او یکی از 15 هزار نفر بیماری است که هر سال به علت سوختگی در بیمارستانهای کشور بستری میشوند و دوره درمان 25 تا 40 روزهشان را میگذرانند.
شانس آورده که سرنوشتش با سرنوشت آن 3000 نفری که سالانه به علت سوختگی جانشان را از دست میدهند، گره نخورده است، اما به اندازه آن 200 هزار بیمار که هر سال با سوختگی سرپایی به مراکز درمانی مراجعه میکنند هم خوشاقبال نبوده است.
البته او، کم خوشبخت نیست چون در پایتخت، وقتی کارگری قیر داغ روی تنش ریخته و رفقایش بلافاصله توانستهاند او را به بیمارستان برسانند، اما خیلی از شهرهای ایران مراکز درمانی ویژه سوختگی ندارند و به همین خاطر اگر حادثه در شهری دیگر برایش رخ داده بود باید مدتها با درد سوختگی باقی میماند تا او را به شهری دیگر که بیمارستانی مجهز داشته باشد، منتقل کنند.
هماکنون 10 قطب سوختگی و 45 مرکز درمان سوختگی فعال در کشور وجود دارد که در پایتخت فقط یک قطب سوختگی و دو مرکز چمران و یافتآباد به ارائه خدمات سوختگی میپردازند.
اینها مجموعه آمارهایی است که بتازگی از سوی محمدرضا مبین، عضو کمیته علمی دومین همایش ملی سوختگی اعلام شده است.
نکاتی هم هست که این فوقتخصص سوختگی به آنها اشاره نکرده و برای مثال نگفته است که براساس آخرین آمار اعلام شده از شرایط تختهای سوختگی در کشور که سال گذشته اعلام شد، کشورمان بیش از یکهزار تخت سوختگی دارد و قرار بود تا پایان برنامه پنجم شمار این تختها افزایش پیدا کند که هنوز خبری از آن نیست.
از این گذشته، برخی آمارهایی که از سوی مبین اعلام شد، نیز مورد تائید همه متخصصها در این حوزه نیست؛ برای مثال او به فارس گفته هزینه درمان سوختگی به ازای هر یک درصد سوختگی در بخش خصوصی دو تا چهار میلیون تومان است که برای یک بیمار با ۳۰ درصد سوختگی ۶۰ میلیون تومان میشود، در حالی که این رقم در بخش دولتی دو میلیون و 400 هزار تومان است که ۹۰ درصدش را بیمهها میپردازند.
البته هیچیک از متخصصها، هزینههای بخش خصوصی که مبین تخمین زده است را رد نمیکنند، اما چیزی که آنها قبول ندارند پوشش 90 درصدی هزینههای درمان در بخش دولتی است. یکی از مخالفها در این زمینه حمید صالحی، رئیس بیمارستان مطهری است.
او توضیح میدهد که گرچه وزارت بهداشت ردیف اعتباری خاصی به نام ردیف اعتباری سوختگی برای کمک به بیمارستانها و حتی بخشهای خصوصی فعال در درمان سوختگی اختصاص داده است، اما به هر حال آنها نمیتوانند با تعرفه کنونی به کارشان ادامه دهند و بیمهها نیز بخشهای فراوانی از هزینههای درمان را پوشش نمیدهند و بار مالی به بیمارستانها تحمیل میشود.
صالحی درباره هزینههای بالای درمان سوختگی در کشور خودمان، انواعی از پوششهای مخصوص برای پوست سوخته را مثال میزند که فقط در برخی کشورهای دنیا تولید میشود و قیمتش بیش از یک میلیارد تومان است.
همچنین فرآوری پوست مردهای که برای پیوند زدن موقت در طول دوره درمان بیماران استفاده میشود نیز، بشدت هزینهبر است تا جایی که قیمت این پوست برای هر یک درصد سوختگی، 500 هزار تومان تمام میشود، اما نه این پوست پیوندی و نه آن پوشش مخصوص، تحت پوشش بیمه قرار نمیگیرد.
کمبود بیمارستانهای سوختگی
میان خاطرههایی که رئیس برزگترین بیمارستان سوانح و سوختگی در کشور از روزهای کاریاش در بیمارستان دارد، همیشه بیمارانی هستند که هزینه درمانشان را ندارند و بیمارستان برای تامین هزینههای آنها از ردیف اعتباری ویژهاش خرج میکند، اما به هر حال این ردیف اعتباری هم کافی نیست.
حرفهای صالحی را پرویز نمازی، سوپروایزر آموزشی بیمارستان سوانح و سوختگی نیز تائید میکند و میگوید: به طور کلی بیمهها هزینههای بستری بیماران را پوشش میدهند و زیر بار قبول هزینههای پانسمان بیماران و مجموعه اقدامات نوین درمانی و حتی برخی داروها همچون انواعی از آنتیبیوتیکها نمیروند.
این پرستار میگوید: بیماران سوختگی، بیماران خاصی هستند چرا که بیشتر آنها معمولا بر اثر آتشسوزی داروندارشان را از دست دادهاند و بنابراین چگونه میتوانیم از آنها انتظار داشته باشیم، هزینههای کلان درمان را بپردازند؟
از سوی دیگر سوختگی از آن دست آسیبدیدگیهایی است که برخی بیماران پس از مرخص شدن از بیمارستان نیز گاه تا پایان عمر باید درمان را در قالب جراحیهای ترمیمی و.... ادامه دهند. درد بیماران سوخته فقط هزینههای بالا نیست. در بسیاری از شهرستانها بیمارستان سوانح و سوختگی وجود ندارد و وقتی کسی دچار سوختگی میشود باید آنقدر در شرایط وخیم باقی بماند که او را به بیمارستانی تخصصی در شهرستانی دیگر منتقل کنند. نمازی با اشاره به این نکته گواه میآورد: هماکنون شمار زیادی از بیمارانی که در بیمارستان محل کار او در تهران بستری شدهاند از شمال، غرب و جنوب کشور هستند.
چهارشنبهسوزی در راه
کمتر از یک ماه به پایان سال باقیمانده است و همه ایرانیها میدانند که چهارشنبهسوری برای خیلیها «چهارشنبهسوزی» است و چند روز پیش و پس از آن، شمار سوختهها در سراسر کشور ناگهان افزایش پیدا میکند و به همین خاطر از حالا کارکنان درمانی بیمارستانهای سوانح و سوختگی گوش به زنگ هستند برای رسیدن آمبولانسهای آژیرکشان که از راه برسند و بیماران زغال شدهای را که از درد ضجه میزنند بیاورند تا دوره درمان را بگذرانند؛ دوره درمانی که گاه برای تامین هزینههایش باید به داراییشان چوب حراج بزنند.
مریم یوشیزاده - گروه جامعه
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد