بنی‌ آدم اعضای یک پیکرند

بدون شک این شعر حضرت سخن، سعدی شیرازی که می‌فرماید: «بنی آدم اعضای یک پیکرند‌ /‌ که در آفرینش ز یک گوهرند...»؛ تنها یک شعرساده نیست، بلکه یک جهان‌بینی است. بزرگمرد شعر ایران با دمیدن در روح کلمات، پیامی انسانی صادر می‌کند تا بار دیگر فطرت انسان‌ها را پیرامون خویش به جوش و خروش آورد. سعدی در این جهان‌بینی اما تنها نیست؛ بزرگان بی شمار دیگری هم، هرکدام با بیانی ویژه روح انسان را به سوی معانی فرا روزانه و معنوی دعوت کرده‌اند.
کد خبر: ۵۶۸۳۷۵
بنی‌ آدم اعضای یک پیکرند

هیچ بی‌دلیل نیست آنها که در این گستره فرهنگ و با چنین معانی قد کشیده اند وحالا شهره عام و خاص در جهان باشند. از نهضت مدرسه‌سازی گرفته تا وقف به نهادهای نیکوکارانه و اینک اما نهضت دیگری در راه است؛ نهضت اهدای اعضا که می‌رود شکل ملی به خود بگیرد. همین بس که پس از زنده یاد «عسل بدیعی» اهدای اعضا به صورت داوطلبانه چند صد برابر افزایش یافت، آن هم تنها در عرض سه روز و «امید عباسی» عزیز، آتش‌نشانی که بر این آتش عشق بیشتر دمید.

با این همه در جهان فرا مدرن امروز که گام نهادن به آن گریزناپذیر است. دیگر همچون روزهای خوش گذشته، رفع و رجوع بسیاری از کمبودها و نواقص با شیوه‌های سنتی امکان‌پذیر نیست. باید تدبیری اندیشید برای بالندگی فرهنگ اهدای اعضا؛ با این هدف که چنین کار سترگی، همیشه و همه جا نهادینه و همگانی شود.

مشاوره به خانواده‌هایی که با اهدای اعضا وجوارح، جانی دوباره به نیازمندان می‌بخشند، نه تنها ضروری است، بلکه همگان نیازمند چنین مشاوره‌هایی هستند.

اما آنچه مهم است تبدیل این اقدامات برای ایجاد یک نهضت بزرگ و ملی است، نهضتی که به‌عنوان یک دغدغه در جامعه مطرح شود. بدون شک استفاده از ظرفیت‌های دینی و فرهنگ ایرانی به این چرخه سرعت می‌بخشد.

ناگفته پیداست که برای جلب افراد جامعه، باید به‌کارگیری گزاره‌های جدیدی را در دستور کار قرار داد. گزاره‌هایی که به‌صورت مهندسی شده به مخاطب منتقل شوند و مخاطب با خوانش آن، بازخورد لازم را نشان دهد.

البته نمی‌توان به صورت مکانیکی با یک موضوع بسیار انسانی برخورد کرد اما ناگفته پیداست که حواله کردن بحث اهدای اعضا به عرصه آزمون و خطا هم‌چندان مطلوب نیست و فقط به یک دلیل ساده، پای جان انسان‌های بسیاری در میان است؛ همان‌هایی که سال‌ها در فهرست انتظار چشم به راه زندگی دوباره مانده‌اند.

بد نیست که بخشی از دست نوشته یک خانم سی ساله گیرنده عضو را مرور کنیم تا شوق زندگی دوباره را در میان کلمات آن حس و لمس کنیم. «... به‌واسطه بیماری سیروز کبدی، قادر به انجام کارهای شخصی خود نبودم حتی نمی‌توانستم غذایی بخورم و از منزل بیرون بروم. شرایط من برای خانواده‌ام بسیار دردناک بود اما همیشه به لطف و رحمت کردگار یگانه ایمان داشتم و با خود می‌گفتم که هرچه او صلاح بداند همان می‌شود، بالاخره پس از ده سال این انتظار به پایان رسید. روز چهارم مهر 1391 ساعت 10 صبح از بیمارستان افضلی‌پور به من اطلاع داده شد که خانواده یک بیمار مرگ مغزی، اعضای عزیز از دست رفته خود را به بیماران نیازمند دریافت عضو اهداء می‌کنند... پس از 10 ساعت در اتاق عمل بالاخره با نیت خیر، این خانواده عمر دوباره‌ای به من بخشید، لذا در اینجا می‌خواهم از این خانواده کمال قدردانی و تشکر را داشته باشم و از درگاه آفریدگار صبری زیاد و اجری بزرگ در این دنیا و آخرت برای این عزیزان خواستارم و امیدوارم این جوان با حضرت علی(ع) همنشین شود.»

روی بهره‌گیری از تجربه‌های داخلی به‌عنوان گام اول و اطلاع و استفاده از تجربه سایر کشورها در مرحله دوم، راه را برای رسیدن به هدف کوتاه و نتیجه و بازدهی را بیشترمی‌کند. با تمام این اوصاف، آنچه بیش از پیش حائز اهمیت است گسترش فرهنگ ایثار و مهربانی است و این که یادمان باشد چو عضوی به درد آورد روزگار‌/‌ دگر عضوها را نماند قرار.

فاطمه حامدی‌خواه - جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها