این موضوع مورد توجه فراوان منتقدان و تماشاگران پیگیر سینما قرار گرفته است. اهمیت نمایش عمومی دوباره این آثار کلاسیک در این است که این فیلمها توسط اهل فن بازسازی شده و قراراست نسخههای ویژهای از این آثار کلاسیک روی پرده سینماهای شهر کن در ایام برپایی جشنواره برود.
نکته جالب این است که فیلمهای کلاسیک تاریخ سینما در دو بخش به نمایش گذاشته شده است.
دوستداران آثار کلاسیک در زمینه سینمای داستانی میتوانند بیش از 20 اثر برجسته تاریخ سینما را در بخش «نسخههای بازسازی شده» ببینند و در کنار آن، دوستداران آثار مستند هم فیلمهای مورد علاقه خود را در بخش «مستندهای دنیای سینما» تماشا خواهند کرد. مسئولان جشنواره کن میگویند فیلمهای خود را از بین آثار مطرح کشورهای مختلف جهان انتخاب کردهاند.
این نکته، تنوع خاصی به فیلمهای این بخش میدهد. این فیلمها در ژانرهای مختلف سینمایی در قالبهای متفاوتی تهیه و تولید شده است. بعضی از این فیلمها با محور قرار دادن سینما و فیلم در راس قصههای خود، مکاشفهای در باب سینما و علاقه به آن ارائه میدهد.
در بین این فیلمها میتوان به مستند «داستان کودکی و فیلم» اشاره کرد که مکاشفهای را در رابطه با عشق به سینما در دوران کودکی به نمایش میگذارد.
فیلمهای کلاسیک دوبارهسازی شدهای که امسال در کن به نمایش درمیآید، عبارتند از: سرگیجه (آلفرد هیچکاک، 1950)، بوروم سارت (عثمان سمبان، 1963)، چارولاتا (ساتیا جیترای، 1963)، کلئوپاترا (جوزف منکیه ویچ، 1963)، فدورا (بیلی وایلدر)، گوها (ژاک باراتیه، 1957)، هیروشیما عشق من( آلن رنه، 1959)، صحرای تاتارها (والریو زورلینی، 1976)، لاگرانده آبوناتا (مارکو فرری، 1973)، ملکه مارگو (پاتریک سرو، 1994)، لهجولی مای (کریس مارکر و پییر لوم، 1963)، چترهای چرزبرگ (ژاک دمی، 1964)، لاکی لوچیانو (فرانچسکو روزی، 1973)، آفتاب سوزان (رنه کلمان، 1960)، یک بعدازظهر تابستانی (یاسوجیرو ازو، 1962)، دادی کراوتیس (تد کوچف، 1974)، آخرین جزئیات (هال اشبی، 1973) و آخرین امپراتور سهبعدی (برناردو برتولوچی، 1987).
منتقدان سینمایی میگویند کمیته انتخاب جشنواره کن در زمان انتخاب فیلمهای این بخش غیرمسابقهای ـ که پیشبینی میشود بخش بزرگی از تماشاگران را جذب خود کند ـ به این موضوع توجه داشتهاند که فیلمهای خود را ازبین آثار کلاسیک کشورهای مختلف جهان برگزیند.
با این حال، جای بسیاری از کشورهای جهان و از جمله اسپانیا و آلمان در بین فیلمهای انتخاب شده خالی است.
برخی منتقدان سینمایی میگویند این دو کشور و بویژه اسپانیا فیلمهای کلاسیک زیادی دارند که جای چندتای آنها در این مجموعه بشدت خالی است.
در عین حال، قراردادن فیلمهای جدیدتری مثل آخرین امپراتور و ملکه مارگو ـ که دومی محصول صنعت سینمای فرانسه، یعنی محل برگزاری جشنواره است ـ در کنار آثار کلاسیک دو دهه 50 و 60 میلادی، ازجمله نکاتی است که با واکنشهای منفی برخی منتقدان و رسانههای گروهی روبهرو شده است.
مستندها
قراردادن فیلم دلهرهآور و تحسینشده «پرندگان» (1963) آلفرد هیچکاک در رشته فیلمهای مستند، تعجب و حیرت فراوانی را در بین محافل هنری و سینمایی برانگیخته است.
به این فیلم هر لقبی را میتوان داد، بجز مستند! اما به دلایلی که هنوز مشخص نیست، برگزارکنندگان جشنواره، این فیلم را در کنار تعدادی مستند کلاسیک سینما در بخش «مستندهای دنیای سینما» نمایش خواهند داد.
مردی از ریو (فیلیپ د براکو، 1964)، آدمهای آقایان (جری لوئیس، 1961)، آبی بزرگ (لوک بسون، 1988)، ژنرال (باستر کیتون، 1926)، همه روزه جشن (ژاک تاتی، 1949)، پاتا کوپرارا (دیهگو گالان، 2013) و داستان بچهها و فیلم (مارک کاسنیز، 2013) دیگر فیلمهایی است که در این بخش به نمایش درخواهد آمد.
افتتاحیه کلاسیکوار
جشنواره کن امسال با درام «گتسبی بزرگ» ساخته باز لورمن و بازی لئوناردو دیکاپریو افتتاح میشود. در جشنوارههای بینالمللی، فیلمهای افتتاحیه و اختتامیه از اهمیت خاصی برخوردارند. تهیهکنندگان گتسبی بزرگ بجز تبلیغ چند دقیقهای آن، هنوز چیزی از فیلم خود را به کسی نشان ندادهاند.
به همین دلیل، اولین نمایش عمومی و بینالمللی آن در جشنواره کن از اهمیت خاصی برخوردار است. رسانههای گروهی مینویسند این فیلم ازجمله کارهایی است که تماشاگران سینما مدتهاست در انتظار اکران عمومی آن هستند.
منتقدان سینمایی میگویند چند دلیل مهم وجود دارد که مسئولان جشنواره کن این فیلم را به عنوان فیلم افتتاحیه خود انتخاب کردهاند. فیلمنامه براساس قصهای کلاسیک و پرخواننده از اف اسکات فیتزجرالد ساخته شده که لقب یکی از بهترین نویسندگان تاریخ ادبیات جهان را گرفته است.
شایع است فیتزجرالد، نوول خود را زمانی نوشت که همراه همسرش در جنوب فرانسه زندگی میکرد. باز لورمن پس از انتخاب فیلمش به عنوان فیلم افتتاحیه کن گفت: «باعث خوشبختی و غرورم است که با این فیلم، جشنواره کار خود را آغاز میکند.
این کار به نوعی قدردانی از تمام عوامل استرالیایی به حساب میآید که در تولید گتسبی بزرگ همکاری داشتند.»
بخش مسابقه
در بین تمام جشنوارههای بینالمللی، کن و بخش مسابقه آن بیشترین اهمیت را دارد. بجز گتسبی بزرگ که در کنار نمایش در شب افتتاحیه، یکی از نامزدهای دریافت نخل طلایی جشنواره است، 20 فیلم دیگر هم در بخش مسابقه حضور دارد.
طبق معمول، نامهای سرشناس و مطرح در کنار نامهای ناآشنا قرار گرفتهاند. منتقدان سینمایی در هیجان مربوط به کشف فیلمهای شاهکار به سر میبرند و پرسشی که مطرح میشود این است که آیا کهنهکارها فیلمهای قابلقبول و آبرومندی را همراه خود به کن آوردهاند؟ و آیا در بین نامهای ناآشنا میتوان فیلمهای شوکآوری را پیدا کرد که همه انگشت به دهان شوند؟
فیلمسازانی قدیمی مثل جیم جارموش، استیون سودربرگ، رومن پولانسکی، فرانسیس اوزون، آلکساندر پاپی، تاکاشی میلکه، اصغر فرهادی و برادران کوئن با تازهترین ساختههای خود در بخش مسابقه کن هستند.
مسئولان کن به این انتقاد که فیلمهای این نامآوران را نباید در کنار فیلمهای جوانان تازهوارد مورد قضاوت و ارزیابی قرار داد، پاسخ لازم را دادهاند.
آنها میگویند اعتبار در جشنوارهای به حضور تعداد بیشتر نامهای مطرح در بخش مسابقه است و برای فیلمسازان جوان، رقابت فیلمهایشان در کنار فیلمهای این افراد یک افتخار و پیروزی به حساب میآید. رسانههای گروهی عقیده دارند این حرف چندان هم غیرمنطقی نیست.
داوران
استیون اسپیلبرگ امسال ریاست هیات داوران بخش اصلی مسابقه جشنواره کن را به عهده دارد. از زمانی که نام وی اعلام شد، برخی رسانههای فرانسوی به این انتخاب ایراد گرفتند.
نویسندگان این رسانهها میگویند جشنواره کن باید فیلمهای مستقل و غیرمتعارف دنیای سینما را به عنوان بهترینها انتخاب کند و حضور فیلمسازی مثل اسپیلبرگ در راس هیات داوران باعث گرایش بیشتر رای داوران به سمت فیلمهای تجاری و گیشهپسند خواهد شد.
خود اسپیلبرگ گفته در داوری فیلمها با تعصب برخورد نخواهد کرد و به دنبال کشف استعدادهای جدید و فیلمهای خوب است. منتقدان میگویند این نکته در مراسم پایانی جشنواره و زمان اهدای جوایز مشخص خواهد شد.
بههرحال، تفاوت دیدگاه منتقدان و هیات داوران جشنواره کن چیز تازهای نیست و در دورههای قبل هم بین فیلمهای انتخابی این دو گروه تفاوتهایی وجود داشته است. سنت هوکردن برندگان جوایز جشنواره هم یک سنت قدیمی در کن است.
منتقدان و روزنامهنگاران فرانسوی با هیچکس رودربایستی ندارند. آنها حتی اگر با لباس رسمی (تاکسیدو) هم در سالن مراسم حضور یافته باشند، وقتی موافق رایی نباشند با سوتزدن و هوکردن نظر خود را اعلام و برنده را بدرقه میکنند.
جشنوارهای برای تمام فصول
جشنواره بینالمللی فیلم کن با آن که قدیمیترین رویداد سینمایی جهان نیست، ولی قطعا یکی از معتبرترین و موفقترین آنهاست.
در بین جشنوارههای بینالمللی، جشنواره ونیز ایتالیا قدیمیترین است، ولی اعتبار کن از این جشنواره هم بیشتر است.
دلیل این موفقیت را باید در چند عامل متفاوت جستجو کرد. یکی از مهمترین این دلایل ـ که البته هیچ ارتباطی هم به فیلم و سینما ندارد ـ آب و هوای خوب شهر کن در ماه می است که سالانه چند میلیون توریست را جذب خود میکند!
در حقیقت، برگزارکنندگان جشنواره کن با بهرهگیری درست از این اتفاق طبیعی، زمان برپایی آن را در روزهایی انتخاب کردهاند که بهترین طبیعت و آب وهوا را میتوان در یک نقطه از قاره اروپا پیدا کرد، اما برگزارکنندگان این جشنواره میدانند طی 11 روز برپایی آن باید فیلمها و شخصیتهایی را در این طبیعت زیبا داشته باشند که بتوان اعتبار بیشتری به آن داد. از همین روست که بهترین و سرشناسترین چهرههای سینما به عنوان مهمان به کن دعوت میشوند.
برعکس جشنواره ونیز که بر رویکرد اجتماعی و سیاسی خود تاکید دارد و جشنواره برلین که محل کشف محصولات اروپای شرقی و شوروی سابق است ـ و به همین دلیل توجه زیادی به سینمای عامهپسند و ستارگان سینما ندارند ـ جشنواره کن در تلاش است با حفظ توازن در دو سینمای روشنفکرانه و عامهپسند، فیلمها و هنرمندان هر دو نوع سینما را در خود داشته باشد.
مسئولان جشنواره کن از یک سو فیلمها و فیلمسازان مستقل و غیرمتعارف را به مراسم خود دعوت میکنند و از سوی دیگر برای فیلمهای عامهپسند و بازیگران نامدار فرش قرمز پهن میکنند.
به این ترتیب، جشنواره کن به صورت همزمان، هم تماشاگران و منتقدان سختگیر را جذب خود میکند و هم دوستداران سینمای سرگرمکننده و تجاری را. به همین دلیل است که رسانههای گروهی بینالمللی از جشنواره کن به عنوان جشنوارهای برای همگان اسم میبرند که تمام تفکرات و گرایشهای هنری و اجتماعی را پاسخ داده و با خود همراه میکند.
البته این سیاست خالی از اعتراض هم نیست. منتقدان و روزنامهنگارانی که برای دیدار با فیلمها و چهرههای مستقل و غیرمتعارف میآیند، از حضور بازیگران اکشن و ستارگان پولساز در این رویداد هنری خشنود نیستند.
آنها میگویند جشنواره کن با این کار، سطح کیفی و ارزشهای خود را پایین میآورد. در بسیاری از موارد، حتی خود فیلمسازان مترقی هم از این که با فیلمسازان تجاری زیر یک سقف قرار میگیرند، ابراز نارضایتی میکنند، اما برای جشنواره کن حضور هر دو گروه از سینمای مستقل و تجاری، اهمیت زیادی دارد.
نکتهای که رسانههای گروهی در این رابطه مطرح میکنند، سود مالی است که بابت برپایی جشنواره بینالمللی کن نصیب شهر کن میشود.
این رقم بالای سود ـ که به واسطه حضور میلیونها گردشگر برای دیدن فیلمها و چهرههای نامدار حاضر در جشنواره به دست میآید ـ مانع از آن میشود که برگزارکنندگان جشنواره و مسئولان شهر کن توجه زیادی به انتقادات مربوط به حضور چهرههای معروف در جشنواره کن کنند.
به همین دلیل است که بازار فیلم کن اهمیت بسیار زیادی پیدا میکند و کمپانیهای بزرگ فیلمسازی ـ بویژه آمریکایی ـ حضور بسیار فعالی در آن دارند.
در این بازار، تعداد زیادی از محصولات جدید سینمایی در معرض فروش قرار میگیرند و با پیشفروش امتیاز نمایش تعدادی از فیلمهای سینمایی، پول و سرمایه لازم برای ساخت آنها فراهم میشود.
برای مثال، شرکت لاینزگیت با فیلمنامه «آخرین شکارچی جادوگر» راهی جشنواره کن و بازار فیلم آن میشود.
مسئولان این شرکت فیلمسازی قصد پیشفروش امتیاز پخش بینالمللی آن را دارند تا با پولی که از این بابت به دست میآورند، امکان تولید آن را فراهم کنند.
آنها در این رابطه وین دیزل، بازیگر اصلی این اکشن دلهرهآور را هم با خود به کن میبرند تا بتوانند کار پیشفروش امتیاز آن را راحتتر پیش ببرند.
شصت و ششمین دوره جشنواره بینالمللی کن از پانزدهم تا بیست و ششم می در فرانسه برگزار میشود. سال قبل، نخل طلایی این جشنواره به «عاشق» میشائیل هانکه رسید.
این فیلم طی ماههای پس از آن توانست جوایز بهترین فیلم سال مراسمی مثل اسکار اروپایی، سزار (اسکار فرانسوی) و جایزه بهترین فیلم خارجی سال مراسم بفتا (اسکار انگلیسی)، گلدن گلوب و اسکار را از آن خود کند. این درام خانوادگی و اجتماعی، نوروز امسال روی پرده سینماهای تهران رفت.
کیکاووس زیاری - جام جم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد