ترجمه کارهای تازه آدونیس در ایران

موسی بیدج را بسیاری به عنوان مترجم مطرح زبان و ادبیات عربی می‌شناسند، کسی که اغلب مفاخر ادبیات ایران از حافظ و سعدی گرفته تا چهره‌های شاخص ادبیات معاصر را به جهان عرب معرفی کرده است.
کد خبر: ۵۵۵۱۲۰
ترجمه کارهای تازه آدونیس در ایران

دوشنبه‌شب پس از نکوداشت علیرضا قزوه در حوزه هنری فرصتی فراهم شد تا با بیدج درباره کارهای تازه‌اش گفت‌وگویی کوتاه داشته باشیم.

آقای بیدج نمایشگاه کتاب نزدیک است، چه خبر از تازه‌ترین آثارتان؟

دو کتاب کوچک برای نمایشگاه کتاب دارم، یکی از غاده السمان به نام «با این همه عاشقت بوده‌ام» و یکی از شاعر مطرح سوری آدونیس.

آیا اخیرا کوششی برای معرفی ادبیات ما به جهان عرب داشته‌اید؟

مجموعه شعری از 30 شاعر ایرانی آماده کرده‌ام که ان‌شاء‌الله در کویت منتشر خواهد شد. جلد اول این کتاب چهار پنج سال پیش چاپ شد. با نیما شروع کرده بودم و بعد شاعران دیگر شاملو، فروغ، اخوان، سهراب و آتشی تا رسیده بود به قیصر امین‌پور، حسن حسینی و علیرضا قزوه. از نسل‌های مختلف شاعران در این مجموعه شعر بود. در جلد دوم اشعاری از 30 شاعر دیگر آورده‌ام. شاعران نسل‌های مختلف، از شاعرانی که مرحوم شدند و حتی از جوان‌های نسل سوم انقلاب هم آثاری وجود دارد.

یعنی از اشعار کلاسیک هم بهره برده‌اید؟

ترجمه، حق شعر کلاسیک را ادا نمی‌کند. برای این‌که در ترجمه شعر کلاسیک آن آرایه‌ها، آن باریک‌ بینی‌ها، آن بلاغت و آن زبان از بین می‌رود. برای همین هم می‌گویند شعر ترجمه‌پذیر نیست. شعر کلاسیک متکی بر موسیقی درونی و بیرونی و کناری است؛ استعاره، ایهام، مجاز و.. دارد به هرحال چون نمی‌توانیم حقش را اداکنیم، من ترجمه‌اش نمی‌کنم، برای این‌که تبدیل می‌شود به یک نثر متوسط. اگر بخواهم موسیقی‌اش را رعایت کنم قاعدتا از متن خارج خواهد شد؛ لذا صرف‌نظر می‌کنم و می‌کوشم فقط روی شعر نو کار کنم که تصویری است و می‌توانم تصویرها را منتقل کنم، زیرا تصویر در هر فرهنگی یک معنا دارد.

این روزها درگیر نگارش چه اثر تازه‌ای هستید؟

الان سرگرم دو کار هستم؛ گزیده‌ای از شعرهای نیما را دارم ترجمه می‌کنم. تا به حال مطلقا در زبان عربی گزیده‌ای از نیما ترجمه نشده است، در زبان‌های دیگر هم شک دارم، ممکن است شعرهای پراکنده‌ای در جنگ‌ها باشد، اما به‌صورت کتابی مستقل، حداقل من ندیده‌ام؛ لذا دارم شعرهای آخر نیما مثلا از اواخر کتاب «دیوانه»ی نیما به بعد را به صورت کتابچه‌ای ترجمه می‌کنم. کار دیگر رمانی است تالیف خودم که فعلا دارم روی آن کار می‌کنم.

در حوزه مطبوعات و رسانه‌ها چطور؟

در این حوزه هم مشغول دو کار هستم؛ یکی در زمینه نشریات و دیگری در زمینه همکاری با رادیو. مجله‌ای به نام شیراز هست که اسمش را گذاشتیم، «پنجره‌ای به ادبیات ایران» و به زبان عربی است. شماره آخرش را آماده کرده‌ام. حوزه هنری حامی شیراز است، ولی در جهان عرب پخش می‌شود. این مجله صرفا عربی، حاوی مطالبی از ادبیات ایران به زبان عربی، ترجمه یا تالیف است.

چرا نام مجله‌ای به زبان عربی شیراز است؟

به این خاطر شیراز که علاوه بر ادبیات ما که مهدش آنجاست، برای ادبیات نوین عرب هم شیراز به عنوان یک آرمانشهر است یا افزون بر این‌که بزرگان ادب ما در شیراز به‌سر می‌برند، بزرگان نحو عربی هم از فارس هستند یعنی از شیراز.

از برنامه‌ای رادیویی گفتید...

در شبکه فرهنگ برنامه‌ای دارم به نام «جهان ترجمه» که قطعا تا به حال نه در رادیو و تلویزیون داشته‌ایم، نه در صداوسیما. ما مترجمان زبده و نام‌آور کشور را دعوت می‌کنیم و با آنها درباره ترجمه، جایگاه ادبیات ایران و جایگاه بایسته و شایسته‌ای که باید به دست بیاورند، صحبت می‌کنیم و مترجمان راهکارهایی را پیشنهاد می‌کنند تا بتوانیم صدای ادبیاتمان و صدای ادبیات انقلاب اسلامی را به جهان برسانیم. ما بزرگانی داریم از قبل که جهان با آنها آشناست. ما باید دوباره برگردیم به آن سمت و آن جایگاه را باز به دست بیاوریم. غفلتی شاید 50 ـ 60 ساله باعث شده یک مقدار این جایگاه کمرنگ شود.ما در این برنامه سعی می‌کنیم تا به آن سمت برویم و راهکارها را با حضور مترجمان زبده بازگو کنیم.حالا شنوندگان ما می‌توانند مسئولان باشند یا خود ما مترجمان تا بتوانیم گام‌هایی به سمت معرفی ادبیاتمان به جهان برداریم.

پریا رحیمی - جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها