در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
ایده اولیه تهیه چنین بخش مجزایی به عنوان لالایی در شبکه پویا چطور در ذهنتان شکل گرفت؟
همیشه بر این باور بودهام که داشتههای فرهنگی ما اگر پیرایش و پالایش شود، یکی از بهترین ابزارهای تربیتی و شخصیتساز برای کودکان امروز است. از این رو همیشه فکر میکردم اشعار کودکانه مبتنی بر ادبیات بومی، اگر با ابزار پرنفوذی مثل انیمیشن ادغام شود مطمئنا محصولی اثرگذار به وجود خواهد آورد و در این میان لالایی ها، از بهترین و ماندگارترین اشعار است. تجربه این کار به صورت شنیداری در لالایی، شببخیر کوچولو که سالهاست از رادیو پخش میشود، انجام شده است. من فکر کردم لالاییها را میتوان با تصاویر متحرک از تلویزیون پخش کرد که طیف وسیعتری از مخاطب را نیز دارد. از این رو سال ۸۷ طرح این برنامه را به مرکز پویانمایی صبا ارائه کردم که با نظر موافق مسئولان مواجه و روند نگارش و تولید آن آغاز شد.
از آنجا که لالاییها برگرفته از فرهنگ اقوام گوناگون است، این مقوله به تحقیق و پژوهش گستردهای نیاز دارد. تحقیقات این کار به چه صورت بود؟
این کار بدون تحقیق، امکان تولید نمییافت. هر آنچه در انیمیشن لالاییها به تصویر درآمده اعم از نقش، رنگ، پوشش، معماری، جغرافیا، عناصر بصری و نشانهها، همه مبتنی بر تحقیق جامعی است که بر ویژگیهای نواحی و ساکنان مناطق مختلف ایران صورت گرفت. بیش از هر کاری، ما به سراغ لالاییهای ضبط شده و مدون در کتابها و فایلهای صوتی رفتیم و براساس یک دستهبندی مشخص و برنامهریزی شده، لالاییهای بخشهای مختلف سرزمینمان را استخراج کردیم. بسیاری از آنها را که فارسی نبودند ترجمه کردیم. سپس سراغ شناخت فرهنگ اقوام رفتیم که بتوانیم تصاویر صحیح و سالمی از هر فرهنگ قومی ارائه کنیم.
آیا به لالاییهای همه اقوام ایرانی پرداختید؟
متاسفانه نتوانستیم به همه اقوام ایرانی بپردازیم. ایران سرزمین پهناوری است که اقوام، طایفهها و تبارهای زیادی در آن زندگی میکنند. ما در ناحیه خراسان، مناطق ترکنشین داریم یا مثلا در بخشهایی، فرهنگ حاشیه کویر قابل تشخیص از فرهنگ مردم کوهپایهنشین نیست.
جالب اینجاست که در متن اشعار لالاییها نیز این مشابهت به چشم میخورد. بنابراین ما چارهای نداشتیم تا به تعریف کلی و عمومی از اقوام بسنده کنیم. مثلا همه اقوام و تبارهای لر یا کرد را با عنوان کلی کردی یا لرستانی دستهبندی کردیم یا مثلا برای فرهنگهای حاشیه دریای خزر به طور کلی یک لالایی ساختیم و برای جنوب نیز همین طور.
خودتان با کدام یک از این همه لالایی ارتباط بیشتری برقرار کردید؟
برای من به عنوان نویسنده، تهیهکننده و کارگردان، 13 فرزند یکسان وجود دارد که البته ممکن است یکی از دیگری برازندهتر باشد، اما برای من که به تساوی در بالیدن یک به یک آنها انرژی گذاشتهام همه به یک اندازه عزیزند.
سوالی که در اینجا پیش میآید این است که آیا در تصویرسازی انیمیشنهای این 13 لالایی آیا از فرم و ساختار یکسانی بهره بردید یا هر کدام از انیمیشنها را به گونهای خاص تصویرسازی کردید؟
پاسخ این سوال در خود کارها پیدا میشود. لالاییها عنوان یک مجموعه است، اما در واقع شما شاهد 13 فیلم کوتاه انیمیشن هستید که هر کدام از لالاییها دارای فرم متفاوت تصویری است. اصلا کار نمیتوانست به شکل دیگری انجام پذیرد، زیرا ما متعهد بودیم به فرهنگ اقوام بپردازیم و تفاوت زیادی میان این فرهنگها وجود دارد که قاعدتا تفاوتهای بصری را نیز الزامی میکند. شما گرمای التهابآور جنوب را با خنکای کوهستان آذربایجان و سر سبزی خطه شمال یکسان تجربه نمیکنید. بنابراین ما باید به تفاوتهای جغرافیایی توجه میکردیم. آداب، رسوم، پوشش و معماری نیز در هر قوم، متفاوت از دیگری است. با توجه به همه اینها بود که ما به 13 فرم متفاوت برای گرافیک کار رسیدیم. برای این کار ما از تصویرگری بهره زیادی بردیم و تصویرگران ویژه کتابهای کودک را به همکاری دعوت کردیم و هر داستان و شعر را به کسی سپردیم که شیوه کارش متناسب آن موضوع به نظر میآمد.
طبیعتا هر کدام از انیمیشنها نیازمند موسیقی جداگانهای بود. آیا آهنگساز این مجموعه با همه این موسیقیهای محلی آشنایی داشت؟
آقای فردین خلعتبری چهره شناخته شدهای در عرصه موسیقی بخصوص موسیقی فیلم است و البته آشنایی بسیار دقیقی با موسیقی نواحی ایران دارد و علاوه بر اینها تجربه کار برای کودکان را نیز دارد. اینکه ایشان پذیرفتند در مجموعه همراه و همکار ما باشد، از خوششانسی ما بود و چندان که از خود کار نیز پیداست او بدرستی سراغ ملودیهای هر ناحیه رفته و از آنها برای ساخت موسیقی لالاییها استفاده کرده است.
اغلب موسیقیهای لالایی در ایران بسیار حزین و اندوهآور است. در صورتی که قصد ما از ساخت این مجموعه، آفریدن آرامش و خیال برای کودک در آخرین ساعات شب بود. پس آهنگساز با ظرافت تمام از ملودی نواحی برای ساخت موسیقی استفاده کرد.
شعرهای لالاییها را هم از قومیتهای مختلف استخراج کردید؟
نامجو: اغلب موسیقیهای لالایی در ایران بسیار حزین و اندوهآور است. در صورتی که قصد ما از ساخت این مجموعه، آفریدن آرامش و خیال برای کودک در آخرین ساعات شب بود. پس آهنگساز با ظرافت تمام از ملودی نواحی برای ساخت موسیقی استفاده کرد
اشعار لالاییهای هر قوم در زمان تحقیق استخراج شد. در 90 درصد این لالاییها حکایت از اندوه و درد دل مادری بود که از دوری شوهر و آزار نامادری و غم غربت، دل خون بود و آرزو داشت فرزندش زودتر بزرگ شود تا انتقام او را بگیرد تا حداقل در دوران پیری بتواند روی آرامش ببیند. جالب اینکه این مضمون در تمام لالایی اقوام به اشکال مختلف وجود داشت و در آنها بسیار کم آرزوها و خیالهای کودکانه دیده میشد. ما ابتدا بخش حزین و شکوهآمیز را حذف کردیم و همان تصاویر اندک کودکانه را جمعآوری کردیم و سپس براساس آن مفاهیم، اشعار جدید و متناسبی سرودیم. زهرا طباطبایی و خود من که این اشعار را شکل دادیم، سعی کردیم تا جایی که ممکن بود، تخیل کودکانه را در آنها جاری کنیم و خیلی ظریف به ویژگیهای قومی هم اشاره کنیم.
آیا در ساخت این لالاییها قصد داشتید لالاییهای جدید را به دایره لالاییهای قدیمی اضافه کنید؟
من چنین قصدی نداشتم، اما به بازآفرینی فرهنگ اعتقاد دارم. اگر لالاییهای جدید و امروزی ما باعث شود سنت لالایی گفتن و لالایی شنیدن احیا شود، بسیار مفتخرم که سهم کوچکی در آن داشته باشم. زیرا لالایی برای کودک فقط بهانه خواباندن نیست.
لالایی میتواند برای کودکی که در دنیای پر اضطراب امروز زندگی میکند، خوابهای خوش و آرام بیافریند. این گونه حداقل بخشی از سلامت روان در کودک امروز و انسان فردا تضمین میشود.
مراحل تولید این انیمیشنها به چه صورت بود؟
این لالاییها چون موزیک ویدئوست، لازم بود ابتدا ترانههای آن آهنگسازی و خوانده شود و پیش از آن به قطعات شعری نیاز داشتیم که به ترتیبی که گفتم آماده شد. پس از آماده شدن موسیقی و ترانهها، فیلمنامهها در اختیار طراحان و تصویرگران قرار گرفت تا عناصر هنری کار اعم از طراحی فضاها و شخصیتها تهیه شود. سپس این مواد هنری برای تکنیکهای مختلفی که ما در این مجموعه به کار بردیم و شامل شیوه سهبعدی و شیوه دوبعدی و همین طور شیوه تلفیقی بود، آماده و بقیه مراحل فنی انجام شد. آنچه کار ما را بسیار سخت میکرد، تعدد شکلی در داستان و فضاسازی شخصیتها بود که باعث میشد مراحل اجرایی پیچیده، زمانبر و هزینهبر باشد.
خودتان فکر میکنید این لالاییها روی کودکان تاثیر دارد؟
اگر لحظهای به این تاثیر باور نداشتم هرگز این کار را انجام نمیدادم. مسلما تاثیر خواهد داشت و از همان ابتدای پخش، از استقبال عمومی آن مطلع شدیم که تاثیر خوبی داشته است. از وقتی نگارش فیلمنامه و سرودن اشعار را شروع کردیم تا زمانی که شخصیتها و فضاها را خلق میکردیم تنها افق دیدمان، جلب رضایت کودکان بود که البته کار سختی است. کودکان چنان با خود و جهان اطرافشان صادقند که لحظهای نمیتوان فریبشان داد، زیرا تصور رایج این است که موزیک ویدئو، یعنی کنار هم چیدن چند تصویر زیبا که موسیقی را به گوش خوشایندتر کند. در حالی که در موزیک ویدئو شما میتوانید یک قصه کامل را در کوتاهترین زمان روایت کنید و این روایت میتواند در شعر ترانه پنهان باشد یا نباشد. یعنی بسیارند موزیک ویدئوهایی که شعر چیزی میگوید و تصویر، داستان دیگری روایت میکند. این از توانایی تداعی معانی در ذهن آدمی سرچشمه میگیرد. اما ما سعی کردیم داستانهای این کار را نیز نزدیک به اشعار طراحی کنیم و سه مرحله پررنگ کردن شخصیت، مواجه شدن شخصیت با مساله و عبور شخصیت از مساله و رسیدن به آرامش را در بیشتر داستانها رعایت کنیم.
برخی از این لالاییها به نحوی است که بزرگترها نیز از تماشای آنها لذت میبرند. خودتان دلیل این اتفاق را چه میدانید؟
به طنز یا به جد باید بگویم دلیل آن همان وجود کودکدرون است. کودکدرون هم دلش لالایی میخواهد و آرزوی خواب خوش دارد. کودک درون هرگز بزرگ نمیشود و هر گز هم از خواستههای صادقانه و کودکانهاش دست نمیکشد. اگر بزرگسالان از تماشای لالاییها لذت میبرند یعنی هنوز به صدای درونشان گوش میکنند. چیزی که در این دوران دیگر کمتر اتفاق میافتد.
تا چه حد از نوستالژیهای کودکی در ساخت و تصویرسازی این لالاییها استفاده کردهاید؟
اگر منظور شما از نوستالژی چیزهایی است که این روزها خیلی دلمان برایش تنگ میشود، باید با کمی بغض بگویم سراسر این لالاییها به عشق همان نوستالژی پیش رفته است. در کودکی، یک تکه چوب برای ما نقش یک اسب راهور و رشید را داشت یا ماه در خیالمان یک قایق نقرهای بود یا همه اشیا و چیزهای اطراف میتوانست جان بگیرد و مشکلاتمان را حل کند. کودکی همه ما مملو از خیال بود. ای کاش این خیال هرگز کودکان ما را تنها نگذارد. کار من و بسیاری از همکاران دیگر در حوزه ادبیات، انیمیشن و سینمای کودک تنها با همین آرزو و نوستالژیهاست که بهرغم مشکلات روی پا ایستاده و روز به روز بالندهتر میشود.
به عنوان خالق این لالاییها چه توصیفی برای آنها دارید؟
به نظر من لالاییها ادای احترامی است به آنچه خاک وطن را برای هر انسانی عزیز میکند و آن چیزی نیست جز فرهنگ، تاریخ و مردمی که آن خاک را حفظ کردهاند. مجموعه لالاییها تقدیم به همه کودکان همین خاک و سرزمین است که فردایش را خواهند ساخت. پس چه خوب است امروزشان را ما زیباتر کنیم.
فکر نمیکنید ساعت 11 برای پخش لالاییها دیر است؟
اینکه چه زمانی مناسب خواب بچههاست در تخصص روانشناسان کودک است و البته من فقط سازنده لالاییها هستم، نه تصمیمگیرنده درباره زمان پخش آنها. اما نظر شخصیام این است که یکی دو ساعت زودتر برای پخش این برنامه مناسبتر است. زیرا با والدین زیادی برخورد داشتهام که در مورد به موقع خواباندن کودکان مشکل داشتهاند. لالاییها یا برنامههای مشابه میتواند مثل یک هشدار یا علامت غیرمستقیم نزد کودکان عمل و زمان صحیح خواب را به آنها یادآوری کند.
مهراوه فردوسی / گروه رادیو و تلویزیون
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم