پزشکان بیمارستان با توجه به این که در این مدت به کمک دستگاههای مختلف برای حفظ حیات مادر امکان رشد جنین را در رحم ایجاد کردهاند، تولد این نوزاد را موفقیت بزرگی در دنیای پزشکی میدانند. تاکنون فقط سه مادر در سطح دنیا در هفته پانزدهم بارداری دچار مرگ مغزی شده اند که یکی از این نوزادان بلافاصله پس از تولد جان خود را از دست داده است. البته علت مرگ نوزاد، اختلال مادرزادی ناشی از مصرف دارو در دوران بارداری و پیش از مرگ مغزی عنوان شده است.
ماجرا از این قرار است
اواخر بهار امسال، مادر این نوزاد به علت سکته مغزی به بیمارستان منتقل شد اما با تلاش تیم پزشکی برای نجات او، پزشکان اعلام کردند به مرگ مغزی مبتلا شده است. سونوگرافیهای انجام شده نشان میداد جنین مادر در سلامت کامل است و تحرک دارد. بنابراین پزشکان با وجود تشخیص قطعی مرگ مغزی مادر، تصمیم گرفتند با اتصال دستگاههای مختلف به مادر، او و جنینی را که در رحمش بود سالم نگه دارند تا به این ترتیب جنین در شرایطی نسبتا طبیعی به رشد خود ادامه دهد.
اگرچه در عملکرد اندامهای مختلف بدن و سیستم گردش خون مادر اختلالاتی ایجاد شده بود، اما انگار جنین میخواست در کنار همه محدودیتها به حیاتش ادامه دهد و زنده بماند. در این مدت پدر و مادربزرگ نوزاد به دیدن او میآمدند و مدت زمانی را با جنین صحبت میکردند. برای اینکه جنین در شرایط ایدهآلتری هم رشد کند از یک متخصص موسیقیدرمانی کمک گرفته شد تا در طول روز، لحظاتی در کنار جنین حضور داشته باشد و با تحریک جنین به کمک اصوات، سکوت و تنهایی او را در هم شکند و اما یکی از مشکلات و محدودیتهایی که کادر درمانی با آن مواجه بود این که باید به طور مداوم عفونتهای مختلفی را که در قسمتهای مختلف بدن مادر ایجاد میشد تحت درمان قرار میدادند تا حیات جنین را تهدید نکند و اعضای حیاتی بدن مادر به فعالیت خود ادامه دهد. همچنین لازم بود مادر پیوسته جابهجا شود تا با مشکل زخم بستر مواجه نشود. اگرچه پزشکان امیدوار بودند با وجود همه این مشکلات بتوانند جنین را تا حد امکان در رحم مادر نگه دارند، اما پس از گذشت سه ماه از مرگ مغزی، گردش خون مادر دچار ناپایداری شد. بنابراین پزشکان تصمیم گرفتند از طریق عمل سزارین، این نوزاد را که در این مرحله یعنی هفته بیست و هفتم بارداری وزنش به حدود 1.5 کیلوگرم رسیده بود از رحم مادر خارج کنند.
پس از گذشت دو روز از تولد نوزاد، دستگاهها از بدن مادر جدا و کبد، دو کلیه، لوزالمعده و قلب مادر به بیماران نیازمند پیوند اهدا شد. معمولا پس از تشخیص مرگ مغزی و تائید آن فقط یکی دو روز برای اهدای اعضای بدن فرصت هست که در آن مدت هم با استفاده از دستگاه، حیات مصنوعی مصدوم ادامه مییابد. اما در این بیمارستان مادر مرگ مغزی شده بیش از 90 روز به کمک دستگاههای مختلف به حیات نباتیاش ادامه داد و نهتنها توانست نوزادی سالم به دنیا آورد بلکه پزشکان نیز همه تلاششان را به کار گرفتند تا پنج عضو بدن مادر را در شرایطی حفظکنند که آسیب نبیند و بعد از این مدت قابل پیوند باشد. از این رو میتوان گفت این اتفاق، رویدادی نادر در سطح دنیاست. این نوزاد ماه گذشته از بیمارستان مرخص شد، اما پزشکان بیمارستان تا زمانی که از سلامت نوزاد اطمینان نیافتند، هیچ خبری را در این زمینه اعلام نکردند.
شرایطی خاص برای مادر و جنین
دکتر سعیدرضا غفاری، متخصص ژنتیک و مسئول کلینیک سلامت مادر، جنین و نوزاد مرکز فوقتخصصی درمان ناباروری و سقط مکرر ابن سینا درباره این اتفاق نادر در گفتوگو با جامجم میگوید: نخستین بار نیست نوزادی سالم از رحم مادر مرگ مغزی خارج میشود و میتواند به حیات خود ادامه دهد. این اتفاق از جنبههای مختلف از جمله مرگ مغزی، بارداری و وضع جنین دارای اهمیت است. نتیجه ترکیب این شرایط، همزمانی مرگ مغزی در یک خانم باردار خواهد بود. پدیده مرگ مغزی جوانب اخلاقی، بالینی، قانونی و اجتماعی خاص خود را دارد. وقتی مرگ مغزی در یک خانم باردار اتفاق میافتد، همه این مسائل و جوانب پیرامونش وجود دارد و علاوه بر این باید وجود جنین زنده در رحم مادری که دچار مرگ مغزی شده را هم در نظر گرفت. اگر مرگ مغزی در زمانی از بارداری اتفاق افتد که قابلیت زنده ماندن جنین در خارج از رحم مادر وجود داشته باشد، هیچ محدودیتی برای زنده ماندن جنین وجود نخواهد داشت. بنابراین جدا از جوانب قانونی و مسائلی که پیرامون مادر مرگ مغزی وجود دارد، همه این جوانب به جنین هم منتقل میشود.
بنابراین چنین شرایطی موضوع را جدیتر و پیچیدهتر میکند. به گفته دکتر غفاری، براساس بررسیها و مطالعات انجام شده متوسط سن مادرانی که در دوره بارداری بنا بر علل مختلف دچار مرگ مغزی شدهاند، 26 سال است. در مورد اخیر، مادر 31 سال داشته است. از مجموع افرادی که در دوره بارداری به مرگ مغزی مبتلا شدهاند، هر یک مدت زمانهای مختلفی به حمایت پزشکی نیاز داشتهاند تا جنین متولد شود. در بعضی موارد بارداری فقط چند روز در مادر مرگ مغزی ادامه داشته و گاهی نیز بارداری بیش از صد روز ادامه داشته تا جنین متولد شود. در این میان متوسط سن جنین در زمان مرگ مغزی مادر 22 هفته بوده است.
هرچه سن جنین بالاتر باشد امکان ماندگاری بیشتر است، اما کمترین سن جنینی که پزشکان تصمیم گرفتند با وجود مرگ مغزی مادر، بارداری ادامه پیدا کند از هفته 15 به بعد بوده است. اغلب موارد جنینها در سن 26 تا 33 هفته متولد شدهاند. هرچه مدت زمانی که جنین در رحم مادر مرگ مغزی طی میکند، طولانیتر باشد، آسیبپذیری مادر و جنین افزایش مییابد.
تاثیر سن بارداری بر زنده ماندن جنین
گاهی مشکلاتی که مادر با آن مواجه میشود و گاه مشکلاتی که برای جنین پیش میآید به تولد زودهنگام و پایان بارداری منجر میشود. برای مثال گاه مواجهه مادر با نارسایی قلبی - عروقی یا ابتلا به بیماری عفونی و متابولیک شرایطی ایجاد میکند که برای جنین خطر جانی در پی دارد. در شرایط طبیعی هم سلامت مادر با سلامت جنین ارتباط مستقیم دارد. بنابراین تردیدی نیست وقتی مادر دچار مرگ مغزی شده باشد، این شرایط حادتر میشود. البته این رویداد انگشتشمار بوده و شایع نیست.
دکتر غفاری با اشاره به شرایط خاصی که برای حفظ بیمار مرگ مغزی باردار وجود دارد، میافزاید: اگر این زمان طولانی باشد بیمار به حمایت قلبی - عروقی و برنامه تغذیهای نیاز دارد و باید از دستگاههای تنفسی خاصی استفاده شود. مراقبتهای زنان و زایمان و بارداری در بیمار مرگ مغزی پیچیدگی خاصی دارد و از اهمیت بسیاری برخوردار است. مرگ مغزی مادر پیش از هفته بیست و چهارم بارداری پرخطر است.
در هفته بیست و چهارم تا بیست و هشتم خطر متوسط دارد و بعد از هفته بیستوهشتم این خطر برای جنین کمتر است. مراقبت از مادر باردار مرگ مغزی دو جنبه دارد؛ اول اینکه مراقبت ارگانیک باشد یعنی باید سیستم قلبی، تنفسی، تغذیهای و فعالیت غدد بدن را باید ارگان به ارگان مورد بررسی قرار داد تا از تشکیل لخته در اندامهای مختلف بدن پیشگیری شود. دوم اینکه مراقبتهای زنان و زایمان و نحوه زایمان از جمله تطبیق گروه خونی مادر و جنین از نظر ناسازگاری گروه خونی و Rh را نیز باید مورد توجه قرار داد.
پیشرفتها تعریف مرگ مغزی را پیچیدهتر میکند
مرگ مغزی ناشی از ایجاد اختلال غیرقابل بازگشت در عملکرد مغز است. در این شرایط همه نورونها یا به عبارتی سلولهای عصبی به علت کمبود اکسیژن در اندامها و بافتهای مختلف بدن تخریب میشود. بنابراین در شرایطی میتوان اعلام کرد فردی دچار مرگ مغزی شده که فعالیتهای مختلفی که در مغز انجام میشود، به طور برگشتناپذیر از بین رفته باشد. تصادف، ضربه شدید به سر، سقوط از ارتفاع و خونریزی داخلی مغز و همچنین سکته مغزی و ابتلا به مسمومیت شدید از مهمترین علل مرگ مغزی است.
از 50 سال پیش تا به امروز، درباره شرایط بالینی بیمار مرگ مغزی تعاریف متعددی شنیدهایم. یکی از چالشهای مطرح این است که اگر مرگ مغزی اتفاق افتاد، چه زمانی تیم پزشکی مجاز است حمایتهایی را که برای حفظ حیات مرگ مغزی انجام میشود متوقف کند. از نظر بالینی و کلینیکی باید مرگ مغزی تائید شود. پیشرفتهایی که در زمینه حفظ حیات افراد ایجاد شده و به عبارتی پیشرفت امکانات پزشکی، این تعاریف را پیچیدهتر کرده است. در گذشته وقتی مرگ مغزی اتفاق میافتاد، مرگ فیزیولوژیک هم با فاصله کمی اتفاق میافتاد، اما امروزه این امکان وجود دارد با وجود مرگ مغزی بتوان فرد را از نظر فیزیولوژیک زنده نگه داشت. این افراد از نظر فیزیولوژیک زنده هستند، گردش خون در بدنشان وجود دارد، قلبشان میتپد و ارگانهای بدنشان تا حد زیادی سالم است اما در مدت زمان کوتاهی پس از اینکه مغز از کار میافتد، عملکرد همه اندامها تحت تاثیر قرار میگیرد برخلاف کما که در آن، امکان بهبود برای بعضی بیماران وجود دارد در مرگ مغزی، بهبود غیرممکن است و مرگ بیمار بعد از چند روز قطعی خواهد بود.
با توجه به اینکه به علت مرگ مغزی اعضای بدن از جمله قلب، کلیه و کبد بلافاصله شروع به تخریب میکند، در صورت امکان باید این اعضا و اندامها در کوتاهترین زمان ممکن از بدن فرد خارج شود تا بتوان آنها را به افرادی که نیازمند پیوند هستند، اهدا کرد.
فرانک فراهانیجم / گروه دانش
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد