یادداشت

اضطراب طنزآلود

از نیمه دهه 70، به دلیل گسترش شبکه‌های تلویزیونی، تامین برنامه آنها بخصوص در زمینه پخش فیلم سینمایی ذهن مدیران تلویزیون را به خود معطوف کرد. سینمای ایران در آن زمان از سیاست‌های مرسوم در ممیزی صدا و سیما فاصله زیادی گرفته بود و پخش فیلم‌های آمریکایی نیز به‌عقیده برخی کارشناسان و برخی از مسئولان اثرات منفی در مخاطب ایجاد می‌کرد، بنابراین تنها راه حل برای مرتفع کردن این مشکل، انتقال تولید به خود صدا و سیما بود. همین مهم، انگیزه‌ای شد و مدیران تلویزیون را بر آن داشت تا تولید فیلم‌های تلویزیونی را که به تله‌فیلم یا فیلم‌های 90 دقیقه‌ای معروف شدند در دستور کار خود قرار دهند.
کد خبر: ۵۶۸۷۰۴

پس از سپری شدن سال‌ها از ساخت اولین تله‌فیلم و با وجود مشکلات مختلف، اما شبکه‌های سیما همچنان درصدد تولید فیلم هستند تا از گردونه رقابت با سینما عقب نمانند. پیگیری، ارزیابی، بررسی و تحلیل تله‌فیلم‌های سیما، یکی از کارهایی است که قطعا در ارتقای کیفی وضع تله‌فیلم‌سازی مفید و موثر خواهد بود.

یکی از فیلم‌های تلویزیونی که بتازگی از سیما بازپخش شده، فیلم تلویزیونی یک دماغ ناقابل است که سال 91 تولید و نوروز 92 از شبکه سه سیما پخش شد و پس از حدود دو ماه جمعه دهم خرداد 92 ساعت 14 و 50 دقیقه مجدد پخش شد.

در این فیلم تلویزیونی، پدر خانواده عزت‌الله مهرآوران است و مرجانه گلچین به‌عنوان مادر و سحرولدبیگی نیز دختر ترشیده آنان که تنها راه رهایی از بدشانسی و رفتن به خانه بخت را جراحی بینی خود می‌داند و عاقبت افشین سنگ چاپ در نقش فرنود وارد زندگی آنان شده و به‌عنوان داماد سرخانه به جمع آنها می‌پیوندد. خانواده‌ای که در این فیلم به تصویر کشیده می‌شود، قصد دارد دخترشان را به خانه بخت بفرستند و از این روی دست به عمل جراحی دماغ دخترشان می‌زنند که باعث به وجود آمدن ماجراهای یک دماغ ناقابل می‌شود.

چنین قصه‌ای پیش از این با عنوان «دماغ» از تلویزیون پخش شده است که موضوع در آن روان‌شناسانه مطرح می‌شود؛ اما در اثر اخیر کارگردان، نگاه طنز را در اولویت قرارداده و گوشزدی به کسانی دارد که به این مساله نگاه تجملاتی دارند و فقط به زیبایی فکر می‌کنند.

در فیلم «یک دماغ ناقابل» عمل بینی علاوه بر این که به لحاظ هزینه، پدر خانواده را با مشکل روبه‌رو کرده است، دختر خانواده را هم به دلیل گرانی عمل بینی مدام در اضطراب نگه می‌دارد که مبادا بینی او با جایی برخورد کند و آسیب ببیند و این اضطراب به مخاطب هم منتقل می‌شود و درواقع این کنش قصه است که مخاطب را مجبور به همذات‌پنداری می‌کند.

یکی از نکاتی که در این فیلم به چشم می‌آید، تولید با هزینه پایین است. فیلم در دو لوکیشن خانه و مطب می‌گذرد و لوکیشن‌های دیگر کمکی به تنوع تصویری این فیلم نمی‌کنند و در واقع فیلم در رده سریال‌های آپارتمانی قرار دارد که در دهه 60 باب شدند و کارگردان با خرد کردن سکانس و تعدد پلان سعی دارد ریتم را به کار بگیرد.

امیر افشارفتوحی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها