در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
بعد از آن بود که کمکم این کالای لوکس به یکی از لوازم اصلی آرایشگاههای زنانه تبدیل شد و دیگر لوکسی خود را از دست داد، ولی صاحبان سالنها همچنان و تا همین امروز در پی رقابت برای داشتن سالن زیباتر هستند. صندلیهای رنگی، دیوارهای صورتی، زرد یا طرحدار و عکسهای مختلفی از چهرههای زیبا همه برای آن است که هرکس نشان دهد از دیگری سلیقه بهتری دارد و مشتریهایش میتوانند آرامش بیشتری داشته باشند.
علاقه به نشان دادن محیطی گرم یا صمیمی، دوستانه یا زیبا و به طور کلی استفاده از رنگها، طرح، پرده و دکوراسیون مختلف در سالهای اخیر بسیار رایج شده و در بسیاری از دفترهای کاری، مطب پزشکی یا همین سالنهای آرایشی میتوانیم متوجه چنین مسالهای شویم. این علاقه را شاید به طور دقیق نتوان در تاریخ جستجو کرد، اما میتوان نشانههای آن را گاه در لا به لای خاطرات مادربزرگ و بزرگترها پیدا کرد.
ماهرخ خانم با توجه به شناسنامهاش باید حدود 84 سالش باشد. او به یاد دارد در زمان خیلی جوانیاش چندان به رنگ خانه یا دکوراسیون اهمیت نمیدادند. با لهجه اصفهانی توضیح میدهد: «خانهها که بیشتر شبیه هم بودند. اندرونی، بیرونی، هشتی، مطبخ و... داشتند. معمولا هم حوضی وسط حیاط بود. حال اگر از خانواده مهمتری بودید شاید کمی اندازه خانه و رنگ و لعاب آن بیشتر بود، بعضی خانهها هم گچکاریهای بسیار زیبایی داشت. با رنگ، گلهای روغنی زیبایی روی دیوارها نقاشی میکردند. دور اتاق را با رنگ آب طلا میکشیدند، خیلی زیبا بود؛ ولی این خانهها، خانههای اعیان و اشراف بود. وسایل خانهها هم که محدود بود. کسی نمیدانست یخچال و تلویزیون چیست! اما معمولا هر که پولدارتر بود خب بقچه ترمهها، گلدان مرغیها و ظرفهای قشنگتری هم داشت و دخترانشان جهازهای بیشتر و بهتری هم به خانه بخت میبردند.»
نوه سوم ماهرخ خانم هم بتازگی عقد کرده و مشغول تدارک مراسم عروسی است. البته مادربزرگ میگوید دیگر پایش را ندارد تا به خانه تازه عروس سر بزند و ببینید مشغول چه کارند، اما تعریف میکند: «جوانهای اکنون که با ما از زمین تا آسمان فرق دارند، من که ندیدم، اما دخترم گفت تنها دو نفر معمار را بردهاند تا بگویند خانه عروس خانم چه شکلی باشد، چه میدانم شومینه را از این جا به آنجا ببرند. دیوار را بنفش کنند... این که تازه خانه است معلوم نیست برای عروسی چه تدارکی میخواهند ببینند و لباس عروس و سفره عقد را از کجا سفارش دادهاند...»
لبخند رضایتی روی لبهایش مینشیند و میگوید: «جوانند دیگر» .
نقش مهم تحولات سیاسی
آقای ملکی، نه معمار است و نه طراح داخلی او یک مهندس ساختمان است و به فضای داخلی خانههایی که میسازد کاری ندارد، اما درباره نمای خانهها معتقد است: «این روزها بیشتر از گذشته روی نمای خانهها تأکید میکنند و برایشان مهم است چه کاری تحویل میگیرند، اما در گذشته این مسأله کمتر بود. راستی باید بگویم مشتریها به این که خانه شومینه هم داشته باشد، خیلی علاقهمندند.»
ملکی توضیح بیشتری نمیدهد. او بخشی از جامعه و تاریخ کشور است که در دههها و سالهای مختلف تغییرات مردم، خانهها، ادارهها و ساختمانهای زیادی را دیده است. خانههایی که زمانی کاهگلی یا چوبی بود، بعد آجریش کردند، بعدترها از سنگ هم استفاده شد و حالا حق انتخاب برای استفاده از سنگ، آجر یا حتی چوب در بخشها بیشتر شده است. به تناسب نماها یا ساخت خانهها خود مردم نیز تغییر کردهاند. گرچه نمیتوان از نقش مد، تبلیغات عمومی و میزان درآمد مردم نیز در این تغییرات چشمپوشی کرد. البته قدیمیترها سادهتر بودند و به داشتن خانه آن هم زیبا و شیک یا ماشین یا دفتر کاری به روز، چندان اهمیت نمیدادند، حتی زمانی مردم ایران با توجه به فرهنگ خود به نشستن روی مبل، صندلی یا خوابیدن روی تخت عادت چندانی نداشتند. تا آن که ابتدا تخت به عنوان تخت شاهی وارد خانههای شاهان ایران شد و بعد به اتاقها رفت و کم کم به خانههای ایرانی راه پیدا کرد. مبلها هم ابتدا برای مهمان و احترام بیشتر جای مخدئه و پشتیهای قدیمی را در خانههای ایرانی گرفت و امروز میبینیم انواع مدلهای آن چگونه در بین مردم رایج شده است.
در دورههای پیش از انقلاب نیز به استفاده دکوراسیون توجه میشد؛ البته نه میان اکثریت مردم، قشرهایی خاص به آن اهمیت میدادند. استفاده از مبلهای مدل استیل با پشتهای بلند و دالبرهای تاج مانندی در بالای آن از همان زمانهای پیش از انقلاب رایج شد و امروز انواع مدلهای آن بیش از گذشته در خانهها دیده میشود و البته در دورهای بعد از انقلاب ساده زیستی بشدت الگوی زندگی بسیاری قرار گرفت و باز دوره نشستن روی زمین به جای مبل یا برگزاری عروسیهای ساده و بدون زرق و برق جای خود را به زندگی مدرن داد.
کلاسیک، همچنان پرطرفدارتر است!
در دهه 70 نیز با پایان یافتن جنگ و دستیابی به رفاهی نسبی باز تغییراتی آشکار در زندگی مردم رخ داد و تا امروز البته انواع مختلف و سلیقهها ادامه دارد و حتی بیشتر و بیشتر شده است به طوری که وحید قیدی، کارشناس معماری درباره طراحی داخلی میگوید: «تقاضا برای طراحی و دکوراسیون خانهها در دو تا سه سال اخیر بشدت نسبت به گذشته زیاد شده است.»
البته به اعتقاد او سلیقهها و خواستهها نیز به همان نسبت متفاوت است، اما اگر بخواهیم این سلیقه را به دو دسته کلی تقسیمبندی کنیم به نظر او باید گفت: «برخی به دنبال کار کلاسیک هستند و برخی به دنبال کار مدرن.»
قیدی، تعریف دیگری از کار کلاسیک میدهد و به عنوان فردی که رشته معماری خوانده است اعتقاد دارد: « کار کلاسیک در طراحی همان کارهای پرتجمل را میگویند نمادهای یونانی، رومی و ایران باستان است که البته بیشتر مشتریان هم این کارها را میپسندند و عده کمتری هستند که دوست دارند بیشتر کارهای مدرن یا هنریتری داشته باشند.»
او حرفها و پیشنهادهای زیادی نیز از مردم شنیده است که برای او تبدیل به تجربه و حتی خاطرات جالب شده است به عنوان مثال: «فردی میآید و میگوید یکی از اقواممان هم این مدل را استفاده کرده بود، اما من میخواهم کارم حتی پرهزینهتر باشد و بدانند من خرج بیشتری برای این کار کردهام. یا مثلا میگویند لطفا کار به شکلی باشد که خیلی به چشم بیاید.»
البته همچنان هستند کسانی که ترجیح میدهند خانهشان را خودشان طراحی کنند، پردههای مدرن استفاده کنند، کاغذدیواری بزنند یا گوشهای را با پتینه یا کارهای مختلف تزئین کنند و به هر دلیلی تصمیم میگیرند به سلیقه خود اطمینان کنند.
رویا، مجرد زندگی میکند، اما به شکل خانهاش و هر آنچه در آن است اهمیت زیادی میدهد: «دوست دارم خانهام شیک، زیبا و در عین حال با آرامش زیاد جلوه کند و شده که گاه هر چند وقت یکبار کاغذهای دیواری، پردهها یا مبلها را عوض میکنم، البته وقتهایی که شرایط مالیام هم بهتر باشد.»
به نظر رویا این کار روحش را تازهتر میکند، اما وحید قیدی، کارشناس حوزه معماری معتقد است: «این کار مردم خوب است و خیلی چیزهای جالب و زیبایی را وارد خانههای خود میکنند، اما میتوان گفت این کار یک سلیقه سمسار گونهای را در خانهها ایجاد میکند که یادآور طراحی و زیبایی نیست، یعنی آن که همه چیزهای قشنگی که ربطی به هم ندارند تنها کنار هم گذاشته شدهاند.»
صحبت درباره تغییرات طراحی و معماری در ایران و توجه یا بیتوجهی مردم به این مسأله به تحقیق و پژوهش بیشتری نیاز دارد، اما تاریخ شفاهی خود نشاندهنده گرایش نسلهای مختلف این سرزمین و پیروی از آنچه رفاه، گذر تاریخ یا دنیای مدرنتر به آنان داده است، اما این تغییرات شاید در نوع خود همواره از یک سبک ایرانی پیروی کرده که در آن به چشم آمدن، در چشم بودن، جلوه کردن یا نشان دادن بیشتر از دیگر زوایای یک پدیده خود را نشان داده است. البته به اعتقاد کارشناس معماری: «این مسائل چندان هم مهم نیست، مهم وجود این تغییرات و گرایش مردم به چیزی به عنوان زیبایی و حتی شاید رفاه است که در بلندمدت میتوان باعث تنوع سلیقهها و توجه مردم به خود باشد به جای آن که برای دیگران و فکر آنان دست به کاری بزنند.»
صبا صراف / جامجم
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد