تمرکز بر آموزشهای تئوری در مراکز آموزش عالی موجب شده است نظام دانشگاهی ما با صنعت نیز فاصله بگیرد و حتی بسیاری از دانشگاههای فنی و مهندسی کشور نیز خروجیهایی را به جامعه تحویل میدهند که شمار زیادی از آنان نمیتوانند تاثیر مثبتی بر اقتصاد کشور و تولید ثروت ملی داشته باشند.
در این میان، دانشگاه فنی و حرفهای در تلاش است روی آموزشهای فنی و کاربردی تمرکز کرده و آموزشهایی را به دانشجویان منتقل کند که بتوانند پس از فارغالتحصیلی در بازار کار نیز حرفی برای گفتن داشته باشند.
این دانشگاه هماکنون بیش از 250 هزار دانشجو دارد که همه آنها از هنرستانهای فنی و حرفهای و کار دانش جذب شدهاند و بیش از 90 درصد این دانشجویان نیز در مقطع کاردانی تحصیل میکنند.
شاید برایتان جالب باشد بدانید در شرایطی که هماکنون نظام آموزش عالی با 500 هزار ظرفیت خالی در مقطع کاردانی و کارشناسی روبهرو ست، اما رقابت برای ورود به دورههای آموزش رایگان دانشگاه فنی و حرفهای بسیار شدید است و حتی سهراب رضایی ، رئیس دانشگاه فنی و حرفهای کشور در گفتوگو با «جامجم» یادآوری میکند: هر ساله حدود 20 درصد از متقاضیان دانشگاه فنی و حرفهای پذیرش میشوند و نزدیک به 280 هزار نفر هم پشت کنکور این دانشگاه میمانند.
رضایی از کمتوجهی نظام آموزش عالی به بحث تربیت تکنیسین گلایه دارد و در گفتوگوی مفصل با ما معتقد است اگر آموزشهای کاربردی به دانشجویان ارائه میشد و از دورههای کاردانی و فنی و حرفهای در دانشگاهها حمایت بیشتری به عمل میآمد، حالا این میزان فارغالتحصیل بیکار در کشور نداشتیم. مشروح این گفتوگو در پی میآید.
صادقانه بگویم بسیاری از مردم هنوز هم این تصور را دارند که دانشآموزان هنرستانی و دانشجویان فنی و حرفهای از سر ناچاری در این مراکز آموزشی ادامه تحصیل میدهند و دانشآموزان باهوشتر در رشتههای نظری مثل ریاضی و تجربی درس میخوانند. موافقید؟
صددرصد با این نوع نگاه مخالفم و تجربه مدیریتم در دانشگاه فنی و حرفهای، خلاف این موضوع را ثابت کرده است. انسانها دارای هوشهای مختلفی هستند که یکی از آنها، هوش تجسمی و عملی است. اتفاقا از نظر ما دانشآموزان هنرستانی، دانشجویان فعال و پرجنب و جوشی هستند که حوصله آرامنشستن در کلاسهای درس را ندارند و فضای آموزشی بسیاری از مدرسههای کشور نیز مستعد روحیات و علایق این دانشآموزان نیست، بنابراین آنها ترجیح میدهند به هنرستانها بیایند و کار عملی انجام دهند.
در دانشگاه فنی و حرفهای، استاد و دانشجو با لباس شیک و تمیز وارد نمیشوند و فضا برای هوش تجسمی و کارهای عملیاتی آماده است و اتفاقا دانشجویان فنی و حرفهای افراد نخبهای هستند.
اغلب دانشجویانی که دوره تکنیسینی را طی کردهاند، افراد موفقی در بازار کار و تدریس هستند. البته برخی دانشجویان نخبه دانشگاه فنی و حرفهای که اختراعات زیادی هم دارند، در کنکور کم میآورند و به همین دلیل، گاه فشاری هم بر ما وارد میشود که برای این گروه از متقاضیان، سهمیهای ویژه برای پذیرش در دانشگاه قائل شویم.
این دانشجویان میگویند ما حوصله کتابخواندن نداریم، اما کار فنی بلد هستیم، مثلا چندی قبل با یکی از دانشجویان دانشگاه فنی و حرفهای در کرمان صحبت میکردم که شش اختراع عملیاتی منحصر به فرد داشت و از من میخواست اجازه دهم بدون کنکور وارد مقطع بالاتر شود. وقتی به او گفتم چرا با این استعداد عالی در کنکور شرکت نمیکنی، گفت خودش میداند توانایی قبولشدن در کنکوری مبتنی بر تئوریها را ندارد.
همچنین نمونههای زیادی از اینگونه افراد داریم. مثلا دانشجوی دیگری در دانشگاه فنی و حرفهای میناب داریم که 91 اختراع دارد، اما حوصله کنکور ندارد و به جایش حاضر است از صبح تا شب در آزمایشگاه کار کند.
میخواهم بگویم دانشآموزان و دانشجویان رشتههای فنی و حرفهای اصلا تنبل نیستند، اما متاسفانه با ترویج فرهنگ مدرکگرایی در کشور، غافلشدن از رشتههای فنی و تمرکز بیش از حد بر رشتههای تئوری، چنین دیدگاه نادرست و غیرمنطقیای نسبت به آنها وجود دارد.
با نگاهی گذرا به تاریخچه 40 ساله دانشگاه فنی و حرفهای به نظر میرسد از روز اول قرار نبوده آموزشکدههای فنی به دانشگاه تبدیل شود. چه اتفاقی افتاد که آموزشکدههای فنی در کشور تجمیع و با نام دانشگاه فنی و حرفهای خوانده شدند؟
دانشگاه فنی و حرفهای دو تاریخچه دارد. یک تاریخچه دانشگاه فنی و حرفهای به برنامه پنجم توسعه برمیگردد که از ابتدای سال 90 شروع شد و تاریخچه دیگر هم به بحث تربیت تکنیسین و آموزشکدههای فنی و حرفهای مربوط است که به چند دهه قبل میرسد.
بحث تربیت تکنیسین در کشور ما از سال 1344 مطرح و همان سال با تاسیس اولین هنرستان فنی، آموزشهای فنی به علاقهمندان آغاز و سپس یک هنرستان دخترانه هم افتتاح شد و بهاین تربیت، تاسیس این هنرستانها تا زمان انقلاب ادامه داشت.
در زمان انقلاب ما 14 هنرستان فنی بیشتر نداشتیم که آن موقع به نام انستیتو تکنولوژی خوانده میشدند و کار ترتبیت تکنیسین را انجام میدادند.
آن زمان، بحث تربیت تکنیسین در دنیا بسیار مطرح و مهم بود و به دلیل ارتباط علمی ایران با کشورهای غربی، موضوع تربیت تکنیسین نیز وارد کشور ما شد، اما با گذشت زمان، چون درس خواندن در دانشگاه جذابیت بیشتری پیدا کرد، این آموزشکدههای فنی تجمیع و به نام دانشگاه خوانده شد.
اما بعد از انقلاب، تربیت تکنیسین به عهده آموزش و پرورش گذاشته شد، ولی آموزش و پرورش به دلیل اولویتهای زیادش، رفتهرفته آموزشهای فنی و حرفهای در آموزشکدههای فنی، به صورت کجدار و مریز ارائه میشد.
بالاخره با روی کارآمدن نظام جدید آموزش متوسطه در دولت سازندگی، بحث تربیت تکنیسین نیز دوباره مطرح و قرار بر این شد از آموزش هنرستانیها و کاردانشیها بیشتر حمایت شود.
در اوایل دولت آقایهاشمی، بهدلیل افزایش تعداد کنکوریها قرار شد بخشی از دانشآموزان متوسطه به سمت آموزشهای فنی و حرفهای در هنرستانها و کاردانشها هدایت شوند. سپس با تقویت هنرستانها و افزایش تعداد آنها کار به جایی رسید که مسئولان وقت آموزش و پرورش و آموزش عالی کشور بهاین فکر افتادند حالا با افزایش تعداد دانشآموزان فنی و حرفهای باید فکری به حال ادامه تحصیل این گروه از دانش آموزان کرد، به همین دلیل در آن سالها، دفتر مدارس عالی در آموزش و پرورش تشکیل شد تا اینکه اوایل دولت نهم و دهم، آموزشکدههای فنی و حرفهای با رشد روزافزون روبهرو شدند؛ طوری که هماکنون 165 دانشکده فنی و حرفهای فعال، سه مرکز دارای مجوز و حدود 42 مرکز آموزش عالی فنی و حرفهای داریم که این 42 مرکز، مصوبه سفرهای استانی بوده که هماکنون در حال تاسیس هستند.
چه جاذبههایی موجب افزایش تعداد دانشکدههای فنی و حرفهای در دولت سازندگی و بالارفتن میزان استقبال دانشآموزان از دورههای فنی و حرفهای شد؟
مهمترین جاذبه دوره هنرستان این بوده و هست که دانشآموزان هنرستانی از همان سال دوم هنرستان، رشته درسی خود را انتخاب میکنند و تحصیلات دانشگاهیشان هم همان رشته تحصیلی دوره دبیرستان خواهد شد. مثلا اگر دانشآموزی در هنرستان، وارد رشته برق یا مکانیک شد، ادامه تحصیل دانشگاهیاش هم همان رشته برق یا مکانیک دوره دبیرستان خواهد بود. یعنی آموزشکدههای فنی و حرفهای بهاین منظور تاسیس شد که دو سال تربیت در دانشگاهها با سه سال تحصیل در هنرستانها جمع شود و در نهایت، دانشجو پس از فارغالتحصیلی، یک دوره پنج ساله کارآمد را طی کند. بنابراین سه سال تحصیل در هنرستان با دو سال تحصیل در دانشکدههای فنی و حرفهای جمع میشود و یک دوره پنجساله کاربردی بهوجود میآید که بیشتر دروس تحصیلی دانشجو طی این پنج سال، دروس کارگاهی است.
دانشآموز در کارگاههای هنرستانها با الفبای حرفهاش آشنا میشود، کار با دستگاهها را یاد میگیرد و بعد از ورود به دانشگاه نیز دیگر دانشجویی نیست که تازه از صفر شروع کرده باشد، بلکه این دانشجو از همان روز اول مقدمات رشتهاش را خوانده و الان دوره تکمیل آموختههایش را میگذراند. به همین دلیل هم دانشجو پس از دو سال تحصیل در مراکز آموزش عالی میتواند بهعنوان نیروی ماهر، فنی و آچار به دست یا همان تکنیسین به کشور خدمت کند.
تکنیسینها 80 درصد شغلهای دنیا را دارند که ما در ایران بهاین دورهها کاردانی میگوییم؛ یعنی فردی که با حداقل آموزش دانشگاهی میتواند وارد بازار کار شود.
دوره کاردانی، حداقل آموزشهای آکادمیکی است که یک شهروند تحصیلکرده باید طی کند تا وارد جامعه و بازار کار شود. در این دورهها، دانشجو حداقل واحدهای آموزش دروس عمومی را که برای یک شهروند خوبشدن نیاز است طی میکند، اما 70 درصد واحدهای آموزشیاش، دروس عملی و کارگاهی خواهد بود که تلفیق این آموختهها باعث میشود یک دانشجوی کاردان بعد از پنج سال تحصیل در رشته خودش یک استادکار نیمه ماهر باشد.
اما در دهه 80 شاهد بودیم دانشآموزان از مراکز پیشدانشگاهی بیشتر از هنرستانها استقبال کردند و حتی این استقبال تا امروز هم ادامه داشته است. چرا نظام آموزش و پرورش نتوانست این میزان اشتیاق سابق دانشآموزان به دورههای فنی و حرفهای را حفظ کند؟
ببینید وقتی نظام هنرستانی در برابر مقطع پیشدانشگاهی راه افتاد، از همان اول هم قرار نبود همه دیپلمههای دبیرستانی به مقطع پیشدانشگاهی وارد شوند، بلکه قرار بود تنها عدهای بتوانند وارد پیشدانشگاهی بشوند و عدهای دیگر بتوانند از این فیلتر عبور کنند و از طریق هنرستانها وارد دانشگاه شوند، اما با مقاومت اجتماعی و رشد مدرکگرایی، کمکم پیشدانشگاهی هم به یک پایه تحصیلی اجباری تبدیل شد که بیشتر دبیرستانیها باید از آن عبور میکردند.
هماکنون چه تعداد دانشجو در دانشگاه فنی و حرفهای تحصیل میکنند؟
ما در سراسر کشور حدود 250 هزار دانشجو و 165 مرکز آموزش عالی فنی و حرفهای داریم که از این تعداد، 55 مرکز فنی و حرفهای دخترانه و 110 مرکز هم پسرانه است.
گویا طی سالهای اخیر، تعداد بیشتری از رشتههای مقطع کارشناسی به فهرست رشتههای دانشگاه فنی و حرفهای اضافه شده است؟
درست است، اما هنوز هم رشتههای مقطع کاردانی ما خیلی بیشتر از رشتههای کارشناسی است. در دانشگاه فنی و حرفهای، حدود 64 رشته در مقطع کاردانی تدریس میشود که در 28 رشته هم مقطع کارشناسی را برگزار کردهایم. البته مقطع کارشناسی ما ناپیوسته است، یعنی دانشجو باید ابتدا مقطع کاردانی را بگذراند و سپس برای ادامه تحصیل در مقطع کارشناسی اقدام کند، اما همچنان بیش از 90 درصد دانشجویان ما در مقطع کاردانی تحصیل میکنند و اصلا قصد نداریم به سمت توسعه رشتههای تحصیلات تکمیلی در دانشگاه فنی و حرفهای حرکت کنیم.
چرا با وجود اینکه طی چند سال اخیر، بیش از یک میلیون نفر پشت کنکور کارشناسی ارشد صف کشیدهاند، میگویید برنامهای برای افزایش تعداد رشتههای کارشناسی و تمرکز بیشتر بر توسعه رشتههای تحصیلات تکمیلی ندارید؟
ما دو ماموریت اصلی برای دانشگاه فنی و حرفهای تعریف کردهایم. اولین ماموریت دانشگاه، تربیت تکنیسین در کشور است که در کشور مغفول مانده است و هم اکنون میبینیم اغلب دانشگاههای کشور به سمت مدرکگرایی پیش رفتهاند و به فکر گسترش ظرفیت پذیرش در مقطع تحصیلات تکمیلی هستند.
دومین ماموریت ما هم آموزشهای عملی و کارگاهی به دانشجویان است؛ طوری که دانشجو پس از فارغالتحصیلی بیکار نباشد.
مطمئن باشید اگر آموزشهای کاربردی به دانشجویان ارائه میشد و از دورههای کاردانی و فنی و حرفهای در دانشگاهها حمایت بیشتری به عمل میآمد، حالا این میزان فارغالتحصیل بیکار در کشور نداشتیم. به همین دلیل هم ماهیت اکثر رشتههای دانشگاه فنی و حرفهای، رشتههای کاربردی و عملیاتی است. یعنی دانشجوی صنعت چوب باید برای آموزش رشتههای عملیاش میز بسازد، دانشجوی جوشکاری داریم که مجبور است جوشکاری کند یا دانشجوی اتومکانیک داریم که طی تحصیلش، موتور ماشین تعمیر میکند و درکل، دانشجو خود به خود از همان روز اول کار و درس را با هم یاد میگیرد.
در حقیقت، ما برخلاف بسیاری از رشتههای دانشگاهی که حالا یک میلیون و صد هزار نفر پشت کنکور کارشناسی ارشد آن ماندهاند، در برخی رشتهها اصلا دوره کارشناسی نداریم و حتی تقاضا هم برای ادامه تحصیل در مقطع کارشناسی پایین است.
مطابق آمارهای ما هماکنون فقط 28 رشته کارشناسی داریم و جالبتر آنکه تنها بین 8 تا 10 درصد از فارغ التحصیلان دانشگاه فنی و حرفهای میخواهند وارد مقطع کارشناسی شوند.
مثلا شما در وزارت علوم نمیبینید دانشجوی دانشگاه فنی و حرفهای به وزارت علوم برود و اعتراض کند چرا در دانشگاه ما رشته فوقلیسانس جوشکاری نداریم. بهاین دلیل که بازار کار برای رشته درسیشان وجود دارد و زمانی هم که میبینند بعد از پایان تحصیلات در همان رشته تحصیلی میتوانند کاری پیدا کنند اصراری برای ادامه تحصیل ندارند.
ما میخواهیم با مدرک گرایی مبارزه کنیم و دلیلی ندارد چهار سال از بهترین دوران جوانی دانشجو را بگیریم و بعد از دوره کارشناسی به او یک برگه بدهیم. بعد هم وقتی دانشجو گفت حالا پس از فارغالتحصیلی کجا کار کنم، بگوییم نمیدانیم.
سیاست دانشگاه ما این است هر کسی که وارد دانشگاه فنی و حرفهای شد، بداند بعد از پایان تحصیلات میتواند کاری پیدا کند.
اما خیلی از همین دانشجوهای فارغالتحصیلشده دانشگاه فنی و حرفهای از اقشار متمکن جامعه نیستند و سرمایهای برای راهاندازی یک کسب و کار مرتبط با رشته دانشگاهیشان ندارند، در حالی که اغلب رشتههای فنی و حرفهای برای درآمدزایی و خوداشتغالی نیاز به سرمایهگذاری دارد.
میپذیرم بسیاری از دانشجویان دانشگاه فنی و حرفهای از اقشار متوسط یا طبقه متوسط به پایین جامعه هستند که تمکن مالی برای راهاندازی کار در ابتدای دوران دانشجویی یا پس از فارغالتحصیلی.
به همین دلیل نیز طرحی به نام حمایت از تعاونیهای دانشجویی راهاندازی کردهایم که در آن چند دانشجوی فنی و حرفهای با کمک استادشان محصول تولید میکنند و به بازار ارائه میدهند.
یعنی اگر دانشجو میتواند کار کند، به او اختیار داده میشود که از امکانات دانشگاه مثل سولهها، آب، برق، گاز و سایر امکانات جانبی استفاده کند تا اشتغال و درآمدزایی داشته باشد. در این طرح، سهمی از سود تولید محصول به دانشجو، سهمی به استاد و سهمی هم به دانشگاه میرسد که دانشگاه هم سهمش را صرف تجهیز امکانات دانشگاه و تهیه محصولات کمک آموزشی میکند.
در واقع با این طرح تلاش میکنیم به دانشجو بقولانیم آموزشهای دانشگاهیاش میتواند درآمدزا هم باشد و چنان برای دانشجو برنامهریزی کنیم که حتی در ساعتهای بیکاریش هم به سمت تعمیق دانستههایش حرکت کند و با این کار، رویکردی تعریف کردهایم که در آن آموزش تولیدمحور در دانشگاه فنی و حرفهای را در دستور کار قرار دادهایم.
الان حدود 30 تا 40 تعاونی دانشجویی در سراسر کشور راهاندازی کردهایم و نگاهمان این است که هر کدام از مراکز ما حداقل یک تعاونی دانشجویی داشته باشد.
ولی کار در این تعاونیها که نمیتواند بهعنوان یک شغل دائم برای دانشجو تعریف شود.
وقتی از این نوع تولید صحبت میکنیم، منظورمان تولید انبوه نیست، بلکه تولید در حد کوچکی است که بتواند اعتماد به نفس و امید را در دانشجو ایجاد کند که بیکار نباشد و درحقیقت، شرایطی ایجاد کردهایم که دانشجو در صورت داشتن دانش و آگاهی درباره رشتهاش میتواند در همان رشته دانشگاهیاش، محصول در دانشگاه تولید کند.
پس برای اشتغال آن دسته از فارغالتحصیلانی که در قالب تعاونیها جا نمیگیرند یا اصلا دوست ندارند در تعاونیهای دانشگاههای فنی و حرفهای کار کنند، چه فکری کردهاید؟
امروزه در دنیا بحثی به نام دانشگاه نسل سوم یا دانشگاه کارآفرین مطرح میشود. یعنی وظیفه دانشگاهها دیگر فقط آموزش و پژوهش نیست، بلکه دانشگاه باید تا پایان کار، دانشجو را حمایت کند و ببیند اصلا محصول و خروجی دانشگاه در بازار کار طرفداری دارد یا خیر. ما بهدنبال این هستیم کهاین نوع نگاه را در دانشگاه فنی و حرفهای جا بیندازیم و الگویی از دانشگاه مدرن را در مقابل دانشگاههای سنتی ایجاد کنیم.
بههمین منظور هم در نظر داریم بزودی طرح حمایت از تربیت تکنیسینها را به مجلس ببریم و تلاش کنیم شوراهای شهر و اصناف مختلف، بخشی از مجوز کارهای تولیدی خود را در اختیار تکنیسینهای دانشگاه فنی و حرفهای قرار دهند و از آنها حمایت کنند تا بهاین ترتیب، فارغالتحصیل دانشگاه فنی و حرفهای بتواند راحت تر کار پیدا کند.
یکی از عمده انتقادهایی که از دانشگاه فنی و حرفهای میشود این است که بسیاری از دانشآموزان فارغالتحصیل در هنرستانها، پشت کنکور سخت دانشگاه فنی و حرفهای گرفتار میشوند. چرا ظرفیت پذیرش دانشجو در این دانشگاه با تعداد متقاضیان آن نسبت منطقی ندارد؟
دلیلش این است که همه صندلیهای آموزش عالی برای دبیرستانیها بوده است. حتی تا قبل از شکلگیری دانشگاه فنی و حرفهای، حتی یک ظرفیت خالی هم برای هنرستانیها در نظر گرفته نشده بود تا اینکه مطابق اسناد بالادستی، آموزش و پرورش موظف شد حداقل 50 درصد از ظرفیتهایش را تا پایان برنامه پنجم توسعه به دانشآموزان فنی و حرفهای اختصاص دهد، اما مساله اینجاست حالا بسیاری از فارغالتحصیلان هنرستانی دوست دارند ادامه تحصیل دهند، اما ظرفیت برای پذیرش آنها کافی نیست.
ظرفیت سالانه دانشگاه فنی و حرفهای برای پذیرش دانشجو، حدود 70 هزار نفر است کهاین میزان، به هیچوجه جوابگوی متقاضیان تحصیل در این دانشگاه نیست. حتی سال به سال بر تعداد فارغالتحصیل هنرستانیمان اضافه میشود، اما برای پذیرش دانشجوی فنی و حرفهای ظرفیت کافی نداریم.
چون دانشگاه فنی و حرفهای تنها دانشگاه دولتی برای ادامه تحصیل هنرستانیهاست، رقابت شدیدی وجود دارد و سایر دانشگاهها پولی است. بنابراین بهدلیل کمبود ظرفیت دانشگاهی برای هنرستانیها مجبور به برگزاری کنکور هستیم.
با وجود ظرفیت پذیرش 70 هزار نفری دانشگاه فنی و حرفهای، چه تعداد متقاضی دارید؟
دانشگاه فنی و حرفهای میتواند هر ساله حدود 20 درصد از متقاضیان را پذیرش کند و نزدیک به 280 هزار نفر هم پشت کنکور این دانشگاه میمانند که خود ما هم منتقد این وضع هستیم و از مسئولان آموزش عالی میخواهیم فکری به حال توسعه کمی و کیفی آموزشکدههای فنی و حرفهای کنند.
با آنکه آمارهای رسمی میگوید حدود 900 هزار نفر از فارغالتحصیلان دانشگاهی کشور بیکار هستند، آماری دارید که چه تعداد از فارغالتحصیلان دانشگاه فنی و حرفهای بیکار یا شاغل هستند؟
مطابق اطلاعات مرکز آمار ایران، حدود 85 درصد از فارغالتحصیلان دانشگاه فنی و حرفهای شاغل هستند، اما من معتقدم کمتر دانشجویی پیدا میشود که در دانشگاه فنی و حرفهای درس خوانده باشد و دنبال شغل بگردد، اما بیکار مانده باشد.
پذیرش این حرف، کمی سخت است. در حالی که حتی بازار کار برای جذب بسیاری از نخبههای علمی از دانشگاههای معتبر کشور با چالش جدی مواجه است، چطور میتوان گفت 85 درصد از فارغالتحصیلان کاردانی از دانشگاه فنی و حرفهای شاغل هستند؟
بهاین دلیل میگویم حداقل 85 درصد از فارغالتحصیلان دانشگاه فنی و حرفهای شاغل هستند که در بین فارغالتحصیلان بیش از 50 رشته از 64 رشته موجود، حتی یک نفر را هم نمیتوانید پیدا کنید که در این رشتهها بیکار مانده باشد، چون هم نیاز بازار کار برای جذب آنها بسیار بالاست و هم این رشتههای خاص فقط در دانشگاه فنی و حرفهای تدریس میشود.
این رشتههایی که میگویید در آن اصلا فارغالتحصیل بیکار نداریم، کدام است؟
مثلا رشته تکنیسین تاسیسات ساختمان، تکنیسین جوشکاری، تکنیسین تراشکاری و فوقدیپلم قلمزنی رشتههایی هستند که میتوانم ادعا کنم همه فارغالتحصیلانشان از دانشگاه فنی و حرفهای شاغل هستند، زیرا این رشتهها مثل مکانیک خودرو، حتی اگر در بازار کاری نباشد، شخص میتواند خودش با کمترین سرمایه شروع به کار کند.
یعنی در حالی که نظام آموزش عالی در بسیاری از موارد نتوانسته است همگام با نیازهای کشور دانشجو جذب کند، اما دانشگاه فنی و حرفهای با رویکردی نیازمحور تلاش کرده و همچنان تلاش خواهد کرد دانشجویانش را مطابق با نیازهای اشتغال جامعه جذب کند.
مثلا امسال رشته جدیدی به نام تعمیر و نگهداری پله برقی و آسانسور راهاندازی کردهایم که حتی یک فارغالتحصیل دانشگاهی این رشته در کشور وجود ندارد و امکان ندارد با وجود بازار فعلی مسکن بهاین زودیها این رشته در بازار کار اشباع شود.
حتی در یک دوره زمانی مجبور شدیم 3000 جوشکار خارجی برای طرح نفتی پارس جنوبی استخدام کنیم، در حالی که الان با تربیت تکنیسینهای جوشکار در دانشگاه فنی و حرفهای، بسیاری از نیازهای داخل را جواب دادهایم.
آن 15 درصد از رشتههای دانشگاه فنی و حرفهای که در آن بیکاری وجود دارد، شامل چه رشتههایی است؟
در رشتههایی مثل حسابداری، کامپیوتر و امور اداری و کشاورزی، فارغالتحصیلان این رشتهها در دانشگاه فنی و حرفهای با مشکل اشتغال روبهرو هستند و به دلیل اینکه سایر دانشگاهها هم بدون توجه به نیازهای واقعی بازار کار، این رشتهها را تدریس میکنند و متاسفانه جو غالب بازار کار هم بهاین شکل است که کارفرما ترجیح میدهد مثلا یک کارشناس یا کارشناس ارشد کامپیوتر را استخدام کند، برخی تکنیسینهای دانشگاه فنی و حرفهای در این رشتهها بیکار ماندهاند.
چرا وقتی میبینید در این رشتهها با بیکاری فارغالتحصیلان مواجه هستید و این رشتهها در بازار کار اشباع شده است، باز هم دانشجو جذب میکنید؟
امسال برنامه ما هم کاهش پذیرش دانشجو در این رشتههاست و پذیرش در رشتههای کامپیوتر، حسابداری و کشاورزی را محدود کردهایم و به جای آن برخی میانرشتهها را گسترش دادهایم.
مثلا رشته حسابداری عمومی را به حسابداری صنعتی و رشته تکنیسین کامپیوتر را به رشته IT تغییر دادیم تا تحصیل در این رشتهها، تناسب بیشتری با بازار کار داشته باشد.
چرا دانشگاه فنی و حرفهای، دخترانه و پسرانه است؟
ما براساس تعصب خاصی، دانشجویان پسر و دختر را از هم جدا نکردیم، بلکه براساس تواناییهای دانشجویان، آنها را جدا کردهایم. زیرا معتقدیم یکسری رشتههای فنی و عملی با سلیقه، روحیه و تواناییهای دختران مناسب است و برخی هم برای پسران مناسبتر است.
یکسری رشتههای کارگاهی، خشن، مثل تعمیر خودرو میطلبد دانشجو پسر باشد و در برخی رشتههای ظریف مثل گرافیک، نقاشی، خیاطی، طراحی دوخت و طراحی پوشاک و نساجی دختران موفقتر هستند.
از سوی دیگر، این جداسازی آموزشکدههای عالی فنی و حرفهای مطابق با سند آمایش آموزش عالی است، زیرا در این سند آمده که باید رشتههای دانشگاهی متناسب با نیازهای جسمی و روانی دانشجویان انتخاب شود که با تفکیک رشتهها در دانشگاه فنی و حرفهای اینکار انجام میشود.
همچنین چون اغلب درسهای ما کارگاهی است که دانشجویان با لباس کار حاضر میشوند و نیاز به آزادی عمل بیشتری دارند، بنابراین نمیتوانیم کارگاههای دانشگاه فنی و حرفهای را مختلط برگزار کنیم.
امین جلالوند - گروه جامعه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد