جنایت‌هایی که باورکردن‌شان سخت است

آدمخواران شیک‌پوش

نه برگ می‌پوشند، نه موهایشان ژولیده است و نه ریش‌شان کنفی. ظاهرشان را که ببینی فرقی با دیگران ندارند، اماباطنشان مخوف است. الکساندر بایچکوف یکی از آنهاست و تا همین چند وقت پیش کسانی که او را می‌شناختند، خیال می‌کردند او هم یکی است مثل بقیه. نادیده‌اش می‌گرفتند، راحت و آرام از کنارش رد می‌شدند یا اگر خودمانی‌تر بودند هنگام عبور سری تکان می‌دادند و زیر لب سلامی می‌گفتند اما سنگی که الکساندر به شیشه فروشگاه کوبید، جداره محفظه اسرارش را فروریخت، رازهایی که تا قبل از این فقط سوتلانا‌ ـ دوست دخترش ـ از آنها خبر داشت.
کد خبر: ۵۲۷۸۰۷

 حالا مدتی است حاشیه‌نشینان رودخانه ولگا در روسیه به ویژه ساکنان منطقه پنزا در شوک هستند. پلیس می‌گوید باید بیشتر تحقیق شود اما این به معنی بی‌گناهی الکساندر نیست هرچه تجسس‌ها جلوتر برود فقط ممکن است تعداد قربانیان افزایش پیدا کند. تاکنون تقریبا شکی وجود ندارد الکساندر 11 نفر را کشته البته بقایای اجساد 9 نفر پیدا شده و از دو قربانی دیگر اثری نیست. قاتلان سریالی در گوشه و کنار دنیا پیدا می‌شوند و هرچند افشای جنایات‌ آنها هم تکان‌دهنده است، مورد الکساندر با بقیه فرق می‌کند. او فقط به قتل اکتفا نمی‌کرد و تکه‌ای از بدن هر مقتول را می‌خورد.

الکساندر از همان دوران جنینی زندگی پرمخاطره‌ای داشت. او محصول رابطه نامشروع مادرش با مردی غریبه بود. قاتل زنجیره‌ای از همان لحظه‌ای که چشم باز کرد خودش را در محاصره انواع پریشانی‌ها و آشفتگی‌ها دید:کودکی خیلی سختی داشتم. این را خودش می‌گوید. تحقیقات پلیس هم همین را ثابت می‌کند. الکساندر در کودکی بسیار ترسو بود اما ناگهان رویه‌اش تغییر کرد و جسارت افسارگسیخته‌ای را از خودش نشان داد:قتل به من اعتماد به نفس می‌داد. این هم گوشه‌ای از اعترافات مرد آدمخوار است. او با سوتلانا زندگی می‌کرد و برای این‌که قابلیت‌های خودش را به دوست دخترش نشان بدهد دست به چنین کشتارهایی می‌زد. می‌خواست خودش را به اثبات برساند و برای همین بود که بی‌خانمانان را به خانه‌اش می‌کشاند و با چاقو به کام مرگ می‌فرستاد. قربانیان او اکثر افراد الکلی و متکدیان بودند و مدتی بود که زمزمه‌ها درباره گم شدن ناگهانی‌شان شروع شده بود، اما کسی نمی‌دانست چه بلایی سر آنها می‌آید تا این‌که الکساندر با شکستن شیشه یک فروشگاه سخت‌افزار از آنجا دزدی کرد. مبلغی پول نقد و وسایلی به ارزش ده هزار روبل (300 دلار)کل چیزی بود که مرد جوان برداشت و گریخت، اما فرارش زیاد طول نکشید و پلیس وقتی او را دستگیر کرد تا درباره سرقت تحقیق کند با جمله‌ عجیبی مواجه شد:خانه‌ام را بگردید، مخصوصا حیاط پشتی‌ را.

درخانه نشانه‌هایی وجود داشت که ثابت می‌کرد این محل قتلگاه انسان‌های زیادی بوده است. سپس حفاری حیاط بقایای اجساد را آشکار کرد. ماموران می‌گویند متهم در دو مورد قلب قربانیانش را خورده و در سایر موارد نیز بخش‌هایی از اجساد بویژه کبد مقتولان را به نیش کشیده است. الکساندر در تمام قتل‌هایش از یک شیوه استفاده می‌کرد و آنها را با یک چاقوی آشپزخانه که خوب تیز می‌کرد، از پادرمی‌آورد. الکساندر عاشق رمان‌ها و برنامه‌های تلویزیونی جنایی است. او داستان زندگی بسیاری از قاتلان زنجیره‌ای را خوانده بود تا با روش کارشان آشنا شود و برنامه دقیقی برای کشتارهایش داشته باشد. او کاملا بانظم و برنامه عمل می‌کرد و فقط در ماه‌های گرم سال آدم می‌کشت و اصول خاصی را برای پنهان کردن جنایاتش به کار می‌برد. کار روی پرونده الکساندر هنوز تمام نشده است و هنوز معلوم نیست ادامه یافتن تحقیقات درباره این جنایتکار از چه فجایع دیگری پرده برخواهد داشت.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها