هرچند اگر بخواهیم درباره تفریحهای این افراد حرف بزنیم باید کتاب قطوری بنویسیم و در این میان فقط حسرت به دلمان میماند، زیرا از خدا پنهان نیست و از شما چه پنهان که آنها برای خریدهای کوچک خود هم به دبی میروند یا برای سرحال نگهداشتن حیوانهای خانگی خود هزینه میلیونی میکنند،بنابراین بهتر است آنها را با دنیای رنگیشان رها کرده و به سراغ تفریحهای خودمان که شاید بتوانیم با کمکردن از سایر هزینههایمان تجربهشان کنیم، برویم.
در این گزارش، تعدادی از تفریحهایی را که برخی اقشار جامعه به دنبال آن هستند، مرور کردیم تا تابستان امسال شرایط تفریحها غافلگیرمان نکند.
منوهای فرنگی و فلافلهای زیرپلهای
این روزها رستوران رفتن تفریح خیلی از آدمهاست. پیر، جوان، متاهل و مجرد هم نمیشناسد، فقط بسته به توان مالی افراد خوراکیها فرق میکند، این تفریح آنقدر فراگیر شده که هرازگاهی هم خبرساز میشود،بستنی طلای برج میلاد را میتوان نمونهای برای این ماجرا به حساب آورد.
فصل تابستان به این تفریح دامن میزند و البته در این میان فقط جایگاه رستورانها و نحوه خدمات دادن آنها متفاوت است و مردم با توجه به شرایط مالی خود سراغ آنها را میگیرند، برای نمونه عدهای در رستورانهای لوکس شمال شهر منوهای فرنگی را ورق میزنند، برخیها هم به خرید ساندویچ فلافل از دکهها یا مغازههای کوچک زیر پلهای اکتفا کرده و در کنار پارک یا خیابان ساندویچشان را گاز میزنند، آنچه مشخص است این که خوردن غذا در بیرون از خانه به تفریح خیلی از خانوادههای ایرانی تبدیل شده، این استقبال بیحد و مرز مردم از رستورانها سبب دور هم جمع شدن یا قرارهای جدیدی هم شده که بیشتر با نام رستوران یا اغذیهفروشی گره خورده؛ مانند قرارهای ساندویچ کثیف یا زاپاتایی!
کتاب و کتابخوانی
هرچند کتاب و مطالعه همیشه یکی از تفریحهای سالم به شمار آمده است، اما گران شدن کاغذ و بالا رفتن قیمت کتاب سبب شده خیلی از ناشران و نویسندگان تمایل خود را برای چاپ کتاب از دست بدهند یا اقدام به نشر کتابهایی با تیراژهای سه رقمی کنند، در این میان بالطبع علاقهمندان کتاب و کتابخوانی هم کمتر سراغ کتابفروشیها میروند، شاید علت این که بیشتر افرادی که به کتابفروشیها میروند تماشاچی هستند یا سعی میکنند قسمتی از کتاب را در کتابفروشیها مطالعه کنند همین گرانی کتاب است، جالب است بدانید سال گذشته، دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور سرانه مطالعه در کشور را 79 دقیقه اعلام کرد.
از کشتی کروز تا زیارت شاه عبدالعظیم
با نزدیک شدن به فصل تابستان و تعطیل شدن مدارس، مسافرت و بازدید از مکانهای توریستی به یکی از تفریحهای پرطرفدار بدل میشود، فقط حد و حدود سفر برای اقشار جامعه متفاوت است. برای نمونه خیلیها مجال و توان مالی رفتن تا شاه عبدالعظیم را ندارند، اما برخیها برای سفرهای دور اروپا و سوار شدن به کشتی کروز لحظهشماری میکنند.
گران شدن بلیت اتوبوسهای داخل شهری و هزینههای اقامت در شهرهای توریستی شرایط را برای مسافرت دشوار کرده است برای نمونه بهای بلیت اتوبوس تهران ـ تبریز حدود 25 هزار تومان است و هزینه یک شب اقامت در مسافرخانهای با امکانات متوسط در اصفهان حدود 90 هزار تومان است، البته کرایه اقامتگاهها در شهرهای مختلف متفاوت است و نمیتوان قیمت مشخصی برای آنها در نظر گرفت.
کوهنوردی و پارکگردی
این تفریح هم در تابستان مشتریهای بیشتری پیدا میکند زیرا سالم،مثبت و کمهزینه است، البته فقط باید شانس داشته باشید که بتوانید براحتی خودتان را به این محلها برسانید. سن و سال برای لذت بردن از این تفریح زیاد شرط نیست به همین دلیل خیلیها به سمت این تفریح جلب میشوند، اگر سری به پارک کوچک محله خود بزنید حتما بازنشستههای زیادی را میبینید که روی صندلیهای پارک جا خوش کردهاند و از فضای سبز کوچکی که در دسترسشان است، استفاده میکنند، اما جوانان به این فضاهای کوچک قانع نیستند آنها در گروههای دو نفره یا بیشتر قرارهای هفتگی میگذارند و به ارتفاعات شهر یا پارکهای بزرگ میروند.
ماشینگردی
اسمش را نمیتوان تفریح سالم گذاشت، زیرا دستکم ترافیک را بیشتر کرده و برای دیگر شهروندان مشکلساز میشود، اما کم نیستند جوانان و نوجوانانی که دست خود یا خانوادهشان به دهانشان میرسد و برای تفریح هم که شده باک اتومبیل خود را پر کرده و در خیابانها به گشت و گذار میپردازند، این روزها در بیشتر محلهها خیابانی پیدا میشود که جوانان در جستجوی تفریح آن را بالا و پایین کنند، این تفریح نابهنجار برای ساکنان این مناطق دردسرهای زیادی ایجاد میکند؛ از آلودگی صوتی بگیرید تا خطر تصادف، اما نکته اینجاست تا زمانی که شرایط و امکانات مناسب برای تفریح جوانان مهیا نشود، نمیتوان آنها را از خیابانها خارج کرد چون آنها در صورت برخورد فقط محل ویراژ دادن خود را عوض میکنند.
تفریحهای پرهیجان
این تفریحها مخصوص افرادی است که در جستجوی هیجان هستند، ماجراجوها برای تفریح به سراغ رشتهها و بازیهایی مانند کارتینگ، بانجی جامپینگ، اتومبیلرانی و موتورسواری میروند که البته کمهزینه نیستند برای نمونه، کارتینگ ورزشگاه آزادی 19 تا 22 هزار تومان برای شش دقیقه و یک بار پرش بانجی هم حدود 35 هزار تومان آب میخورد. البته در کنار این رشتههای پرهیجان میتوان به پینتبال، بولینگ و بیلیارد هم اشاره کرد، قیمت پینتبال هم بسته به امکانات باشگاه و محل جغرافیایی معمولا بین 15 تا 25 هزار تومان است، طرفداران بولینگ هم برای نمونه برای هر گیمباز که حدود 15 تا 20 دقیقه زمان میبرد، حدود ده هزار تومان پرداخت میکنند.
سینما و تئاترم آرزوست
عدهای هم هستند که عشق سینما، تئاتر و کنسرت هستند. این افراد در تابستان فرصت زیادی دارند تا به تفریحهای مورد علاقه خود رسیده و به قول معروف دلی از عزا درآورند، هرچند این روزها بلیت سینما و تئاتر و کنسرت هم برای خیلیها زیاد است، اما هستند جوانانی که با پسانداز و کم کردن از دیگر هزینههای خود به تفریحهای مورد علاقهشان میپردازند، برای نمونه این روزها بلیت تئاتر از 8 تا 25 هزار تومان، کنسرت هم با توجه به خواننده و سالن برگزاری از 20 تا صد هزار تومان و سینما هم از چهار تا شش هزار تومان است، به همین دلیل خیلی از خانوادهها ترجیح میدهند تفریحهای دیگری را جایگزین این برنامهها کنند.
شنا در کانال آب و پارک آبی
یکی از پرطرفدارترین تفریحهای فصل تابستان، رفتن به استخر و تنی به آب زدن است، اما پرداختن به این ورزش و تفریح مناسب این روزها برای هر کسی مقدور نیست، چون استخرها با توجه به امکانات و موقعیت جغرافیایی خود در شهر قیمت بالایی برای خود در نظر میگیرند. برای نمونه بلیت استخر از ده هزار تومان شروع میشود مثلا بهای بلیت استخر اداره برق در میدان شهدای تهران برای یک سئانس ده هزار تومان است و استخر مجموعه ورزشی چمران 25 هزارتومان از مشتریان خود میگیرد.
هرچند این روزها در حاشیههای شهر، پارکهای آبی هم ساخته شده است و خیلیها ترجیح میدهند از آنها استفاده کنند، قیمت این پارکهای آبی هم با توجه به محل و امکاناتشان متفاوت است برای نمونه بلیت دهکده آبی پارس 48 هزار تومان است، با توجه این قیمتها به نظر میرسد خیلیها نمیتوانند در محل مناسب تنی به آب بزنند به همین علت هنوز هم در کانالهای حاشیه شهر تهران مثلا محلی در نزدیکی بهشت زهرای تهران، کودکان و نوجوانان زیادی برای تجربه شنا درون کانالهای آبی میروند که هر لحظه ممکن است برایشان حادثهساز شود.
مساله این است؛ چای یا قهوه
شما جدی نگیرید، ولی این روزها بیشتر کافهدارها از این شکایت دارند که مشتریهایشان فقط فضای کافه را اشغال کرده و دیگر کمتر مشتری پیدا میشود که سفارشهای کوچک مانند قهوه یا چای بدهد چون وقتی قیمت یک فنجان چای با دو حبه قند در کافههای مرکز شهر به 4000 تومان میرسد، نباید از جوانان محلههای مرکز شهر یا پایینتر انتظار داشت خیلی دست به جیب شوند، به همین دلیل آنها گروهی دور هم جمع میشوند و به کافه میروند تا با هم صحبت کنند نه اینکه چیزی بخورند، از طرفی هم برخی کافهدارها دست پیش را گرفتهاند تا پس نیفتند، آنها در قسمتی از منوی خود غیرمستقیم به این نکته اشاره دارند که استفاده از فضای کافه هم رایگان نیست، جالب است بدانید این کافهدارها در منوی خود مینویسند؛ هیچی: 2000 تومان یعنی اینکه نشستن روی صندلی کافه هم برای مشتری 2000 تومان آب میخورد. شاید به همین دلیل است که اوضاع قهوهخانهها این روزها بهتر است و اگر از مقابل آنها عبور کنید جوانان زیادی را میبینید که در میان دود توتونهای میوهای گم شدهاند، این روزها بیشتر قهوهخانهها قلیان را به قیمت حدود 2000 تومان در اختیار مشتریهای خود قرار میدهند.
مهدی آیینی - گروه جامعه
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد