ابوالفضل کارگر خدماتی موسسهای دولتی است و این روزها در انتظار به سر میبرد تا برای دومین مرتبه پدر شود. او درباره آزار دختربچهها میگوید:اولین بار وقتی دختری را در خیابان تنها دیدم به سرم زد این کار را بکنم. نمیدانم چرا چنین کاری کردم. یکدفعه وسوسه شدم و بعد این کار برایم به خوره تبدیل شد و دیگر نمیتوانستم مقاومت کنم. البته دو هفته آخر توبه کرده بودم.
این احتمال وجود دارد که تعداد قربانیان این جوان بیش از هفت نفر باشد اما هنوز دیگران برای طرح شکایت اقدامی نکردهاند. یکی از مشکلاتی که پلیس برای شناسایی و دستگیری چنین مجرمانی با آن مواجه است، خودداری از طرح شکایت به دلایل مختلف از جمله حفظ آبروست. سرهنگ عباسعلی محمدیان، رئیس پلیس اگاهی تهران بزرگ میگوید: کسانی که چنین اتفاقی برای فرزندشان رخ داده، حتما باید شکایت کنند و مطمئن باشند تمام مشخصات آنها نزد پلیس آگاهی محرمانه خواهد ماند.
مادر یکی از کودکانی که مورد آزار قرار گرفته است، میگوید: آن روز دخترم وقتی به خانه برگشت خیلی گریه کرد. لباسها و صورتش کثیف بود. از او پرسیدم چه اتفاقی افتاده است. حرفی نزد. خیلی آشفته بود. زیاد اصرار نکردم چون پیش خودم گفتم حالش بدتر میشود. شب شام هم نخورد. دوباره سراغش رفتم و این بار مهربانتر و با لحن دوستانه از او خواستم اتفاقاتی را که افتاده است توضیح بدهد. او هم گفت مردی اذیتش کرده و گفته اگر به کسی چیزی بگوید بلایی سر همه ما میآورد. آن مرد واقعا جنایتکار است و باید مجازات شود.
مجرمان شیطانصفت فقط دختربچهها را طعمه قرار نمیدهند. چند روز قبل سه پسربچه مدرسهای دوان دوان خودشان را به یکی از کلانتریهای جنوب پایتخت رساندند و به ماموران از واقعهای هولناک خبر دادند. آنها گفتند مرد جوانی با تهدید چاقو آنها را به خانهاش برده، به پشتبام کشانده، در قفس کبوتران انداخته و مورد سوءاستفاده قرار داده است. ماموران بعد از شنیدن حرفهای این سه کودک بسرعت به خانه موردنظر رفتند اما وقتی برای دستگیری متهم اقدام کردند او با قمه به سمت پلیس حملهور شد. متهم درنهایت با شلیک گلوله ماموران متوقف شد و تحقیق از او آغاز شده است.
نیما یکی از متهمانی است که پروندهاش در شعبه 79 دادگاه کیفری استان تهران مورد رسیدگی قرار گرفت. او سارقی مسلح است که شبانه وارد مغازهها میشد و با تهدید کلت کمری دخلها را خالی میکرد. این مرد بعد از 30 فقره سرقت دستگیر شد و در اعترافاتش از آزار یک پسربچه نیز پرده برداشت. او در اعترافاتش گفته است: یک شب در پارک نشسته بودم که دیدم پسربچهای به تنهایی مشغول بازی است. در پارک کسی نبود. پسرک را صدا زدم و او را به بهانهای به سمت خودم کشاندم و مورد آزار قرار دادم.
پسری که نیما او را مورد آزار قرار داد، بعد از این حادثه رفتاری مشابه دیگر قربانیان از خود نشان داد. او در حالیکه آشفته و پریشان بود به خانه رفت. والدینش متوجه رفتار غیرعادی وی شدند اما پسرک در برابر پرسشهای آنها سکوت کرد تااینکه بالاخره در گفتوگویی دوستانه با مادرش ماجرا را تعریف کرد و پس از آن، والدین کودک به مرکز پلیس مراجعه و شکایت خود را طرح کردند.
سوءاستفاده از کودکان گاه زمانی فاش میشود که قربانیان وضع وخیمی پیدا میکنند و به بیمارستان منتقل میشوند. فاطمه دختر شش ساله اهل استان بوشهر است که قربانی چنین جرمی شد. مادر او با وجود تاهل همراه دخترش خانه را ترک کرده و با مرد دیگری زندگی میکرد. هر دوی این افراد به ماده مخدر شیشه اعتیاد داشتند و در نهایت مردی که با مادر فاطمه رابطه داشت، کودکآزاری را شروع کرد. این دختربچه در حالی به بیمارستان منتقل شد که آثار ضرب و جرح و سوختگی در چند نقطه از بدنش مشهود بود. به این ترتیب متهم دستگیر شد و به آزار جنسی کودک نیز اعتراف کرد.
گاه این جنایتها پس از آن فاش میشود که قربانی جان خود را از دست میدهد.
قضات دادگاه کیفری استان تهران قرار است بزودی به صورت ویژه به پرونده مردی رسیدگی کنند که پسربچه چهار سالهای را مورد آزار قرار داده و سپس کشته است. مادر این کودک که دانیال نام داشت از شوهرش جدا شده بود و مدتی با متهم رابطه داشت. سپس با مرد دیگری دوست شد و زمانی که قصد داشت همراه آن مرد به سفر برود، دانیال را نزد متهم به امانت سپرد اما چنین حادثهای رقم خورد.
متهم در اعترافاتش گفته است: من به شیشه اعتیاد دارم و وقتی مواد مصرف میکنم دیگر متوجه کارهایم نیستم. احتمالا وقتی مواد مصرف کرده بودم دانیال را مورد آزار قرار دادم. قرار بود از این بچه چند روزی مراقبت کنم. اول خیال میکردم از عهده این کار برمیآیم. بعد دیدم نمیتوانم تحمل کنم، مخصوصا اینکه بچه مرتب خودش را کثیف میکرد. وقتی نتوانستیم کاری بکنم، تصمیم گرفتم او را کتک بزنم و اذیتش کنم تا شاید به حرفم گوش بدهد اما درنهایت بدحال شد و بعد از انتقال به بیمارستان جانش را از دست داد. من از کاری که کردهام بشدت پشیمان هستم.
سوءاستفاده از کودکان جرمی شایع و رایج نیست و فقط گاهی نمونهای از آن در منطقهای رخ میدهد اما به دلیل حساسیت موضوع همیشه بازتاب گستردهای دارد. چنین جرمی در تمامی کشورهای جهان دیده میشود و حتی در برخی کشورهای پیشرفته آمار آن نگرانکننده است.
جسیکا رایدگلو کودک ده ساله آمریکایی است که در نزدیکی خانهاش در کلرادو ربوده شد، مورد آزار قرار گرفت و به قتل رسید. عامل این جنایت پسر هجدهسالهای است که بعد از تعرض به دختربچه سر او را از بدنش جدا کرد. این متهم به 17 مورد جرم از جمله تجاوز جنسی، قتل، شکنجه و آدمربایی اعتراف کرد و به 40 سال زندان محکوم شد.
معلم سی و چهار ساله درس زبان انگلیسی در مدرسهای در آمریکا بتازگی به اتهامی مشابه دستگیر شده است. این زن متهم است دانشآموز خود را به بهانه انجام خالکوبی اغفال کرده و مورد آزار قرار داده است.
هرگاه چنین اخباری به گوش میرسد، مدافعان حقوق کودکان بار دیگر بر ضرورت آگاهسازی بچهها و تلاش برای ایجاد محیط امن برای آنان تاکید میکنند.
زهرا الیاسی
برداشت اول
پیشگیری از جرم
مهدی گودرزی
آسیبشناس اجتماعی
اگر بخواهیم درخصوص سوءاستفاده از کودکان نگاه پیشگیرانه داشته باشیم باید روی آموزش تاکید ویژه بکنیم. کودکان از سه طریق خانواده، مدرسه یا مهدکودک و برنامههای تلویزیونی آموزش میبینند و این آموزش باید در عین مفید بودن، جذابیت داشته باشد و تا حد امکان به صورت غیرمستقیم ارائه شود تا کودک آن را باور و درک کند. در بحث خانواده والدین باید لابهلای صحبتها و بازیهای خود با فرزندانشان به آنها گوشزد کنند، به هیچ عنوان به سمت افراد غریبه نروند، سوار خودروی آنها نشوند، از پذیرفتن خوراکیهای آنها خودداری کنند، حرفهای غیرمعمول آنها را باور نکنند و... همین آموزشها باید در مهدهای کودک و مدارس و همچنین برنامههای تلویزیونی در قالبهای مناسب ارائه شود. علاوه بر این باید به کودک یاد داد، تمامی اتفاقاتی را که خارج از محیط خانه برایش رخ میدهد، برای والدین خود بازگو کند. برای رسیدن به چنین هدفی اول باید رابطه دوستانه و صمیمانه با کودک برقرار کرد تا او از بیان حرفهایش احساس ناامنی و هراس نداشته باشد.
بحث دیگری که در حوزه پیشگیری مطرح میشود کنترل و نظارت است. والدین باید روی فرزندان خود نظارت داشته باشند. در رفت و آمد به مدرسه یا هر مکان دیگری آنها را همراهی کنند و اگر از سرویس کمک میگیرند، مطمئن شوند فرزندشان سوار خودروی مورد اطمینان شده است و بعد او را ترک کنند. والدین همچنین باید دوستان فرزندان خود و خانواده آنها را بشناسند و با مدرسه نیز ارتباط مستقیم و دائم داشته باشند.
برداشت دوم
جرمی با هدف انتقامگیری
سعید هرمزی/ روانشناس
درباره چرایی گرایش برخی مجرمان به آزار کودکان، نظریهای رایج و البته بعضا اثبات شده وجود دارد که میگوید بسیاری از کودکآزاران خود در کودکی مورد آزار قرار گرفتهاند به این معنی که اگر فرد بالغی به کودکی تعرض میکند، احتمالا خودش تجربه مشابهی دارد و عقدهها و اختلالات ناشی از آن واقعه سبب شده است دست به رفتاری مشابه بزند و همان جرم را بازتولید کند، اما این نظریه رفتار تمامی مجرمان را تبیین نمیکند.
برخی از چنین مجرمانی بدون اینکه تجربه مشابهی داشته باشند چنین اعمالی را مرتکب میشوند. این گروه از مجرمان به احتمال زیاد نه فقط در کودکی بلکه در طول زندگی خود شاهد سوءاستفاده جنسی از اطرافیان خود بوده و در نتیجه مانند گروه اول دچار خشمی پنهان شدهاند و سعی میکنند با آزار کودکان آن خشم را تخلیه کنند. برخی دیگر از این مجرمان بیماران جنسی هستند که حتما باید درمان شوند و البته درمان آنها کار سادهای نیست و به زمان طولانی و رواندرمانی و دارودرمانی همزمان نیاز دارد. گروهی دیگر از اختلال شخصیت پارانوئید رنج میبرند.
افرادی که به چنین اختلالی مبتلا هستند گاه در توهمها و هذیانهای خودشان زندگی میکنند و اتفاقی را که رخ نداده است واقعی میپندارند و مثلا تصور میکنند خود یا اطرافیانشان مورد سوءاستفاده قرار گرفتهاند. در نتیجه باز همان خشم پنهان تولید میشود و رفتار مشابهی از آنان سر میزند. البته درصد افرادی که به این دلیل مرتکب چنین جرایمی میشوند بسیار کم است اما به هر حال در بررسی پدیده باید آن را هم لحاظ کرد. همچنین باید توجه داشت آن دسته که برای ارضای نیازهای خود دست به چنین اعمالی میزنند، تعداد کمی را شامل میشوند. در واقع در چنین جرمی هدف اصلی نه بحث نیازهای جنسی بلکه موضوع انتقامگیری و تخلیه خشم است. به همین دلیل شاهد هستیم گاه افراد متاهل چنین جرایمی را مرتکب میشوند. نکته دیگری که باید به آن توجه داشت بحث درمان کودکانی است که مورد آزار قرار میگیرند. برای درمان ابتدا باید مساله در خانواده طرح شود و سپس والدین بپذیرند موضوع را با مشاوران در میان بگذارند. متاسفانه برخی خانوادهها به دلیل صیانت از آبرو و حیثیت از طرح مساله خودداری میکنند و همین تفکر سبب میشود درمان صورت نگیرد و کودک در آینده با مشکلات زیادی مواجه شود. در هر صورت وقتی درمان آغاز شد باید به گونهای باشد که علاوه بر کودک خانوادهاش نیز مشاوره شوند تا رفتار صحیح با فرزند خود را آموزش ببینند و از سویی اضطرابهایی که خودشان تحمل میکنند، کاهش یابد. زمان لازم برای درمان چنین کودکانی را نمیتوان از پیش تعیین کرد و گاه ممکن است تا دو سال یا بیشتر زمان نیاز باشد و خانوادهها باید توجه داشته باشند هرگز درمان را در نیمه راه رها نکنند و آن را تا پایان پی بگیرند.
تبصره
درمان در کنار مجازات
ابراهیم سماواتی/ حقوقدان
آزار و اذیت عنوانی است که بیشتر در رسانهها کاربرد دارد. این عنوان در قانون مفاهیم مختلف و جرایم گوناگونی را شامل میشود که مجازاتهای آن با توجه به هرمورد از حبس و تازیانه تا اعدام میتواند متفاوت باشد. قانون در این خصوص پیشبینیهای لازم را کرده و این موضوع را حتی جرمی عمومی دانسته که در صورت نبود شاکی خصوصی نیز قابل پیگیری است و مرتکب را میتوان تحت پیگرد قضایی قرار داد؛ اما نکته مهمتر بحث مطلع شدن از وقوع چنین جرایمی است. اینگونه جرمها بندرت در منظر عام اتفاق میافتد و شاهدی برای آن وجود دارد. از سویی ممکن است کودکان آن را پنهان کنند یا این پنهانکاری از سوی خانواده انجام شود. بنابراین باید با آگاهسازی خانوادهها آنها را قانع کرد که چنین حوادثی حتما به اطلاع پلیس و مرجع قضایی برسد تا از تکرار جرم مجرم جلوگیری شود. برای چنین کاری کمبودهایی وجود دارد. به عنوان مثال ما به پلیس ویژه کودکان و همچنین قاضی ویژه نیاز داریم. این افراد باید متخصصانی باشند که نحوه برقراری ارتباط با کودک را بدانند و تا حدی از دانش روانشناسی کودک بهرهمند باشند.
بحث دیگر مراقبت بعد از خروج است. برخی از این مجرمان که عنوان اتهامی خفیفتری مشمولشان میشود، بعد از تحمل مجازات زندان و تازیانه آزاد میشوند، بدون اینکه نظارتی روی آنها وجود داشته باشد. چنین مجرمانی به احتمال قریب به یقین از اختلالات شخصیتی رنج میبرند، حال آنکه در دوره مجازات، اختلالات آنها شناسایی و درمان نشده است. بنابراین احتمال تکرار جرم از سوی آنها وجود دارد. متاسفانه در زمینه قوانینی که فرد را به گذراندن دوره درمانی وادار کند ضعفهایی داریم که باید جبران شود.
موضوع دیگری که در این زمینه به آن کمتر توجه میشود حقوق متهمان است. گاه ممکن است کودک ادعایی را مطرح کند که واقعیت نداشته باشد بلکه جرم موردنظر به شکل دیگر و خفیفتر اتفاق افتاده باشد اما کودک به دلیل اضطراب و ترس و همچنین ناآگاهی از مفاهیم حقوقی و ادبیات محدود، آن را بزرگنمایی کند. از سویی افکار عمومی سریع نسبت به متهم موضعگیری میکند و خواستار مجازات او میشود؛ اما تجربه نشان داده است برخی از چنین گزارشهایی آنطور که بازگو شده، صحت ندارد، بنابراین در چنین پروندههایی باید حقوق دفاعی متهم رعایت تا حقیقت مشخص شود. یکی از انتظاراتی که گاه در افکار عمومی ایجاد میشود این است که به محض گزارش شدن جرم، متهم یا متهمان دستگیر، محاکمه و مجازات شوند حال آنکه گرچه سرعت در رسیدگی به چنین پروندههای حساسی اهمیت دارد، اما هرگز نباید دقت قضایی را فدای سرعت کرد و هر پروندهای باید مراحل قانونی خودش را طی کند تا حکمی قابل اجرا شود.
آژیر
اقداماتی برای پیشگیری
برای پیشگیری از چنین جرایمی، نکات زیر را به خاطر بسپارید و رعایت کنید:
1ـ به کودکان خود یاد بدهید هرگز در نبود شما یا بدون اطلاعتان سوار خودروی هیچکس حتی آشنایان نشوند چون در برخی موارد فرد کودکآزار از آشنایان قربانی بوده است.
2ـ فرزندان خود را برای بازی تنها به خیابان یا پارک نفرستید و حتما همراهیشان کنید.
3ـ رابطه صمیمانه و دوستانه با فرزندانتان برقرار کنید و به آنان بفهمانید دغدغههایشان برای شما اهمیت دارد تا آنها بتوانند حرفها و سوالات خود را مطرح کنند. اگر در این زمینه مشکلی دارید حتما از مشاور کمک بگیرید.
4ـ به کودکان خود یاد بدهید هیچ کس غیر از شما و پزشک حق ندارد قسمتهای خصوصی بدن آنها را لمس کند.
5 ـ به فرزندانتان آموزش بدهید اگر از هر کسی رفتار مشکوکی دیدند به شما اطلاع بدهند. شما هم بیتفاوت از کنار موضوع رد نشوید و حتما ماجرا را پیگیری کنید. / ضمیمه تپش
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد
درگفتوگو با رئیس دانشکده الهیات دانشگاه الزهرا ابعاد بیانات رهبر انقلاب درخصوص تقلید زنان از مجتهد زن را بررسی کردهایم
ابراهیم الموسوی، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با «جامجم»:
در گفتوگو با بهرام کلهرنیا، دبیر هفدهمین جشنواره تجسمی فجر عنوان شد