![خطر پرتوهای فرابنفش، آلاینده ازون و گرمای بیسابقه | چرا کمیته اضطرار تشکیل نمیشود؟](/files/fa/news/1403/5/5/1236632_213.jpg)
رئیس مرکز تحقیقات آلودگی هوای دانشگاه علوم پزشکی تهران در گفتوگو با جام جم آنلاین:
با اعلام این گزارش بلافاصله گروه ویژه از کارآگاهان جنایی همراه متخصصان پزشکی قانونی و بررسی صحنه جرم راهی محل شدند و سرانجام بعد از تحقیقات گسترده، راز این جنایت را فاش کردند.
خودروی مشکوک
کارآگاهان با حضور در محل که در نزدیکی منطقه دودانگهساری بود، با جسد مردی در صندلی عقب خودرو مواجه شدند. مرد میانسالی که خبر را به پلیس اعلام کرده، چوپانی بود که گوسفندانش را هر روز برای چرا به آن منطقه میبرد. تحقیقات از چوپان آغاز شد و او به ماموران گفت: «هر روز گوسفندانم را برای چرا به این منطقه میآورم. دیروز که به این منطقه آمدم، کنار جاده متوجه همین خودرو شدم که نگه داشته بود. دو مرد که یکی از آنها پسری حدود بیست ساله بود و دومی همین مردی که جنازهاش داخل ماشین قرار دارد، از خودرو پیاده شدند و به سمت دشت رفتند. آنها باهم صحبت میکردند. من متوجه حرفهایشان نشدم، اما به نظر نمیآمد مسالهای بین آنها باشد و بخواهند باهم دعوا کنند.
مرد چوپان ادامه داد: «من بهدنبال گوسفندانم رفتم و آن دو نفر را فراموش کردم. امروز که دوباره به این منطقه آمدم، متوجه همان ماشین شدم. برایم عجیب بود که ماشین از دیروز تا حالا حرکت نکرده است. کمی صبر کردم و با خودم گفتم احتمالا سرنشینانش همین اطراف هستند. اینجا هوا سرد است و معمولا کسی به این منطقه نمیآید. به همین دلیل بودن ماشین در آن محل کمی مشکوک به نظر میرسید. به طرف ماشین رفتم و نگاهی به داخل آن انداختم. مردی بین صندلی عقب و جلو افتاده بود. صورتش کاملا مشخص نبود، اما معلوم بود همان مرد میانسالی است که دیروز او را دیدهام. چند ضربه به شیشه زدم، اما جواب نداد. از خونهایی که ریخته شده بود. مطمئن شدم کشته شده است به همین دلیل با پلیس تماس گرفتم. اگر پسر جوان را ببینم، میتوانم او را شناسایی کنم. چهرهاش بخوبی به یادم مانده است.
تنها سرنخ
هویت مقتول به نام خشایار با توجه به مدارک موجود در خودرو کشف و با استعلام پلاک خودروی پژو مشخص شد خودرو متعلق به قربانی پرونده است. در بازرسی از خودرو، هیچ سرنخی از پسر جوان به دست نیامد، اما کارآگاهان جنایی موفق شدند سفتهای را داخل خودرو پیدا کنند.
سرهنگ عظیمی، رئیس پلیس آگاهی استان مازندران در اینباره میگوید: «مشخصات دختر جوانی به نام سهیلا روی سفته نوشته شده بود. طبق تحقیقات ما سهیلا 20 سال داشت و در شهرستان ساری زندگی میکرد. ماموران راهی خانه سهیلا شدند و به تحقیق از این دختر پرداختند.»
دختر جوان وقتی از قتل خشایار باخبر شد، به کارآگاهان پلیس گفت: «خشایار مدتهاست با خانواده ما در رفت و آمد است. او ساکن این شهرستان نیست، اما برای کار به اینجا آمده و هر چند وقت یکبار برای سر زدن به خانوادهاش به شهرستان خودش میرود. خشایار دوست صمیمی پدرم بود و برای او احترام زیادی قائل بودیم. چند روز قبل وقتی متوجه ناراحتیام شد، علت را پرسید و من به او گفتم پسری به نام کامران که در همسایگی ما زندگی میکند، از من خواستگاری کرده، اما به او پاسخ منفی دادم. او با شنیدن جواب من خیلی ناراحت شد و بعد از آن شروع به تهدید کرد که اگر جواب مثبت ندهم، برایم مشکل به وجود میآورد. خشایار وقتی از این موضوع باخبر شد به من قول داد با کامران صحبت و این مشکل را حل کند.
دختر جوان ادامه داد: خشایار بعد از آن روز چند بار با کامران تماس گرفت و با او صحبت کرد. تا اینکه دو شب قبل به خانه ما آمد و گفت میخواهد با کامران قرار بگذارد تا رودررو با هم حرف بزنند. او گفت اگر نتواند کامران را راضی کند که دست از کارهایش بردارد، موضوع را به پلیس میگوید و همه چیز را از طریق قانونی پیگیری میکند بنابراین من اصلا نباید از او بترسم.
حکمی برای بازداشت
ماموران بعد از شنیدن صحبتهای دختر جوان از خانواده او نیز بازجویی کردند و مشخص شد سهیلا حقیقت را میگوید. از سویی دستور بازداشت کامران صادر و متهم جوان بعد از دستگیری به اداره آگاهی منتقل شد.
رئیس پلیس آگاهی استان مازندران توضیح میدهد: «کامران پس از انتقال به اداره آگاهی، در تحقیقات منکر جنایت شد. از چوپان میانسال خواسته شد کامران را ملاقات کند تا مشخص شود که او همان فردی است که روز قبل از جنایت با خشایار بوده یا خیر. وقتی چوپان میانسال کامران را دید، او را شناسایی کرد و گفت این جوان همان پسری است که روز قبل از کشف جسد او را دیده است.سرهنگ عظیمی ادامه میدهد: بهدنبال اظهارات مرد چوپان که تنها شاهد ماجرا بود و همچنین با توجه به گفتههای سهیلا درباره مزاحمتهای کامران و قرار ملاقات کامران و خشایار، درست همان روزی که چوپان میانسال آنها را دیده بود و سایر مدارک و شواهد موجود در پرونده، کامران که راهی برای کتمان حقیقت نمیدید، به ناچار لب به اعتراف گشود.
اعتراف به جنایت
متهم جوان در بازجویی به افسر پروندهاش گفت: «دلم نمیخواست دست به جنایت بزنم. خشایار چند بار با من تماس گرفت و خود را از اقوام سهیلا معرفی کرد. من سهیلا را دوست داشتم، اما او راضی به ازدواج با من نبود. تصور میکردم با تهدید بتوانم رضایت دختر مورد علاقهام را جلب کنم و او را به عقد خودم دربیاورم، اما خشایار با من تماس گرفت و گفت با سهیلا کاری نداشته باشم. او به من گفت اگر فقط یکبار دیگر سهیلا را تهدید کنم، قضیه را به پلیس میگوید و این ماجرا برای من مشکلساز میشود، اما من به تهدیدهای او توجه نکردم. با خودم گفتم نباید با شنیدن چنین صحبتهایی میدان را خالی کنم. به این ترتیب به کارهای اشتباه خودم ادامه دادم. تا اینکه دوباره خشایار با من تماس گرفت و خواست مرا ببیند. باهم قرار گذاشتیم و خشایار به محل قرار آمد. سوار ماشین او شدم و باهم به محل قتل رفتیم.
متهم ادامه داد: خشایار با من کمی صحبت کرد و وقتی دید قرار نیست با این صحبتها از تصمیم خودم منصرف شوم، خیلی جدی گفت با پلیس تماس میگیرد و از من شکایت میکند. ابتدا تصور کردم شوخی میکند، اما بعد از مدتی باتوجه به حرفهایی که میزد، مطمئن شدم جدی حرف میزند. آن موقع بود که ترسیدم.
فکر کردم اگر او از من شکایت کند و مرا به اتهام مزاحمت و تهدید بازداشت کنند، آن وقت چه اتفاقی میافتد؟ برایم خیلی سخت بود. تا به حال پایم به کلانتری باز نشده بود. از طرفی سهیلا دختر دلخواه من بود و نمیتوانستم او را فراموش کنم. خیلی عصبانی بودم و کمی هم ترسیده بودم. به همین دلیل زمانی که بعد از پیادهروی کوتاه برگشتیم و دوباره سوار ماشین خشایار شدیم تا به خانه برگردیم، با چاقویی که همراه داشتم چند ضربه به خشایار زدم. برای اینکه کسی متوجه جسد نشود، جنازه او را بین صندلی عقب و جلوی ماشین قرار دادم و سعی کردم هیچ ردی از خودم در خودروی مقتول به جای نگذارم. بعد بسرعت از محل فرار کردم.
رئیس پلیس آگاهی استان مازندران درباره این پرونده میگوید: پس از اعتراف کامران به قتل، او به بازسازی صحنه جنایت پرداخت و به این ترتیب راز این قتل برملا شد، این در حالی بود که جسد داخل خودروی مقتول و خارج از شهر پیدا شده و متهم هیچ ردی از خود در صحنه به جای نگذاشته بود.»
متهم اکنون در بازداشت به سر میبرد و بازپرس جنایی به پرونده او رسیدگی خواهد کرد.
مرجان رضایی
رئیس مرکز تحقیقات آلودگی هوای دانشگاه علوم پزشکی تهران در گفتوگو با جام جم آنلاین:
سخنگوی کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در گفتوگو با جام جم آنلاین:
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
جواد فروغی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
رئیس مرکز تحقیقات آلودگی هوای دانشگاه علوم پزشکی تهران در گفتوگو با جام جم آنلاین:
سخنگوی کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در گفتوگو با جام جم آنلاین: