گفت‌وگو با بازیگر سریال «پایتخت»

دوست دارم‌ به‌جای ‌آینه سفره هفت‌سین باشم

می‌گوید سه سال است در ایام نوروز سرکار هستم و دیگر کمتر متوجه شور و شوق روزهای پایانی سال می‌شوم. ریما رامین‌فر از جمله بازیگرانی است که نقش‌هایش را آنقدر راحت بازی می‌کند که می‌توان آن را خوب درک کرد.
کد خبر: ۵۵۰۲۸۷
دوست دارم‌ به‌جای ‌آینه سفره هفت‌سین باشم

بازی دوباره رامین‌فر در سریال «پایتخت 2» در نقش هما (همسر نقی) باعث شد در یکی از روزهای پایانی زمستانی‌سراغش برویم تا از حال و هوای این کار و خودش در روزهای عید نوروز بیشتر بدانیم.

ابتدا بهتر است از روزهای شلوغ آخر سال یعنی اسفند برایمان بگویید.

واقعا روزهای پراضطراب و به قول شما شلوغی است، اما چون این کار و گروه سازنده آن را دوست دارم این ایام برایم خوشایند است.

زمانی که سری اول پایتخت را بازی می‌کردید به پایتخت 2 هم فکر می‌کردید و این که بار دیگر نقش هما را بازی کنید؟

خیر، به هیچ وجه. چون پایتخت یک سریال مناسبتی بود. در زمان پخش آن نگران بازخوردهای مردم هم بودیم، اما پس از واکنش‌های مثبتی که بعد از پخش این سریال دیدیم، تصمیم بر این شد که سری دوم آن هم ساخته شود.

معمولا اسفند شما را یاد چه چیزهایی می‌اندازد؟

چون سه سال است مدام سرکار هستم طبیعتا مرا به یاد کار می‌اندازد.

خب این مساله برای شما سخت نیست؛ یعنی دوست ندارید مثل بقیه مردم در تدارک کارهای نوروزی باشید؟

نه، چون اساسا این طور آدمی نیستم که به دنبال خرید و بقیه کارهای نوروزی باشم . خیلی‌وقت است از این جور کارها فاصله گرفته‌ام.

از کودکی از این شور و شوق نوروزی فاصله داشتید یا در این سال‌ها به دلیل کار زیاد این فاصله ایجاد شده است؟

خیر، از کودکی این فاصله بین من و روزهای آخر سال وجود داشت. همیشه شروع بهار و سال جدید برایم غم‌انگیز است.

چرا؟

شاید چون خاطره‌های خوبی از این ایام ندارم.

البته برخی آدم‌ها از توجه بیش از حد به نوروز گلایه‌مند هستند. آیا شما هم جزو این افراد هستید؟

گلایه‌ای ندارم، چون سال‌هاست این جور چیزها را از زندگی‌ام حذف کرده‌ام.

وقتی دانش‌آموز بودید، شما هم پیک نوروزی داشتید؟

بله، اما نه به اسم پیک، بلکه مشق عید داشتیم.

از این مشق عید خاطره‌ای دارید؟

معمولا مشق‌ عید را دقیقه 90 و به اجبار اطرافیانم می‌نوشتم؛ چون خیلی حوصله‌ انجام تکالیف، آن هم در ایام نوروز را نداشتم.

چه چیزهایی از نوروز آن سال‌ها هنوز با شما بوده و به‌یادگار‌ مانده است؟

تعدادی اسکناس نو را به امضای آدم‌هایی که دوستشان داشتم، نگه داشته‌ام.

اگر بخواهیم گنجینه خاطرات ریما رامین‌فر را باز کنیم چه چیزهایی در آن پیدا خواهیم کرد؟

یادگاری‌های مختلف از آدم‌هایی که برایم عزیز هستند و دفترچه خاطرات خودم که از سال 62 شروع به نوشتن آن کرده‌ام. البته در این سال‌ها کمتر خاطراتم را می‌نویسم، چون دیگر وقتی برای انجام این کار ندارم.

آخرین باری که‌ سراغ این دفترچه رفتید کی بود؟

یادم نیست، چون آن را در انباری گذاشته‌ام و کمتر وقت می‌کنم به آن سر بزنم.

فکر می‌کنم امسال هم چون سر کار هستید نمی‌توانید به سفر نوروزی بروید.

بله، البته پانزدهم اسفند برای ادامه تصویربرداری سریال پایتخت به قشم رفتیم که یک‌جور سفر است، البته از نوع کاری.

خب این مساله چقدر خوب یا بد است؛ این که دیگران در ایام نوروز سفر هستند و شما سر کار؟

من گروه سازنده این سریال را بسیار دوست دارم و واقعا همه آنها مثل خانواده‌ام برایم عزیز هستند، اما به هر حال دوری از خانواده‌ خودم آزاردهنده است.

لحظه سال تحویل چه حسی دارید؟

به نظرم لحظه بسیار غمگینی است.

چرا؛ به خاطر پایان یک سال یا شروع یک سال جدید؟

هر دو، به هر حال سال جدید دغدغه‌های تازه خود‌را به همراه دارد. از طرفی دیگر لحظه تحویل سال یک‌جور هشدار هم هست. به این معنا که یک سال دیگر هم تمام شد و این عمر ماست که مثل برق و باد می‌گذرد.

اگر قرار باشد یک هفت‌سین بچینید و هفت نفر از افراد سینمایی و تلویزیونی را سر این سفره جمع کنید، نام چه کسانی را می‌برید؟

خیلی سوال سختی است، واقعا نمی‌توانم جواب بدهم.

خب خودتان دوست داشتید جای کدام سین هفت‌سین بودید؟

هیچ‌کدام. دوست دارم جای آینه این سفره زیبا و سنتی باشم.

چرا؟

چون آینه، زلال و شفاف است و هیچ‌گاه به آدم دروغ نمی‌گوید. یک‌جورهایی صاف و صادق و بی‌ریاست.

شما امسال برای نوروز آجیل می‌خرید؟

خیر، سعی می‌کنم به احترام مردم از خرید آن صرف‌نظر کنم.

آیا شما با امیر جعفری (همسرتان)‌ وارد رقابت کاری می‌شوید؟

هیچ وقت. اتفاقا برای خودم هم جالب است، چون معمولا زوج‌های هنری با یکدیگر رقابت می‌کنند، اما ما واقعا این‌جور نیستیم. من هرگز خودم را از موفقیت‌های امیر دور و جدا نمی‌دانم و مطمئن هستم امیر هم همین حس را نسبت به من دارد.

به همسرتان درباره پیشنهادهای کاری که به او می‌شود، مشورت می‌دهید؟

من همیشه نظرم را می‌گویم و او هم گوش می‌کند، ولی هیچ‌گاه نظراتمان را به هم تحمیل نمی‌کنیم.

چقدر اهل سفر هستید؟

خیلی اهل سفر نیستم، اما به خاطر کارم در طول سال یک یا دو بار حتما به سفر می‌روم. مثلا برای بازی در فیلم «یه حبه قند» به یزد رفتم که بسیار شهر زیبایی بود و مردم مهربانی داشت.

فکر می‌کنم به شهرهای شمالی بیشتر سفر کرده‌اید. از این شهرها برایمان بگویید.

بله، مردم شمال را خیلی دوست دارم. تنوع غذایی مردم شمال کشور به مراتب بیشتر از دیگر نقاط کشور است و عاشق غذاهای گیلانی هستم.

کدام‌یک از افراد خانواده‌تان برای شما خاطرات شیرینی را بر جای گذاشته است؟

مادربزرگم. بیشتر خاطرات شیرین کودکی‌ام به زمانی برمی‌گردد که با او بودم. بخصوص سفره‌های رنگارنگی که برای ماه رمضان تدارک می‌دیدند.

بهتر است کمی هم درباره سری دوم پایتخت با هم صحبت کنیم. آیا در این سری هما تغییر کرده است یا خیر؟

خیر، همان نقش قبلی را بازی می‌کنم و هما هم هیچ تغییری نکرده‌ و سری جدید پایتخت ادامه سری قبل است.

شما نقش‌هایتان را خیلی راحت بازی می‌کنید. این راحتی از کجا آمده است؟

همیشه قبل از این که مقابل دوربین بروم، تمرین می‌کنم چون دوست دارم مقابل دوربین واقعا زندگی کنم، هر‌چند ‌در‌بسیاری ‌مواقع از بازی خودم ناراضی هستم، اما دوست دارم مخاطب با نقشم همذات‌پنداری کند و در واقع مابه‌ازای نقش من را در اطراف ببیند.

چون خودتان دست به قلم هستید آثار چه نویسندگانی را بیشتر می‌پسندید؟

علاقه خاصی به ادبیات آمریکای‌لاتین، آمریکای شمالی و اروپایی دارم. آثار نویسندگانی چون سلنجر، یوسا و مارکز را دوست دارم.

محبوبه ریاستی - جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۱
م.الف
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۰۰ - ۱۳۹۱/۱۲/۲۷
۰
۰
بهتر نبود اسم سریال را می گذاشتند: شمالی ها. چه ربطی به پایتخت دارد ؟ مخصوصاً قسمت جدید؟
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها