تفاوت‌های دو دیدگاه

به رغم همه طرح‌های اجرا شده علیه این کشور، وحدت میان ملت، ارتش و نظام سوریه در کنار حمایت‌های بسیاری از کشورها از ثبات و یکپارچگی سوریه این سناریوها را با ناکامی همراه ساخته است.

در این میان نقش و جایگاه ایران در معادلات سوریه امری قابل توجه است،چنانکه کوفی عنان نماینده سابق سازمان ملل در امور سوریه از ایران به عنوان کلید طلایی حل مسئله سوریه و از غرب به عنوان عامل بحران نام برده است. همچنین اخضر ابراهیمی نماینده جدید سازمان ملل نیز در دو سفر به تهران رسماً بر نقش مثبت ایران در این تحولات تأکید داشته است.

بررسی 23 ماه فعالیت ایران در قبال تحولات اخیر سوریه نشان می‌دهد که تهران همواره بر لزوم توجه به مطالبات و خواست مردم سوریه تأکید کرده و در این چارچوب نیز راهکار سیاسی با محوریت سوری – سوری را تنها راهکار پایان بحران این کشور دانسته است.

در این چارچوب ایران طرح‌های متعددی از جمله طرح 6 ماده‌ای را ارائه کرده که با استقبال گسترده‌ای نیز همراه شده که برگزاری نشست نمایندگان دولت سوریه و معارضان در تهران از نمونه‌های آن است.

فعالیت‌های گسترده‌ ایران در قبال سوریه در حالی در ابعاد  گسترده‌ای ادامه دارد که یک سوال همچنان برخی اذهان عمومی را به خود مشغول داشته است و آن دلیل تلاش‌های گسترده ایران برای حل مسئله سوریه از طریق سیاسی است.

هر چند که محافل رسانه‌ای و سیاسی غربی- صهیونیستی و بعضاً عربی برآنند تا چنان القا سازند که رویکرد ایران صرفاً برگرفته از تعاملات گسترده با نظام سوریه و در چارچوب جبهه مقاومت است اما عملکرد جمهوری اسلامی ایران در طول 23 ماه بحران جاری در سوریه نشان از حقایقی فراتر از فضاسازی‌های ادعایی محافل رسانه‌ای و سیاسی غربی و عربی دارد.

تأکید بر اصل حفظ جبهه مقاومت با محوریت ایران، سوریه، لبنان و گروه‌های فلسطینی هر چند اصلی مهم در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است اما این مهم در چارچوب اهدافی فراتر از منافع ملی جمهوری اسلامی ایران و در چارچوب همگرایی منطقه‌ای و حفظ وحدت جهان اسلام است.

در تبیین رفتاری ایران در قبال سوریه دو نکته اساسی قابل توجه است که برگرفته از تلاش ایران برای خنثی سازی فتنه‌های طراحی شده علیه منطقه و جهان اسلام است.

اولاً، سناریوی طراحی شده از سوی غرب و صهیونیست‌ها در قبال منطقه برگرفته از ایجاد تقابل میان همه کشورهای منطقه است در حالی که در نهایت همه بازیگران منطقه با فرسایش همراه شده و عملاً هیچ مانعی در برابر آمریکا وجود نداشته باشد.

هر چند که غرب در ظاهر ادعای حمایت از برخی کشورهای عربی و ترکیه را مطرح می‌سازد اما در عمل تلاش دارد تا منطقه را به سمتی هدایت کند که نه تنها جبهه مقاومت و بیداری اسلامی را متزلزل و از صحنه حذف سازد بلکه حتی متحدان عرب خود و ترکیه را نیز در این فرآیند به ویرانه‌ای مبدل می‌سازد که در نهایت چاره‌ای جز پذیرش سلطه غرب بر این کشورها نداشته باشند.

به عبارت دیگر هدف غرب سلطه بر کل منطقه است و صرفاً شامل ارکان مقاومت نمی‌شود لذا تصور این که غرب به متحدان کنونی خود رحم خواهد کرد امری واهی است. اسناد منتشره از طرح غرب برای تجزیه اکثر کشورهای منطقه از جمله عربستان و ترکیه حکایت دارد هر چند که اکنون از آنها برای تجزیه عراق و سوریه بهره‌برداری می‌کند.

ثانیاً، بخش دیگر سناریوی غرب و صهیونیست‌ها را ایجاد شکاف در میان جهان اسلام تشکیل می‌دهد. هر چند غرب ادعا دارد که دوران جنگ صلیبی به پایان رسیده است اما رفتار آنها در سراسر جهان از استمرار خصومت‌های تاریخی آنها با جهان اسلام حکایت دارد.

در کنار فتنه اختلاف میان شیعه و سنی، غرب تلاش دارد تا از مسئله سوریه برای شکاف میان مسلمانان بویژه دوری آنها از دشمنان اصلی جهان اسلام  یعنی غرب و صهیونیست‌ها بهره برداری نمایند. هدف نهایی آنها نابودسازی جهان اسلام و کشتار مسلمانان به دست مسلمانان است در حالی که در ظاهر چنان ادعا می‌کنند که نقشی در این تحولات نداشته و آن را درگیری درونی میان مسلمانان عنوان می‌کنند.

آنها با مشغول داشتن مسلمانان به درگیری‌های داخلی نظیر آنچه در قبال سوریه روی می‌دهد جنایات ضد اسلامی خود در ممالک غربی و حتی عرصه جهانی را پنهان می‌سازند.

با توجه به آنچه ذکر شد به صراحت می‌توان گفت که تلاش های جمهوری اسلامی ایران در قبال سوریه صرفاً برای حفظ یکی از ارکان مقاومت نیست بلکه اقدامی برای برقراری ثبات در منطقه و کل جهان اسلام است که محور آن جلوگیری از تحقق توطئه‌های دشمنان جهان اسلام در منطقه و عرصه جهانی است.

ابتکارات ایران در قبال سوریه را می‌توان مؤلفه‌ای مهم در مقابله با توطئه‌های دشمنان جهان اسلام دانست که رویکرد سایر کشورهای اسلامی منطقه‌‌ای و فرامنطقه‌ای به این ابتکارات و دست برداشتن از همسویی با ادعاها و وعده‌های فریب کارانه غرب در کنار تحقق صلح و ثبات در منطقه، خنثی شدن توطئه ایجاد شکاف میان جهان اسلام را در پی خواهد داشت.

در حالی که اصرار برخی کشورهای منطقه به همراهی با سیاست‌های ضد سوری غرب در کنار استمرار بحران در منطقه به عاملی برای اجرایی شدن توطئه‌های دشمنان جهان اسلام  خواهد گردید که مسلماً آتش آن دامن کشورهای مذکور را نیز خواهد گرفت، چرا که تجربه نشان داده است که غرب و صهیونیست‌ها هرگز متعهد به وعده‌های خود نبوده و برای تأمین منافعشان نزدیکترین دوستان خود را نیز قربانی خواهند کرد، چنانکه نمونه آن را در سال 2003 و سرنگونی صدام و اشغال عراق می‌توان دید. صدامی که سالها به غرب خدمت کرد و در نهایت غرب با حذف از صحنه روزگار و اشغال کشورش پاسخ خوش خدمتی‌هایش را داد.

قاسم غفوری-جام جم آنلاین