این گزارهها درست باشد یا نباشد، قابل انکار نیست که «کاظم جلالی» اکنون یکی از با نفوذترین نمایندگان مجلس است.
با او که زمانی سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس بود و امروز دبیرکل فراکسیون «رهروان ولایت» است به گفتوگو نشستیم؛ از قرابتش با لاریجانی تا نقشآفرینیاش در جلسات رای اعتماد و بعضی احوالات شخصیه، مسائلی بود که در این گفتوگو مطرح شد. این گفتوگو را در ادامهمیخوانید.
شما را در فضای سیاسی کشور از آدمهای خیلی نزدیک به آقای لاریجانی میشناسند، چرا چنین انگارهای شکل گرفته؟
به هر حال، بنده با آقای دکتر لاریجانی همکار هستم و در عین حال ایشان را یک شخصیت صاحب صلاحیت در عرصههای مختلف میدانم؛ یکی از صفتهایی که ایشان دارد و من کمتر در میان مسئولان جمهوری اسلامی دیدهام، این است که خیلی به جوانها و تازهنفسها بها میدهند. ما چهار دوره است که نماینده مجلس هستیم و بیشترین بها در زمان ریاست ایشان به تیپ ما ـ کسانی که در سنین جوانی وارد مجلس شدهاند ـ داده شده است. نکته بعدی این است که ایشان بسیار فرد مشورتپذیری هستند و در خیلی از موارد نقطهنظرات دیگران را میپذیرند. علاوه بر همه اینها، ایشان این گونه هم نیستند که مثلا ابهت خاصی برای خودشان قائل باشند و دیگران را به حاشیه برانند. خب، این ویژگیها برای آدم جاذبههایی ایجاد میکند و به همین دلیل این قرابت بین بنده و ایشان وجود دارد، البته معنای این حرف این نیست که نظراتمان صددرصد منطبق باشد، اما قبول دارم که سنخیت بسیار زیادی بین بنده و ایشان وجود دارد.
بعضیها میگویند در خیلی از موارد که آقای لاریجانی شخصا صلاح نمیداند وارد موضعگیری شود، نظراتشان را میتوان از زبان نمایندگان نزدیک به ایشان شنید... .
این که بعضیها چه میگویند یا مثلا اگر ما در جاهایی نظر میدهیم، همه نظرات منعکسکننده نظرات آقای لاریجانی هست یا نیست یا موارد دیگر؛ فکر میکنم اینها همه تحلیلهای بیرونی است که بیشتر در فضای رسانهای وجود دارد.
صرفا در فضای رسانهای وجود دارد یا بالاخره رگههایی از واقعیت هم در آنها هست؟
خیر، به نظرم این صددرصد مطابق با واقعیت نیست.
مثلا در همین جلسات بررسی رای اعتماد، موافقت شما با کابینه احیانا نشانه موافقت صددرصدی رئیس مجلس هم بود؟
خیر، اتفاقا ما در بحث رای اعتماد رایزنی ویژهای با آقای دکتر لاریجانی نداشتیم که مثلا من کجا صحبت کنم یا چگونه صحبت کنم. ضمن اینکه هیچ کدام از ما دو نفر با صددرصد کابینه موافق نبودیم.
ولی در فضای عمومی چنین انگارهای به وجود آمده بود.
ببینید، من در رای اعتماد تنها دو بار صحبت کردم که یکی در موافقت با کلیات کابینه بود و دیگری در پاسخ به یکی از نمایندگان. درخصوص موافقت با کلیات کابینه دوستانی از فراکسیون ما معتقد بودند که ما باید در ابتدای کار دولت صداقت و حسن نیت خود را نشان دهیم و ضمنا معتقد بودند که اگر رئیس فراکسیون صحبت کند، اثر بیشتری خواهد داشت. دلیل این حمایت هم به دلیل شرایط کشور بود، چون ما امروز با دولتی مواجه هستیم که میدانیم رئیساش پیش از انتخابات در داخل مجلس به عنوان نامزد دارای پایگاه آنچنانی نبود. مثلا آقای دکتر روحانی حتی برای جلسات مجلس هم دعوت نشد، در حالی بقیه نامزدها بجز آقای غرضی همه دعوت شدند. حالا وقتی قرار است با چنین دولتی کار کنیم، اگر بخواهیم از همان ابتدا گارد بگیریم که خیلی بد است. نمونه این تقابل را در زمان آقای احمدینژاد همه دیدیم که هیچ ثمری برای مردم نداشت. ضمن اینکه مردم هم امروز این انتظار را دارند که دولت و مجلس در کنار هم قرار بگیرند و مشکلات آنها را حل کنند. ما با این پایه تحلیلی از دولت دکتر روحانی حمایت کردیم، صحبت دیگری هم که داشتم در پاسخ به یکی از نمایندهها بود... .
صحبتی که حاشیهساز شد و مورد توجه رسانهها قرار گرفت.
بالاخره ایشان جملهای را مطرح کرده بودند که از لحاظ تاریخی، جمله بسیار بدی بود و من باید حتما جوابش را میدادم. خیلی هم تلاش کردم که تندی جواب را بگیرم، چرا که حرفها و مسائل دیگری هم بود که میتوانست در آنجا مطرح شود.
خب، همین فرصتی که برای پاسخ به شما داده شد، کمی شائبه جانبداری را ایجاد کرد.
اتفاقا آقای دکتر لاریجانی پیش از پاسخ من مرتب تاکید داشتند توهینی نشده و نیازی به پاسخ نیست و به همین دلیل من در ابتدای حرفهایم تذکر دادم که من تعجب میکنم از آقای دکتر لاریجانی که میفرمایند تعریضی به کسی نشده است. گفتم به من به عنوان یک نماینده تعریض شده و جمله تعریضی را هم نقل کردم.
اما نماینده مورد نظر و همفکرانشان از این گلایه داشتند که رئیس مجلس در حد یک نطق کامل به شما فرصت داده است.
طرح این موضوع به نظرم اشتباه است. اگر کسی باشد که استخراج کند از ابتدای مجلس تا کنون من چند تذکر دادهام و در مجموع چقدر وقت داشتهام و بعد حاصل را با صحبتهای همین دوستان مقایسه کند، آن وقت معلوم میشود که چه کسی فرصت بیشتری در اختیار داشته است. نکته دوم هم این است که آییننامه مجلس میگوید که اگر تعریضی نسبت به نمایندهای شد، او حق دارد پنج دقیقه از خودش دفاع کند، کل آن صحبت من واقعا بیشتر از پنج دقیقه نبود، حداکثر سه چهار دقیقه صحبت کردم که طبق آییننامه حق من بود.
درخصوص رای اعتماد، نحوه چینش کابینه و حضور افرادی مثل آقای «رحمانی فضلی» این تلقی را به وجود آورده بود که نوعی رایزنی پیش از اعلام فهرست وزرا با رئیس مجلس یا افراد نزدیک به ایشان شده بود، در این مورد توضیح میدهید؟
دولت واقعا هیچ رایزنی خاصی با فراکسیونهای مجلس نداشت و من این را نقطه قوتی برای دولت نمیدانم.
با اشخاص چطور؟
درباره اشخاص که خب من نمیدانم، حداقل این که با بنده هیچ رایزنی خاصی صورت نگرفته بود، در مورد آقای لاریجانی هم از صحبتهایی که داشتند این طور برمیآمد که با ایشان هم رایزنی آنچنانی صورت نگرفته، این که حالا با دیگران رایزنیهایی شده بود یا خیر را واقعا نمیدانم.
خود شما به عنوان دبیرکل فراکسیون رهروان ولایت که حامی اصلی کابینه هم محسوب میشدید، پیش از اعلام فهرست وزرا با دولت دیدار یا رایزنی خاصی نداشتید؟
یکی دو هفته بعد از انتخابات، یعنی روز قبل از آن که آقای دکتر روحانی در جلسه افطار غیررسمی مجلس شرکت کند با من تماس گرفتند و من به دیدار ایشان رفتم، اما بحثی در مورد کابینه نشد. بیشتر مباحث درباره خود مجلس و فضای کلی حاکم بر آن متمرکز بود. به جز این دیدار هم بنده هیچ صحبت یا جلسهای با رئیسجمهور نداشتم، با کابینه هم مثل همه از طریق رسانهها آشنا شدم. یعنی اطلاعات ما هم محدود به همین گمانهزنیهایی بود که در رسانهها منتشر میشد.
یعنی از حضور آقای «رحمانی فضلی» اطلاعی داشتید؟
به هیچ وجه. حتی وقتی من خبر حضور ایشان در کابینه به عنوان کاندیدای وزارت کشور را شنیدم، اولین واکنشم این بود که این اتفاق به نفع آقای دکتر لاریجانی نیست. چراکه خیلیها ممکن است تصور کنند مثلا دکتر برای ایشان رایزنی کرده است.
آقای لاریجانی چطور، ایشان هم در جریان نبودند؟
خیر، آقای دکتر لاریجانی هم در جلسه شورای مرکزی ما و هم به خود بنده گفتند: «بیننا و بینالله» من هیچ اطلاعی از رایزنی آقای روحانی با آقای رحمانی فضلی برای پست وزارت کشور نداشتم. خود آقای رحمانی فضلی هم بعدها در جلسه فراکسیون رهروان ولایت گفت پس برگزاری سهجلسه با آقای روحانی و پس از رسیدن به جمعبندی، آقای لاریجانی را در جریان گذاشته است.
واقعا ما هیچ گونه رایزنیای نداشتیم، اگر هم حمایتی شد بنابر تحلیلی بود که از شرایط کشور داشتیم و ضرورتی که حس میکردیم برای تعامل با دولت و کمک به استقرار آن وجود دارد و الا ما اتفاقا در مورد همین رایزنیهایی که نشد هم نقدهایی را داریم و معتقدیم دولت میتوانست بهتر عمل کند.
پس میتوان نتیجه گرفت معرفی وزرایی مثل آقای رحمانی فضلی و پورمحمدی تدبیر رئیس دولت بوده برای عبور از خوان رای اعتماد مجلس؟
نمیدانم پشت صحنه فکر آقای دکتر روحانی و تیمشان در این تصمیمگیریها چه بود ولی آنچه میتوانم بگویم این است، تصوری که در بیرون بعضیها دارند که مثلا سهمخواهی یا لابیگری خاصی شده باشد، نادرست است و چنین چیزی واقعا وجود نداشت. تمام جلساتی که آن روزها بین دولت و ما برگزار شد در همین حدی بود که توضیح دادم. چیز دیگری نبود.
بعد از اعلام اسامی وزرا با توجه به این که کابینه معرفیشده به زعم خیلی از اصولگرایان نسبتا معتدل بود و حتی بعضی چهرههای اصولگرا هم در آن بودند، هیچ تصمیم تشکیلاتی در فراکسیون برای دفاع از کابینه نگرفتید؟
ما تصمیم داشتیم به دلیل شرایطی که کشور در آن قرار داشت، کمک کنیم دولت زود تشکیل شود. منتها میدانید که ما در درون فراکسیون هم یک طیف هستیم، اینطور نیست که همه مثل هم فکر کنیم. فراکسیون در مجلس هیچ وقت به معنای حزب نیست. تشکیلات آن هم آمرانه نیست. یعنی ما در آنجا سلسله مراتبی برای اعمال قدرت نداریم. ما در فراکسیون یک تلاش دسته جمعی میکنیم که تاثیرگذاری بیشتری داشته باشیم و ضمنا مسائل را بهتر بفهمیم. از این منظر ما پنج جلسه مجمع عمومی با حضور وزرای پیشنهادی در فراکسیون داشتیم و فضا هم برای اظهارنظر اعضا کاملا آزاد بود، یعنی هم نظرات موافق و هم نظرات مخالف آزادانه ابراز میشد. به دلیل وجود همین اختلافنظرها هم ما به جمعبندی نهایی نرسیدیم که چه کسانی رای نیاورند یا چه کسانی رای بیاورند. ولی به این کمک کردیم تا آنجایی که میشود، نمایندگان با دیدگاههای وزرای پیشنهادی آشنا شوند و تصمیمات به نقطه شناخت و تصمیم نزدیکتر شود.
اما تلقی طیفی از سیاسیون و رسانههای حامی دولت این بود که شخص رئیس مجلس و فراکسیون رهروان آنقدر که انتظار میرفت برای دفاع از کابینه به اصطلاح عامیانه مایه نگذاشتند؟
ببینید نمایندگان مجلس آدمهای متدین و دینداری هستند. موقعی که میخواهند رای دهند به قبر و قیامت خودشان نگاه میکنند. این طور نیست که بتوان چیزی را به آنها دیکته کرد. درباره آقایان سلطانی فر و میلی منفرد، از همان ابتدا در مجلس تردیدهایی وجود داشت. برداشت خود ما این بود که رای آوردن این دو بزرگوار مشکل است. حتی من در حاشیه مجلس به آقای روحانی هم گفتم که شما آمادگی افتادن دو نفر را داشته باشید. ایشان هم با توجه به این که سالها در مجلس بودهاند، مجلس را میشناختند و میدانستند که باوجود تلاش فراکسیونها این طور نیست که بتوان فضای مجلس را یکپارچه کرد.
یک تصور که در بیرون از فضای مجلس وجود دارد این است که با وجود همه این توضیحات در مورد عدمیکپارچگی مجلس، آقای لاریجانی اگر اراده کنند توانایی ایجاد یکپارچگی را دارند، مثالهایی هم البته وجود دارد... .
بعضیها برای تخریب آقای لاریجانی این ذهنیت را ایجاد میکنند. برای این که القا شود مسئولیت همه اتفاقاتی که در مجلس میافتد متوجه ایشان است. به نظر من این تصور خطاست. اتفاقا همین دوستانی که به این تصور دامن میزنند زمانی که بحث انتخاب هیات رئیسه بود، در رسانههای خود طوری وانمود میکردند که انگار هیچ اقبالی در مجلس به آقای لاریجانی وجود ندارد. طوری که حتی آدمهای نزدیک به ما هم دچار تردید شده بودند که نکند آقای لاریجانی رای نیاورد. حالا جالب است که همان آدمها استراتژی امروزشان این شده که القا کنند مسئولیت هر آنچه در مجلس اتفاق میافتد، بر عهده آقای لاریجانی و برخی آدمهای نزدیک به ایشان است. به نظرم این یک خط تبلیغاتی و غلط است. من خیلی موارد میتوانم اشاره کنم که آقای لاریجانی موافق یک مسئلهای بودند، اما رای نیاورده و بالعکس.
حالا که به رسانههای طیف مقابل اشاره کردید، داخل پرانتز این سوال را بپرسم که چرا شما، یعنی طیف نزدیک به آقای لاریجانی، هیچ رسانه تاثیرگذاری در فضای سیاسی کشور ندارید؟
بله ضعف جدی ما این است که رسانه نداریم، دلیلش این است که پول نداریم. انشاءالله یک روز گزارش کاملی از کمکهای مالی دولت به رسانههای همین دوستان در طول سالیان گذشته منتشر شود تا مشخص شود ما چرا رسانه نداریم. چون واقعا جریان ما از پشتوانه مالی برخوردار نیست و شما میدانید که گرداندن رسانه نیاز بهمنابع مالی دارد. من قبول دارم که ما بلندگو و رسانه نداریم و رسانهها برای ما عاریتی هستند و این یک نقطه ضعف جدی برای ماست.
البته همین اندک رسانههایی که به شکل غیررسمی منتسب به آقای لاریجانی و جریان شما هستند هم تاثیرگذاری چندانی در سپهر سیاست کشور ندارند؛ در پی رفع این نقیصه هستید؟
بله من چند بار صحبت هم کردم که بالاخره یک جریان سیاسی برای شکل گیری و رشد به رسانه نیاز دارد. دوستان هم حرفهای ما را تائید میکنند، ولی همه مشکل بر سر منابع مالی است. من خودم در استان خودمان هفتهنامهای دارم، در طول این مدتی که آقای حسینی ـ رفیق بیستوپنج ساله و همدانشگاهی من ـ وزیر ارشاد بود، یک ریال به نشریه ما کمک نشد. ولی شما اگر آمار و ارقام را ببینید، در مییابید که چه کمکهای وحشتناکی به بعضی رسانهها شده است. انشاءالله یک روز مردم از اینها مطلع شوند.
در همان نطق معروفتان اشارهای به همین کمکها کردید، مقصودتان همین کمکهای دولتی بود؟
نه فقط دولت نیست، آدم وقتی خبرها را میشنود میفهمد که از جاهای مختلفی به آنها کمک شده است. البته این موضوع فقط منحصر به رسانه آن نماینده محترم هم نیست. رسانههای مختلف دیگری هم هستند که از این کمکها بهرهمند شدهاند. انشاءالله که یک آسیبشناسی جامع در این خصوص صورت بگیرد.
به همان موضوع رای اعتماد اگر برگردیم، فکر میکنم خودتان هم این انتقاد را قبول داشته باشید که حامیان کابینه در مجلس به لحاظ تاکتیکی ضعیفتر از مخالفان عمل کردند. به طور مثال مخالفان همه هم و غم خودشان را ـ از چینش ناطقان گرفته تا فضاسازی در صحن ـ برای انداختن بعضی وزرا به کار گرفتند، اما در جبهه موافقان انگار چنین مدیریت متمرکزی وجود نداشت...
بله این نقد شما وارد است، ببینید برای موافقت با کابینه حدود 140 نفر نامنویسی کرده بودند، اما برای مخالفت حدود 20 نفر. طبیعی است که ایجاد هماهنگی بین 140نفر سختتر از هماهنگ کردن 20 نفر است. ضمن این که بالاخره همه نمایندگان مجلس خودشان را صاحب صلاحیت میدانند، خیلی از آنها وقتی برای نطقی ثبتنام میکنند، اگر از آنها خواهش شود که وقتشان را به برادر دیگری بدهند، نمیپذیرند و بعضیها هم احساس میکنند، به آنها توهین شده است.
بعضیها معتقد بودند که پخش مستقیم مذاکرات هم در تشدید این مسأله نقش داشته است... .
بالاخره همه ما نمایندگان مردم هستیم و مردم علاقهمند هستند که نمایندگان خودشان را فعال ببینند. بخشی از فعالیت هم همین حضور در این نوع مذاکرات و فضای رسانههاست. بنابراین این حق را باید به نمایندگان داد و درکشان کرد. بخشی از کارنامه نمایندگان همین هاست و نباید این را به عنوان یک ضعف نمایندگی تلقی کرد.
بعد از روزهای رای اعتماد یکی از نزدیکان رئیسجمهور تعبیری داشت با این مضمون که در طول روزهای رایاعتماد، فراکسیونی تحت عنوان «رهروان پایداری» در مجلس شکل گرفت که فکر میکنم کنایهای به فراکسیون شما بود که به زعم ایشان در روزهای رای اعتماد از جبهه پایداری تبعیت کرده است، در این خصوص چه نظری دارید؟
من البته نمیدانم چه کسی چنین تعبیری مطرح کرده، اما هر کسی باشد به نظر من کم لطفی کرده است و احتمالا به این دلیل که شناخت درستی از مجلس ندارد. ببینید ما با چند دسته آدم مواجه هستیم. بعضیها مجلس را نمیشناسند چون پارلمانی نبودهاند، بعضیها هم مجلس الان را نمیشناسند چون در قدیم پارلمانی بودند. فکر میکنم این تعبیرها و تحلیلها منتج از این است که درک درستی از مجلس وجود ندارد. ضمنا این را هم به شما بگویم که افتادن سه وزیر یک امر غیرعادی نیست که خیلی بخواهند در موردش حاشیهسازی کنند. مگر آقای احمدینژاد رئیسجمهور اصولگرا نبود و مجلس اصولگرا سه چهار نفر از وزیران ایشان را نینداخت؟
درست است، اما حامیان دولت میگویند آقای روحانی در بعضی وزارتخانهها گزینههای حداکثری خود را کنار گذاشته و حتی از اصولگراها هم استفاده کرده تا بتواند برای همه وزیرانش رای اعتماد بگیرد.
اتفاقا آقای دکتر روحانی بسیار منطقی برخورد کرد و ما واقعا از ایشان تشکر میکنیم. اولا یک تشکر بسیار خوبی در جلسه هیات دولت از مجلس کردند، ثانیا این را حق مجلس دانستند. در ضمن فکر میکنم ایشان به این دلیل که 20 سال نماینده مجلس بوده و با کابینههای مختلفی برخورد داشته، کاملا پارلمان را درک میکند و این پدیدهها را غیرعادی نمیداند.
البته انگار همه نمایندهها با شما در مورد برخورد رئیسجمهور همنظر نیستند، با توجه به سه سرپرستی که برای سه وزارتخانه مربوط منصوب شدهاند.
این بحث دیگری است. چیزی که من گفتم این است که ایشان برخورد شتاب آلودی با ماجرا نداشتند و این مساله را حق مجلس دانستند. در مورد انتصاب سه سرپرست هم خب این جزو اختیارات رئیسجمهور است و البته از آن طرف هم جزو اختیارات مجلس است که به اینها رای بدهد یا ندهد. ضمن این که ایشان هنوز به شکل رسمی کسی را برای تصدی وزارتخانه به مجلس معرفی نکردهاند.
پس آن طور که بعضیها معتقدند، شما قرائت لجبازیگونه از انتصاب فردی مثل دکتر توفیقی ندارید؟
خیر من این را لجبازی نمی دانم و فکر هم میکنم نباید اینقدر به این مسائل در رسانهها پرداخته شود. دلیل آن هم این است که ما امروز مشکلات بسیار زیادی در کشور داریم، امثال بنده هم که نماینده شهرستانی هستم و با کف جامعه مرتبطم، به شما میگویم که مشکلات و دغدغههای مردم اینهایی نیست که ما گاهی در سطح کلان کشور آنها را برجسته میکنیم. لذا نباید در ماههای اول فضای بین دولت و مجلس را شکرآب کرد و فضا را به سمتی پیش برد که مردم متضرر شوند. هر چقدر ما بتوانیم مسیر هماهنگی و همدلی را در پیش بگیریم به نفع مردم و کشور است.
به نظر شما اگر سه گزینهای که هماکنون سرپرست هستند به مجلس معرفی شوند، رای میآورند؟
نمیدانم. به نظرم برای اظهارنظر در این خصوص کمی زود است.
بالاخره شما از فضای کلی مجلس یک ارزیابی دارید.
چون من رئیس فراکسیون هستم، نمیتوانم در این گونه موارد اظهارنظرهای شتابزده داشته باشم، چون مورد مواخذه دوستان خودم در فراکسیون قرار میگیرم.
به دلیل همین انتقاداتی که در فضای رسانهای به عملکرد فراکسیون متبوع شما در جلسات رای اعتماد شده، بعضیها دنبال این هستند که فراکسیون جدیدی را تحت عنوان «اعتدال» یا «تدبیر و امید» تشکیل دهند. دیدگاه شما در این خصوص چیست؟
بالاخره ما یک فراکسیونی در مجلس هستیم و براساس وظایفمان داریم حرکت میکنیم. به نظر میرسد شکستن این فراکسیون به مصلحت نیست. البته ما خیلی هم ناز نمیکشیم. اگر کسانی احساس میکنند که حتما باید بروند و فراکسیون دیگری تشکیل بدهند، آن بحث دیگری است. ولی باید بدانند که همین فراکسیون خیلی در ابتدای دولت و شکلگیری فضای سیاسی اعتدالی کمک کرد. لذا من فکر میکنم اگر ما دستهجمعی در کنار همدیگر باشیم، حتما میتوانیم موثرتر باشیم. البته این حرف به این معنا نیست که ما همه مثل هم میاندیشیم، طبیعی است که اختلافنظرهایی هم میتوانیم داشته باشیم.
اگر این فراکسیون تشکیل شود، مشخصا چه نتایجی برای اصولگرایان و دولت خواهد داشت؟
تشکیل چنین فراکسیونی حتما به ضرر دولت است. چون امروز وقتی یک فراکسیون اکثریت در مجلس تلاش میکند به دولت کمک کند، چه دلیلی دارد که دولت بیاید یک فراکسیون اقلیت برای حمایت از خودش تشکیل دهد؟ این اتفاق به ضرر نمایندگانی که این فراکسیون را تشکیل میدهند هم هست. به این دلیل که اساسا مجلس یک نهاد دولتی نیست، مجلس یک نهاد ملی مردمی است و باید آزاده باشد و در کنار تایید خط کلی دولت و سیاستهای نظام، زبان نقد داشته باشد. اگر نمایندگانی صددرصد طرفدار دولت باشند، نهایتا توسط مردم پس زده میشوند. مردم دنبال آدمهای معقول، منطقی، بجا حرف بزن هستند. ضمن این که این هم معلوم است که اگر فراکسیونی تحت عنوان حامیان دولت به وجود بیاید، طبیعتا دو فراکسیون اصولگرا به هم نزدیکتر میشوند. این هم میتواند مضرات و منفعتهایی داشته باشد.
احساس میکنم هنوز جوان هستم
میخواهم در مورد خودتان چند سوال بپرسم؛ ریاست مرکز پژوهشها سبب نشده از انجام وظایف نمایندگی باز بمانید؟
من وظایف نمایندگی خودم را هم انجام میدهم. میدانید که در چهاردوره پیش از این هم همیشه رئیس مرکز پژوهشها نماینده بوده است. البته با این تفاوت که این دوره اولین بار است که یک نماینده شهرستانی رئیس مرکز پژوهشها شده است. داخل پرانتز این را هم بگویم که این هم مختص مجلس نهم بود که خیلی از عرفهای دورههای قبل شکسته شد. مثلا ببینید الان رئیس مجلس از نمایندگان شهرستان است، نمایندگان شهرستانی در هیات رئیسه خیلی افزایش پیدا کردند و حتی روسای کمیسیونها هم بیشتر شهرستانی هستند.
در پاسخ به پرسش شما اما معتقدم که ریاست مرکز پژوهشها به معنای انجام ندادن وظایف نمایندگی نیست و من تلاش میکنم وقت زیادی را بگذارم و همه کارها را انجام دهم. خصوصا این که با توجه به شرایط سنی و این که احساس میکنم هنوز جوان هستم ـ هرچند از نظر سنی میانسال محسوب میشوم ـ تلاش میکنم همه کارها را انجام دهم.
چند سالتان است؟
46 سال. سیودو ساله بودم که وارد مجلس شدم.
معاونت سیاسی وزارت کشور را به خاطر نظر آقای لاریجانی نپذیرفتید؟
دلایل مختلفی داشت. یکی این که ما نماینده شهرستان هستیم و به مصلحت نیست در این دو سال و نیمی که از این دوره مجلس باقی مانده، مردم حوزه انتخابیه را رها کنیم. خود مردم هم همین نظر را داشتند و عکس العمل مثبتی دراینخصوص نشان ندادند. همکاران من در داخل مجلس هم اغلب عکسالعمل منفی نشان دادند. شما میدانید استعفای هر نماینده باید مورد قبول اکثریت نمایندگان مجلس باشد. دکتر لاریجانی هم شدیدا مخالف بودند و اظهارنظر توام با لطفی هم که داشتند این بود «اگر هم قرار باشد به دولت بروید، باید جایگاه دیگری باشد، نه در سطح و جایگاهی مثل معاون وزیر... .»
شما سالها با اظهارنظرهایتان درخصوص مسائل سیاست خارجی در افکار عمومی شناخته میشدید، اما این روزها به یکی از چهرههای موثر در سیاست داخلی تبدیل شدهاید. بعضیها این تغییر را در جهت همان رابطه نزدیک شما با آقای لاریجانی تحلیل میکنند، خودتان موافقید؟
اگر به این معناست که من از رانتی استفاده کردهام، خیر. من یک بچه شهرستانی بودم و از دوره ششم مجلس نامزد شدم و حمایت جریانی و تشکیلاتی خاصی را هم پشت سرم نداشتم.
در سوالات قبل اشاره کردید که آقای لاریجانی به شما گفتهاند اگر قرار باشد به دولت بروید، باید در سطوحی بالاتر از معاون وزیر باشد، میخواستم در انتهای مصاحبه این را بپرسم که شما افق خاصی را در سیاست ایران برای خود ترسیم کردهاید؛ البته میدانم اغلب سیاسیون از پاسخ به چنین سوالی طفره میروند... .
همیشه دعایم این است که خداوند عمر ما را پربرکت قرار دهد تا بتوانیم آن را در راه خدا و خدمت به مردم صرف کنیم. معمولا هم واقعا هیچ جایی را برای خودم مشخص نکردهام که در کجا قرار بگیرم.
اگر سوال را آن طور که من دوست داشتم جواب میدادید، میخواستم بعدش سوال دیگری بپرسم...
میدانم، مثلا تو دوستداشتی که من بگویم بله من دوست دارم رئیسجمهور شوم یا مثلا وزیر خارجه (با خنده). ولی حالا اشکالی ندارد، سوال بعدیات را هم بپرس.
میخواستم بگویم اگر افقی برای خودتان تعریف کرده باشید، فکر نمیکنید این گرهخوردگی نام شما با نام آقای لاریجانی برای آینده سیاسیتان بد باشد؟ یعنی نگران این نیستید که همیشه زیر سایه نام ایشان باشید؟
این که عدهای تلاش میکنند مرتب افراد را طبقهبندی کنند، مشکل آنهاست. شما در هر جایی که قرار بگیرید بالاخره یک سری همکار دارید و همکاری شما با آنها امری خیلی طبیعی است. ضمن این که من در طول مدتی که با آقای لاریجانی کار کردم، همیشه به کار کردن با ایشان افتخار کردم. هر روزی هم احساس کنم با ایشان موافق نیستم، آن را ابراز میکنم. ما با افراد بدهبستان خاصی نداریم، یا منافع خاصی را تعریف نکردهایم که حول آن منافع دور هم جمع شویم. چیزی که ما را گردهم جمع کرده اعتقادات است.
عباس رضایی ثمرین / جامجم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد