یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
هرچند امروزه لوازم اطلاع یافتن از یکدیگر ـ به وسیله تلفن، اینترنت و شبکههای اجتماعی، موبایل و... ـ بسیار سادهتر شده است، ولی مساله اینجاست که بعد مسافتی افراد عضو یک خانواده و فامیل نیز به واسطه پیشرفت وسایل سیر و سیاحت و نیز دیگر اقتضائات زندگی مدرن، بیشتر شده است. در جامعه قبیلهای، معمولا اعضای یک خانواده همه عمر را نزدیک به یکدیگر زندگی میکردند. افرادی که متعلق به یک قبیله و عشیره بودهاند به واسطه اقتضائات اقتصادی زندگی قبیلهای، معمولا در جوار یکدیگر بودهاند. فاصله مسافتی برای سفرهای تجاری اتفاق میافتاد، ولی در همین موارد نیز افراد قبیله بودند که از خانواده عضوی از قبیله خود که بدون همراهی خانواده به سفر تجاری رفته بود، احوالپرسی و از خانواده او حمایت میکردند.
اما امروزه چنین ساختاری تا حد زیادی تغییر یافته است. اولا افراد به واسطه شغلی که اختیار میکنند، محل زندگیشان را انتخاب میکنند. همچنین برخلاف جامعه قبیلهای، گاه فاصله اقتصادی بین اعضای یک خانواده بسیار زیاد است. مثلا ممکن است یک برادر به واسطه نبوغ فردی و تحصیلات خود، به سرمایه هنگفتی دست یابد، ولی برادر دیگر عمری را با زندگی کارگری سپری کند. همین تفاوتها فاصله افراد را تشدید میکند، محل زندگی آنها را از یکدیگر جدا میکند و سلایق متفاوت میشود و توانایی آنها در تامین زندگی با یکدیگر تفاوت عمده پیدا میکند. همین تفاوتها باعث میشود این دو برادر کمتر به رفت و آمد خانوادگی با یکدیگر تمایل داشته باشند، زیرا مشاهده تفاوت تجملات زندگی میتواند مشکلاتی را در خانواده طرفین به وجود آورد.
بنابراین در حالی که دستهبندی در جامعه قبیلهای به واسطه قبایل و عشیرهها و خانوادهها صورت میگیرد، دستهبندی در جامعه مدرن شهری به واسطه ثروتهای فردی، مشاغل و تحصیلات ایجاد میشود. با این اوصاف صحبت از لزوم صلهرحم در جامعه مدرن شهری، هرچند مسلمان، چه معنایی دارد؟ آیا اصلا چنین سنتی در چنین جامعهای ضرورت خود را از دست نداده است؟
مسالهای که در اینجا بیان شد، استدلال بسیاری از ما در کاهش ارتباطمان با اقوام نزدیک است. اغلب اوقات وقتی یکی از اقوام و حتی یکی از اعضای نزدیک خانوادهمان از ما گله میکند که «چرا حالی از ما نمیپرسی؟» چنین پاسخ میدهیم که زندگی امروز و گرفتاریهایش وقتی برای احوالپرسی باقی نمیگذارد، اما واقعیت این است که در همین زندگی امروزه با بسیاری از افراد در تماس هستیم و حال و احوال بسیاری را جویا میشویم. در واقع پاسخ صحیح به آن گله این است که در وضع زندگی امروزه فرصت و رقبتی برای احوالپرسی از اقوام را ندارم، زیرا افراد دیگری در زندگی من، اهمیت بیشتری نسبت به اقوامم دارند. حتی در بین برخی افراد متدین هم این بیتوجهی به فریضه صلهرحم مشهود است و وقتی از آنها سوال میشود چرا به این مساله اهمیت نمی دهید، جواب میدهند چون فلان فامیلم متدین نیست. این در حالی است که براساس موازین دینی، صلهرحم محدود به اقوام متدین نیست.
در اینجا توجه به یک نکته ضروری است: پرواضح است تاکید بر صلهرحم در دین اسلام هیچ گونه ربطی به تعصبات قومی و نژادی ندارد. زیرا در تاکید بر صلهرحم اشاره به هیچ قوم یا قبیله خاصی نشده است. از سوی دیگر روح حاکم بر فریضه صلهرحم، حاکی از این است که این فریضه تکریم جایگاه انسانی افراد است، چون باورها و اعتقادات دینی فردی که اطلاع یافتن و احوالپرسی از وی واجب است، هیچ ربطی به این فریضه ندارد، اما مساله این است که آیا در زمان کنونی التزام به چنین فریضهای سودمند است؟
برای پاسخ به این مساله باز باید به روح حاکم بر این ارزش اسلامی دقت کنیم. «رحم» در لغت به معنای محلی از جسم مادر است که جنین در آن رشد میکند و صلهرحم، به تبع یادآور بازگشت به یک اشتراک است؛ اشتراک مادر که بهترین نمونه مهر و عاطفه بشری است. روح حاکم بر صلهرحم، مهر و عطوفت مادرانه و بدون چشمداشت است. در چنین هنجار اسلامی، اصلا بحثی از تساوی طبقاتی و منافع مادی نیست. بلکه آنچه اهمیت دارد، یک نیای مشترک است و اگر بدرستی به این هنجار اسلامی بنگریم خواهیم دید که از آنجا که همه انسانها از پدر و مادر واحدی هستند، بنابراین صلهرحم در واقع دستور به عطوفت و مهربانی به انسانها، صرفا به سبب انسان بودن آنهاست و نه به خاطر جایگاه و نقشهای اقتصادی، اجتماعی و تحصیلی آنها.
بر این اساس، ضرورت التزام به صلهرحم به معنای اسلامی آن بیشتر محسوس است. در جامعه شهری جدید، مسافتهای افراد بسیار زیاد شده است و روابط انسانها بیشتر مبتنی بر جایگاه و نقش اجتماعی آنهاست. در چنین وضعی افراد با یکدیگر نه به دلیل همنوعی و انسانیت مشترک، بلکه به خاطر اشتراک در میزان داراییها، اعتبار حساب بانکی، اشتراک مدرک تحصیلی و همکاری در ارتباط هستند و موتور محرک این روابط، منافعی است که افراد از ارتباط داشتن با یکدیگر میبینند. صلهرحم، دستور به ایجاد ارتباط بدون چشمداشت است، دستور به تقید به روابطی که تنها انگیزه آن عواطف انسانی و کرامت بشری است. در صلهرحم، اطلاع یافتن از مادر بزرگ پیر و اقوام از کار افتاده و کمک کردن به آنها در حد توان، یک ارزش انسانی و بشردوستانه است و این فریضهای است که بدون چشمداشت دنیوی صورت میگیرد و متفاوت است با مهمانیای که یک کارمند برای رئیس خود میدهد تا جایگاهش در محل کارش تقویت شود. بنابراین صلهرحم برای جامعه کنونی شهری نیز یک ضرورت است و میتواند موجب تعالی و رشد چنین جامعهای شود.
ساعد عالمی / جامجم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد