
علیـــــرضا کـــاویانراد، فوقلیسانس انیمیشن و مدیرمسئول موسسه مداد سبز با اشاره به خیالانگیزی انیمیشن میگوید: انیمیشن دنیای تخیل است و غیرممکنها را ممکن میکند. همه ما دوست داریم لحظاتی از دنیای واقعی خودمان جدا و وارد تخیلات دنیای کودکی شویم.
این کارشناس انیمیشن درخصوص کار برای گروههای مختلف سنی بیان میکند: طی سالهای اخیر، برای ساخت انیمیشن مخاطبشناسی انجام شده است. اگر انیمیشن برای گروه سنی خردسال باشد، تلاش میکنیم طراحیها سادهتر و داستان روانتری داشته باشیم و علاوه بر آن، رنگها نباید پیچیده باشد. مخاطب گروه سنی بالاتر پیچیدگی بیشتری میخواهد و طراحیها به واقعیت نزدیک میشود، اما همچنان از تنوع مورد نظرمان دور هستیم.
کاویانراد با اشاره به اینکه چرا انیمیشنهای ما درباره کودک است و نه برای کودک، یادآور میشود: شاید بزرگترها از دیدگاه خودشان کار میکنند و چندان از حیطه روانشناسی کودک به فیلم نگاه نمیکنند. این ضعف را قبول دارم، چون کار کارشناسی کمتری در این زمینه شده است. بچهها براحتی در تخیلات خودشان غرق میشوند. برای اینکه به سلیقهها و علایق بچهها نزدیک شویم، باید از آنها کمک بگیریم و از بازخورد کار آگاه شویم. اگر کاری انجام دهیم که دیده نشود و بچهها از آن استقبال نکنند، خواهان ندارد.
وی یادآوری میکند: انیماتورها از بچهها برای انیمیشن استفاده نمیکنند. متاسفانه آمار دقیقی برای آگاهی از نظرات در حوزه ساخت انیمیشن وجود ندارد. در بسیاری از جاها، پرسشنامههایی وجود دارد که مخاطب را به نظرسنجی دعوت میکنند و قبل از ساخته شدن اثر، فیلمنامه را در اختیار مخاطب قرار میدهند تا نسخه صفر آن قبل از نمایش با نظر یک جامعه آماری اندک، بررسی و تغییرات مورد نظر مخاطب در فیلم اعمال شود.
کاویانراد توضیح میدهد: منابع ادبی ما غنی است، اما دراماتیزه کردن این آثار برای تبدیل شدن به یک اثر مخاطبپسند و انیمیشن با کیفیت، اهمیت بسیاری دارد. ما به معنای واقعی فیلمنامهنویس یا آهنگساز حرفهای انیمیشن نداریم و چندان تخصصی به مساله نگاه نمیشود. در ایران همچنان تفکیک تخصص وجود ندارد و نویسندگی انیمیشن تخصصی است و فرد باید در آن مهارت داشته باشد.
او درباره شرایط فعلی انیمیشن توضیح میدهد: بیشترین مشکل، پول و نبود سرمایهگذاران قوی است چون کارها جنبه شخصی دارد و تهیهکنندهها مجبورند به دنبال تولیداتی سهلالوصولتر از لحاظ تکنیکی بروند. وقتی از لحاظ بودجه دستمان باز باشد، میتوانیم المانهای بسیاری به آن اضافه و زمان بیشتری برای آن صرف کنیم و فیلمنامه را چند نفر بررسی کنند. دوم اینکه شاهد شتابزدگی تکنیکی در کارها هستیم و به نظر میرسد میخواهیم تکنیک را به رخ بکشیم و این گونه از فیلمنامه دور میشویم.
کاویانراد در خصوص آسیب شناسی جریان انیمیشن عنوان میکند: آسیب مهم انیمیشن طی سالهای گذشته این است که تیمهای ساخت انیمیشن بزرگ نیستند. بیشتر کشورها تولیدات تیمی دارند که ما از این جریان دور هستیم. انیمیشن کار سختی است و هزینه و بودجه بسیاری میبرد و این با کار تیمی جلو میرود.
او ادامه میدهد: ما شاهد دوستانی هستیم که نامشان در تیمهای مختلف دیده میشود، در حالی که نمیشود به طور همزمان در چند پروژه کار کرد. در انیمیشنهای خارجی میبینیم اگر فردی تهیهکننده است، واقعا جز کار تهیه، مسئولیت دیگری ندارد اما در ایران این طور نیست. هدف ما پر کردن آنتن است و شاید به همین دلیل کمیت اهمیت بیشتری دارد.
کاویانراد با اشاره به گسترش انیمیشن در کشورهای دیگر عنوان میکند: صنعت انیمیشن در دنیا بسرعت در حال گسترش است و حتی کشورهایی مثل هند و چین که قبلا جایگاه چندانی در انیمیشن نداشتند، در این زمینه در حال رشد هستند. شبکههای تلویزیونی دنیا گستردهاند و این انیمیشنها به دلیل تعدد شبکهها برای سازندگان صرفه مالی دارد، اما متاسفانه ما این محصولات را فقط برای خودمان ساختیم و به عنوان فردی که 2000 دقیقه انیمیشن برای تلویزیون تولید کردهام، نمیدانم کدام یک از کارهایم به صورت جهانی عرضه میشود. یک محصول فرهنگی میتواند سفیر فرهنگی خوبی باشد و لازمه آن حضور در کشورهای دیگر است تا بازگشت اقتصادی داشته باشد.
او اصلیترین آسیب را در توقف انیمیشن میداند و خاطرنشان میکند: اگر در کارهای تلویزیونی هم به دلیل کمبود بودجه با مشکل روبهرو هستیم به علت دیربازده بودن انیمیشن است. برای یک سریال حداقل به دو یا سه سال زمان احتیاج داریم. اگر قرار باشد وقفه بیفتد، دوباره راه انداختن یک موتور خاموش مشکل ایجاد میکند. بنابراین به مدیریت طولانیمدت احتیاج داریم تا کار انیمیشن به صورت ثابت و ایستا پیش برود. گاهی به دلیل ثبات نداشتن، آن قدر در کار یک کارگردان تغییر به وجود میآید که باعث دور شدن او از هدف اصلیاش میشود. بچههای امروز بسیار باهوش هستند و برای اینکه موضوعی را انتقال دهم، باید آن را در چند لایه بپوشانم و به بچهها بگویم. در انیمیشن «کمپانی هیولاها» با بچهها به صورت روانشناسانه برخورد شده اما آن قدر جذاب است که بچهها تکان نمیخورند. گاهی پیام انیمیشنهای ما مستقیم است که بچهها کاملا متوجه میشوند و میروند. از طرف دیگر برای بیان موضوعات خودمان کند هستیم، در صورتی که اتفاقات در انیمیشن آن قدر باید سریع باشد که فرصت پلک زدن را هم از مخاطب بگیرد.
این کارشناس انیمیشن درباره فعالیت شبکه پویا میگوید: ما شبکه پویا داریم، اما باید برایش خوراک تهیه کنیم و این مشکل بزرگی است. به نظرم حتی پخش مکرر تولیدات انیمیشن در شبکه پویا هم به کار آسیب میزند.
او با اشاره به لزوم اعتماد در تلویزیون برای ساخت انیمیشن میگوید: تلویزیون باید به هنرمندان انیمیشن قدیمی اعتماد کند و اجازه بدهد با توجه به تجربیات خودشان پیش بروند. وقتی یک انیماتور دائم احساس کند برای گفتن مسالهای با محدودیت روبهروست، دچار خودسانسوری میشود و این به کار ما ضربه میزند. برخی مسائل در انیمیشن هم به قاعده تبدیل شده است و ما نمیتوانیم محبت یک مادر نسبت به فرزندش را هنگام خداحافظی نشان دهیم. گاهی به طور خودخواسته این موضوعات را از فیلمنامه حذف میکنیم تا احیانا در روند تولید با مشکل روبهرو نشویم.
این کارشناس انیمیشن با اشاره به علت شاد و پرتحرک نبودن انیمیشنها بیان میکند: پرتحرک شدن انیمیشن به هزینه احتیاج دارد. موزیکال ساختن کار هم هزینه دارد. ما دورهای با عنوان کلاسیک را گذراندیم تا به «شکرستان» رسیدیم و تا زمانی که «قصههای کهن» به عنوان مواد خام کلاسیک ساخته نمیشد، نمیتوانستیم به این اشاره کنیم که مخاطب از دوره قبلی گذشته است. شکرستان و «دانشمندان بزرگ ایران» روی شانه طرحهایی مثل قصههای کهن ایستادند. علاوه بر آن بسیاری از ممیزیها در کار ما در شکرستان وجود ندارد، چون بیرون از سازمان ساخته شده و هم از نظر فیلمنامه و هم از لحاظ تصویری بهتر کار شده است. شکرستان برای سنین بالا ساخته شد اما بعدها در باکس کودک پخش میشد. اقدام مثبت حوزه هنری این بود که بتدریج این پروژه را گسترش داد و عروسک آن ساخته شد و روی دفترهای درسی آمد.
کاویان راد درباره سینمای کودک و فیلمهای انیمیشن تلویزیونی یادآور میشود: به نظرم سینمای کودک جدی گرفته نشده است و مشکل اصلی ما، بزرگسالان هستند چون فکر میکنیم باید فقط به بزرگسالان بها دهیم و بچهها را رها کردیم. در حقیقت جایگزینی ما برای ندیدن انیمیشن خارجی کم است. انیمیشن اگر خوب باشد، بزرگسالان هم مخاطب آن میشوند. بهتر است داورهای اختصاصی برای هر بخش جدا باشد و بهترینها را برای داوری انتخاب کنیم و تیمهای انیمیشن منسجمتر باشند.
وی درباره استفاده از متخصصان خارج از کشور برای ساخت انیمیشن میگوید: در بحث آموزش باید از سنین پایینتر و از مقطع راهنمایی انیمیشن را آغاز کنیم تا بتدریج به کارشناسی ارشد برسیم. اکنون روی این قضیه کار میشود و خودم معترض به این سیستم آموزشی هستم. امیدوارم به جایی برسیم که از سنین پایینتر هنرمندان انیمیشن را بشناسیم و روی آنها سرمایهگذاری کنیم. منابع مرتبط با انیمیشن کم است و ترجمه آنچنانی نکردهایم و کارگاه آنچنانی نداشتهایم. بسیاری از دانشجویان کار انیمیشن را به دلیل طولانی بودن زمان بازدهی آن رها میکنند و به دنبال کار دیگری میروند.
کاویانراد در پایان صحبتهایش یادآور میشود: متأسفانه همچنان تولیدات ما منطقهای است و هنوز امکان تبادل محصول در زمینه انیمیشن برای ما به وجود نیامده است. انیمیشن کشورمان هنوز مانند بچهای است که نشسته است و نمیتواند راه برود و باید راهی برای این مشکل پیدا کنیم. آینده نسل جوان را محصول فرهنگی میسازد و نباید کوتاهی کنیم. تبعات وقفه در انیمیشن طی یک سال اخیر را حتما خواهیم دید.
نبود فضای رقابتی
حسین نیازی، فیلمنامهنویس انیمیشن درباره شرایط فیلمنامهنویسی در این حوزه میگوید: مشکل بودجه همیشه وجود داشته است و باید از فیلمنامهنویسانی که به صورت تخصصی در ایران کار کردند، استفاده شود. تفاوت فیلمنامه انیمیشن در ایران به نسبت فیلمنامههای دیگر این است که دکوپاژ همانجا اتفاق میافتد. یک فیلمنامه نویس انیمیشن باید مثل کارگردان عواقب فیلمنامهاش را ببیند و خودش آن را دکوپاژ کند.
او ادامه میدهد: ما در ساخت انیمیشن قدمت آنچنانی نداریم و به همین دلیل به صورت واقعی بررسی نکردیم که گروههای سنی مختلف در سطح جامعه چه خواستههایی دارند. وقتی فیلمنامهای نوشته میشود، به دلیل کمبود بودجه و نبود فیلمنامهنویسان تخصصی که بتوانند دکوپاژ انجام دهند و همچنین نبود فناوریهای قوی در زمینه انیمیشن با مشکل روبهرو میشویم. تعداد انیماتورها بشدت کم است و به دلیل کمبود بودجه گفته میشود باید حرکات کم باشد تا به تولید برسد، اما وقتی کار برای کودکان است باید فعالیت و انرژی زیاد باشد. معمولا به دلیل کمبود بودجه در کار دخالت میکنند و حرکات را میگیرند. در زمینه فناوری هم متخصصان آن قدر کم هستند که نمیتوانند رنگها را به صورت حرفهای کنار هم بنشانند. مساله دیگر این است که تمام انیمیشنهای ما با توجه به کادر و حرکات برای قالب تلویزیون ساخته میشود و برای نمایش در سینما نیست، چون سینما عریضتر است و ما میتوانیم حرکت بیشتری داشته باشیم.
نیازی، با اشاره به کم بودن اتفاقات در حوزه کودک عنوان میکند: به دلیل کم بودن ساخت فیلم در زمینه کودک، انیمیشن هم تابعی از آن میشود و علاوه بر آن هم عادت کردهایم انیمیشن را در ایران بدون رعایت کپیرایت ببینیم. از طرف دیگر مخاطب سینمای ما بیهدف است و برای گذران وقت به سینما میرود. بنابراین نمیشود انتظار چندانی از این سینما داشت. مثلا «انیمیشن تهران 1500» هفت میلیارد تومان هزینه داشت و هیچ تهیهکنندهای حاضر نمیشود برای بازدهی یک میلیاردی به این سمت حرکت کند، مگر اینکه جزئی از اهداف دولت فقط برای ساخته شدن باشد.
او اضافه میکند: زمان طولانی تولید یک انیمیشن اصلا مقرون به صرفه نیست و برخی در میانه کار به آینده اش فکر میکنند. پیش تولید یکساله برای پنج قسمت انیمیشن زیاد است و همه به چگونگی تولید آن فکر میکنند، در حالی که نمایش انیمیشن در هالهای از ابهام قرار دارد. مراحل بازبینی زیاد است و هیچ کس مطمئن به بازگشت سرمایه نیست.
این فیلمنامهنویس انیمیشن در ارتباط با شاد نبودن فضاهای انیمیشن ایرانی و پرحرکت بودن انیمیشنهای خارجی توضیح میدهد: بیشتر فیلمنامهنویسهای انیمیشن ما مخصوص تلویزیون و سینما و متخصص نوشتن فیلمنامه انیمیشن کودک نبودند. وقتی بخواهیم شعری را در انیمیشن بگنجانیم به یک حرکت لب قوی احتیاج دارد که متخصص میخواهد و این هم هزینه بر است. در یک دقیقه اجازه ندارید بیشتر از دو یا سه حرکت در کارتان بگنجانید و این، هم حرکت و هم فیلمنامه را کند میکند. بچهها بیشتر به حرکتها توجه میکنند تا اینکه روی دیالوگ فیلمها دقیق شوند.
نیازی، درباره دلیل تاکید بیش از اندازه تلویزیون بر آموزشی بودن انیمیشنها میگوید: هرچند به یک تحقیق گسترده احتیاج دارد و از طرف دیگر تلویزیون هم میخواهد همه مسائل آموزشی باشد و موسساتی هم که در زمینه انیمیشن فعالیت میکنند، فرهنگی ـ آموزشی هستند. بودجههای دولتی برای ساخت این انیمیشنها در موسسات آموزشی سازنده انیمیشن هم توزیع میشود. در سیاستهای کلی کشورمان هم تفریح محض بدون آموزش وجود ندارد و حتی در پارکها هم میخواهیم آموزش دهیم. بچههای امروز هم باهوش هستند. بخش اندکی از انیمیشن شامل آموزش میشود و این آموزش هم باید آن قدر غیرمستقیم باشد که بچهها آن را پس نزنند. تنها انیمیشنی که مورد استقبال قرار گرفت و ابتدا بودجه خوبی داشت شکرستان بود. حرکات در این انیمیشن زیاد بود و بچهها زنده بودن آن را احساس میکردند.
این فیلمنامهنویس درباره علت کم بودن تعامل سازندگان انیمیشن با بچهها در مراحل ساخت یادآور میشود: ما شرکتهای نظرسنجی نداریم و از طرف دیگر فرصت نظرسنجی وجود ندارد و باید آن قدر سریع کار شود تا هزینهها را پوشش دهد. مهمترین مساله این است که مخاطب شناسی ما درباره هر رشته هنری مشکل دارد و جامعه آماری درستی نداریم. دنیا درباره تمام موضوعات موسسات نظرسنجی دارد، اما در ایران این موسسات محدود است و برای مردم هم جدی نیست.
نیازی در خصوص استفاده از متخصصان خارجی برای ساخت انیمیشن در ایران یا فرستادن افراد برای یادگرفتن تکنولوژی جدید به خارج از کشور میگوید: ما هیچ کدام از این دو کار را انجام نمیدهیم، چون برای ما جدی نیست. اگر بازار آزاد برای انیمیشن وجود داشت و تنها رسانه پخشکننده تلویزیون نبود، شرایط بهتر میشد و بازاری به وجود میآمد که در آن رقابت شکل میگرفت. اگر رقابت شکل بگیرد به حضور متخصصان هم نیاز پیدا میکنیم. به دلیل اینکه در رقابت با کشورهای دیگر نیستیم، نیازی برای بهبود کیفیت انیمیشن هم احساس نمیکنیم. در سینما و تلویزیون آمریکا کم اتفاق میافتد که متخصص سریالسازی یک فیلم هم بسازد و معمولا در کارها از این افراد به عنوان مشاور استفاده میشود. مسأله بیشتر به خصوصی نبودن و نبود بازار آزاد برای انیمیشن باز میگردد.
نسرین بختیاری
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد