید داغ است و گرمای تابستان آزاردهنده.
در قرن بیست و یکم کشورهای زیادی در دنیا اما قدر این انرژی بیپایان را دانستهاند و با راهاندازی سیستمهای فتوولتائیک از نیروی خورشید، برق و گرما گرفتهاند و این انرژی پاک را به خانهها، ساختمانهای تجاری و اداری و حتی مدارس بردهاند.
نمونهاش مدارس سبز در دنیا که بیش از 40 هزار نمونه در کشورهای مختلف دارد و با صرف هزینههای نسبتا سنگین اولیه، مدارس را برای همیشه از هزینههای سنگین استفاده از انرژیهای فسیلی معاف کردهاند. در برخی کشورهای دنیا استفاده از انرژیهای پاک البته فقط به مدارس محدود نمیشود بلکه استفاده از آن در همه ابعاد زندگی مردم رسوخ کرده است، مانند شهر فرایبوگ در آلمان که هماکنون بیش از 2000 خانه دوستدار طبیعت در آن مستقر است و خورشید نهتنها هزینههای مصرف انرژی در این خانهها را به صفر رسانده بلکه برای مردم شهر نیز منبع درآمد شده است.
در واقع همه خانههای این شهر مجهز به سلولهای خورشیدی است که علاوه بر تامین همه انرژی الکتریکی مورد نیاز، سه تا چهار برابر میزان مصرف، انرژی تولید میکند و صاحبان خانهها با فروش این انرژی مازاد، درآمدی پایدار برای خود ایجاد کردهاند.
پس در آلمان ثابت شده که انرژی خورشیدی که رایگان در اختیار بشر قرار گرفته علاوه بر تامین نیازهای روزمره میتواند بستری برای اشتغال و کسب درآمد باشد، یعنی همان چیزی که کشور ما برای رفع بیکاری و از بین بردن فقر بسیار به آن نیازمند است.
مانعی به نام سوخت فسیلی ارزان
این که از کودکی میآموزیم کشورمان سرزمینی ثروتمند است و منابع غنی نفت و گاز به عمر ما و فرزندانمان کفاف میدهد، بزرگترین لطمهای است که تا به حال خوردهایم. ما همیشه یادگرفتهایم که خداوند، روزی مردم را در دل خاک و زیر زمین قرار داده و برای گذران زندگی کافی است این ثروت را از دل زمین بیرون بکشیم و با کمترین تلاش، بهترین زندگی را داشته باشیم.
عدهای میگویند به واسطه همین طرز تفکراست که حرکتمان به سمت توسعه کند است و کار و تلاش برای رسیدن به اهداف بزرگ، برایمان کماهمیت.
از اینها گذشته، بیپایان تلقی کردن منابع انرژیهای فسیلی، باعث مصرف بیرویه انرژی در کشور نیز شده چون معتقدیم نفت و گاز هر چه مصرف شود باز هم ذخایرش پر و پیمان است و آن روز که پیشبینی میشود چاههای نفت و گاز بخشکد، هرگز فرا نمیرسد.
حالا این که چرا استفاده از انرژیهای نو در زندگی ما جایی ندارد با این مقدمه قابل توضیح است، چون وقتی درباره به کار نگرفتن انرژیهای نو در مدارس به عنوان بخش مهمی از بناهای کشور با معاون عمرانی وزیر آموزش و پرورش گفتوگو کردیم او به همین باور سنتی درباره انرژی اشاره کرد.
مرتضی رئیسی، از مدافعان بهرهگیری از انرژیهای پاک و راه یافتن آن به مدارس است و میگوید در تعداد محدودی از مدارس شهری و روستایی در ساخت بنا از این انرژی استفاده و سوختهای فسیلی به طور کامل کنار گذاشته شده است، اما اگر قرار باشد در همه مدارس از نیروی خورشید یا باد برای تامین انرژی مورد نیاز استفاده شود هم نیاز به سرمایهگذاری کلان دارد و هم نیاز به برنامهریزیهای ملی و مشارکت همه دستگاههای مرتبط با این موضوع.
البته او تاکید دارد که چنین عزمی فعلا وجود ندارد که دلیل عمدهاش ارزان بودن انرژیهای فسیلی در کشور است. با این حال معاون عمرانی وزیر به خوبی مطلع است که انرژیهای فسیلی گرچه در دسترس و ارزان است، ولی استفاده از همین انرژیهای به ظاهر سودمند است که یکی از بزرگترین دغدغهها در کشور را ایجاد کرده یعنی کلاسهای درس ناایمن (بیش از 150 هزار کلاس درس) که بخاریهای نفتی و گازی در زمستانها هر لحظه دانش آموزان را تهدید میکند.
پس استانداردسازی سیستم گرمایشی در مدارس یکی از اولویتهای ملی است که به گفته رئیسی اگر 300 میلیارد تومان اعتباری که برای امسال مصوب شده و 500 میلیارد تومانی که سال آینده باید در اختیار سازمان نوسازی قرار بگیرد، محقق شود، مشکل سیستم گرمایشی مدارس تا تیر 95 حل خواهد شد، اما هم معاون عمرانی وزیر و هم کسانی که اخبار این حوزه را پیگیری میکنند، میدانند که اختصاص این بودجه به احتمال زیاد به مشکل میخورد چون محدودیت منابع دولتی همواره وجود داشته و در آینده نیز وجود خواهد داشت.
نگهداری از تجهیزات، اصلی فراموش شده
در کشور30 مدرسه سبز وجود دارد، همان مدارس دوستدار طبیعت که از انرژیهای پاک استفاده میکنند. در این مدارس، برق و آب گرم مورد نیاز به وسیله سلولهای خورشیدی تامین میشود و درنتیجه برای برق مصرفی هیچ قبضی به دست مدیران نمیرسد و مصرف گاز در این مدارس حداقل است.
این مدارس از این نظر درست نقطه مقابل مدارس عادی هستند که حتی به علت فرسودگی ساختمان یا رعایت نشدن اصول فنی در ساخت آنها، مصرف بهینه انرژی نیز در آنها اتفاق نمیافتد و در نتیجه هر سال قبضهای گاز و برق مصرفی با مبالغ سرسامآور به دست مدیران میرسد و بخش عمدهای از منابع مالی مدارس صرف پرداخت این قبوض میشود؛ تازه اگر چنین منابعی در مدارس وجود داشته باشد و مثل سالهای گذشته برق و گاز مدارس به علت بدهیهای سنگین قطع نشود.
با وجود این مشکلات هنوز راه برای ورود انرژیهای پاک به مدارس باز نشده که اگر در مواقعی نیز شده، به گفته معاون عمرانی وزیر آموزش و پرورش با چالشهایی همراه شده است. مرتضی رئیسی به جامجم توضیح میدهد که در سالهای گذشته از سلولهای خورشیدی برای تامین آب گرم برخی مدارس کوچک استفاده شده، اما بازخورد آن چندان مثبت نبوده است.
به گفته او نارضایتیها از ناحیه مدیران این مدارس بوده به طوری که در اندک زمانی پس از راهاندازی این سیستم از اختلال در عملکرد آن گله داشتند که در تامین آب گرم وقفه ایجاد میکرد. به اعتقاد رئیسی، لایههای گرد و غبار سبب میشود سلولهای خورشیدی بد کار کنند، همان پدیدهای که دیگر هیچ استانی از آن مصون نیست.
اما این لایههای گرد و غبار را میشود از زاویهای دیگر نیز نگریست بویژه این که گرد و غبار به سیستمهای خورشیدی مدارس غیردولتی خدشه وارد نمیکند، اما این سیستمها در مدارس دولتی براحتی فلج میشود.
در واقع این تفاوت به شیوه نگهداری از تجهیزات در مدارس دولتی و غیردولتی برمیگردد به نحوی که در مدارس غیردولتی، موسسان با همه توان از تجهیزات مدرسه مراقبت میکنند، ولی در مدارس دولتی، نگهداری از تجهیزات متولی ندارد و پیشرفتهترین سیستمها نیز به علت نبود مراقبت مستمر عمرشان کوتاه میشود.
این موضوع در مورد همه تجهیزات مدارس دولتی صادق است، به طوری که تاکنون دیده شده بیتوجهی به یک نشت کوچک آب باعث فروریختن سقف شده یا سرویس نکردن بخاریها آنها را به آهن قراضه تبدیل کرده است.
پس درست است که راهاندازی سیستمهای خورشیدی و بهرهگیری از انرژیهای نو در مدارس مهم است، ولی مهمتر از آن آموزش نگهداری از این تجهیزات به کارکنان مدارس و دانشآموزان است به طوری که هر کدام از آنها خود را مسئول مراقبت از این سرمایه بدانند.
دیگران توانستند، ما هم میتوانیم
بهرهگیری از انرژیهای پاک در قرنی که ما در آن زندگی میکنیم تصمیمی لوکس نیست بلکه یک ضرورت ملی است که بحران جهانی انرژی، محدودیت سوختهای فسیلی، افزایش گازهای گلخانهای و افزایش گرمای جهانی آن را ایجاب میکند.
در دنیای مدرن امروز استفاده از انرژیهای پاک جزو تفکرات مردم است آن هم در کشورهایی که اغلب از آفتاب به اندازه ما بیبهرهاند. نمونهاش سوئیس که به برف و سرما شهرت دارد و چشم اندازهای برفگیر آلپ در آن مشهور است. سال 2007 در این کشور خانهای ساخته شد که 276 پانل خورشیدی بر سقف آن نصب شده و آب گرم و گرمای داخلی هشت آپارتمان را تامین میکند. این پانلها قادراست 205 هزار لیتر آب موجود در مخزن را گرم کند و با این کار هر سال در مصرف 3000 لیتر نفت برای تولید گرما صرفهجویی کند.
در مونیخ آلمان نیز خانهای خورشیدی وجود دارد که دیوارهای وسیع شیشهای آن نور خورشید را به دیوارهای داخلی میتاباند و این دیوارها انرژی خورشید را در خود ذخیره کرده و سپس با انتشار این گرما به سراسر خانه، همه فضا را گرم میکنند.
اینها چند نمونه است برای قانع شدن ما تا قدر انرژیهای بیپایان در سرزمینمان را بدانیم و به جای تکیه بر انرژیهای فسیلی که تمام شدنی است و آلودهکننده، از خانه تا مدرسه و محل کارمان را با این انرژیها گرم نگه داریم.
مریم خباز / گروه جامعه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد