
تحمیل چنین شرایط ظالمانهای به نارضایتی شدید سیاهپوستان منجر شد و آنان از هر موقعیتی برای اعتراض به وضعیت نامناسب خود استفاده میکردند. به همین منظور سیاهپوستان در جنبش ضدبردهداری شمال آمریکا که با هدف مبارزه با بردهداری در آمریکا آغاز شده بود، حضور و فعالیت داشتند. این جنبش به پیروزی رسید و آبراهام لینکلن(رئیسجمهور وقت) در 1863 میلادی فرمان آزادی بردگان را صادر کرد،1 اما برخلاف تصور بسیاری از سیاهان آنان به حقوقی برابر با سفیدپوستان دست نیافتند و نظام تبعیضنژادی در آمریکا جایگزین نظام بردهداری شد. براساس شرایط جدید، سیاهان فاقد شخصیت اجتماعی و هویت ملی بوده و مراکز جمعیتیشان همچون گورستانها، رستورانها و...از سفیدپوستان جدا شد. همچنین سیاهپوستان از دستیابی به مشاغل مهم، تحصیل برابر، دستمزدهای یکسان و... محروم شدند. تحمیل شرایط جدید نهتنها خواستهای سیاهپوستان را تامین نکرد بلکه منجر به سرخوردگی و ناکامی آنان شد. سیاهپوستان که امیدی به اصلاح امور نداشتند در اوایل قرن بیستم برای دستیابی به حقوق انسانی خود به رهبری افرادی چون مارکوس گاروی و نوبل دروعلی به مبارزه با سفیدپوستان پرداختند و در نتیجه، آن برخوردهای خونین نژادی در آمریکا به وجود آمد. این مبارزات نابرابر نهتنها به احقاق حقوق سیاهان نینجامید بلکه به علت فقدان حمایتهای قانونی و حقوقی، آنان بهای گزافی را پرداختند. پس ازعدم موفقیت در این جنبشها، گرایشهای جدیدی در مبارزات سیاسی سیاهان به وجود آمد و برای بسیاری گسترش اسلام به یکی از عوامل وحدتبخش سیاهان در آمریکا تبدیل شد.2 الیجاه محمد با شکلگیری گرایش جدید در سال 1930میلادی، سیاهپوستان مسلمان در آمریکا برای دستیابی به حقوق خود از اسلام یاری گرفتند. اولین رهبر سیاهان مسلمان آمریکا «والی فرد محمد» بود. وی برای دستیابی سیاهپوستان به نظام حقوقی و اجتماعی متناسب، نخستین گروه سیاسی مسلمانان را در «دیترویت» تشکیل داد و در مدتی کوتاه، افراد فراوانی جذب این گروه شدند. اما در سال 1932میلادی، «فرد محمد» ناگهان ناپدید شد. پس از این واقعه معاون وی «رابرت پول» که بعدها به «الیجاه محمد» تغییر نام داد، رهبر مسلمانان سیاهپوست آمریکا شد. الیجاه محمد اکتبر 1897 میلادی در ایالت جورجیا در خانوادهای پرجمعیت متولد شد. درباره اوایل زندگی او اطلاعات چندانی در دسترس نیست، با توجه به شرایط نامناسبی که در آن رشد کرده بود تحصیلات چندانی نداشته و مجبور به انجام کارهایی چون پادویی مزرعه، کارگری راهآهن و کارخانه آجرسازی بوده است. الیجاه محمد با توجه به شرایط سختی که در جورجیا داشت، در سال 1932 میلادی به دیترویت نقل مکان کرد. در این شهر وی با والی فرد محمد آشنا و جذب فعالیتهای وی شد و در اندک زمانی به مقام معاونت وی رسید. با توجه به این مقام، پس از ناپدید شدن فردمحمد به ریاست این گروه دست پیدا کرد. الیجاه محمد با تاسیس گروه «ملت اسلام»، جنبش اسلامی مسلمانان سیاهپوست آمریکا را گسترش داد. ملت اسلام از پیروان وی تشکیل شده بود و مرکز آن در شیکاگو (اقامتگاه دایمی الیجاه محمد) قرار داشت. در این جنبش «مرجعیت در همه مسائل آرمانی و خداشناسی و خط مشی نهضت» بر عهده الیجاه محمد بود.3 وی تا سال 1975میلادی که فوت کرد رهبری ملت اسلام را برعهده داشت. الیجاه محمد شکلگیری ملت اسلام را در تداوم جنبشهای سیاهپوستان در آمریکا و موثرترین روش برای احقاق حقوق آنان میدانست وی در مقام رهبری جنبش مسلمانان سیاهپوست در آمریکا، فعالیتهای گستردهای را انجام داد. از جمله مساجد متعددی را تاسیس کرد که زیر نظر وی فعالیت میکردند و روابط دوستانهای با کشورهای اسلامی برقرار ساخت.او همواره در پی ایجاد مراکز آموزشی برای مسلمانان بود و در این اعتقاد خود چنان پابرجا بود که در سال 1934 میلادی به دلیل خودداری از فرستادن یکی از فرزندانش به مدرسه دولتی بازداشت شد. به همین جهت در مقام رهبری ملت اسلام اقدام به تاسیس دانشگاه اسلام در شیکاگو کرد تا مطابق با قوانین اسلامی اداره شود. اقدامات الیجاه محمد در مقام رهبری ملت اسلام در سازماندهی جنبش سیاهپوستان مسلمان آمریکا و گسترش فعالیتهای سیاسی آنان بسیار تاثیرگذار بوده و نام وی را پرآوازه ساخت.4 عقاید و فعالیتهای «ملت اسلام» الیجاه محمد دین اسلام را بهترین راه برای مبارزه علیه تعصبات و تبعیضاتی میدانست که علیه سیاهپوستان در آمریکا وجود داشت. وی شکلگیری ملت اسلام را در تداوم جنبشهای سیاهپوستان در آمریکا و موثرترین روش برای احقاق حقوق آنان میدانست: «من همواره احترام زیادی برای نوبل دروعلی و مارکوس گاروی فقید قایلم، شهامتشان را در یاری دادن به مردم (سیاهپوستان) میستایم و نیز اقداماتشان را، هر دوی آنها مسلمانان شایستهای بودند. پیروان نوبل دروعلی و مارکوس گاروی باید از من پیروی کنند و با پیروانم همکاری داشته باشند، زیرا تلاش ما به نتیجهرساندن مبارزهای است که از مدتها پیش آغاز شده است.»5 مهمترین اهداف ملت اسلام را میتوان چنین بیان کرد: توجه به فعالیتهای اقتصادی، اصلاح و تعالی اخلاقی سیاهپوستان، اتحاد تمام سیاهپوستان آمریکایی، ایجاد یک نظام آموزشی مستقل از نظام آموزشی سفیدپوستان، تلاش برای آزادی مسلمانان زندانی از زندانهای آمریکا، تشکیل مدارس جداگانه دخترانه و پسرانه برای مسلمانان و آزادی مسلمانها در انجام تبلیغات مذهبی و اسلامی. از مهمترین شاخصهها و ویژگیهای ملت اسلام میتوان به موارد زیر اشاره کرد: عدم ارتباط با سایر گروهها: با توجه به آنکه گروههای سیاهپوست در دورههای مختلف مورد بهرهبرداری سایر گروهها قرار میگرفتند، اعضای جنبش ملت اسلام از برقراری ارتباط با سایر سازمانهای سیاهپوست در شیکاگو و سایر نقاط و شرکت در انتخابات منع شدند. الیجاه محمد در این زمینه چنین استدلال میکرد: «افراد خود را سازمان نداده تا به وسیله سایر گروهها مورد بهرهبرداری قرار گیرند.»6 ممانعت از انجام خدمت سربازی: اعضای جنبش ملت اسلام از استفاده از اسلحه خودداری کرده و به همین جهت از انجام خدمت سربازی اجتناب میکردند. این مساله در جریان جنگ دوم جهانی مشکلاتی را برای اعضای این جنبش ایجاد کرد و در مدت 3 سال بیش از 100 نفر از اعضای ملت اسلام به دلیل خودداری از ثبتنام برای رفتن به سربازی بازداشت و زندانی شدند. همچنین در سپتامبر 1942میلادی دولت آمریکا به تصور همکاری مسلمانان با جاسوسان ژاپنی به مسجد شیکاگو حمله و بیش از 80 نفر را دستگیر کرده که محاکمه و به زندان محکوم شدند. با توجه به این شرایط الیجاه محمد در سال 1942 به جرم تحریک پیروانش برای مقاومت در برابر نظام وظیفه بازداشت و به 5 سال زندان محکوم شد. الیجاه محمد درباره این اتفاق چنین گفته است: «شیطان (سفیدپوستان) پروندهسازی کرد. دلیل محاکمه و زندانی شدنم این بود که من حقایق را به پیروانم آموختم...»7 توجه به مسائل اقتصادی: با توجه به شرایط سخت و نابرابری که در جامعه آمریکا حاکم بود اکثر سیاهپوستان از شرایط اقتصادی مناسبی بهرهمند نبودند. الیجاه محمد اعتقاد داشت که این شرایط ناشی از القای این تفکر بر سیاهپوستان است که «دیگری بایستی بار از دوش آنها بردارد» و این طرز فکر منجر به تغییر شرایط معیشتی سیاهپوستان نخواهد شد. به همین علت وی تاکید داشت که اعضای ملت اسلام باید به خود متکی باشند و امیدی به تلاشهای دولتی نداشته باشند زیرا «دولت آمریکا سالیان سال از آنان مالیات گرفته است بدون آن که کار عمدهای برای آنها انجام دهد.»8 الیجاه محمد به پیروان خود توصیه میکرد تا با دنبالکردن راه و روش سفیدپوستان، شرایط را برای شکوفایی اقتصادی سیاهپوستان در آمریکا فراهم سازند: «عملیات مرد سفیدپوست را به کار برید. سفیدپوست کامیاب است و برای شکست خود، دلیلتراشی نمیکند. سختکوش است و به طور گروهی کار میکند. شما هم همین روش را در پیش بگیرد...»9 ایجاد سرزمین سیاهان: یکی از جنجالیترین خواستهای رهبر جنبش «ملت اسلام» درخواست بخشی از خاک ایالات متحده برای تشکیل سرزمینی خاص برای سیاهپوستان بود. الیجاه محمد اعتقاد داشت که سفیدپوستان حاکم بر آمریکا هرگز اجازه برقراری نظام حقوقی و مدنی برابر میان سیاهپوستان و سفیدپوستان را نخواهند داد به همین علت بهترین راه حل این مشکل، ایجاد جمهوری سیاهان است و اینکه «این درخواست در ازای 400 سال بهرهکشی از سیاهپوستان توقع زیادی نیست». اگر چه خود الیجاه محمد نیز میدانست که این درخواست عملی نخواهد شد: «آنها هرگز به ما 3 یا 4 ایالت نمیدهند، شاید این را بدانم ولی مانع آن نیست که شما و من آن را طلب نکنیم.»10 اعتقادات اعضای ملت اسلام : اعضای ملت اسلام به خدای یگانه، قرآن کریم، پیامبران اولوالعزم و کتابهایشان اعتقاد داشته و احترام میگذارند. همچنین اعضای این جنبش از مصرف نوشابههای الکلی، مواد مخدر، کشیدن سیگار و قمار منع شدهاند. اما با توجه به آن که رهبران و پیروان ملت اسلام با سایر نقاط جهان اسلام ارتباطات مستمر و موثری نداشتند به شناخت مناسبی از مفاهیم و اصول اسلامی دست پیدا نکردند به همین علت در لابهلای اعتقاداتشان، عقاید التقاطی فراوانی به چشم میخورد که ناشی از برداشتهای سطحی آنان از قرآن و تعالیم اسلامی میباشد. بنابر عقیده الیجاه محمد، انسان سیاه ابتدا در ماه سکونت داشت که پس از انفجاری در ماه به زمین آمد و «مکه، نخستین شهری بود که پدران ما پس از آمدن از ماه ساختند...»11 همچنین در جایی دیگر چنین گفته است: «انسان سیاهپوست خداست و اوست که جهان را خلق کرده، اما اینک دیگر وجود ندارد، بلکه خدایی که امروزه بر جهان حکومت دارد، خدایی دیگر است که پر قدرتتر از خدای قبلی است. با این وضع، این سازمان نشان داده، قادر است در جهت احیای شخصیت پایمال شده سیاهان مسلمان و همیاری گروهی و سازماندهی آنان موثر باشد»12 ملت اسلام پس از الیجاه محمد پس از مرگ الیجاه محمد در 1975میلادی، در تلاش برای هماهنگی با شرایط جدید سیاسی و اجتماعی، 2 انشعاب در ملت اسلام ایجاد شد: بزرگترین انشعاب به رهبری «لوئیس فراخان» در 1978 میلادی شکل گرفت، فراخان یکی از عناصر موثر در حرکت اسلامی سیاهپوستان بود که تا مرگ الیجاه محمد، سخنگو و نماینده او به حساب میآمد. وی اعتقاد داشت برای دستیابی به حقوق سیاسی، اقتصادی و اجتماعی برابر با سفیدپوستان، اعضای ملت اسلام بهتر است در انتخابات شرکت کنند. همچنین فراخان میکوشید با ایجاد نظام اقتصادی مخصوص سیاهپوستان، به حل و فصل مسائل اجتماعی جامعه سیاهان بپردازد. انشعاب دیگر توسط یکی از پسران الیجاه محمد به نام «والاس دی محمد» که بعدها «امام وارثالدین محمد» نامیده شد، صورت گرفت. وی فارغالتحصیل دانشگاهالازهر بود، نام گروه ملت اسلام را به «جامعه جهانی» تغییر داد و برخلاف نظر پدرش، تبعیض نژادی و ایجاد هرگونه نفرت علیه سفیدپوستان را بر خلاف اصول اسلام دانست. مهناز نگهی پانوشتها: 1) کوارلز، بنجامین،سیاهان آمریکا را ساختند، ترجمه ابراهیم یونسی،تهران: خوارزمی، 1355،صص 132ـ131 2) ادوم، استین،مسلمانان سیاه آمریکا،ترجمه محمد رفیعیمهرآبادی، تهران: شرکت مؤلفان و مترجمان ایران، 1363،ص 14و323) همان، ص2154) فولان، کلود،سیاهان در ایالات متحده، ترجمه قاسم صنعوی، مشهد، آستان قدس، 1369، ص 1195) ادوم، همان،ص 109 6) همان، ص 4017) همان، ص 1168) همان، ص 2559) همان، ص 16910) همان، ص 38311) همان، صص 199ـ200 12) آشنایی با گروهها و شخصیتهای اسلامی در آمریکا، تهران: صداوسیما، 1377، ص 12 |
|
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتوگو با گردآورنده کتاب «قصه جریحهدار شد» مطرح شد
ناصر ابراهیمی در گفت و گو با جام جم آنلاین؛
گفتوگو با محمد خیراندیش در حاشیه اختتامیه جشنواره بینالمللی فیلم ۱۰۰
رئیس مرکز ارتباطات و رسانه آستان قدس رضوی از تولید یک برنامه نخبگانی میگوید