
صبر و شکیبایی برای یافتن سوژه و کنار آمدن با طبیعت وحشی برای گرفتن تصویر دلخواه از ملزومات فیلمسازی در این عرصه است.
مستند حیات وحش اقتضائات دیگری نیز دارد؛ از جمله تحقیق و پژوهش مفصل و علمی و بهره گرفتن از مشاوره دانشمندان و متخصصان علوم طبیعی و ادوات و ابزار ویژه هم برای زندگی در طبیعت و هم برای ثبت تصاویر.
تمام این موارد را که کنار هم بگذاریم، میبینیم کار کردن برای سید حسین صافی سخت است که سالهاست در حیات وحش استان زندگی خود یعنی بوشهر تحقیق میکند و فیلم میسازد. فیلمهایی که گاه و بیگاه در جشنوارههای مختلف دیده شده و جوایزی نیز برای او به ارمغان آورده است.
او اکنون مشغول ساخت مستندی است که در آن تخمگذاری لاکپشتهای خلیج فارس و پرندگانی را که به این پهنه گسترده آبی ایران میآیند، به تصویر میکشد. به بهانه ساخت مستندهای جدیدش به سراغ این مستندساز بوشهری رفتیم تا از او درباره ساخت مستندهای حیات وحش صحبت کنیم. در هجدهمین جشنواره تولیدات مرکز استان از صافی به پاس تولید آثار خوب قدردانی شد.
وقتی به کارنامه شما نگاه میکنیم، بیشتر به مستندهای حیات وحش ایران میرسیم که شما سابقه زیادی در ساخت آنها دارید و در این سالها بیشتر روی موضوعات مختلف حیات وحش متمرکز بودید. با این سابقه آیا تاکنون تمایل داشتهاید یک موضوع مهم ملی را به تصویر بکشید ولی شرایط آن برایتان فراهم نشده باشد؟
چیزی در ذهنم نیست ولی مطمئنا خیلی چیزها هست که آدم دلش میخواهد درباره آنها کار کند و امکانش فراهم نشده است.
آرزوهای برآورده نشده من در ساخت مستند دو گروه است. یکی اینکه آنطور که دلم میخواسته مستند ساخته نشده یعنی اثری خلق کردهام ولی آنطوری که میخواستم و در ذهنم بوده، نشده است. برخی اوقات از همان لحظه شروع کار مشخص است به آنچه در ذهن داریم، نخواهیم رسید که این مورد بیشتر به دلیل مشکلات سختافزاری است که ما همیشه در ایران داریم.
شکل دیگر آرزوهای برآورده نشده من کارهایی است که دوست داشتم انجام دهم ولی امکانش فراهم نشده است. به عنوان نمونه یکی از پدیدههای زمینشناسی فرسایش خاک است که در طبیعت ایران به وفور شاهد آن هستیم ولی هنوز نتوانستهام حق مطلب را در این مورد اداکنم.
چرا ساخت مستند درباره فرسایش خاک به نتیجه نرسید؟
طبیعت ایران فوقالعاده است و نمیتوان در مورد همه بخشهای آن کار کرد. موضوعات مورد نظر من که تاکنون درباره آنها کار نکردهام، خیلی زیاد است که قطعا اگر بخواهم آنها را فهرست کنم، به بیش از 100 موضوع خواهد رسید که این تنها شامل من نمیشود. سراغ هرمستندسازی هم بروید، متوجه میشوید او هم موضوعات مختلفی در ذهن دارد که هنوز آنها را به تصویر نکشیده است.
در صحبتهایتان اشاره کردید برخی مستنداتی که ساختید، آنطور که دوست داشتید، نشدهکه بعضی به دلیل کمبود امکانات سختافزاری بوده است. این بدان معناست که امکاناتی در کشورهای دیگر در زمینه ساخت مستندات هست که ما آنها را نداریم. چگونه با علم به این موضوع این شرایط سخت را به جان میخرید که یک مستند تولید کنید؟
این بهدلیل علاقه زیاد من به موضوع است. این علاقه موجب میشود بهرغم کمبود امکانات، مسنتندسازی را ادامه دهم. من باید تشخیص بدهم این کمبود امکانات کار را خراب میکند یا نه. مستندساز اگر متوجه شود بدون امکانات لازم کارش ضعیف میشود و اثری خلق میکند که با آنچه در ذهنش است فاصله دارد، مطمئنا به ساخت آن اقدام نمیکند.
به جرات میگویم تمام کارهای من تا حالا به همین شکل بوده و همه با کمبود و فقر شدید امکانات ساخته شده است. هر چند اصلا اعتقادی به گلایهگذاری ندارم اما در تمام این سالها به مدیران، کمبود امکانات را گوشزد کردهام و از به نتیجه نرسیدن خسته شدهام.
با این حال همچنان با علاقه و انگیزه کار میکنید. این به خاطر علاقه ذاتی به مستندسازی است؟
واقعا فقط به دلیل علاقه ذاتی من است. مثلا برای یک کار مستند که درباره تخمگذاری لاکپشتها بود، از چند روز پیش فیلمبرداری را شروع کردم. برای این سفر و تصویربرداری سه روز برنامهریزی شده بود ولی ما به توفان خوردیم و در جزیره گیر کردیم و نتوانستیم از آنجا خارج شویم و با مشکلات زیادی روبهرو شدیم ولی عشق به کار مستند، تمام این مشکلات را هموار کرد.
این همان جزیرهای است که قرار است محل فیلمبرداری مستند آخر شما درباره تخمگذاری حیوانات مهاجر به خلیجفارس باشد؟
بله، البته جزایر مختلفی است که به طور عمده پرندگان و لاکپشتها در آنها تخمگذاری میکنند. در این جزیره جانوران و گیاهان دیگری هم هستند که اغلب مورد بیتوجهی مسئولان قرار میگیرند چون لاکپشتها و پرندگان آنقدر زیاد هستند که فرصت دیده شدن جانوران دیگر وجود ندارد.
در این فیلمها به جانوران دیگر فرصت دیده شدن دادیم و این فیلم این امکان را به وجود آورده که جلوههای مختلف و متفاوتی از حیات وحش خلیج فارس به تصویر کشیده شود و جزایر ناشناخته و کمتردیده شده آن، بیشتر دیده شود.
به توفان خلیج فارس و گیرافتادن در یک جزیره اشاره کردید. مطمئنا مستندساز جزو کسانی است که با بسیاری از حوادث مختلف روبهرو میشود. چگونه با این حوادث مقابله میکنید تا دچار نگرانی و اصظراب نشوید و فیلمتان را بسازید.
اینها نگرانی من نیستند. علاقه شدید من به طبیعت باعث میشود مستندسازی را به امنیت و در خانه ماندن ترجیح دهم. در ذهن و روح ما خود به خود خطرات کار مستندسازی کمرنگ و حاشیهای شده ولی برای افرادی هم برعکس است و خطرات کار برای آنها اهمیت دارد. در یکی از جزایر که برای تصویربرداری از لاکپشتها رفته بودیم، با تعداد زیادی مار جعفری که خیلی هم خطرناک است، روبهرو شدیم. این مارها که بسیارکشنده هستند، در جزیره جولان میدادند. ما شبها را در جایی میخوابیدیم که حتی صیادهای محلی از خوابیدن در آنجا خودداری میکنند ولی گم شده آنها صید ماهی است و گم شده ما همان لاکپشتها و طبیعت بکر جزیره. این نوع نگاه است که تفاوت ایجاد میکند. من اصلا نگران خطرات کار نیستم که البته برخی اوقات منطقی هم نیست.
ولی ظاهرا علاقه بر همه این خطرات و منطق غالب است؟
بله، صد درصد
تخمگذاری لاکپشتها رویدادی نیست که یکی دو روزه تمام شود. شما باید برای تهیه فیلمی در این باره یک دوره زمانی را طی کرده، دوربین را چندین روز و شب در مکانهای مختلف مستقر کنید و حتی این زمان ممکن است روزها و هفتهها هم طول بکشد که این مستلزم داشتن صبر و حوصله زیاد است. یک مستندساز چقدر باید صبور باشد؟
پاسخ شما در خود سوال نهفته است. باید خیلی صبور بود. صبر قابل اندازهگیری نیست. یکی از دلایل انجام تحقیق همین است که بدانیم میزان سرمایهگذاری ذهنی و مالی برای یک کار چقدر است، اینکه چقدر باید زمان صرف ساخت یک فیلم شود. یکی از الزامات تولید یک مستند، تحقیق است تا ماهیت صوری و معنایی آن را بیشتر بشناسیم و برنامهریزی صحیحی انجام دهیم. در غیراینصورت در فیلمبرداری با مشکلاتی مواجه خواهیم شد که کل کار را تحت تاثیر قرار میدهد.
در مورد مستند تخمگذاری لاکپشتها ما از سال گذشته فیلمبرداری را آغاز کردیم و امسال وارد سال دوم فیلمبرداری برای یک مستند شدهایم. زمان فیلمبرداری شش ماه اول سال است که این جانوران در جزیره هستند و در شش ماه دوم سال مهاجرت میکنند. پس تمام کاری که میتوانیم انجام دهیم، به همین مدت محدود میشود. امیدواریم پاییز امسال نیز مستند آماده نمایش شود.
همانطور که گفتید تحقیقات لازمه هر کاری است که این موضوع در مستند خیلی تاثیرگذارتر است. اما چرا مستندسازان جوان به بخش تحقیق توجه زیادی نمیکنند و ما میبینیم برخی از این افراد تنها بر اساس یک خط فکری و ذهنی دست به کار شده و اثری را خلق میکنند.
بله، درست است و اغلب مستندسازان جوان ما این کار را میکنند و این هم به دلیل فضای عمومی جامعه است. بعد از انقلاب به خاطر فضای آزادی که بر جامعه ما حکمفرما شد، هرساله بر تعداد مستندسازان افزوده میشود. این روش کار به تربیت جوانان در خانواده بستگی دارد.
در شرایط فعلی تربیت در خانوادهها به این گونه است که فرزندان هر آنچه بخواهند برایشان فراهم میشود که این نحله فکری به فیلمسازی هم سرایت کرده است. جوانهای امروز در زندگی کمتر با تصمیمگیری انفرادی و اتکا به برنامههای ذهنی خودشان مواجه میشوند و مشکلات آنها معمولا توسط دیگران رفع میشود و بیشتر آنها هر آنچه میخواهند بسرعت برایشان فراهم میشود. آنها فرصت تجربه و درک ناکامی را ندارند. این افراد عموما توان مقابله با مشکلات را ندارند و چیزی به عنوان مشکل در ذهن آنها جایگاهی ندارد، در صورتی که در آینده با مشکلات زیادی مواجه خواهند شد. آنها هر وقت با واقعیت برخورد کنند اولین چیزی که میبینند مشکلات است ولی طرز برخورد با آن را بلد نیستند؛ چون آموزش ندیدهاند. همین جریان را به فیلمسازی تعمیم دهیدو مستندساز جوان که هرچه خواسته، بدون دردسر به دست آورده و اکنون وقتی میخواهد فیلم بسازد، بدون تحقیق سراغ یک سوژه میرود و وقتی هم با مشکل روبهرو میشود، آن را دور میزند و یا کل سوژه را رها میکند.
یکی دیگر از آسیبهای جامعه مستندسازی ما قدردانی زیاد از مستندسازان است که مشخص نیست به چه دلیلی انجام میشود. هزاران بار همدیگر را تمجید و تملق میکنیم که این باعث میشود این توقع بهوجود آید که هر کسی، هر کاری کرد باید از او قدردانی شود. در این شرایط انتظارات بالا میرود، به نظر من این وضع باید اصلاح شود.
در مراحل مختلف مستندسازی این راحتطلبی قشر جوان خودش را نشان میدهد و بخصوص درمرحله تحقیق. این دوستان هر وقت با مشکلی مواجه شوند، فورا کار را رها میکنند.
تحقیق مستلزم این است که شبانه روز در کتابخانه باشند و چند هفته را در محیطهای گرم و سرد و دور از خانواده در طبیعت تحقیق کنند ولی متاسفانه آنها همه چیز را میخواهند سرهمبندی کنند. این باعث میشود در طول کار اذیت شوند. 99 درصد مشکلات از درون خود شخص است که تحقیق درستی نمیکند و سختی رسیدن به دانایی را به جان نمیخرد و میخواهد همه چیز را براحتی به دست آورد.
ابتدا اشاره کردید به این که برخی موضوعات است که دوست داشتید درباره آنها کار کنید ولی امکانش فراهم نشده بخصوص درباره طبیعت ایران، در صورتی که در کارنامه شما فیلمهای مستند و متنوعی وجود دارد. سهم شما در معرفی طبیعت ایران چقدر است و تا چه حد توانستهاید طبیعت ایران را به مردم معرفی کنید؟
مهم این است که تلاش خودم را در این زمینه به کار بستهام ولی این تلاش قابل اندازهگیری نیست. هنوز ابزاری برای اندازهگیری آن نداریم و با فرهنگ ما نیز سازگار نیست که چنین تلاشی را اندازه بگیریم.
غیر از مستند جزیره وحش کاری برای تلویزیون کردهاید که پخش نشده باشد؟
بله، یک فیلم 70 دقیقهای هست که از سه سال پیش در حال ساخت آن هستم ولی مشکلات عجیب و غریبی برای آن ایجاد شده و اکنون در مرحله صداگذاری است. این اثر را برای صدا و سیمای بندرعباس و مرکز خلیج فارس میسازم. فیلم ساحل را هم با موضوع ساحل و چگونگی ایجاد آن و اهمیتش ساختهام که در مرحله صداگذاری است اما نمیدانم چرا روند تولیدش طولانی شده است.
ساخت این مستند از بهار سال 1390 با فیلمبرداری در استانهای بوشهر، هرمزگان و سیستان و بلوچستان آغاز شد و تا چندین متری مرز پاکستان (ناحیه جنوبی این کشور و دریای عمان) نیز رفتیم تا فیلمبرداری این مستند تمام شود. این اثر تا یکی دو ماه آینده آماده نمایش میشود.
مجید احمدی/ رادیو و تلویزیون
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
گفت وگوی اختصاصی تپش با سرپرست دادسرای اطفال و نوجوانان تهران:
بهروز عطایی در گفت و گو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با حجتالاسلام محمدزمان بزاز از پیشکسوتان دفاع مقدس در استان خوزستان