اما اگر اتفاقات تاریخ را با دیدی جامعتر مطالعه کنیم ممکن است، به نتایج متفاوتی برسیم. مامون به موقعیت ائمه در میان مسلمانان آگاه بود و این آگاهی محصول تجربه دوران بنیامیه بود. بنیامیه تاوان بسیار سنگینی را برای اظهار دشمنی با اهل بیت پرداخت کردند و به سلسلهای منفور مبدل شدند.
اما مامون با زیرکی خود را در چشم مردم دوست امام رضا و امام جواد معرفی کرد و در عین حال با فـــراخواندن امام رضا به مشهد و امام جواد به بغداد، فعالیت این امامان معصوم را بیش از پیش زیر نظر گرفت.
امام جواد با وجود اینکه در سن بسیار پایین به امامت رسید در بحثهای علمیای که مامون داشت، توانایی و کفایت علمی خود را برای همه فقها به اثبات رساند. ایشان چنان با مسائل دقیق برخورد میکرد که برخی علمای فقهی را به تعجب بسیار میانداخت. در تفسیر قرآن دقت بسیار به خرج میداد و آیات را در مجالس علمی به شکلی قانعکننده توضیح میداد.
امام جواد داماد مامون بود و از سوی دیگر در بغداد زیر نظر دارالخلافه عباسی زندگی میکرد. از این رو نه مامون و نه معتصم علیالقاعده نباید هراسی از جانب ایشان احساس میکردند. اما آنها به معضلی که هر مستبد جاهطلب به آن دچار است، گرفتار بودند.
درخشش علمی امام جواد در مجالس علمی و نیز زهد، تقوی و منش زندگی امام، خود احیاکننده دلها و وجدانهای زمانه بود.
شاید حتی این ندای وجدان در وجود خود این خلفای ظالم نیز چنین ندایی داشت که: «اگر او، هم از حیث علمی و هم از حیث معنوی از تو برتر است، پس چرا تو باید بر تخت خلافت تکیه زنی؟» بنابراین درخشش علمی و معنوی شخصیت ائمه به هر نوعی، چون استخوانی در گلوی مستبدین ظالم زمانه خود بود. به این شکل بود که امام جواد نیز به سم همین مستبدان مسموم شد.
ساعد عالمی - جامجم
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گروسی: مشکل تیم روحی و روانی است