کروگ که لقب کارآگاه استخوان را به خود اختصاص داده، حدود 60 سال در زمینه انسانشناسی قانونی فعالیت و قفل معماهای زیادی را باز کرده بود. او که در دانشگاه پنسیلوانیا تدریس میکرد، درخصوص اسکلت انسان تحقیقات زیادی انجام داده و خدمتهای زیادی به پلیس کرده بود، اما در جولای 1951 با رازی سر به مهر مواجه شد. به کروگ خبر دادند زن شصت و هفت سالهای به نام مری ریسر به طرز مرموزی در خانهاش جان باخته است. مری بیوه بود و در خانهاش واقع در سنتپترزبورگ فلوریدا به تنهایی زندگی میکرد. همسایهها جسد وی را در حالی که سوخته بود، پیدا و پلیس را خبر کرده بودند. کروگ وقتی به محل حادثه رسید دید جنازه چنان سوخته که چیزی غیر از بخشی از پای چپ، مقداری از جمجمه و چند مهره از پیرزن باقی نمانده است. این در حالی بود که صندلی مری که هنگام مرگ روی آن نشسته، سالم بود و فقط دور آن به خاطر اثرات آتشسوزی کمی آتش گرفته بود. کروگ بخوبی میدانست وقتی جنازهای اینچنین میسوزد، قطعا صندلی هم باید بر اثر حریق از بین برود. او هر چه تحقیق کرد نفهمید صندلی چرا و چگونه سالم مانده است. آزمایشهای زیادی در این خصوص انجام شد ولی هیچ کدام این راز را برملا نکرد تا این که بالاخره پلیس مجبور شد اعلام کند پیرزن هنگام استعمال سیگار به خواب رفته و آتش، به لباس ابریشمی او گرفته و سپس بدنش را سوزانده است. این گزارش نمیتوانست افراد کنجکاو را قانع کند چون سوال اصلی همچنان پابرجا بود. صندلی چرا آتش نگرفته بود؟
کروگ نتوانست این معما را حل کند و مدتها بعد عدهای نظریهای را مطرح کردند و گفتند بدن مری بنا به دلایل نامعلوم خود به خود آتش گرفته است، اما این نظریه نیز قانعکننده نبوده و نیست و این معما هنوز لاینحل باقی مانده و کارآگاهان از اسرار مرگ زن بیوه سر در نیاوردهاند.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی اصغر هادیزاده، رئیس انجمن دوومیدانی فدراسیون جانبازان و توانیابان در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد