نگذاشتند به تراکتور سازی بروم

مظلومی: فوتبال ما جو مسمومی دارد

جای جلالی و مظلومی خالی بود

لیگی که هر روز گران‌تر می‌شود

دوازدهمین دوره رقابت‌های لیگ برتر فوتبال در حالی به نیمه راه خود رسیده است که صرف نظر از رقابتی که همیشه بین مدعیان بوده، این لیگ یک درس بزرگ برای فوتبال ایران دارد و آن این که صرف داشتن پول و هزینه کرد کلان در آن نمی‌توان به موفقیت رسید.
کد خبر: ۵۳۴۷۳۹
لیگی که هر روز گران‌تر می‌شود

هر چند اکنون و با ضرب‌الاجل کنفدراسیون فوتبال آسیا، باشگاه‌های فوتبال ایران نیم نگاهی به بحث راه‌اندازی آکادمی‌های فوتبال خویش داشته‌اند تا از این رهگذر این امیدواری برای جامعه فوتبال ایجاد شود که با چند سال کار ریشه‌ای و پایه، نسل تازه‌ای از فوتبالیست‌های خوب و نخبه به فوتبال ایران معرفی شوند، اما واقعیت این است که باشگاه‌های ما به عوض آن که نگاهشان به داشته‌های خویش باشد، بیشتر معطوف به استفاده از دسترنج دیگران بوده‌است که به‌طور طبیعی این مساله نمی‌تواند برای فوتبال ایران امید بخش باشد.

در حقیقت اگر امروز همه به این نکته معترف هستند که لیگ ایران جوشنده و بالنده نیست، یکی از دلایلش این است که در بازار کاذب ایجاد شده، حاضری خوری در فوتبال ایران باب شده است تا در پایان هر فصل، تیم‌های باشگاهی ما شاهد و ناظر رفت‌وآمد‌های زیادی باشند؛ رفت و آمدهایی که نه لزوما از سر نیاز، بلکه بیشتر برای پز دادن و ژست‌گرفتن فلان مدیر جلوی دوربین‌های تلویزیونی است تا همه این فعل و انفعال‌ها تا اینجای کار جز آن که لیگ فوتبال ایران را گران و گران‌تر کند، نتیجه دیگری در پی نداشته باشد.

بدیهی است اگر چشمه لیگ فوتبال ایران جوشان باشد، نباید کارمان به جایی برسد که برای گذران امور فوتبالمان، دست به دامن بازیکنان پا به سن گذاشته شویم. روندی که دامنه آن طی این سال‌ها، گریبان تیم ملی را نیز گرفته تا در پروسه فوتبالی خود نتوانیم از سرمایه‌گذاری‌های کلان صورت گرفته در این بخش، بهره‌مندی لازم را داشته باشیم.

هر چند بسان دیگر سال‌ها، لیگ عرصه رقابت تیم‌های دارا و ندار است، اما در این چرخه، تیم‌هایی که از سازندگی غافل نبوده‌اند، بهتر توانسته‌اند افت و خیزشان را مدیریت کرده و با استفاده درست از فرصت‌ها و با کمترین هزینه‌ها، گلیمشان را سالم از آب بیرون بکشند.

فجرسپاسی از جمله این تیم‌های سازنده‌ای است که همیشه به درون و سرمایه‌های خویش نگاه داشته است تا با وجود تمام نداری‌ها، بازیکنان خوب و بزرگی را به فوتبال ایران معرفی کند. محمود یاوری سرمربی موفق و همیشه مطرح فوتبال ایران، امسال با تعدادی بازیکن جوان و گمنام در فوتبال ایران، خوب مانور قدرت و همبستگی داده است تا با فروغی چشمگیر در برابر تیم‌های مدعی و پر سرمایه، مهر تائیدی بزند به هنر مربیگری و خلاقیت خود در بهره‌گیری درست از مهره‌های جوان. هرچند تیم فجر سپاسی برای آغاز نیم فصل دوم، دو تن از بازیکنان تاثیرگذار خود را در اختیار ندارد و رضا حقیقی و عباس‌ محمدرضایی در تور تیم‌های پرسپولیس و استقلال‌ گیر کردند تا بلکه این بازیکنان، عصای دست سرخابی‌ها در ادامه راه لیگ شوند، اما واقعیت این است که فجر سپاسی با حفظ ساختار تیمی خویش باز هم خواهد توانست مهره‌های مطرح دیگری را به فوتبال ایران معرفی کند.

نیمکت سست مربیان

در حالی که برای نیم فصل اول لیگ برتر فوتبال ایران می‌توان صفحات زیادی را قلمی کرد، اما نکته دیگری که حسابی به چشم آمد، نیمکت سست مربیان بود تا پدیده نتیجه‌گرایی صرف، بدجوری به آفت فوتبال ایران تبدیل شود. رسول کربکندی، مربی با ریشه اصفهانی که پس از سال‌ها کار در دیگر تیم‌ها و دوری از اصفهان به دیار نصف جهان بازگشته بود تا ذوب آهن پوست انداخته و البته جمع و جور شده به لحاظ هزینه‌ای را وارد کارزار رقابت‌ها کند، هیچ فکر نمی‌کرد چند هفته به پایان نیم فصل، عذرش از این تیم خواسته شود. ذوبی‌ها که هیچ فکر نمی‌کردند پس از سال‌ها حضور در سطح اول فوتبال ایران، در قعر جدول دست و پا بزنند، زود فرهاد کاظمی را جایگزین کربکندی کردند تا مشخص شود مدیران ذوب نیز بر خلاف شعارهای ابتدای فصل و صرفه‌جویی‌های به‌عمل آورده، باز هم به دنبال نتیجه‌اند و برای انجام یک کار زیربنایی کم طاقت‌ هستند.

ملوان بندر انزلی نیز که امسال با حضور حسین هدایتی کلی برای مطرح شدن خرج کرده، پس از چند هفته، عذر فرهاد پورغلامی، مربی بی‌ادعای خود را خواست تا محمد احمدزاده بعد از مدت‌ها بی‌تیم ماندن، دوباره به خانه‌اش بر گردد. ملوانی که البته تا اینجا خوب نتیجه گرفته و تلاش می‌کند با قرارگرفتن در بین سه تیم برتر، یکی از سهمیه‌های آسیایی را به خود اختصاص دهد.

صنعت نفت آبادان نیز که امسال لیگ را خوب شروع نکرده بود، تنها چند هفته به کاستای پرتغالی مهلت داد و وقتی دید او کارش به بن بست خورده، کاسیمیرو را دوباره به آبادان فراخواند تا با او خاطرات خوب گذشته‌شان را تکرار کند.

داماش گیلان نیز که با امید هرندی کار خود را آغاز کرده بود، خیلی زود در خروجی باشگاه را نشان این مربی داد تا مربی کهنه‌کاری چون حمید درخشان، یک بار دیگر کار با امیر عابدینی را تجربه کند. مهدی تارتار نیز قبل از آن که به مشکل‌ بربخورده و زیر پایش خالی شود، مشکلات بی‌پولی را بهانه جدایی از تیم گهر دورود قرار داد تا این تیم از بی‌پولی در دامن هدایتی بیفتد و محمد مایلی‌کهن، هدایت این تیم قعرنشین را به عهده بگیرد.

پرسپولیس نیز که می‌خواست با مانوئل ژوزه به تیمی رویایی تبدیل شود، وقتی دید این مربی پیر و تند مزاج خوب نتیجه نمی‌گیرد و با بازیکنان نیز روابط خوب و گرمی ندارد، یحیی گل‌محمدی جوان و پرسپولیسی را در صبای قم دو هوایی کرد تا این مربی متین و کم حرف، ابتدای راه صبا به کوچه پرسپولیس بپیچد.

گرچه لیگ ایران در نیم فصل دوم نیز آبستن حوادث زیادی خواهد بود، اما بی‌شک جای دو مربی در لیگ برتر تا اینجا خالی است؛ یکی مجید جلالی، نظریه‌پرداز خوشفکر فوتبال ایران که پس از جدایی از فولاد تصمیم گرفته زود به پیشنهاد تیمی پاسخ مثبت ندهد و دیگری نیز پرویز مظلومی که ترجیح داد به گهر نرود تا پیشنهادهای بهتری را به انتظار بنشیند.

حجت‌الله اکبرآبادی - گروه ورزش

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها