از طرفی بازار جام جهانی و تب فوتبال هم حسابی داغ است و ویژه برنامههای تلویزیونی، نگاهشان معطوف بزرگترین رویداد ورزشی این روزها در برزیل است.
این اتفاق حتی وضع آموزشی کشور را هم تحت تاثیر قرار داده و همه امتحانات مدارس و دانشگاه به پایان رسیده و اوقات فراغت تابستانی با گرمای تماشای مسابقات فوتبال از تلویزیون کلید خورده است.
این روزها که بهار لحظات پایانی خود را سپری میکند و هوا هم چلهنشین تابستان شده است، به محل تصویربرداری سریال فاخته، تولید گروه فیلم و سریال شبکه دو سیما سری میزنم.
مجموعه «فاخته» به تهیهکنندگی داوود قچاق و کارگردانی محمود معظمی، کاری از گروه کودک و خردسال شبکه دو سیماست که در 33 قسمت 35 دقیقهای تولید میشود.
فیلمنامه این سریال را احمد حامد نوشته و در آن ثریا قاسمی (مادربزرگ ـ خانجون)، عبدالرضا اکبری (پدر خانواده)، کمند امیرسلیمانی (مادر خانواده)، فرخ نعمتی(پدربزرگ)، شهرام عبدلی (عمو)، رحیم نوروزی، متین ستوده (دختر خانواده)، فریبا نادری، نگین معتضدی (زنمو) و هنرمندان خردسال سپیده کاشانی و آدرین معظمی بازی میکنند.
مقصد خانهای چند طبقه حوالی کاشانک است؛ خانه خانجون مادر خانواده اصلی قصه. وارد که میشوم فضا بسیار شلوغ است و تقریبا همه بازیگران سر صحنه حاضر هستند. سکانس 18 از قسمت 22 قرار است برداشت شود و گروه خود و شرایط صحنه را برای ضبط آن آماده میکنند. ثریا قاسمی لباس مشکی به تن دارد و سپیده کاشانی هم بازیگر خردسال سریال، روسری مشکی بر سر کرده است. لباسهای بازیگران نشان میدهد یک ماجرای غمناک در داستان دارد روایت میشود.
محمود معظمی پشت مانیتور همه چیز را بررسی میکند و فرمان ضبط میدهد. قاسمی در حال راه رفتن است و تلفن بهدست دارد و چهرهاش نگران به نظر میرسد و میگوید: دلت رو پاک کن مادر. هرچی بوده و هست بریز دور. براش دعا کن... و یکی از اعضای پشت صحنه متن را با وی همخوانی میکند. به این ترتیب باقی دیالوگها بین مریم و خانجون ادا میشود. پس از تمرین و چند برداشت یکی از پلانها مورد تائید کارگردان قرار گرفته و گروه آماده ضبط صحنه بعد میشود. خانه چندان بزرگ نیست و به کاغذ دیواریهای طرح دار و رنگی مزین است. حیاط کوچک اما سرسبزی دارد و در انتهای آن یک تاب به درخت آویزان است. فرصتی دست میدهد تا با بازیگران حاضر صحبت کنم و از آنها ویژگیهای نقششان را جویا شوم.
بازی در نقش وکیل میاندار
جلیل فرجاد بازیگران پیشکسوت تلویزیون که پیش از این نیز تجربه بازی در سریالهای مناسبتی زیادی را داشته است، درباره فضای کلی داستان توضیح میدهد: قصه از ابتدا به عنوان قصه کودکان و نوجوانان طراحی شده و چون ماجرای دختری را که بتازگی به سن تکلیف رسیده است، روایت میکند، میتوانیم آن را به ژانر کودک نسبت دهیم. حسن قصه به این است که ادامه دارد و اپیزودیک نیست. این هم برای من بازیگر خوب است و هم برای بیننده.
وی میافزاید: بیننده در این شرایط به دنبال کردن قصه ترغیب میشود و اگر هم تدابیری در قصه لحاظ شده باشد که جذابیت را تضمین کند، نگرانی از مورد پسند مخاطب واقع شدن یا نشدن برطرف میشود. داستان هم با توجه به آن بخشهایی که تاکنون از آن خواندهام، جذاب است و فضای خانوادگی دارد و ماجرایی را در بر میگیرد که ممکن است برای خانوادههای بسیاری رخ بدهد.
این بازیگر درباره دیگر مضامین سریال نیز میگوید: ماجرای شراکت در این داستان پررنگ است. شراکتی که دو نفر در جوانی با هم داشتند و من نقش وکیل آنها را بازی میکنم. یکی از این دو دوست در قید حیات نیست. حالا بعد از گذشت سالهای سال وصلتهایی خانوادگی صورت گرفته است و کسی که در جوانی، غرور، منیت و تکبر داشت و همه را از خود میرنجاند حالا بعد از گذشت سن و سالی پی به اشتباه خود میبرد.
فرجاد ادامه میدهد: او حالا آمده و به فکر جبران گذشته افتاده و مترصد نزدیک شدن به نوه خود است. نقش من هم به عنوان وکیل در این داستان سعی در مدیریت این جریانات است. او سعی میکند میاندار باشد. باید هم به پدربزرگ حق بدهد که میخواهد نوهاش را به دست بیاورد و هم به خانوادهای که فرزند را بزرگ کردهاند و بر گردن او حق دارند. این وکیل به هر دو طرف توجه دارد، در حالی که پدربزرگ یکطرفه به قاضی رفته است.
فرجاد که ایفای نقش آقای کاظمی را برعهده دارد، درباره علت ایفای این نقش میگوید: قبل از عید نقش دیگری به من پیشنهاد شده بود، اما بعد از عید که برای شروع سریال با من تماس گرفتند، نقش وکیل پیشنهاد داده شد، زیرا میگفتند آن نقش منفی است و وکیل بیشتر به جنس بازیام نزدیک است و من هم به دلیل دوستی و ارادتی که به این گروه دارم، این پیشنهاد را پذیرفتم.
بازیگر «مثل من، مثل تو» درباره کیفیت سریال و میزان استقبال مخاطبان در ماه رمضان از این اثر میگوید: فکر میکنم سریال فاخته با استقبال خوبی از سوی مخاطب روبهرو شود. گذشته از این که متن خوبی دارد، بازیگران خوب، حرفهای، مورد توجه و محبوبی در آن بازی دارند. هر کدام آنها تجربه بسیاری زیادی در حوزه تصویر دارند و مردم با نقشهایشان خاطره داشتهاند. اسم هریک از بازیگران این اثر به تنهایی باعث جذب مخاطب است. البته نمیتوان همه جذابیت را صرفا به این عامل نسبت داد، اما این تجربه به علاوه داستان خوب، بیننده خاص خود را دارد.
او ادامه میدهد: امیدوارم زمان پخش سریال هم بهگونهای باشد که شاهد اقبال عمومی از آن باشیم. البته مدیر شبکه اشاره کرده است که با در نظر گرفتن زمان تکرار مناسب برای سریال، فاخته مخاطب خود را بهدست میآورد. شرح قصهای که ملموس است و داستان بسیاری از آدمهای جامعه ما را تشکیل میدهد.
ژانر کودک، پایه و اساس ژانرهای دیگر است
داوود قچاق، تهیهکننده توضیحاتی درباره لوکیشنها و وضع تولید سریال بیان میکند: مراحل پیش تولید سریال از سال گذشته آغاز شد و از دهم فروردین هم کار را کلید زدیم. این روزها بیش از 16 ساعت در طول روز سر کار هستیم. همزمان تدوین کار هم در حال انجام است. از چند روز گذشته هم مراحل صداگذاری و ساخت موسیقی سریال آغاز شده است.
وی میافزاید: در بخش موسیقی هم چند اتود زده شده است. من تاکید خاصی بر این بخش دارم. زیرا نمیخواهم از سمپل استفاده شود، بلکه تمایل دارم تا از ساز آگوستیک استفاده کنم. ساخت موسیقی سریال را هم آرش بادپا بر عهده دارد و در مرحله انتخاب خواننده تیتراژ هم هستیم اما هنوز خواننده آن قطعی نشده است.
وی درباره مفهوم اصلی سریال نیز توضیح میدهد: در این کار میخواهیم برخی از تصورات نادرست را برهم بزنیم. عدهای گمان میکنند که دینمداری و نماز خواندن و روزه گرفتن بیشتر در میان اقشار پایین جامعه دیده میشود، اما در این سریال خانوادهای را نشان میدهیم که اتفاقا به لحاظ سطح تحصیلی و مالی در شرایط مطلوبی قرار دارد. فرهیخته است. پدرخانواده پزشک است و مادر آن هم دستی بر امور خیریه دارد.
آدمهای این داستان از قشر فرهیخته هستند. همچنین دیندار و اخلاقمدارند و از طبقه متوسط جامعه هستند.
وی ادامه میدهد: تاکنون در لوکیشنهای بسیاری از جمله بیمارستان، کلانتری، دادگاه، مسجد، مدرسه و آمفیتئاتر تصویربرداری داشتهایم. همچنین سکانسهای داخلی متعددی در خانههای مختلف ضبط کردهایم. بسیاری از شخصیتها در قصه دارای خانه و دفتر کار هستند. بنابراین به لحاظ لوکیشن با یک تنوع تصویری مواجه هستیم.
او میافزاید: بیش از 30 سال است برای کودکان تهیهکنندگی میکنم. آقای زارعان و آقای دارابی به من میگویند تو یک قهرمانی که در این شرایط 18 ساعت کاری را پشت سر میگذاری. اما هنوز به آن کاری که دلم میخواهد، نرسیدهام. ایدههایی در ذهن دارم که باید بودجه زیادی به آن اختصاص یابد. به نظر من ژانر کودک اهمیت بیشتری نسبت به دیگر ژانرها دارد. ریشهای و بنیادی است و به اصطلاح فونداسیون فکری افراد را شکل میدهد، زیرا جامعه ما جامعه جوانی است و نیاز به آموزش نیروهای کودک، نوجوان و جوان دارد.
او با اشاره به تهیه فیلم سینمایی از سریال فاخته خاطر نشان میکند: من قصد دارم از این سریال یک فیلم سینمایی هم تهیه کنم. برای این هدف پلانهای بیشتری را هم تصویربرداری کردهایم که در تهیه فیلم به کارمان میآید. زمان سریال در آن اثر در واقع فشرده شده است و پیامهای مورد نظر در مدت 90 دقیقه ارائه میشود. پیش از این هم از سریالهای کودکی که ساختهام چنین اثری را خارج کردهام و میخواهم این کار را هم در جشنواره فیلم کودک شرکت دهم.
فاخته، اولین تجربه سریال مناسبتی من است
کمند امیرسلیمانی، بازیگر نقش مریم، عروس خانواده و محور داستان است. او با وجود سالها فعالیت در عرصه تصویر نخستین تجربه بازی خود در سریال مناسبتی را پشت سر میگذارد. او درباره نقشاش میگوید: داستان درباره یک خانواده سنتی است که شامل یک مادر و دو پسر میشود. من نقش عروس خانواده را بازی میکنم. مشکلی برای خانواده پیش میآید که مستقیم به من و رابطه عاطفیای که با نوه خانواده دارم، مربوط میشود.
او خانواده اصلی قصه را نمایندهای از جامعه حال حاضر ایران دانسته و ادامه میدهد: فکر میکنم خانواده محوری داستان سریال فاخته، خانوادهای است که میتواند نماینده اکثریت خانوادههای ایرانی باشد. از این منظر که قشر متوسط و بافرهنگ جامعه است. نه آنقدر فقر دارد که در گذران زندگی روزمره خود دچار مشکل شود و نه آنقدر ثروتمند که ثروت بسیار اعضای آن را از یکسری مسائل دور نگه دارد. این انتخاب، انتخاب درستی هم بوده است، چراکه بیشتر مخاطبان میتوانند با اثر همذاتپنداری کنند و خود را در فضای داستان ببینند.
وی در پاسخ به این پرسش که فاخته یک سریال خانواده محور است یا کودک محور، میگوید: نمیتوان این دو را از هم جدا کرد، چراکه وقتی خانوادهای نباشد کودکی هم نیست. باید او را در بستر خانواده دید. اما به دلیل این که همیشه عادت داشتهایم برنامههای کودک را با فضایی شاد و سراسر رنگ و مساوی با برنامههای پلاتویی بدانیم به همین دلیل تصویر ذهنی درستی از یک برنامه کودک نداریم، اما این سریال را به هر حال به دلیل محوریت قصهاش ـ که یک دختر 9 ساله است ـ میتوان کار کودک دانست؛ به گونهای که به بهانه یک کودک به مسائل جدیتری هم پرداخته میشود.
امیرسلیمانی درباره این که کارهای مناسبتی شتابزدگی را هم معمولا به دنبال دارند، اینگونه توضیح میدهد: این اولین تجربه من در کارهای مناسبتی است و بسیاری از دوستان و همکارانم از کارهای مناسبتی به دلیل شتابزدگی در تولیدشان گلایههایی دارند اما تا اینجای کار، گروه بویژه کارگردان سعی کرده شتابزدگی در روند ساخت سریال اتفاق نیفتد که طبیعتا بر کیفیت کار تاثیر منفی میگذارد.
او توضیحاتی مختصر هم درباره میزان محوریت نقش خود در قصه ارائه میکند: نقش من در داستان محوریت دارد و یکی از نقشهای پررنگ فیلمنامه است. بخش زیادی از بار عاطفی قصه حول محور شخصیت مریم است. در این سریال چندان فرصت نمیشود که به زندگی تکتک آدمها ورود کنیم و تصویری از هر کدام ببینیم، به دلیل این که تعداد قصههای فرعی زیاد است و بنابراین نیازی هم به این اتفاق نیست. ضمن اینکه معضلی که برای این خانواده پیش میآید به قدری بزرگ است که فرصت چندانی برای پرداختن به شغل و حرفه و ویژگیهای هر شخصیت به طور جداگانه ایجاد نمیشود.
مشکل این خانواده در جامعه هم زیاد به چشم میخورد و من این روزها فکر میکنم که قطعا آدمهای زیادی در زمان پخش سریال با قصه همذاتپنداری میکنند.
تکههای پازل
رحیم نوروزی که یکی از نقشهای منفی سریال فاخته را بازی میکند نیز دقایقی را به مصاحبه درباره ویژگیهای سریال و شخصیت خود در داستان اختصاص میدهد.
نقشم مثل بیشتر سریالهایی که بازی کردهام بار منفی قصه را به دوش میکشد. شخصیتی که من آن را بازی میکنم به دلیل کینه خود دست به کارهایی میزند که برای خانواده دردسرساز است. او شخصیت نزولخوری است و ماجراهای بسیاری را باعث میشود. این کار را یک ملودرام خانوادگی میدانم که اعضای آن دردسرها و مشکلاتی را پیش روی خود میبینند. خانواده درگیر یک بدهی بزرگ میشود و در واقع خانواده در مقابل شخصیتی که ایفای آن را من برعهده دارم، حسابی مقروض است. ماجرای رباخواری در این داستان در مقطعی پررنگ میشود.
بازیگر سریال یوسف پیامبر ادامه میدهد: من سریال فاخته را سریالی صرفا معطوف به کودک نمیدانم، بلکه به نظر من بیشتر خانوادگی است اما کودک هم در آن نقش دارد.
او سرانجام کاراکتر خود تا اینجای کار را نامعلوم دانسته و بیان میکند: تاکنون 17 قسمت فیلمنامه بیشتر به دست من نرسیده است. بنابراین نمیدانم شخصیتی که بازی میکنم در پایان چه سرنوشتی دارد، چقدر در ادامه با افت و خیز مواجه میشود و چه اتفاقاتی در قسمتهای بعد از این در انتظارش است. این اتفاق به دلیل شتابزدگیهای مرسوم کارهای مناسبتی است اما با توجه به توضیحاتی که به من گفته شد شخصیت بر مبنای موقعیتها پیش میرود و من سعی میکنم تکههای پازل بخوبی کنار هم چیده شوند تا در پایان بازی یکدست و روانی را شاهد باشیم، ضمن این که بازی جذابیت خود را هم حفظ کند.
به بهانه کودک برای بزرگسال
شهرام عبدلی هم دیگر بازیگر این مجموعه است. او درباره نقش خود میگوید:من نقش پسر کوچک خانواده محسن را در این سریال بازی میکنم. او از ابتدای داستان حضور دارد و مسبب تنشهایی است که در خانواده ایجاد میشود. او حتی زندگی خانوادهاش را تحتالشعاع کارهای خود قرار میدهد.
بازیگر نقش محسن کارهای کودک را به دو گونه اصلی تقسیمبندی کرده و میگوید: کار کودک به دو گروه تقسیم میشود: گروه اول آثاری است که برای خود کودک و با هدف قرار دادن او تولید میشود، اما گروه دوم کارهایی است که درباره کودک است اما مخاطبان هدف، بزرگسالان هستند. این سریال را میتوان متعلق به دسته دوم دانست. اگرچه محوریت قصه بر یک کودک قرار دارد اما با توجه به بار آموزشی سریال و نوع نگاه قصه برای بزرگسالان است.
وی فاخته را متفاوتتر از دیگر آثار تهیه شده توسط داوود قچاق دانسته و میافزاید: ما یکسری قصهها را به سریال تبدیل میکنیم که به پدرها و مادرها هشدار دهیم. برخی مجموعهها هم برای خود این گروه سنی تولید میشود. بسیاری از آثار قبلی این گروه هم به کارهایی برای کودک تعلق دارد، اما به نظرم سریال فاخته فضای متفاوتتری نسبت به کارهای قبلی آقای قچاق در مقام تهیهکننده دارد.
کارگردان نمایش ازدواجهای مرده درباره مضمون داستان نیز میگوید: متاسفانه ما عادت کردهایم که بگوییم بچههای پایین شهر مذهبیاند و بچههای بالاشهر مذهبی نیستند. درباره تحصیلکردهها هم قضاوتهای مشابهی داریم. اما در این سریال این نگاه وجود ندارد و چه بسا این معادلات و قضاوتها را به هم زده باشد. خانوادهای قدیمی در قصه حضور دارد که اعضای آن به اصطلاح دستشان به دهنشان میرسد. پدر محسن تاجر بوده. خود او هم همین حرفه را مدتی دنبال میکرده است. خواهرش دانشجوست. برادر تحصیلکردهای دارد. مادر محسن شعور اجتماعی بالایی دارد و شخصیتی فعال است. بنابراین خانواده اصلی داستان به طبقه متوسط رو به بالای جامعه تعلق دارد. برای دین و مذهب جایگاه بالایی قائلند. از جمله افرادی هستند که اول مکالمات روزمرهشان انشاءالله و به توفیق خداست. توکلشان به خداست و این صرفا جنبه نمایشی ندارد. ضمن این که داستان در فضای ماه رمضان میگذرد و پایبندی اعضای خانواده به رعایت کردن شرعیات و اصول دینی در این ماه بیشتر هم میشود. این نوع بافت را من خود در بعضی خانوادهها دیدهام. با این که کودکیام را در مناطق پایین شهر گذراندهام و میدانم معمولا اهالی چنین محلههایی تعصب خاصی به منطقه سکونتشان دارند، اما من تصورم فرق میکند و هیچ وقت فکر نکردهام آدمهای این دو منطقه با هم متفاوت و از هم دورند. آدم خوب، خوب است. فرقی نمیکند در کدام نقطه شهر زندگی میکند. برای مثال شمایل خانهای که در آن حضور داریم این گفته را تائید میکند. شاید بسیاری از خانههای این منطقه برج یا ساختمانهایی بلند باتعداد طبقههای زیاد باشد. اما اینجا سطح متوسطی دارد، خانوادهای را به تصویر میکشیم که برای گذران زندگی از نظر مالی مشکل ندارند اما ثروتمند هم نیستند. بنابراین جغرافیا و مکان زندگی آدمها خوبی و بدیشان را تعیین نمیکند.
نمایش خانوادهای منسجم و متعهد نسبت به همدیگر
متین ستوده نقش دختر خانواده را بازی میکند، او درباره نقش خود میگوید: همه قصه حول محور یک خانواده میچرخد که من نقش دختر آن را بازی میکنم. من نقش مینو را بازی میکنم. این خانواده از جمله خانوادههای منسجم و متعهد نسبت به همدیگر است. قصه از جایی شروع میشود که برای محسن، پسر کوچک خانواده مشکلاتی ایجاد میشود و همه اعضا درگیر رفع و چارهجویی برای حل مسائل او هستند. ضمن این که درباره کودک داستان که دختری 9 ساله است رازی فاش میشود و گرههای داستان شکل میگیرد.
او ادامه میدهد: هریک از اعضای خانواده در زندگی خانوادگی و شخصی خودشان ماجراهایی را پشت سر میگذارند. مینو معلم مدرسه است و در محیط کاری خود اتفاقاتی را پشت سر میگذارد. در ماجرای ازدواج خود نیز دغدغههای ذهنی در این رابطه دارد.
ستوده که در اواخر سال گذشته سریال یادآوری را روی آنتن داشت، در پاسخ به این پرسش که آیا رگههای مناسبتی در سریال فاخته دیده میشود یا نه، بیان میکند: موضوعات مذهبی در سریال مطرح میشود. بسیاری از آنها در داستان برجسته هم به نظر میرسد. اول اینکه دختربچه داستان ما به سن تکلیف رسیده است. برای او جشن تکلیف برگزار شده و حتی این را در سریال هم میبینیم. (رکسانا قهقرایی/ ضمیمه قاب کوچک / جام جم)
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی «جامجم» با نماینده ولیفقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران عنوان شد