حافظ ـ خواجه شمسالدین محمد ـ شاعر بزرگ ما در زمان حیات خود نیز گویندهای نامدار و شاعری پرآوازه و مشهور و محبوب بوده. او برای کار ارزنده هنرمندانه خود یعنی شاعری ارزش زیاد قائل بوده و این امر را بسیار مهم و خطیر میدانسته و به نظر میرسد سرودههای خود را مرتب حک و اصلاح میکرد و «خوبتر» را جانشین «خوب» میکرده. شاید این همه نسخه بدل و تفاوت ضبطها که در دیوان او وجود دارد تا حد زیادی منتجه بازخوانیهای خود حافظ و حک و اصلاحات و حذف و اضافات خود آن شاعر بیبدیل باشد. میدانیم او در زمان خود نیز به شاعری و غزلسرایی شهره آفاق بوده وصیت سخنش اقصی نقاط جهان را درنوردیده:
عراق و فارس گرفتی به شعر خوش حافظ!
بیا که نوبت بغداد و وقت تبریز است
یا:
حافظ حدیث سحر فریب خوشت رسید
تا حد مصر و چین و به اطراف روم و ری
البته مخاطبان حافظ قاعدتا مردمی شعردوست و باسواد و فاضل و ادبگرای بودهاند و طبعا شعرهای او را که دست به دست دریافت کردهاند با علاقهمندی و دقت میخوانده و احیانا مورد تائید یا بالعکس انتقاد و اصلاح قرار دادهاند. حافظ نیز که خود شاعر و شعردوست و شعرشناس بوده آن درکها و دریافتها را بدقت مورد امعان نظر قرار میداده بعضی را میپذیرفته و بعضی را بشدت رد میکرده است:
یاد باد آن که به اصلاح شما میشد راست
نظم هر گوهر ناسفته که حافظ را بود
که پیداست انتقادها و اصلاحهای مخاطب فرهیخته و شعرشناس خود را میپذیرفته و پیشنهادهای اصلاحی او را در شعرهای خود اعمال میکرد، با همه آگاهیاش به عوالم شعر و شناختش از سرودههای ارجمند خودش حتی نقد دشمنان را نیز مورد توجه قرار داد و احیانا میپذیرفته:
حافظ ار خصم خطا گفت نگیریم بر او
ور به حق گفت جدل با سخن حق نکنیم
گاه نیز نقدها و پیشنهادهای اصلاحی مخاطبان خود را نمیپذیرفته و رای و گزینه خود را اصح گزینههای پیشنهادی میدانسته:
بارها گفتهام و بار دگر میگویم
که من دلشده این ره نه به خود میپویم
در پس آینه طوطی صفتم داشتهاند
آنچه استاد ازل گفت بگو میگویم
من اگر خارم و گر گل چمنآرایی هست
که از آن دست که میپروردم میرویم
و گاه از پیشنهاد آنها میرنجیده و با تندی نظرشان را رد میکرده:
حسد چه میبری ای سست نظم بر حافظ
قبول خاطر و لطف سخن خدادادست
به نظر میرسد حافظ سرودههای خود را حفظ و نگهداری میکرده و عنداللزوم حک و اصلاح مینموده، اما به گردآوری و تجمیع آنها علاقهای نداشته. محمد گلندام طبق مندرجات مقدمهاش بر دیوان حافظ که خود او گویا برای اولین بار گرد آورده و تنظیم نموده برای ترتیب و تنظیمشان همتی نمیورزیده.
ما حافظ گلندام را اولین دیوان جامع مرتب شده یا منظم به حروف تهجی میشناسیم و آن را اساس کار نسخههای متعدد و ضبطهای فراوان دیگر میدانیم، ولی بعید به نظر میرسد نسخه گلندام تنها نسخه پایه باشد؛ چراکه مطمئنا کسان دیگری هم سرودههایی از او را در اختیار داشته و اساس کار تصحیحهای بعدی قرار گرفتهاند.
از زمان خود حافظ تاکنون و مشخصا از قرن 9 به بعد، دهها و صدها بار اشعارش مورد نسخهبرداری و تصحیح و تحشیه قرار گرفته. از نسخهای که مثلا میرزا شفیع وصال شیرازی از اشعار حافظ گرد آورده و تصحیح کرده و نیز یغمای جندقی ـ هر دو شاعران خوشنویس نامدار عصر قاجاری ـ که نسخه بسیار زیبا و خوشنویسی شده وصال در کتابخانه سلطنتی سابق نگهداری میشد تا نسخه سیدمحمد قدسی شیرازی که براساس حافظ گلندام تصحیح شده و خود اساس تصحیحهای بعدی قرار گرفته. نسخه قزوینی ـ غنی یکی از مشهورترین و هنوز معتمدترین نسخههایی است که در دوران معاصر از دیوان حافظ به سامان رسیده.
مرحوم اسماعیل مرآت، وزیر معارف وقت ابتدا از استاد ملکالشعرای بهار خواست نسخه قدسی را مورد بررسی و بهگزینی قرار دهد و یک نسخه مورد اعتماد فراهم آورد تا در مدارس و کتابخانههای وزارت معارف و صنایع مستظرفه (وزارت فرهنگ، آموزش و پرورش بعد) مورد استفاده قرار گیرد. بهار به خاطر اشتغالش به کتاب مدرسی (دانشگاهی) سبکشناسی عذر خواست و سپس با دلالت محمدعلی فروغی ـ که خود یکی از مصححان دیوان حافظ است ـ محمدخان قزوینی که مورخ و مصحح متون تاریخی قرون گذشته بود و در فرانسه میزیست و دکتر قاسم غنی که دیپلمات بود و طبیب، مامور شدند و نسخه عبدالرحیم خلخالی را که براساس نسخه مورخ 827 هـ.ق تصحیح شده بود، اساس کار قرار دادند و نسخه مصحح و منقح خود را تهیه و تنظیم کردند و در سال 1320ش. به چاپ رساندند که هنوز مورد اعتماد و اعتنای درخور حافظپژوهان است.
مرحوم حسین پژمان بختیاری با مطالعه دقیق متن تصحیح شده قزوینی ـ غنی نسخه دیگری با عنوان لسانالغیب خواجه شمسالدین محمد حافظ شیرازی تصحیح و تحشیه کرد و ایرادهایی را که به ضبط علامه و دکتر داشت، رفع نمود. (1342 ش)
مرحوم پرویز ناتل خانلری نیز به تصحیح قزوینی ـ غنی ایرادهای متعددی داشت و خود با زحمات زیاد دیوان او را مورد بازنگری و تصحیح و تحشیه قرار داد.
موجب کمال غبن و اسف است که دستخطی از شخص حافظ به جانمانده و اوراق یا مسودات اشعارش در دست کسی نیست. بهطور کلی از قرن هشتم هجری نسخه معتمدی وجود ندارد. آقای علی فردوسی نسخهای را با نام نسخه بادلیان سال 1387 منتشر کرد که طبق اظهاراتش، از نسخهای رونویس شده است که در زمان خود حافظ نگاشته شده و اینک به کتابخانه بادلیان انگلیس تعلق دارد، اما دلایل آقای فردوسی چندان متقن و مستند به نظر نمیرسد و استاد بهاءالدین خرمشاهی را واداشت جدا و با ذکر ادله و براهین این انتساب را مورد تکذیب قرار دهد و مستدلا بفرماید که این نسخه مربوط به قرن نهم است نه هشتم.
دو نسخه دیگر هم از دیوان حافظ در همان کتابخانه بادلیان انگلیس وجود دارد که مشخصا متعلق به قرن نهم هستند. از قرن 9 به بعد نسخ متعددی از دیوان حافظ کلا یا جزئا در اختیار داریم که در کتابخانههای معتبر دنیا محفوظند و ما فعلا از ذکر اطلاعات کتابشناختی آنها میگذریم. مرحوم استاد ایرج افشار، پژوهنده ارجمند یکی از کهنترین نسخههای دیوان حافظ را تصحیح و تحشیه کرده و با عنوان دیوان کهنه در سال 1348 ش. چاپ و منتشر نمود.
استاد ادیب برومند نیز غزلیات حافظ را مورد تصحیح و حاشیهنویسی و توضیح قرار داده و در سال 1367 توسط انتشارات پاژنگ چاپ کرد. دکتر اکبر بهروز نیز همراه دکتر رشید عیوضی تصحیح تازهای از دیوان حافظ به عمل آورده و توسط انتشارات امیرکبیر منتشر کرد.
دکتر سیدمحمدرضا جلالینائینی با معاضدت دکتر نذیر احمد تصحیح دیگری از دیوان حافظ به عمل آورد و به چاپ رساند. دکتر یحیی قریب نیز از کسانی است که در عرصه تصحیح دیوان حافظ متحمل زحماتی شده است.
دکتر عبدالوهاب نورائیوصال نیز از کوشندگان خبیر و با صلاحیت این عرصه است که دیوان حافظ خوشنویسی شده توسط نیای خود وصال شیرازی را تصحیح و تحشیه و چاپ و منتشر نموده است. دکتر خلیل خطیب رهبر و نیز دکتر سلیم نیساری نیز دو نفر از مصححان مورد اعتماد دیوان حافظ هستند.
مرحوم سیدابوالقاسم انجویشیرازی نیز از تصحیحکنندگان دیوان حافظ است و نسخه کاملی از دیوان حافظ را تصحیح کرده و در سال 1347 منتشر کرد.
مرحوم مسعود فرزاد هم ضبطهای متعدد نسخ موجود در دسترس حافظپژوهان را در کتابی با عنوان جامع نسخ حافظ تهیه کرد و با تصحیح تازهای از دیوان حافظ به خواننده اجازه داد آن را با نسخه بدلهای موجود مقایسه نماید. (1352) همانطور که قبلا گفته شد، استاد رشید عیوضی نیز یکی از تصحیحکنندگان دیوان حافظ است که در سال 1376 نسخه تصحیحشده خود را چاپ کرد.
از چاپ مشهور خلخالی نیز صحبت کردیم که در سال 1307 منتشر شده بود. همین چاپ را دو سه سال قبل بهرام اشتری مورد بازنگری جدی و دقیق قرار داده و نسخه منقح و مضبوط و مرتب و در خوراعتمادی به حافظدوستان و حافظپژوهان عرضه کردند.
شاعر معروف نوپرداز هوشنگ ابتهاج(هـ .الف سایه) نیز دیوان حافظ را مورد تصحیح قرار داده و ماحصل آن «حافظ به سعی سایه» است که سال 1374 منتشر شده و از اعتبار ویژهای برخوردار است.
مجید یکتایی نیز یکی از مصححان دیوان حافظ است که در دهه 1320 به این امر مهم همت ورزید.
سیدمحمود سجادی / حافظپژوه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد