شایعات زیادی از قتل‌های سریالی تا کشف گنج و موجودات عجیب در لابه‌لای اخبار دیده می‌شود

دروغ‌های بزرگ حوادثی

دختر بیست و یک ساله اروپایی در حال پختن کباب بود که اتفاقی دلخراش برایش رخ داد. او ناگهان فریاد زد و از اطرافیانش کمک خواست. وقتی او را به بیمارستان رساندند پزشکان اعلام کردند این دختر برای همیشه نابینا شده است، چون حرارت ناشی از زغال، لنز را در چشمان او آب کرده و بینایی‌اش را از وی گرفته است. این خبر را در گوشه ذهن‌تان داشته باشید تا از واقعه‌ای دیگر بخوانید، این بار در ایران، شمال کشور، استان مازندران، شهرستان تنکابن. قاتلی زنجیره‌ای بتازگی در شهر پیدا شده که مردان را به قتل می‌رساند و جنازه آنها را در صندوق عقب خودروهایشان می‌اندازد. پلیس در حال جستجو برای یافتن این جنایتکار است، قاتلی که هفت یا هشت مرد یا شاید هم تعداد بیشتری را قربانی کرده باشد.
کد خبر: ۵۸۸۱۷۶

حقیقت این است که هیچ کدام از این اخبار واقعیت ندارد، اما این روزها دهان به دهان می‌چرخد و فضای مجازی را نیز به تصرف خود درآورده‌ است. در خبر اول واقعیت این است که لنز بر اثر قرار گرفتن در مجاورت حرارت زغال آب نمی‌شود و هرگز چنین موردی مشاهده نشده بلکه این دختر به دلیل وجود نوعی باکتری آسیب‌دیده است. همچنین هیچ قتل سریالی نیز در تنکابن رخ نداده و پلیس فقط جنازه دو مرد را در صندوق عقب خودروهایشان پیدا کرده که یکی از آنان سارق کابل برق بود و ظاهرا هنگام دزدی دچار برق‌گرفتگی شد و همدستانش جنازه را در صندوق عقب خودروی وی قرار دادند و جسد دوم نیز متعلق به مردی است که به قتل رسیده و پلیس در جستجو برای یافتن قاتل وی است. «فرهاد ـ ن» از ساکنان تنکابن وقتی اصل خبر را می‌شنود باور نمی‌کند: «همه می‌دانند یک قاتل سریالی پیدا شده. او مردان مسافرکش را می‌کشد. می‌گویند تا حالا بیشتر از هفت نفر را کشته.»

«اسماعیل ـ ب» ساکن رامسر است. او می‌گوید: «خبر حتی در شهر ما هم پیچیده است. چند روزی اوضاع خیلی وخیم بود، اما می‌گویند ظاهرا قاتل را پیدا کرده‌اند و او هم اعتراف کرده است.»

سرهنگ عظیمی ـ رئیس پلیس آگاهی استان مازندران ـ توضیح می‌دهد: «جسد اول بیست و سوم تیر در منطقه پلتکه بخش نشستای تنکابن پیدا شد. جنازه متعلق به مرد سی و شش ساله‌ای بود که در صندوق عقب یک خودروی پژو 206 قرار داشت. روز بیست و نه تیر نیز جسد دوم در صندوق عقب خودرویی مقابل سینمای تنکابن پیدا شد، اما این دو موضوع هیچ ربطی به هم ندارد و شایعه قتل‌های سریالی نادرست است.»

این‌ گونه اخبار جعلی که در واقع شایعاتی بی‌اساس هستند گاهی اوقات تن مردم را به لرزه می‌اندازند. شایع‌ترین این نوع اخبار حوادثی احتمال وقوع زلزله است. هرازگاهی سایت یا وبلاگی در گوشه‌ای از جهان خبری را در فضای مجازی منتشر می‌کند مبنی بر این‌ که به زودی زمین‌لرزه‌ای بزرگ شهر، منطقه یا کشوری را با خاک یکسان خواهد کرد. این ‌گونه اخبار در مورد ایران هم زیاد به گوش می‌رسد. تاکنون چند مرتبه از وقوع زلزله قریب‌الوقوع در تهران خبر داده شده، هرچند احتمال زلزله در پایتخت همیشه وجود دارد، اما تعیین روز و تاریخ برای آن و پیش‌بینی دقیق قدرت زمین‌لرزه امری غیرعلمی است که بیشتر به دروغ‌پردازی شباهت دارد. یکی از نمونه‌های این شایعات بی‌اساس، پیش‌بینی وقوع زلزله ده ریشتری در حاشیه خلیج‌فارس بود که سایتی آمریکایی برای نخستین بار آن را منتشر کرد. فرهاد عمادی ـ حقوقدان ـ قبل از این که درباره آثار حقوقی این نوع دروغ‌پردازی‌ها توضیح بدهد، خاطره‌ای را نقل می‌کند: «گفته بودند قرار است در تهران زلزله بیاید. خبر در هیچ سایت رسمی نبود، اما همه مردم از زلزله‌ای که قرار بود همان شب اتفاق بیفتد حرف می‌زدند. خانواده من هم این شایعه را باور کرده بودند و هر چه توضیح دادم زلزله قابل پیش‌بینی نیست توجه نکردند، خلاصه این که آن شب مجبور شدیم به کرج برویم و در خانه یکی از اقوام بمانیم. ظاهرا افراد زیادی همین کار را کرده یا اقدامات مشابه دیگری انجام داده بودند.»

این حقوقدان ادامه می‌دهد: «از نظر قانونی برخی از این شایعات قابل پیگیری نیستند چون منشا آنها مشخص نیست یا منبعی خارج از کشور دارند، اما بعضی دیگر را می‌توان مورد پیگیری قرار داد. در این خصوص قوانین متعددی وجود دارد. فرض کنید شخصی برای کسب منفعتی از وقوع زلزله خبر بدهد و مثلا خانه‌های منطقه موردنظر را با قیمت ارزان‌تر بخرد. چنین امری از مصادیق بارز کلاهبرداری است. در موردی دیگر فرد یا افرادی با این نیت که افکار عمومی را مشوش کنند دست به انتشار خبری کذب می‌زنند که در این صورت هم عنوان مجرمانه نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی به آن تعلق می‌گیرد. در واقع در این نوع اقدامات عنصر معنوی جرم که همان قصد مجرمانه است اهمیت بسزایی دارد و می‌تواند عنوان اتهامی را مشخص کند.»

این ‌گونه شایعات قدمتی دیرینه دارد. یکی از رایج‌ترین اخبار جعلی که هرازگاهی منتشر می‌شود خبر کشف انسان‌های عجیب یا آدم کوتوله‌هاست. یکی از این موارد مشاهده انسان‌های 30 سانتی‌متری در ایلام است. خبر آن زمان این‌گونه دهان به دهان می‌چرخید که کارگران راه‌سازی هنگام کار در محور ایلام ـ حمیل به کرمانشاه در منطقه‌ای به نام تنگه قیر دو آدم کوتوله پیدا کرده‌اند که یکی از آنها فرار کرده و دیگری نزد کارگران شرکت راهسازی است. بعضی‌ها هم می‌گفتند یکی از این آدم کوتوله‌ها حین فرار با پرتاب سنگ توسط چوپانی کشته شده و دیگری توسط چوپان به دام افتاده است. شایعه به حدی گسترده شد که عده‌ای می‌گفتند این آدم کوتوله‌ها در شهری زیرزمینی زندگی می‌کنند و 200 هزار نفر جمعیت دارند، حتی بلوتوث‌هایی هم از آنها دست به دست می‌شد، اما حقیقت این است که با استفاده از فتوشاپ و نرم‌افزارهای دیگر چنین بلوتوثی تهیه شده بود.

شایعه مشاهده هیولا در خلیج فارس از دیگر اخبار جعلی حوادثی است. این خبر که هیولایی عظیم‌الجثه و مرموز در نزدیکی پارس جنوبی دیده شده است زمانی به نقل محافل تبدیل شد، اما حقیقت این بود که این هیولا فقط لاشه یک نهنگ بود و نه چیزی دیگر. از دیگر شایعات می‌توان به انجام عمل جراحی توسط جوانی برزیلی اشاره کرد که حتی در سایت‌های خارجی نیز انعکاس داده و این طور اعلام شد که این پسر صورت خود را با انجام عمل جراحی به شکل سگ درآورده است، حال آن ‌که تصاویر منتشر شده از این جوان با استفاده از نرم‌افزار فتوشاپ دستکاری شده بود.

پیدا شدن گنج یا جسد مومیایی از دیگر اخبار جعلی حوادثی است که هرازگاهی با شکلی تازه منتشر می‌شود. در یکی از این ماجراها که اتفاقا در آن هم بلوتوثی منتشر شد، عده‌ای کلاهبردار از کشف جنازه مومیایی شده خبر دادند. این جسد در صندوقی قرار داشت که د‌یواره بیرونی آن با تصاویری از سربازان هخامنشی و نشانه‌ها و نماد‌های آن د‌وره تزئین شد‌ه بود‌. داخل صندوق و کنار جنازه نیز ابزار جنگی و لوازم شخصی جسد‌ گذاشته شده بود و شیادان ادعا می‌کردند جنازه متعلق به یکی از پاد‌شاهان هخامنشی است. آنها این شایعه را پخش و بلوتوثی از مومیایی قلابی را منتشر کردند و قصد داشتند آن را به مبلغ پنج میلیارد‌ تومان بفروشند که توسط پلیس دستگیر و روانه زندان شدند.

«من‌ د‌ختر شاه‌ بزرگ‌ خشایارشاه هستم‌. من‌ رد‌گونه‌ هستم‌.» این جمله شاید به گوش شما هم خورده یا در جایی خوانده باشید. خبر کشف جسد مومیایی شاهزاده ایرانی با قدمت 2600 سال حتی در رسانه‌های خارجی نیز بازتاب داده شد، اما حقیقت این بود که عده‌ای شیاد با راه انداختن این شایعه و جعل یک مومیایی قصد داشتند دست به کلاهبرداری کلانی بزنند.

عمادی می‌گوید: «برخی از این شایعات در واقع مانورهای متقلبانه هستند که قانون با آنها برخورد قاطع می‌کند، اما نمی‌توان به همه این اخبار بی‌اساس به عنوان بزه نگاه کرد. در اطراف ما پر از این شایعات است. تا زمانی که این ‌گونه اخبار موجب وارد شدن ضرر و زیان مادی یا معنوی به اشخاص حقیقی یا حقوقی یا جامعه نشود جرم‌انگاری آنها کاری نادرست است و در واقع خود شهروندان باید مراقب باشند چنین اخبار دروغی را باور نکنند و به آن دامن نزنند.»

اخبار حوادثی که به سبب مهیج بودن مورد توجه مردم قرار می‌گیرد گاه ممکن است صحت نداشته باشد پس نباید هر خبری را باور کرد. فقط باید اخباری را مورد وثوق دانست که از مجراهای رسمی منتشر و تائید می‌شود.

برداشت اول

ترس و کنجکاوی، منشأ شایعات حوادثی

ناصر قاسمزاد / روان‌شناس

بسترهای فرهنگی در جامعه برای ایجاد شایعه و شایعه‌پراکنی وجود دارد که از قبل آمادگی لازم را برای بروز این پدیده نشان می‌دهند. شایعاتی مانند موجودات عجیب‌الخلقه و آدم کوچولو‌ها به کنجکاوی‌هایی که از قدیم و در طول تاریخ در نزد بشر وجود داشته است بازمی‌گردد و چون انسان هیچ موقع نتوانسته جوابی برای این کنجکاوی پیدا کند زمینه‌های شایعه‌افکنی زیاد شده است. بحث موجودات فضایی، موجودات عجیب و غریب و جادو، جنبل و... نیز به همین شکل هستند و زمینه اینها در طول تاریخ وجود داشته است. در واقع کنجکاوی‌ها و نگرانی‌هایی که پاسخی برای آن وجود ندارد و همیشه جای سوال بوده دلیل اصلی شایعات است. در این مواقع افراد ادعاهایی را مطرح می‌کنند که تراوش ذهنی خودشان است.

علاوه بر کنجکاوی، بشر در مقابله با ترس‌های درونی خودش که معمولا آزاردهنده هم هست علاقه پیدا می‌کند که به خودش آرامش بدهد و خیلی اوقات این تلاش خودش را با شایعه‌سازی در جامعه نشان دهد. هر چه فرد به بلوغ روانی کامل‌تری رسیده باشد ورودش به بازی به عنوان شایعه پراکن یا تحت تاثیر شایعات قرار گرفتن در نزد او کمتر می‌شود. از طرفی چون ما در جامعه‌ای هستیم که شایعه پراکنان به باورها، مقوله‌ها و ضعف‌های فرهنگی موجود شهروندان آگاهی دارند برای این که بتوانند باورپذیری و تلقین پذیری را در نزد مردم نسبت به شایعات افزایش بدهند از شگردهای خاص خودشان استفاده می‌کنند. همچنین می‌بینیم در کشورهای پیشرفته مانند فرانسه، اسپانیا و خیلی کشورهای دیگر پیشگویی‌ها مثل ایران و شرق بستر آماده‌ای دارد و به همین دلیل شایعه به وجود می‌آید. به عنوان مثال هنوز مدت زیادی از شایعه پایان عمر دنیا نگذشته است و حتی در مسکو شاهد آن بودیم که مردم مکان‌هایی را اجاره کرده بودند تا در آن ساعت به خصوص که عمر زمین تمام می‌شود در امان باشند. بنابراین می‌توان این طور جمع‌بندی کرد که پاسخگویی به کنجکاوی و ترس‌های درونی، روی آوردن به مقوله‌ای به نام شایعه را موجب می‌شود. در واقع فرد به دلیل ناآرامی درونی به دنبال پاسخگویی به تضاد و تعارض ایجاد شده، است و در این زمینه به شایعات پناه می‌برد.

بخشی از شایعات تاریخ مصرف دارند و بخشی از شایعات این‌گونه نیستند. مثلا داستان لنز و آب شدن آن هنگام طبخ کباب یا خیلی شایعات دیگر دانشمندان و دولت‌ها را وامی‌دارد در مورد ماجراها تحقیق و موضع‌گیری کنند. بخش دیگری از ماجرا شایعاتی است که درخصوص مسائل اجتماعی و اقتصادی در جوامع شنیده می‌شود. دولت‌ها در برخی جوامع خودشان به شایعات دامن می‌زنند. گاهی هم مقامات مسئول حرفی می‌زنند که ممکن است از درون آن شایعاتی در بیاید و اخبار دقیق را به علت محرمانه بودن نمی‌توان منتشر کرد و در این میان شایعه، نگرانی اجتماعی و اقتصادی را ایجاد می‌کند. شایعه علاوه بر باورها، ترس‌ها، کنجکاوی‌ها و سطح اطلاعات مردم، منشا دیگری هم دارد. شاهد این هستیم که جوانان در بطن جامعه به دنبال اکشن بودن و هیجان‌ هستند و برخی از شایعات براساس سن افراد و همین شرایط شکل می‌گیرد.

برداشت دوم

اطلاع‌رسانی درست، سدی در برابر شایعات

علی صدری ـ کارشناس رسانه

شایعه را می‌توان اخبار غیررسمی و نامعتبر دانست که در چارچوب نظام ارتباطی به وجود می‌آید و البته شکل‌گیری آن یکباره نیست بلکه شایعات در چند مرحله به وجود می‌آیند و رواج می‌یابند. برخی از آنها به کلی نادرست و بعضی دیگر به نوعی تحریف واقعیت هستند . شایعه امروزه در غرب از شکل سنتی خودش خارج و می‌توان گفت به یک صنعت تبدیل شده است. دامنه این صنعت از سیاست و اقتصاد تا بدنه جامعه گسترده شده و ما برخی سایت‌های اینترنتی را می‌بینیم که کاری غیر از شایعه‌سازی و جعل خبر انجام نمی‌دهند. یکی از این سایت‌ها چندی قبل عکس پسربچه‌ای را منتشر کرده بود که ماری از دهانش وارد و از سرش خارج شده است. حال آن ‌که این تصویر جعلی و دست‌کاری شده بود، اما همین سایت بازدیدکنندگان زیادی داشت و نفع اقتصادی را برای گردانندگان آن به بار آورد، اما خوشبختانه در ایران چنین اتفاقی نیفتاده و شایعه هنوز به همان شکل سنتی خودش باقی مانده و حاصل ناآگاهی است. منبع بسیاری از این شایعات ناشناخته است و طبیعتا نمی‌توان آنها را کاملا از بین برد، اما با اطلاع‌رسانی صحیح از طریق رسانه‌های معتبر که به اخلاق حرفه‌ای پایبند هستند می‌توان در برابر این‌ گونه شایعات سدی قرار داد.

مثلا اگر شایعه وقوع قتل‌های زنجیره‌ای در منطقه‌ای شکل می‌گیرد رسانه‌ها باید به سرعت درباره آن اطلاع‌رسانی و اخبار درست را منتشر کنند تا در جامعه تشویش ایجاد نشود. هرگاه در جامعه‌ای میزان آگاهی‌ها، سرانه مطالعه، میزان توجه به اخبار جاری و... بیشتر باشد شایعه فرصت کمتری برای بروز پیدا می‌کند.

برداشت سوم

دامن زدن

به احساس ناامنی

 

کاظم بیرجندی ـ آسیب‌شناس اجتماعی

شایعه از دیرباز در تمام جوامع انسانی وجود داشته و هرگاه اطلاع‌رسانی از طریق مراجع رسمی دیر، محدود و نامتناسب با نیازهای شهروندان باشد قدرت بیشتری پیدا می‌کند، اما شایعاتی درباره وقوع قتل‌های سریالی یا زلزله و امثال آن چرا رواج پیدا می‌کند؟ گلوله برفی را در نظر بگیرید که در هنگام سرازیر شدن از ارتفاع بزرگ و بزرگ‌تر می‌شود. این اتفاق در مورد شایعه نیز رخ می‌دهد یا به بیان دیگر همان طور که ما در مثل داریم «یک کلاغ، چهل کلاغ» می‌شود. قتلی در تنکابن رخ می‌دهد. عده‌ای از آن باخبر می‌شوند، اما نمی‌دانند قاتل کیست و از جزئیات پرونده نیز بی‌اطلاع هستند.

چند روز بعد دومین جنازه کشف می‌شود و باز هم اطلاعات درست در دسترس نیست. در چنین شرایطی ذهن کنجکاو به دنبال چرایی و چگونگی می‌گردد و بازار شایعه داغ می‌شود حال آن‌ که اگر اطلاع‌رسانی به موقع صورت بگیرد دیگر اخبار کذب نمی‌تواند جایگزین واقعیت شود. تمایل به همراهی با جمع و همچنین زودباوری و غفلت از جمله دلایل رواج این ‌گونه شایعات است. وقتی فردی در اطراف خود می‌بیند همه از وقوع قتل‌های سریالی صحبت می‌کنند ناخودآگاه او نیز به پذیرش این ادعا متمایل می‌شود و چون آگاهی ندارد خیلی زود این دروغ را باور می‌کند.

این ‌گونه شایعات اثر مخربی بویژه براحساس امنیت شهروندان دارند. وقتی در منطقه‌ای این باور به وجود می‌آید که قاتلی مخوف رها و در جستجوی شکار است همه می‌ترسند. اضطراب تشدید می‌شود و احساس ناامنی به حدی شدت می‌یابد که حتی ممکن است در امور روزمره شهروندان اخلال ایجاد کند.

از سویی همین شایعات سبب می‌شود در کشف حقیقت نیز مانع به وجود بیاید. به خاطر دارم در زمانی که بیجه در پاکدشت کودکان را به قتل می‌رساند این شایعه در میان برخی اهالی آن منطقه شکل گرفته بود که موجودی موسوم به «بچه‌خوره» وارد آنجا شده است. همین شایعات بی‌اساس که برخی از آنها در خرافات و باورهای نادرست ما ریشه دارند موجب می‌شود پیگیری قضایی و پلیسی چنین پرونده‌هایی به شکل مطلوب صورت نگیرد. به گونه‌ای که در ماجرای پاکدشت هم در چند مورد مفقود شدن فرزندان توسط خانواده‌ها به پلیس اعلام نشد یا این که این اتفاق خیلی دیر رخ داد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها