نگاهی به تله‌فیلم «آقای عبدی‌نسب و بانو»

کشمکش‌های یک ازدواج پردردسر

تله‌فیلم «آقای عبدی‌نسب و بانو» که چند روز قبل از شبکه دو پخش شد، فاقد یک قصه بکر و تازه است، اما مخاطب ایرانی همیشه از داستان‌هایی که حول محور ازدواج می‌گردد، استقبال می‌کند و به همین دلیل می‌توان ادعا کرد ازدواج یک سوژه تکراری، اما جذاب است.
کد خبر: ۵۷۶۲۸۱

حمید اکرمی، کارگردان این فیلم اما صرفا به این ظرفیت دلخوش نکرده و قصه‌اش را با ریتم مناسب و تقطیع کوتاه و متعدد سکانس‌ها و بازی‌های نسبتا روان بازیگران، از ملال تکرار دور می‌کند. اکرمی مشکلات و موانع ازدواج جوانان در جامعه امروز را به مساله اختلاف نسلی پیوند زده و در واقع قصه ازدواج را بهانه و بستری برای طرح موضوع شکاف نسل‌ها و پیامد‌های آن قرار می‌دهد هرچند در این بازنمایی به تاویل‌های کلیشه‌ای از این تضاد بسنده می‌کند.

این‌که سامان به عنوان یک جوان نسل جدید نمی‌تواند سبک و شیوه زندگی پدر را تحمل کند و به دنبال ایده‌آل‌های خود در زندگی است لزوما دلیل بر این نمی‌شود که راه را اشتباه برود. متاسفانه در اکثر آثار نمایشی که به موضوع تضاد نسلی می‌پردازد یک نوع بی‌اعتمادی به نسل جوان وجود دارد و وزنه منطق و درستی همیشه به طرف والدین سنگین است در حالی که این همه ماجرا نیست و گاهی با والدینی مواجهه هستیم که در لبه این شکاف تاریخی، خود موجب سقوط فرزندانشان می‌شوند.

با این حال در سکانس ماقبل پایانی فیلم مخاطب متوجه نکته دیگری هم می‌شود که چه‌بسا هسته معنایی اثر در همین نکته نهفته است. به عبارت دیگر فراتر از مساله ازدواج و نگاه رویایی نسل جوان به آن و مناسبت‌هایش و حتی فراتر از موضوع اختلاف نسلی به مساله چگونه زیستن و چگونه پولدارشدن می‌پردازد. پدر سامان در پایان فیلم پیام اصلی قصه را به پسرش گوشزد می‌کند که میل به رشد و پیشرفت و زندگی مرفه و پولدارشدن بد نیست، اما چگونگی رسیدن به این رویا و پول حلال به دست آوردن سخت است. تبیین این موضوع با نشانه‌شناسی و تمثیل‌هایی که پدرسامان از ماشین و کار مکانیکی می‌آورد جذاب و تاثیرگذارتر می‌شود. این‌که چرخ‌دنده‌های زندگی باید هماهنگ با هم بچرخد، این‌که گاهی این چرخ‌دنده‌ها در پستی و بلندی‌های زندگی نیاز به آچارکشی دارد. یکی از حرف‌های حکیمانه پدر به سامان که رضایت درونی او را نیز در پی دارد این است که می‌گوید: با همه این نواقص و ایرادها تو چپ نکردی چون مال حرام نخوردی. گرچه مواجهه سامان با پدر در مکانیکی به خاطر خراب‌شدن ماشین عروس تمهید ​ ساده‌انگارانه‌ای است و این‌که به چه دلیل پدر داماد در روز عروسی پسرش در محل کارش به سر می‌برد و همه آن موقعیت‌هایی که سامان و فرشته در مکانیکی با آن مواجه می‌شوند منطق دراماتیک محکمی ندارد، اما یکی از تاثیرگذارترین و جذاب‌ترین سکانس‌های این تله‌فیلم است که اتفاقا پیام اصلی قصه نیز درهمین سکانس گنجانده شده است.

فیلم به‌واسطه موانعی که برسر راه مراسم ازدواج سامان و فرشته رخ می‌دهد واجد یک تعلیق درونی شده که به ریتم آن شتاب می‌‌دهد و تقطیع‌های متعدد سکانس‌ها نیز به این فرآیند کمک می‌کند. شاید یکی از تفاوت‌های این قصه با فیلم‌های ازدواج محور این باشد که در اینجا موانع ازدواج به اختلاف یکی از خانواده‌ها با وصلت نیست، بلکه مشکل بر سر موانع برگزاری مراسم ازدواج است. اگر این ویژگی را از کلیت قصه تفکیک کنیم خیلی از موقعیت‌های آن و حتی رفتارشناسی سامان به فیلم« بی‌پولی» و شخصیت بهرام رادان شباهت پیدا می‌کند. ازدواج فارغ از مناسبت‌ها و آئین‌هایش که واجد ظرفیت‌های نمایشی بالایی است نقطه عطفی است برای به تصویرکشیدن آمال و آرزوهای نسل جوان که نوع تفکر و سبک زندگی آنها و تفاوت‌هایش با نسل پیش را بخوبی نمایندگی می‌کند و از این طریق می‌توان به تبیین این شکاف پرداخت. اکرمی تلاش کرده تا از این شکاف و بستر مناسبش برای طرح و بیان پیام خود بهره بگیرد. با وجود ضعف‌هایی که در روایت دراماتیک قصه وجود دارد، اما روان‌شناسی شخصیت‌های قصه در نسبت با چالش درام، خوب از کار درآمده و امکان همذات‌پنداری مخاطب بویژه مخاطبان جوان را با قصه و شخصیت‌هایش فراهم می‌کند. مثلا نوع روابط عاطفی و کنش‌های حسی بین سامان و فرشته منطقی به نظر می‌رسد و از مولفه‌های کلیشه‌ای و اغراق شده به دور است. تنش‌هایی که بین آن دو به‌واسطه مشکلاتی که بر سر زندگی مشترک دارند در کنار دلبستگی و حمایت‌های عاطفی که از هم می‌کنند تصویر واقعگرایانه‌ای از یک زوج جوان را در جامعه امروز ترسیم می‌کند. ضمن این‌که به تناقض‌های رفتاری نسل جوان بین میل به استقلال‌طلبی و وابستگی ذهنی ـ عاطفی به والدین نیز درلابه‌لای این فرآیند دراماتیک پرداخته شده و روایت می‌شود. فارغ از قصه و کارگردانی و ساختار مضمونی اثر باید به بازی خوب مانی کسراییان در نقش سامان نیز اشاره کرد که بیشترین حجم فیلم از حیث اجرا و نقش به وی تعلق دارد.

گرچه در ساحت نظری، این تله‌فیلم کم و بیش در طرح سوژه موفق بوده، اما در چگونگی مواجهه با چالش قصه پایش می‌لنگد. گرچه سامان و فرشته می‌پذیرند که نباید دریک تالار مجلل مراسم عروسیشان را برگزار کنند، اما اجرای مراسم در حیاط یک خانه سنتی نیز کمی شعاری به نظر می‌رسد.

سیدرضا صائمی / جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها