با توجه به ضعف سیاسی و نظامی و زوال فرهنگی و اقتصادی حاکم بر ایران در قرن نوزدهم، طیف نواندیش هیات حاکمه برای جبران عقبماندگی کشور در صدد انجام اصلاحات و دستیابی به علوم و دانشهای جدید برآمدند. از جمله این افراد میتوان به میرزا تقیخان امیرکبیر، صدراعظم ناصرالدین شاه اشاره کرد.
میرزا محمد تقیخان امیرکبیر از بزرگترین رجال عصر قاجار بود که با توجه به لیاقت و کاردانیاش بتدریج مورد توجه ناصرالدین میرزا ولیعهد قرار گرفت و پس از به تخت نشستن وی (ناصر الدین شاه)، در 1264ق صاحب عنوان صدراعظم شد. از مهمترین اقدامات وی در زمینه رشد علوم و دانشهای جدید و آموزش نوین، تاسیس مدرسه دارالفنون بود.
در زمان طولانی پس از صفویه تا قاجاریه، شیوه تعلیم، تربیت، علم و دانش در ایران تغییر چندانی نکرده بود. در دوره قاجار افراد برای سوادآموزی دو راه پیش رو داشتند: یکی مدارس دینی و دیگری مکتبخانههایی که به کودکان خواندن و نوشتن یاد میدادند.
این نوع آموزش که محدود به تعلیم تعدادی کتاب چون گلستان سعدی، جامع عباسی و... بود و کارایی چندانی نداشت، سواد شاگردان منحصر به خواندن و نوشتن فارسی و عربی میشد و هیچگونه آشنایی با علوم جدید پیدا نمیکردند.
در زمان ناصرالدین شاه، نیاز به تاسیس مدرسه برای آموزش علوم جدید مورد توجه قرار گرفت. امیرکبیر با آگاهی کامل از دستگاه ناکارآمد اداری ایران و آشنایی با زندگی و دانشهای جدید، در مدت اقامت در روسیه و عثمانی، بخوبی نیاز به افرادی کاردان و بهرهمند از دانش جدید را دریافته بود. وی ابتدا گروهی را برای آموزش صنایع جدید به روسیه اعزام کرد، اما بزودی دریافت که این مسأله راهحلی کوتاهمدت است و باید با ایجاد موسسهای علمی در داخل و دعوت از استادان خارجی، این مشکل را به صورت اساسی مورد توجه قرار دهد.
امیرکبیر در صدد ایجاد مرکزی برای آموزشهای نوین در ایران بود، «ذهن امیر... در درجه اول معطوف به دانش و فن جدید بود و بعد به علوم نظامی توجه داشت» هدف وی تاسیس مدرسهای فنی، نظامی، طبی و صنعتی برای رفع نیازهای کشور و آشنا ساختن مردم ایران با صنایع و فنون جدید اروپایی و انتشار آن در ایران بود، در ابتدا برای آن که این مرکز جدید با مخالفتهای جدی مواجه نشود آن را مکتبخانه شاهی یا تعلیم خانه خواندند.
معلمان دارالفنون: چون در داخل ایران افرادی که بتوانند در این مدرسه تدریس کنند، وجود نداشت امیرکبیر تصمیم گرفت معلمان اروپایی را از کشورهایی بیطرف استخدام کند، به همین جهت متوجه اتریش شد و معلمانی از آن کشور استخدام کرد. البته همه این افراد از سرزمین اصلی اتریش نبودند: موسیو فوکتی (ایتالیایی)، موسیو چارنوتا، دکتر پولاک (چک)، موسیو نمیرو، موسیو زطی (ایتالیایی) و اگوست گرزیر. امیرکبیر سرانجام پیش از آن که بسیاری از اقداماتش به نتیجه برسد از مقامش عزل شد، زمانی که معلمان اتریشی به ایران وارد شدند دو روز از عزل وی و خلع عناوین و القاب او میگذشت.
افتتاح دارالفنون: دارالفنون روز یکشنبه پنجم ربیع الاول 1268 ـ سیزده روز پیش از قتل امیرکبیر ـ به طور رسمی افتتاح شد. اولین باری بود که دولت در ایران برای خود مسوولیتی در امر تعلیم و تربیت قائل شده بود.
دروس دارالفنون: درسهایی که در دارالفنون تدریس میشد عبارت بود از مهندسی، دواسازی، طب، جراحی، توپخانه، پیاده نظام، سواره نظام، معدنشناسی و زبان تدریس در دارالفنون، زبان فرانسه بود. در آغاز کار معلمان مدرسه همان هفت نفر اروپایی بودند ولی پس از چند سال، ایرانیان تحصیلکرده بتدریج جای آنها را گرفتند.
فارغالتحصیلان دارالفنون: تعداد فارغالتحصیلان دارالفنون طی 40 سال به بیش از 1100 نفر رسید که اغلب از خانوادههای مهم و سرشناس بودند و عدهای از آنان نیز به مقامات عالی رسیدند. اکثر این فارغالتحصیلان «علیقدر مراتب حقوقی دیوانی داشتند و به خدمات گماشته میشدند به محصلان نظامی منصب داده میشد» فعالیت این افراد که برخی از آنها عناصری ترقیخواه و تحول گرا بودند، در ساختار دیوانسالاری ایران، نقش غیر قابل انکاری در تغییر و تحول ساختار فکری و اجتماعی آن دوران داشت.
آغاز به کار دارالفنون را میتوان نقطه عطفی در ورود علوم جدید به ایران دانست. دارالفنون با استفاده از معلمان اروپایی، در آشنا ساختن مردم ایران با تمدن و فرهنگ جدید اروپایی، عاملی بسیار مؤثر بود و فارغالتحصیلان دارالفنون با ترجمه و تألیف کتب درسی به این خصوص دامن میزدند.
مهناز نگهی - جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد