راه دور نرویم

همه ما این قصه را شنیده‌ایم که روزی روزگاری، دو روستای کوچک به فاصله کوتاهی از هم در دو سوی یک رودخانه قرار داشتند؛ مردمان پایین‌رود نادان بودند و وضع خوبی هم نداشتند، اما بالارودی‌ها وضع بهتری داشتند و همچنین یک منار بلند آجرپزی هم در روستایشان ساخته بودند و با محصول آن خانه‌هایی زیبا برای خودشان بنا کرده بودند.
کد خبر: ۵۵۲۳۶۶
راه دور نرویم

پایین‌رودی‌ها به فکر دزدیدن این منار افتادند و برای دزدیدنش به بالارود رفتند که پیر دانایی آنها را در راه دید و گفت این منار را که دزدیدید، کجا می‌خواهید پنهان کنید؟ اول باید چاه عمیقی بکنید تا این منار بلند را در آن جا دهید و این قصه تبدیل به ضرب‌المثلی شد که می‌گوید: اول چاه را بکن بعد منارش را بدزد. حالا حکایت این ضرب‌المثل با برخی شعارها و گاه آمارهای مطرح شده از سوی مسئولان سازمان میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری گره خورده است.

صحبت‌ها، شعارها و البته وعده‌هایی که درباره جذب گردشگر و توریست آن هم از نوع خارجی‌اش می‌شنویم، مثلا در نظر گرفتن جوایز صادراتی و تسهیلات برای آژانس‌هایی که گردشگر خارجی و تورهای مختلف داخلی برگزار می‌کنند، البته این وعده و اعلام آمادگی برای رونق بخشیدن به صنعت گردشگری بسیار امیدوارکننده و تحسین‌برانگیز است، اما نکته اینجاست که فرض بگیریم آژانس‌ها به‌طور کامل وظیفه خودشان را انجام دادند و مردم جهان هم برای دیدن اماکن تاریخی و میراث فرهنگی و طبیعت زیبای ایران فارغ از هرگونه سیاه‌نمایی‌های مرسوم خارجی و برخی سیاسی‌بازی‌ها و... گروه‌گروه وارد کشور شدند، آیا واقعا چقدر ما آمادگی و ظرفیت پذیرایی از آنها را در مهم‌ترین و شناخته‌شده‌ترین اماکن تاریخی خودمان داریم.

راه دور نرویم بسیاری از مردم در همین ایام نوروز به اصفهان، شیراز و دیگر شهرهای تاریخی کشورمان سفر کردند، حتی در همین پایتخت برخی کاخ‌موزه‌های تاریخی هم از ابتدایی‌ترین امکانات و خدمات رفاهی و اطلاع‌رسانی دستشان خالی بود.

شاید خیلی ساده به نظر برسد، اما به همین سادگی هم ناامیدکننده و تاسف‌برانگیز است که مثلا در تخت‌جمشید که فاصله چند 10 کیلومتری با شیراز هم دارد، صف طولانی مردم را ببینیم که برای رفع قضای حاجت منتظر ایستاده‌اند یا کافی نبودن راهنماهای حرفه‌ای و متخصص و آشنا با حداقل زبان انگلیسی و همچنین نبود بروشورهای اطلاع‌رسانی بشدت در بسیاری از موزه‌ها و اماکن تاریخی کشور به چشم می‌خورد. اینجاست که انسان وقتی یک مهمان آن هم از کشور دیگری را در مکانی که قرار است نمایانگر پیشینه و تاریخ باشکوه ما باشد، سرگردان و خسته می‌بیند، پیش خودش می‌گوید کاش توریسم و گردشگری با این وضع هیچ‌گاه رونق نگیرد.

سینا علیمحمدی - دبیر گروه فرهنگ و هنر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها