آنها به صورت کاملا مسالمتآمیز و آرام چادرهایی را در این منطقه برپا و در آنجا اسکان یافته بودند. سی و یکم می (دهم خرداد)، اما اتفاقی دور از انتظار قواعد بازی را تغییر داد.
نیروهای ضدشورش پلیس با خشونت به معترضان حمله کرده، با استفاده از گاز اشکآور و ماشینهای آبپاش سعی در متفرقکردن معترضان کردند و چادرهای آنها را به آتش کشیدند. تصاویری خشونت بار از نحوه برخورد نیروهای پلیس با معترضان بسرعت در رسانههای اجتماعی تکثیر و منتشر شد.
تنها پخش این تصاویر کافی بود تا در عرض چند ساعت، هزاران نفر به سمت میدان تقسیم حرکت کنند. پلیس در مقابل خیل گستردهتر معترضان سنگتمام گذاشت و خشونت بیشتری علیه آنها به کار برد. حال بوی تند گاز فلفل نیروهای پلیس، نهتنها معترضان بلکه عابران و گردشگران خارجی در حال گذر از اطراف میدان تقسیم را نیز آزار میداد.
ماحصل ابتدایی این اتفاقات، دستگیری صدها معترض و زخمیشدن تعداد زیادی از آنها بود، اما این سرانجام ماجرا نبود. حال در سرزمین نوادگان امپراتوری بزرگ عثمانی و مصطفی کمال آتاتورک بنیانگذار ترکیه نوین، آتشی به پا شده بود که شعلههایش بسرعت به آنکارا و دیگر شهرها نیز رسید. تا سوم ژوئن (سیزدهم خرداد) بیشتر 81 استان ترکیه، گوشهای از این آتش را تجربه کرده بودند. «انقلاب درخت» داشت بسرعت دامن گستر میشد.
اما حقیقت این است که اعتراضات یاد شده فقط به دلیل چند درخت نبود. ناظران البته میگویند نه ترکیه در آستانه انقلاب قرار دارد و نه معترضان دولت چنین خواستهای دارند. این تنش و آشوب نتیجه سرازیرشدن خشم فروخفته مردمی است که در انتخابات سال 2011 به حزب عدالت و توسعه ترکیه رای نداده بودند؛ انتخاباتی که نتیجهاش تکیهزدن سه باره رجب طیب اردوغان بر کرسی نخست وزیری بود.
معروفترین شعاری که طی این روزها در خیابانهای ترکیه طنین انداز شده است، شعار «طیب استعفا» است. زنان خانهدار نیز با زدن قاشق به قابلمههای خود به خیل معترضان پیوستهاند؛ حضور این افراد باعث شد ادعای دولت مبنی بر توطئه خارجی یا از پیش طراحی شدن اعتراضات دروغ جلوه کند.
ملت رنگینکمان
با شروع درگیریها، خیلیها چشم به دهان اردوغان دوختند تا ببینند نخست وزیر منتخب حدود 51 درصد مردم ترکیه، چه جوابی به این اعتراضات خواهد داد. تصویری که تا آن زمان از اردوغان در ذهن خیلیها نقش بسته بود، تصویر فردی بود که در مقابل دشمنان خارجی کشورش بیاندازه بیمحابا و در مقابل منتقدان و مخالفان داخلی، تا حدودی آرام است. اما 24 ساعت از آغاز اعتراضات نگذشته بود که سخنان اردوغان تمام این تصاویر کم و بیش مثبت را از ذهن خیلیها پاک کرد. او معترضان را اراذل و اوباش خواند و گفت تحت فرمان قدرتهای خارجی دست به آشوبگری زدهاند.
این جملات کافی بود موج اعتراضها علیه دولت شدت بیشتری بگیرد. کادری گورسل، ستون نویس روزنامه ملیت در این زمینه نوشت: حال مردم دیگر برای خود محدودیتی نمیشناختند. تا پنجم ژوئن (پانزدهم خرداد) سه نفر از مردم کشته و هزاران نفر دیگر زخمی شده بودند؛ در روز سوم ژوئن گزارش شد که بورس استانبول کاهشی 12 درصدی را تجربه کرده است.
این کاهش البته روز بعد تا حدودی بهبود پیدا کرد. دولت اوباما نگرانی جدی خود را از حوادث ترکیه به اطلاع مقامات این کشور رساند. آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان و اتحادیه اروپا نیز خواستار خویشتنداری نیروهای پلیس و دولتی ترکیه شدند. بعدها به نوبت یکییکی رهبران کشورهای اروپایی زبان به انتقاد گشوده و نحوه برخورد پلیس با معترضان ترک را بشدت به باد انتقاد گرفتند.
دلیل نارضایتیها
رفتهرفته این پرسش درشتتر میشد که پشت این بزرگترین بحران سیاسی طی ده ساله حکومت اردوغان، چه کسانی حضور دارند و دلیل اصلی نارضایتیهای مردم چیست؟ ابتدا این منتقدان طرحهای توسعه شهری دولت ترکیه بودند که به میدان آمدند. طرح جدید دولت شامل این موارد بود: ساخت پلی روی منطقه بسفر (مرز جداکننده منطقه آسیایی و اروپایی ترکیه) که نیازمند قطع هزاران درخت بود، ساخت یک فرودگاه جدید برای استانبول و ایجاد کانالی ارتباطی بین دریای سیاه و مرمره.
اما بعدها روشن شد برخلاف تلاش اردوغان که تلاش میکرد معترضان را اوباش و افراطی معرفی کند، آنها به گروهها و طبقات مختلف اجتماعی وابسته بودند. از سکولارها، ارامنه و آنارشیستها گرفته تا اقلیت علوی به جمع معترضان پیوستند. هر گروه خواستههای مدنظر خود را داشت اما آنچه باعث اتحاد همه آنها میشد این برداشت مشترک بود که اردوغان دارد به شیوهای استبدادی کشورداری میکند و آشکارا قصد دارد دیدگاههای محافظهکارانه اجتماعی خود را بر کشور تحمیل کند.
سکولارها به تصویب قانونی درباره محدودیت فروش مشروبات الکلی اشاره میکردند. لیبرالها بر تعداد زیاد روزنامهنگاران زندانی در ترکیه تاکید داشتند. بسیاری از فعالان بویژه کردها که تحت قوانین ضد تروریسم مجرم شناخته شده بودند، در پشت این اعتراضات قرار داشتند.
شاید بهترین توصیف را یک دیپلمات خارجی داشت که نوشت: این تقابل سکولارها و اسلامگرایان نیست، بلکه تعدد احزاب در مقابل استبداد شکل گرفته است.
واکنش تند اردوغان به آشوبها، نشان داد انتقادها علیه او چندان هم گزاف نبوده است. او پذیرفت که نیروهای پلیس در استفاده از گازهای اشکآور زیادهروی کردهاند و در نتیجه از آنها خواست از میدان تقسیم عقبنشینی کنند. اعلام این خبر موجب شد روز بعد هزاران نفر بار دیگر در میدان تقسیم جمع شوند؛ اما درست در زمانی که تظاهرات در سراسر کشور شتاب گرفته بود، او روی شعلههای خشم مردم نفت ریخت.
او تعهد کرد که سازمان اطلاعات ملی ترکیه تمام اتفاقات و شراراتهای معترضان را مورد بررسی قرار دهد. حال به جای مردم معترض، اردوغان به شبکههای اجتماعی و بویژه توییتر حمله کرد و به دنبال آن تنها در شهر ازمیر 29 نفر به اتهام توییت مطالب تحریکآمیز برای شرکت در تظاهرات دستگیر شدند.
در این میان، روسای شرکتهای رادیویی و تلویزیونی میترسیدند با پوشش اعتراضات، خود را دم تیغ اقدامات دولتی قرار دهند.
به همین دلیل، درست در زمانی که نیروهای پلیس در چند روز ابتدایی اعتراضها با مردم در اطراف میدان تقسیم درگیر بودند، بیشتر شبکههای تلویزیونی برنامههای علمی یا آشپزی پخش میکردند.
سرانجام اعتراض گسترده مردم نسبت به این موضوع باعث شد لنز دوربین این شبکهها حوادث میدان تقسیم را به صورت زنده گزارش دهند. در تمام این مدت، رسانهها و روزنامههای دولتی انگشت اتهام را به سمت نیروها و توطئههای خارجی نشانه گرفته بودند.
آینده حزب حاکم
اما این تمام ماجرا نبود. کمال قلیچ داراوغلو، رهبر حزب مخالف مردم جمهوریخواه در واکنش به اعتراضات، خواستار استعفای نخستوزیر شد. اردوغان نیز تهدید کرد در صورت ادامه این روند از سوی قلیچ، میلیونها هوادار حزب عدالت و توسعه را علیه حزب وی بسیج خواهد کرد.
اردوغان سوم ژوئن کشور را برای دیداری رسمی از شمال آفریقا ترک کرد و به این ترتیب فرصتی فراهم شد مقامات ارشد حزب حاکم نفس راحتی بکشند. بولنت آرینچ، معاون نخستوزیر ترکیه، ضمن تائید استفاده بیش از حد زور از سوی نیروهای پلیس، از معترضانی که نگران محیطزیست هستند، عذرخواهی کرد.
عبدالله گل، رئیسجمهور ترکیه نیز اعلام کرد در هر دموکراسی، نظر هر شهروندی قابل احترام است؛ اما این سخنان همحزبیهای اردوغان نیز از تیغ برنده انتقادهای وزیر در امان نماند.
او از نحوه بیان این جملات از دهان رئیسجمهور ابراز تعجب کرد و نشان داد در قبال معترضان به هیچ وجه کوتاه نمیآید.
اردوغان و همحزبیهایش طی این مدتها بارها به قدرت صندوقهای رای و انتخاب مردم اشاره کردهاند. به عقیده تحلیلگران، آنها بخوبی میدانند که اگر همین فردا انتخابات برگزار شود، برنده اصلی حزب توسعه و عدالت خواهد بود. برخی میگویند اردوغان به پشتوانه همین آرای بیش از 51 درصد است که روشی دیکتاتور مآبانه و غیرمنصفانه را در پیش گرفته است.
از اینرو به نظر میرسد اعتراضات کنونی تاثیر خود را برجا گذاشته و حیات آینده حزب حاکم عدالت و توسعه را با مشکل مواجه کرده باشد. دستکم اینکه این حزب به گفته کارشناسان در دور بعدی انتخابات قادر نخواهد بود مانند گذشته رای اکثریت را جلب کند.
روشهای جدید اعتراض
یکی از اتفاقات مهمی که در درگیریهای ترکیه رخ داد نمایش تازهای از اعتراض بود که برای نخستین بار در این کشور تجربه میشد. وقتی حکومتی دست به خشونت دور از انتظاری میزند باید منتظر عکسالعملهای مختلف و خلاقانه مخالفانش نیز باشد.
معترضان ترک با تشدید فشارهای پلیسی دست از اعتراض خود نکشیدند، بلکه برای نشان دادن اعتراضات خود به سمت شیوههای جدید رفتند.
مبدع این شیوه جدید، هنرمندی از شهر ازمیر به نام اردیم قندوز بود. جرقه این طرح زمانی در ذهن قندوز زده شد که معمر گولر، وزیر کشور ترکیه اعلام کرد نیروهای پلیس هر فرد اخلالکننده نظم عمومی را دستگیر میکند.
پس از آن بود که قندوز دوشنبه هفته گذشته برای چند ساعت بیحرکت در مقابل عکس آتاتورک در میدان تقسیم ایستاد تا اعتراض خود را نشان دهد.
با گذشت چند ساعت، تعداد معترضان بیحرکت بیشتر و بیشتر شد. گرچه پلیس تعدادی از آنها را دستگیر کرد، اما چند ساعت بعد مجبور به آزادکردن آنها شد، چون هیچ مدرکی علیه آنها نداشت.
به دنبال آن نیز گروهی از معترضان در میدانهای مختلف ترکیه کتاب به دست گرفته، چشمهای خود را بسته و ساعتها بیحرکت میایستادند. گرچه معترضان ترکیه چشم خود را به نشانه اعتراض بر اقدامات نیروهای پلیس و دولتی میبستند، اما ذهن آنها هیچگاه خشونت بیسابقه این نیروها را فراموش نخواهد کرد.
حسین خلیلی - گروه بینالملل
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
بازگشت ترامپ به کاخ سفید چه تاثیری بر سیاستهای آمریکا در قبال ایران دارد؟
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
رضا جباری: درگفتوگو با «جام جم»:
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم: