هرساله هزاران دانشآموز دارای معلولیت، همزمان با بازگشایی مدارس وارد مدارس استثنایی میشوند و همان شور و حال اول مهر در مدارس کودکان استثنایی نیز موج میزند.
دانشآموزان این مدارس به هفت گروه تقسیم میشوند و به نسبت نوع معلولیت خود در کلاسهای درسی و گاه در مدارس استثنایی مختلف درس میخوانند.
دانشآموزان نابینا، ناشنوا، معلول جسمی حرکتی، دانشآموزان دارای اختلالات رفتاری، دانشآموزان دارای اختلالات یادگیری، دانشآموزان کمتوان ذهنی و دانشآموزان چند معلولیتی در زمره هفت گروه از دانشآموزانی هستند که در مدارس استثنایی تحصیل میکنند.
مطابق آمارهای وزارت آموزش و پرورش، هماکنون بیش از 115 هزار دانشآموز در مدارس استثنایی کشور تحصیل میکنند و البته بسیاری از دانشآموزان معلول نیز در مدارس عادی تحصیل میکنند که اگر تعداد آنها را هم به این آمارها اضافه کنیم، به طور قطع آمار دانشآموزان معلول در مدارس عادی و استثنایی کشور، بسیار بیشتر از 115 هزار دانشآموز خواهد بود.
آموزش تلفیقی بدون امکانات جواب نمیدهد
در سالهای اخیر تلاشهای زیادی شده که بسیاری از دانشآموزان مدارس استثنایی در مدارس عادی کشور تلفیق شوند و مثل دیگر دانشآموزان در مدارس عادی درس بخوانند. بخصوص دانشآموزان معلول جسمی - حرکتی و نابینایان، دو گروه مستعدی هستند که براحتی امکان تحصیل در کنار دیگر دانشآموزان مدارس عادی را دارند و اگر امکانات مدرسه فراهم باشد، تحصیل آنها در مدارس عادی براحتی امکانپذیر است.
اما در بسیاری از مدارس عادی کشور ـ بخصوص در شهرهای کوچک ـ مدارس برای رفت و آمد دانشآموزان معلول جسمی - حرکتی مناسبسازی نشده است و همچنین کتابهای بریل و سایر تجهیزات درسی مورد نیاز برای تحصیل نابینایان فراهم نیست و به همین دلیل، برخی از این گروه دانشآموزان ناخواسته وارد مدارس استثنایی میشوند؛ درصورتی که اگر امکانات اولیه برای آنها مهیا باشد، نیازی به حضور معلولان جسمی - حرکتی و نابینایان در مدارس عادی نیست.
سهیل معینی، رئیس هیات مدیره انجمن باور، یکی از انجمنهای فعال در حوزه حقوق معلولان به جامجم میگوید: آموزش و پرورش تلاش زیادی کرده تا دانشآموزان استثنایی در مدارس عادی تلفیق شوند که اتفاقا سیاست خوبی است، اما مشکل اینجاست که دانشآموز معلول را به مدارس عادی میفرستند، بدون اینکه از او حمایتی به عمل بیاید، مثلا در کمتر مدرسه عادی برای زنگ ورزش و هنر دانشآموز معلول، امکاناتی اندیشیده شده است و معمولا این زنگها برای دانشآموزان معلول به زنگ تفریح تبدیل میشود.
معینی معتقد است، همانطور که در جامعه، دانشگاه و بازار کار، افراد معلول در کنار افراد غیر معلول زندگی میکنند، باید آن گروه از دانشآموزان استثنایی که توان تحصیل در مدارس عادی را دارند، در کنار دیگر دانشآموزان مدارس عادی درس بخوانند، اما برخلاف دیگر کشورهای توسعهیافته، حمایتی از دانشآموز معلول در مدارس عادی به عمل نمیآید و به همین دلیل، آموزش تلفیقی و همزمان برای دانشآموزان معلول و غیرمعلول در مدارس عادی کشور، بدون امکانات جواب نمیدهد.
مثلا بارها دیده شده است که یک دانشآموز نابینا، بعد از گذشتن چند ماه از مهر، هنوز کتابهای درسی بریل، ماشین تایپ بریل و دیگر امکانات اولیه به دستش نرسیده و شرایطش مثل دانشآموزی است که چند ماه از مدرسه بگذرد، اما کتاب در اختیارش نگذاریم؛ بنابراین معلوم است که این دانشآموز توان رقابت با دیگر دانشآموزان را نخواهد داشت و از لحاظ درسی افت خواهد کرد.
مشکل دیگر این که برای انتقال دانشآموزان مدرسه استثنایی به مدرسه عادی یا حضور مستقیم و بدون واسطه دانشآموز معلول در مدارس عادی، معلم و مدیران مدرسه، آموزش ندیدهاند و برای نحوه تعامل مناسب با دانشآموز معلول، کارگاههای آموزشی برای معلمان مدارس عادی اندیشیده نشده است.
به همین دلیل است که دانشآموزان معلول در مدارس عادی یا اغلب از سوی معلم و مدیران مدرسه به حال خودشان رها میشوند یا با ترحمهای بی مورد تلاش میشود که به دانشآموز معلول محبت کنند؛ در حالی که تامین امکانات اولیه در مدرسه برای تحصیل آسان معلولان، حمایت عملی از آنان و برخورد بدون ترحم با دانشآموزان معلول میتواند شرایط روحی این گروه از دانشآموزان را برای رشد درسی مهیا کند. روی دیگر این سکه مدارس استثنایی است که فقط مختص معلولان است و هیچ دانشآموز عادی در آن حضور ندارد، این در حالی است که دانشآموز معلول بتواند با دیگر گروههای اجتماعی در مدارس استثنایی آشنا شود، این فرصت برایش فراهم خواهد بود که مثل دیگر دانشآموزان مدارس عادی، فرآیند اجتماعی شدن و تعامل با جامعه را از درون همان مدرسه بیاموزد، اما اگر مدارس استثنایی فقط به حضور دانشآموزان استثنایی محدود شود، چنین شانسی از دانشآموز معلول گرفته شده است.
امکانات ناکافی مدارس استثنایی
در اغلب روستاها و شهرهای کوچک کشور، مدرسه استثنایی وجود ندارد و اغلب مدارس استثنایی در مرکز شهرهای بزرگتر قرار دارند.
همین مشکل باعث شده است که برخی دانشآموزان معلول، فرصت تحصیل را از دست بدهند و از مدرسه جا بمانند، اما در شهرهای بزرگتر مشکل دیگری به اسم رفت و آمد، تهدیدی برای ادامه تحصیل دانشآموزان مدارس استثنایی است. سرویس رفت و آمد به مدرسه برای دانشآموز معلول، یک ضرورت غیرقابل جایگزین است؛ مثلا تصور کنید یک دانشآموز هشت ساله نابینا، اگر سرویس رفت و آمد نداشته باشد یا امکان رفتن به مدرسه را نخواهد داشت یا باید هر روز با کمک والدینش به مدرسه برود.اما هماکنون بسیاری از مدارس استثنایی برای تامین اعتبار وسایل رفت و آمد دانشآموزان معلول نیز مشکل دارند و این مساله هم برای مدیران مدارس استثنایی و هم برای دانشآموزان معلول، مشکلآفرین شده است.
از سوی دیگر، تجهیزات سختافزاری و نرمافزاری در اغلب مدارس استثنایی کشور، قدیمی و مستهلک شده است و البته برخی مدارس استثنایی در مناطق دور افتاده از داشتن همین امکانات مستهلک هم محروم هستند.
امین جلالوند / گروه جامعه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد