در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
همه چیز اما با آنچه گمان میکردم فرق دارد. جهان من سراسر نقاشیهایی شده است که خودم نکشیدهام و زندگیام سرشار از دغدغههایی است که ناخواسته مسیر زندگیام را تغییر دادهاند. البته راستش را بخواهید همهاش همین طور نیست و بخشی از آن با علقهها و خواستههایم پیوند میخورد. دلم میخواهد یک کاغذ و خودکار بردارم و خاطراتم را بنویسم اما چیز زیادی یادم نمیآید؛ بس که زود گذشتهاند آن روزها. کنترل تلویزیون را به دست میگیرم، حتی بعضی از برنامهها هم از دیروز صحبت میکنند. مثل روزنامههای امروز که کاغذ باطله فردا میشوند. رویدادهای دیروز زندگی برایم خاطره شدهاند و من امروز رو به روی آینه، در خلوت و کنج اتاق یا وقتی در ترافیک خیابانها منتظر سبز شدن چراغ قرمز هستم آنها را مرور میکنم.
بعضی از حرفهایمان در جمعهای دوستانه هم از باب نوجوانی و سالهای قبل است و با این جمله شروع میشود: یادش بخیر... سی سالگی همان برههای است که مرا به تفکر واداشته است. مرا عجین کرده با تاملی که پیش از این در خود سراغ نداشتهام. سی سالگی خط مرزی تکامل شخصیت است و انگار دهه چهارم زندگی با این برداشت آغاز میشود: فصلی جدید از زندگی، دور زدن ممنوع، حرکت!
در اینجا چند نفر از هنرمندان تئاتر، تلویزیون و سینما که از مرز سیسالگی عبور کردهاند، تجربههایشان از این دوره سنی را با ما قسمت میکنند:
احسان کرمی
احسان کرمی مجری رادیو و تلویزیون که این روزها کارگردانی نمایش: «بوی قهوه و بلال و کباب» را در فرهنگسرای نیاوران بهعهده دارد، از تجربه سیسالگی و تغییراتی که در زندگی او رخ داده است، میگوید: من فکر میکنم سی سالگی آغاز پختگی هر فرد است. چراکه در دهه دوم زندگی بتدریج فرد تجربه کسب کرده و در دهه سوم زندگیاش این تجربهها را به کار میبندد. دهه چهارم هم دیگر زمان بهرهبرداری از نتیجه این تجربههاست. شاید تغییراتی که بعد از گذر هر دهه از عمر در زندگی آدمها ایجاد میشود هم به همین دلیل باشد. در واقع این افراد نیستند که تغییر میکنند بلکه نگرششان است که دچار تغییر میشود.
من خلق و خوی خودم را نسبت به دهه اول زندگیام چندان متفاوت نمیبینم، زیرا شاکله اصلی شخصیتی من همان سالهای نخست زندگیام شکل گرفته است. مردم حتی کسی را که 29 سال دارد باز هم با همان نگاه خام و کمتجربه نگاه میکنند اما سی سالگی سنی است که در باور مردم هم تغییراتی را ایجاد میکند.
وی تجربههای کاریاش را در این دهه از زندگی متناسب با تغییرات شخصیتیاش دانسته و میگوید: همین اتفاقات از نظر کاری هم برای فرد رخ میدهد. به هر حال هر کسی در دهه دوم زندگیاش وارد فضای شغلی میشود و باید از ابتدا به افراد زیادی چشم بگوید و مدتها شاگردی کند تا تجربههای ارزشمندی به دست آورد. این روند برای من هم اتفاق افتاد.
طبیعی است که حالا دیگر قرار نیست مانند وقتی که بیست و شش ساله بودم و در رادیو تهران هر نیم ساعت یکبار اخبار ترافیکی را میخواندم، این کار را ادامه دهم. مسلما در انتخاب فعالیتهایم وسواس بیشتری به خرج خواهم داد. البته این وسواس من به خاطر مصلحتاندیشی نیست. زیرا هیچ وقت فرد مصلحتاندیشی نبوده و نیستم، اما دلم میخواهد برای شروع دهه چهارم زندگیام کارنامه قابل قبولی به دست آورم که وقتی آن را به کسی نشان دادم به من حداقل نمره قابل قبولی بدهد. به نظر من کسی در این میان بازنده است که در دهه چهارم زندگیاش نتوانسته باشد برای خود کارنامه خوبی دست و پا کند.
او معتقد است که تا به حال توانسته به اهداف و آرزوهایی که برای خود ترسیم کرده حتی کمی بیش از حد تصور خود دست یابد و این را ناشی از برنامهریزی و شناخت خود و آشنایی با افراد حرفهای و کاربلد در حیطه فعالیت خود میداند.
تغییر فصل زندگی
کوروش سلیمانی، بازیگر مجموعههای تلویزیونی پرانتز باز، تکیه بر باد، فاکتور هشت و... که چند سالی است دهه سوم زندگی خود را سپری میکند درباره تجربهاش از این سن و احساسی که درباره سیساله شدن دارد، میگوید: عبور کردن از سی سالگی مثل تغییر فصل از تابستان به پاییز است.
سی سالگی درست مثل شهریور است که دقیقا نمیدانی چه حال و هوایی باید داشته باشی. من چندان به خاطر ندارم که در سی سالگی چه اتفاقات خاصی برایم افتاده است. اما در کل میتوانم بگویم قبل از این که سی ساله شوم گمان میکردم باید اتفاقات خاصی در زندگیم بیفتد و آینده خیلی خارقالعاده و خاصی را برای خودم تصور میکردم. عادت داشتم که یک الگو برای خودم در نظر بگیرم و بخواهم خود را با آن مقایسه کنم و مدام بگویم که او در این سن چه جایگاهی دارد و من چه جایگاهی توانستهام کسب کنم. اما وقتی به سی سالگی رسیدم، متوجه شدم من باید به تواناییهای خودم توجه داشته باشم و قیاس کردن کار درستی نیست. از نظر کاری هم شرایط برایم در این سن مثل همیشه میگذشت.
شاید زمانی که سن کمتری داشتم همیشه با خودم میگفتم وقتی بیست و شش، هفت ساله شدم، باید مثل اورسن ولز فیلمی شبیه «همشهری کین» بسازم. اما 30 سالم شد و بعد از آن هم مدتها گذشت و این اتفاق نیفتاد. اما از این بابت ناراحت نیستم چون هرکس تواناییها و استعدادهای خاص خودش را دارد.
سن دوست داشتنی
بهنوش بختیاری ، بازیگر سرشناس سینما و تلویزیون درباره تجربهاش از سی سالگی میگوید: راستش را بخواهید تجربه سیسالگی برای من کمی دیرتر اتفاق افتاد و من در سی سالگی مثل فردی بیست و پنج ساله بودم. دلم نمیخواهد چندان مطابق سنم پیش بروم، زیرا فکر میکنم آدمها از سی و سی و پنج سالگی آمادگی زیادی برای افسرده شدن دارند و وقتی به گذشتهشان نگاه میکنند دچار نوعی سرخوردگی میشوند. بویژه این که خانمها در جامعه نیاز به توجه بیشتری دارند و دلشان میخواهد که همیشه مورد تحسین واقع شوند.
در سی سالگی گویی انسان احساس میکند عمری را گذرانده و حالا باید از نتیجه آن بهره ببرد. ممکن است هرکس در دهه دوم زندگیاش بیتجربگی و خامیهایی در روابط خود نشان داده باشد و با ورود به سن سی پختهتر عمل کند. اما من باید بگویم که هنوز هم مثل همان سالها عاشق رفاقتها و فردی احساساتی هستم. فقط این که یاد گرفتهام احساساتم را مدیریت کنم. زودرنج نباشم و نگذارم شکستها مرا از پا در بیاورد. در دوران نوجوانیام به خاطر مسالهای عاطفی 20 روز نتوانستم هیچ کاری انجام دهم، اما حالا فهمیدهام که باید بعد از هر ناکامی و دردی از جایم بلند شوم و روی پاهایم بایستم.
او میگوید: تمام تلاش من این است که کودکیام را حفظ کنم، اما نه به این معنا که کارهای بچگانه انجام دهم. زیرا خودم هم از رفتار آدمهایی که سن بالایی دارند و به زور میخواهند خودشان را بچه جلوه دهند، بیزارم. این سن و سال برای من بسیار شیرین و دوستداشتنی است و به تعبیر خودم اسمش را سن باقلوا میگذارم. آدمها وقتی سنشان بالا میرود محترمتر میشوند. البته خانمها از بالا رفتن سنشان نگران هستند، اما به نظر من این باور غلط است و باید با هر شرایطی در زندگی کنار آمد و واقعیتها را پذیرفت.
در حوزه کاریام در این سن برای من اتفاق خوبی افتاد. گرچه دیگر شجاعت دوران بیست سالگیام را ندارم و محافظهکارتر شدهام اما به عواقب انتخابهایم فکر میکنم و بهتر تصمیم میگیرم. ریسکپذیریام کمتر است. اما گاهی برای این که تواناییهایم را به خودم ثابت کنم بشدت ریسکپذیر میشوم.
به نظر من در سی سالگی میتوان از زندگی بسیار لذت برد، زیرا در پیری مسائل روحی و حسرتها زیاد میشود. در نوجوانی و جوانی هم احساساتی و کمتجربه هستی و شاید نتوانی در مواردی تصمیم درست بگیری. اما قدر این دوره سنی را باید دانست و من همیشه سعی کردهام مراقب بعضی رفتارهایم باشم. این که عصبانی نشوم، ساده زندگی کنم، توقع کمی داشته باشم و همیشه لبخند بزنم. وقتی یاد بگیریم که این طور زندگی کنیم میتوانیم در هفتاد سالگی هم سیساله باقی بمانیم.
رکسانا قهقرایی / جام جم
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم