همه ما میدانیم که دایره وظایف نیروی انتظامی چه در تهران بزرگ و چه در سطح کشور تا چه اندازه وسیع است، به طوری که حتی به نظر میرسد این گستردگی وظایف، با تعداد نیروها و امکاناتی که پلیس در اختیار دارد، تناسبی ندارد. شما تا چه اندازه این موضوع را قبول دارید؟
تنوع کار پلیس هم بسیار زیاد است و ماموریتهای فراوانی هم درخصوص این وظایف به این مجموعه محول شده است، به همین منظور و برای این که بتوانیم با توجه به این گستردگی وظایف و ماموریتها پاسخگوی مردم باشیم معاونتهای خاص و پلیسهای تخصصی برای انجام ماموریتهای مختلف راهاندازی و به مجموعه پلیس اضافه شده است. برای مثال در حال حاضر پیگیری مسائل امنیتی و خدماتی مانند گذرنامه اتباع توسط پلیس امنیت انجام میشود یا تا چندی پیش مسائل مربوط به جرائم سایبری و اینترنتی توسط پلیس آگاهی رسیدگی میشد، اما افزایش جرائم مربوط به این حوزه در یک دوره زمانی موجب شد تا پلیس تخصصی و مستقلی تحت عنوان پلیس (فتا) برای پیگیری این جرائم راهاندازی شود.
پس با این توضیحات میپذیرید که تعداد نیروها و امکانات موجود با تنوع وظایف و ماموریتهای پلیس همخوانی ندارد؟
این موضوع را هم میتوان به نوعی پذیرفت که در برخی ماموریتها شاید تناسبی نباشد ولی برای همه مجموعههای کاریمان این وضعیت صادق نیست.
اما برخی ماموریتها و وظایف پلیس هم هست که منتقدان معتقدند اصلا در حیطه وظایف پلیس نمیگنجد و برگردن پلیس گذاشته شده، چراکه سازمان و دستگاه دیگری برای محول کردن این مسئولیت پیدا نشده است؛ وظایفی مانند جلوگیری از ورود زنان به سفره خانههای سنتی، برخورد با خالکوبی در آرایشگاههای زنانه، کنترل استخرها و کافینتها و... .
در این مورد با شما موافقم، به طور مثال برخی ماموریتها که در حال حاضر به پلیس واگذار شده، مانند جمعآوری متکدیان یکی از موضوعاتی است که گرچه مردم آن را از ما انتظار دارند، در حیطه وظایف شهرداری است یا جمعآوری معتادان که وظیفه پلیس نیست، بلکه وظیفه سازمانهای خدماتی مانند شهرداری، ستاد مبارزه با مواد مخدر و بهزیستی است. اما درخصوص موضوع ورود زنان به سفرهخانههای سنتی تاکید میکنم که اصلا چنین چیزی ممنوع نیست و اصلا ممنوعیتی برای ورود زنان به سفرهخانههای سنتی نداریم. فقط ارائه قلیان به زنان ممنوعیت دارد.
با آغاز فصل گرما به روال هر سال فعالیت گشتهای امنیت اخلاقی نیز شروع شده است، بارها پلیس اعلام کرده که حضور گشت امنیت اخلاقی طی سالهای اخیر موجب کاهش جرایمی مانند بدپوشی و بدحجابی شده است، اما پرسش اینجاست که از دیدگاه شما به عنوان یک مقام مسئول در پلیس، آیا این یک تغییر پایدار در جامعه است یا تغییری ناپایدار که صرفا به واسطه حضور فیزیکی نیروهای گشت امنیت اخلاقی در خیابانها به وجود آمده و اگر روزی این گشتها نباشند، دوباره این ناهنجاریها را مشاهده میکنیم؟
این را باید از مسئولان مربوط و کسانی که متولی تحلیل مسائل اجتماعی هستند بپرسید، اما یکی از ماموریتهای اصلی ما در جایگاه پلیس و در حوزه امنیت اخلاقی حضور گشتهای امنیت اخلاقی در سطح شهر است که در طول سال هم به طور مداوم حضور دارند، اما در فصل تابستان که به دلیل گرمای هوا نوع پوششها کمی تغییر میکند، قطعا پلیس هم وظیفه دارد که دقت بیشتری بر نوع پوششها داشته باشد، البته این نظارت صرفا مختص پوشش نیست و شامل تولیدیهای لباس، مغازهها و فروشگاههای عرضه لباس و در نهایت استفادهکنندگان است.
آیا میتوانید با استناد به آمار بگویید که فعالیت گشتهای امنیت اخلاقی طی سالهای اخیر در سطح شهر تا چه اندازه موجب کاهش بدپوششی شده و آیا پلیس تاکنون بررسی و مطالعه کارشناسی در این زمینه داشته که چه تعداد از افرادی که به خاطر نوع پوشششان از پلیس تذکر گرفتهاند، قبلا هم سابقه تذکر گرفتن داشتهاند؟
اگر وضعیت 5 سال گذشته را با شرایط فعلی مقایسه کنید، قطعا متوجه تغییری که در نوع پوششها در سطح جامعه ایجاد شده، میشوید. 5 سال پیش موضوع شلوارهای کوتاه و در اصطلاح «برمودا» مطرح بود یا از شالهایی استفاده میشد که مو از جلو و عقب مشخص بود، آرایشهای غلیظ هم در سطح شهر میدیدیم، اما حالا دیگر از آن نوع پوششها خبری نیست. در موضوع تکرار و سابقه تذکر نیز تاکید میکنم بیشتر کسانی که توسط گشتهای امنیت اخلاقی تذکر میگیرند، سابقهای ندارند و پس از آن نیز دیگر شئون را رعایت میکنند و شمار کسانی که سابقه تذکر گرفتن از گشتهای امنیت اخلاقی و جمعآوری و انتقال به پایگاه پلیس را داشتهاند، به سه درصد هم نمیرسد.
اما شما هنوز به آمار تعداد افرادی که تذکر گرفتهاند و دستگیریها در این زمینه اشاره نکردهاید.
بیشتر موارد ما در حد تذکر دادن و امنیت اخلاقی است تا جمعآوری و انتقال به پایگاه. آمارها هم روزانه بالا و پایین میرود و به نظرم بهتر است به جای ارائه آمار صرفا روی این موضوع مهم تاکید کنیم که وضعیت پوشش در شرایط فعلی نسبت به گذشته خیلی بهتر شده است.
سردار! برخی منتقدان به شیوه عملکرد گشتهای امنیت اخلاقی میگویند هنوز در این حوزه قانون منسجمی که بدپوششی را برای مردم و پلیس تعریف کند وجود ندارد، شما این موضوع را تا چه حد قبول دارید؟
تمام اقدامات پلیس براساس قانون است، یعنی اگر گشتهای امنیت اخلاقی در سطح شهر هستند یا هر ماموریت دیگری که پلیس دارد براساس موارد قانونی است و قطعا در رابطه با مبحث اصلاح بدپوششی در جامعه، هم با مرجع قضایی هماهنگی لازم انجام شده است و هم قانون آن وجود دارد و اگر قانون مجازات اسلامی را مطالعه کنید، بصراحت این موضوع عنوان شده است و ما کاستی قانونی در این زمینه نداریم.
اما به نظر میرسد هنوز مصادیق بدپوششی به شکل کامل مشخص نیست و ممکن است یک مامور برای شال کوتاه و پیدا بودن مو تذکر بدهد و مامور دیگری مانتوی تنگ را. برای آموزش نیروهای گشت امنیت اخلاقی و برای این که برخوردها و تذکر دادن آنها به مردم سلیقهای نباشد و حقی از شهروندان در این زمینه ضایع نشود، چه کردهاید؟
ماموران ما همگی آموزش لازم را دیدهاند و براساس این آموزشها اقدام میکنند و در این چند سال فعالیت هم دیگر تجربه کافی را پیدا کردهاند و افراد بیتجربهای در انجام ماموریتشان نیستند، درباره مصادیق بدپوششی هم بارها در رسانهها اعلام شده است.
در حال حاضر اشتباهات ماموران ما در حوزه گشتهای امنیت اخلاقی به حداقل رسیده است، ضمن این که ماموران بازرسی ما و حتی در رده فرماندهی نیز در محلهایی که گشتهای ما مستقر هستند، حضور پیدا میکنند و ضمن سرکشی بر عملکرد گشتهای امنیت اخلاقی هم نظارت میکنند. با این حال اگر مواردی هم باشد که به یقین برسیم خطایی از جانب مامور صورت گرفته ضمن برخورد با مامور خاطی از شهروند عذرخواهی میکنیم.
نکته مهمی که نمیتوان آن را نادیده گرفت این است که مانتوی تنگ یا کوتاهی که از نظر پلیس مصداق بدپوششی است و ماموران شما در گشتهای ارشاد دربارهاش تذکر میدهند، به هر حال تولید و در فروشگاهها نیز عرضه میشود، بنابراین شاید کمی بیانصافی باشد که همه تقصیرها را به گردن استفادهکنندگان بیندازیم. در واقع به نظر میرسد الگوی مناسب دیگری برای تولید پوششی که از نظر پلیس در جامعه پذیرفته شده است، وجود ندارد.
همان طور که قبلا هم اشاره کردم در حال حاضر پلیس هم بر تولیدیها و هم بر فروشندگان لباس و مانتو نظارت دارد و ماموران ما بعضا در این واحدها حضور پیدا میکنند، نظارت لازم را دارند و تذکر هم میدهند و واحدهای بیتوجه به تذکرها را پلمب میکنند.
در فروشگاهها و مغازههای عرضه لباس نیز در بیشتر مراکز خرید با توجیهاتی که انجام شده، دیگر مانتوهای مناسب عرضه میشود، اما مانتوهای نامناسبی که بعضا مشاهده میکنیم بیشتر لباسهایی هستند که از مرزها به صورت قاچاق وارد میشود. با این حال حرف شما را هم قبول دارم که در حال حاضر ما الگوی مناسب کم داریم و نهادها و سازمانهایی که باید روی الگوی لباس مناسب کار کنند، نداریم و هنوز هم نتوانستهایم لباسهای مناسبی برای مردان و زنان طراحی و عرضه کنیم و این موضوعی است که حتما متولیان امر باید مدنظر قرار دهند.
در مورد برخوردها هم انتقادهایی به عملکرد ماموران شما در گشتهای امنیت اخلاقی وجود دارد و برخی برخوردهای اشتباه حتی باعث سوءاستفاده رسانههای خارجی نیز شده است. ماموران شما برای احترام به حقوق شهروندان چهآموزشهایی دیدهاند؟
تمام ماموران زن و مرد ما که در حوزه امنیت اخلاقی فعالیت میکنند، آموزشهای لازم را دیدهاند و از تحصیلات عالی برخوردارند و فارغالتحصیل دانشکده پلیس یا سایر دانشگاهها هستند. سعی کردهایم پلیسهای زنی که در سطح شهر در قالب گشتهای ارشد فعالیت میکنند به گونهای انتخاب شوند که متناسب با رشته تحصیلیشان مانند علوم اجتماعی، روانشناسی و مشاوره باشد.
پلیس خدمتگزار مردم است و تلاش ما این است که ماموریتهای ما در جهت خواسته مردم باشد، یعنی اگر در یک دوره شهروندان دغدغه اراذل و اوباش یا مواد فروشان را دارند، حتما وظیفه پلیس وارد عمل شدن در این زمینه و رفع این نگرانی مردم است.
درباره بد پوششی هم این خواسته مردم است که پلیس در این زمینه وارد عمل شود، هرچند قانونگذار از ما این مطالبه را دارد و به همین دلیل ما هم در این زمینه وارد عمل شدهایم و سعی کردهایم برخوردهای نادرست را به حداقل برسانیم.
ساجدینیا: دستگیری و جمعآوری اراذل و اوباش فروشندگان سیدی و فیلمهای مستهجن مزاحمان نوامیس در اطراف مدارس دخترانه تولیدکنندگان و فروشندگان سلاح سرد سارقان و کیفقاپها ازجمله محورهای اصلی طرح امنیت محلهمحور بوده است
عمده دستور ما این است که ماموران صرفا تذکر بدهند، اما در مواردی که وضعیت پوشش بسیار زننده باشد آن خانم یا آقا باید همراه ماموران ما به پایگاههای پلیس بیایند و آنجا مشاوران ما حضور دارند و با آنها صحبت میکنند و هیچگونه برخورد بدی هم با آنها نمیشود، فقط با خانوادههایشان تماس میگیریم که لباس مناسب برایشان بیاورند و وقتی آنها لباسشان را تعویض کردند میتوانند به خانه برگردند.
اما بعضیها در ارتباط با اجرای ماموریتهای پلیس مقاومت میکنند و حتی به ماموران ما بیحرمتی میکنند، هرچند این موارد معدود است و اینها همان افراد معدود معلومالحالی هستند که از آنها به عنوان مصادیق مانکن نامبرده میشود، در غیر این صورت بیشتر افرادی که ماموران ما صرفا به آنها تذکر میدهند و مردم هم این تذکر را میپذیرند و به مامورانمان اعتماد میکنند.
نکته دیگر این است که در سطح معابر شهری ما مسئولیت تیمهای امنیت اخلاقی را به پلیسهای زن سپردهایم و ماموران مرد به عنوان نیروهای پشتیبانیکننده ماموران زن ما حضور دارند، تا اگر اتفاقی بیفتد در صورت نیاز ماموران زن را پشتیبانی کنند. برخی از تصاویر منتشر شده را هم که میبینید مربوط به سطح بزرگراههای شهر است که ماموران و نیروهای موتورسوار ما در سطح بزرگراهها مستقر و در حال گشتزنی هستند. آنها ماموریت دارند چهار موضوع را با جدیت کنترل و برخورد کنند؛
گروه اول کسانی که خودروهایشان آلودگی صوتی دارد و از سیستمهای صوتی خاص استفاده میکنند.
گروه دوم کسانی هستند که داخل خودرو سگ حمل میکنند. بارها تذکر دادهایم که حمل سگ چه در داخل خودرو و چه در پارکها ممنوع است. در این زمینه تماسهای فراوانی از شهروندان داشتهایم که با مشاهده سگی که سرش را از داخل خودرویی بیرون آورده دچار وحشت شدهاند و تعادل خود را در رانندگی از دست دادهاند یا این صحنه باعث ترس فرزندشان شده است، بنابراین پلیس قطعا وظیفه برخورد با سگگردانی چه در پارک و چه درون خودرو را دارد.
گروه سوم بانوانی هستند که هنگام رانندگی داخل خودرو کشف حجاب میکنند، ماموران ما در این موارد مدارک خودروی این خانمها را اخذ میکنند.
گروه چهارم نیز مزاحمان نوامیس هستند که با خودروی خود ایجاد مزاحمت میکنند. در این موارد، ماموران مرد ما ـ چه راهور و چه انتظامی ـ موظف به اخذ مدرک و توقیف خودرو هستند.
برخی شهروندان میگویند افرادی با لباس شخصی و به عنوان مامور نیروی انتظامی سعی کردهاند درباره نوع پوشششان به آنها تذکر دهند. آیا شما ماموران لباسشخصی در طرح برخورد با بدپوششی دارید؟
شهروندان آگاه باشند که ما در اجرای طرح عفاف و حجاب به هیچ وجه مامور لباس شخصی در سطح شهر نداریم.
اگر شهروندان مشاهده کردند که فردی با لباس شخصی سعی دارد از آنها مدارک خودرو یا مدارک شخصیشان را مطالبه کند یا میخواهد به این بهانه خودروی خانمی را به پارکینگ منتقل کند، سریعا باید با پلیس 110 تماس بگیرند و موضوع را گزارش بدهند.
ما هیچ ماموری که لباس شخصی داشته باشد و بخواهد از شهروندان اخذ مدرک کند، نداریم. مامور ما حتما باید لباس فرم به تن داشته و حکم ماموریت یا کارت خدمت در پلیس را ارائه نماید و تجهیزاتی مانند خودرو و بیسیم هم که جزو ملزومات کارش است.
حتی ماموران ما هم حق پیادهکردن بانوان از خودرو و انتقال خودرو به پارکینگ را ندارند و فقط میتوانند مدارک خودرویشان را اخذ کنند.
به هر حال در شرایط فعلی که نیروی انتظامی اجرای طرح عفاف و حجاب و برخورد با بدپوششی را بر عهده گرفته است، آیا ممکن است به واسطه برخی برخوردها میان پلیس و مردم، چهره پلیس در اذهان عمومی خدشهدار شود. فکر نمیکنید شاید بهتر بود اجرای این طرح از طرف سازمانها یا نهادهای دیگری انجام شود؟
البته بهتر است جواب این سوال را از مسئولان مربوط و قانونگذار بخواهید که چرا در بحث برخورد با بدپوششی و اجرای طرح عفاف و حجاب این ماموریت را به سازمانهای دیگر نسپردند، اما به هر حال این ماموریتی است که قانونگذار آن را به پلیس واگذار کرده و ما هم سعی میکنیم این وظیفه را به نحو احسن اجرا کنیم.
با شما موافق نیستم که اجرای این طرح باعث مخدوششدن چهره پلیس شده است، اتفاقا در این سالها که اجرای طرح عفاف و حجاب به پلیس سپرده شده بازتابها و نظرات فراوانی از سوی شهروندان داشتیم که از فعالیت و عملکرد پلیس در این زمینه رضایت داشتهاند، هرچند عده کمی هم که خودشان پوشش مناسبی ندارند از این وضعیت همواره ابراز نارضایتی میکنند.
شاید بهتر بود همزمان با این طرح، فعالیتهای فرهنگی نیز در سطح جامعه برای اشاعه بحث حجاب انجام شود.
من هم قبول دارم که شاید این شیوه بهتر بود، اما این مسئولیت کسانی است که متولی امور فرهنگی در جامعه هستند. به هر حال پلیس نمیتواند دست روی دست بگذارد و منتظر بماند که امنیت جامعه به خطر بیفتد تا فلان دستگاه و مرجع، ماموریت خود را در ابعاد دیگر ازجمله بعد فرهنگی انجام دهد. بنابراین ما براساس قانون وظیفه خود را انجام میدهیم و مردم ما هم این موضوع را قبول دارند، میدانند همان مامور ما که در دورهای طرح عفاف و حجاب را اجرا میکند در یک دوره هم طرح برخورد با موادفروشان و قاچاقچیان یا سارقان را انجام میدهد و این یعنی ماموریتهای پلیسی از هم جدا نیست و ماموران ما باید در تمام زمینهها به وقت نیاز حضور داشته باشند. موضوع دیگری که باید به آن اشاره کنم، این است که در حال حاضر پلیس صرفا طرح عفاف و حجاب را در سطح جامعه اجرا نمیکند و همزمان با اجرای طرح امنیت محلهمحور هماکنون پلیس 36 موضوع را رسیدگی میکند که 27 مورد آن دغدغههای مردم است.
درباره این طرح بیشتر توضیح میدهید؟
یعنی علاوه بر برخورد با بدپوششها و مانکنها، طرحهایی مانند جمعآوری اراذل و اوباش و مبارزه با موادفروشان خرد و قاچاقچیان را هم اجرا میکنیم. برای مثال در همین دوره که طرح برخورد با بدپوششی اجرا شده طی سه مرحله طرح جمعآوری و دستگیری اراذل و اوباش در سطح شهر را هم به اجرا گذاشتهایم.
همچنین بیش از دو تن مواد مخدر را در تهران کشف کردهایم که نسبت به سالهای گذشته بیسابقه بوده است.
با اجرای طرح امنیت محلهمحور همزمان 27 موضوع در قالب ماموریتهای پلیس گنجانده شده که در حال اجراست، ماموریتهایی همچون دستگیری و جمعآوری اراذل و اوباش، فروشندگان سیدی و فیلمهای مستهجن، شوهای لباس زیرزمینی، آتلیههای عکاسی غیرمجاز، مزاحمان نوامیس در اطراف مدارس دخترانه، خانههای فساد، تالارها و باغهای عروسی، بحث ماهوارهها، قهوهخانهها، کافینتها، مزاحمت برای بانوان، تولیدکنندگان و فروشندگان سلاحسرد، استودیوهای زیرزمینی، رمالها و فالگیرها، سارقان و کیفقاپها، برخورد با پارکینگهای متخلف که بعضا خودروهای سرقتی را نگه میدارند و....
برخورد با کالاهای قاچاق که سال گذشته نسبت به سال قبل افزایش دو برابری کشفیات در این حوزه را داشتیم. برخورد با شرکتهای هرمی، برخوردی که پلیس از دو سال پیش با فعالیت شرکتهای هرمی آغاز کرد و بیش از 460 شرکت هرمی را در یک شب برخورد و پلمب کردیم باعث شد در حال حاضر فعالیت شرکتهای هرمی به حداقل برسدکه این موضوع هم به اقتصاد جامعه و به خطر افتادن امنیت مالی شهروندان کمک کرد. در حال حاضر جرایم آتلیههای عکاسی واقعا نسبت به گذشته کمتر شده است، حالا دیگر این آتلیهها باید اصل فیلم یا نگاتیو عکسها را در اختیار صاحب آن قرار دهند. کاهش 35 درصدی جرایم خشن نسبت به سالهای قبل نیز از دیگر دستاوردهای اجرای طرح امنیت محلهمحور است. پیش از این مردم، خصوصا بانوانی که صبحهای زود برای کوهپیمایی به کوهستانهای اطراف تهران میرفتند، دغدغه امنیت داشتند که با راهاندازی پلیس کوهستان دیگر مواردی از ایجاد مزاحمت برای بانوان در این اماکن گزارش نمیشود، چراکه ماموران پیاده و موتورسوار ما دائما در حال گشتزنی در این مکانها هستند و حتی بعضا کارهای امداد و نجات هم در کوهستان انجام میدهند.
در مواردی مشاهده میشود که پلیس ماموریت خود را انجام میدهد، اما سازمانهایی که باید این فرآیند را تکمیل کنند، وظیفهشان را بدرستی انجام نمیدهند. برای مثال در بحث زنان ویژه، پلیس بارها اعلام کرده است که آمادگی دارد زنان خیابانی را جمعآوری کند، اما ظاهرا چرخه بازپروری این زنان اشکال دارد.
ساجدینیا: ما ادعا میکنیم میتوانیم همه معتادان را جمعآوری کنیم، اما سازمانهای متولی باید کمپ در اختیار ما قرار بدهند تا جمعیت جمعآوریشده را برای درمان به آنها بسپریم
در بحث زنان آسیبدیده برای چندمین بار تاکید میکنم که میتوانیم در یک هفته آنها را از سطح شهر جمعآوری کنیم و در اختیار هر سازمان یا دستگاه خدماتی که بتواند آنها را ساماندهی کنند، قرار دهیم، اما تاکنون هیچ مجموعهای در این زمینه داوطلب نشده است و حتی به بهزیستی هم اعلام کردهایم و کمک خواستهایم، اما اقدامی در این زمینه از طرف آنها انجام نشده است.
همین حالا هم اگر سازمانها و دستگاههای متولی اعلام کنند که حاضر هستند این زنان آسیبدیده را در سطح شهر پذیرش کنند، پلیس هم بلافاصله آمادگی دارد که این زنان را جمعآوری کرده و تحویل سازمانهای ذیربط قرار دهد.
پس اکنون، پلیس در برخورد با زنان آسیبدیده چه میکند؟
صرفا به مرجع قضایی معرفیشان میکنیم؛ اما هیچ سازمانی برای نگهداری و بازپروری آنها اعلام آمادگی نمیکند. این زنها آسیب دیدهاند. باید طوری آنها را بازپروری کرد که بار دیگر با چنین بزهی به جامعه برنگردند. مساله زنان خیابانی شبیه مساله معتادان است. ما در خرداد و تیر سال پیش معتادان را جمعآوری کردیم، اما در بازپروریشان مشکلاتی داریم.
حالا که بحث به حضور معتادان ولگرد در سطح جامعه رسید میخواهیم بدانیم آیا به دلیل همان مشکلات در مساله بازپروری معتادان است که هنوز در بخشهایی از تهران پاتوقهایی وجود دارد و موادفروشها و معتادها آزادانه به خرید و فروش و مصرف مواد مخدر مشغول هستند؟
در دو سال گذشته پلیس، پاتوقهای زیادی را در پارکها و مناطق جنگلی شناسایی و برخورد کرده و اکنون شمار آنها به حداقل رسیده است.
اما هنوز هم پاتوقهای معروفی در تهران وجود دارد که پر رفت و آمد است؟
این ادعای شماست و من نفی نمیکنم، اما میگویم که ما بیشتر پاتوقها را جمع کردهایم. شما بگویید پاتوقهایی که منظورتان است، کجاست، ما با آنها برخورد میکنیم.
البته ما برخی از این پاتوقها را میشناسیم، اما مسلما شناسایی آنها برای پلیس آسانتر است.
مطمئن باشید ما آنها را شناسایی و پاکسازی کردهایم، برای مثال در سال گذشته حدود هزار نفر را در همین پاتوقها دستگیر کردهایم، اما دستگیرشدهها مجددا به پاتوقها برمیگردند و چرخه دستگیری، آزادی و مجددا دستگیری همچنان ادامه دارد. یکی از مثالهای پاتوقهای پاکسازیشده، دره فرحزاد و محدوده میدان هرندی است که پلیس بارها آن را پاکسازی کرده است.امسال نیز در تهران در سه مرحله برای برخورد با خردهفروشان به شکل گسترده اقدام کردیم و در سه مرحله بیش از صد کیلوگرم انواع مواد مخدر کشف شد. دقت کنید که این مواد، به شکل پراکنده و در بستههای کوچک در اختیار خردهفروشها بوده است و ماموران ما آنها را پیدا کردهاند.
من البته گفته شما را نفی نمیکنم که هنوز در برخی نقاط تهران پاتوقهایی وجود دارد، اما میگویم اقدامات پلیس، اقدامات خوبی بوده است. حتی در برخی مناطق مانند محدوده میدان هرندی، کیوسک پلیس تعبیه کردهایم تا نیروهایمان حضور دائمی باشند.
دو منطقهای را که به آنها اشاره کردید مشاهده کردهام، متاسفانه این مناطق باز هم آلوده شده، البته میدانم که پلیس در امر پاکسازی مناطق آلوده کوتاهی نکرده، اما آنها بار دیگر پاتوق شده است. از دیدگاه شما، کجای کار میلنگد که چنین پاتوقهایی هر بار پس از پاکسازی، با گذشت زمان کوتاهی دوباره پر از معتاد و موادفروش میشود؟
وقتی خردهفروشها را دستگیر میکنیم هر کدام از آنها فقط چند گرم مواد مخدر همراه خودشان دارند. حکم مرجع قضایی بر اساس مقدار مواد مخدری است که همراه خردهفروشهاست و به همین دلیل آنها پس از چند روز آزاد میشوند.
درخصوص معتادها هم اگر کمپ در اختیارمان قرار بدهند، قادریم آنها را به شکل کامل جمعآوری کنیم. البته باز هم تاکید میکنم که جمعآوری معتادان جزو وظایف پلیس نیست و صرفا برای جلب رضایت مردم این کار را انجام میدهیم.
شما ستاد مبارزه با مواد مخدر را به عنوان سیاستگذار اصلی در حوزه درمان اعتیاد و مبارزه با قاچاق مواد مخدر قبول دارید؟
بله.
مسئولان ستاد میگویند جمعآوری معتادان وظیفه پلیس است. همچنین اصلاحیه قانون مبارزه با مواد مخدر نیز تاکید کرده است که باید با معتادانی که دربرابر درمان مقاومت میکنند قانونا برخورد شود و پلیس ضابط قانون است.
اولا در اصلاحیه گفته شده است شخص معتاد باید به شکل داوطلبانه یا به حکم مرجع قضایی به مراکز ترک اعتیاد مراجعه کند. ما از بحث حکم مرجع استفاده میکنیم، اما وظیفه ما نیست که به عنوان ضابط جمعآوریشان کنیم، این کار را شهرداری و بهزیستی میتوانند انجام بدهند یا در محل کمپها قاضی مستقر باشد یا معتادها را به مجموعه قضایی ارجاع بدهند تا قاضی حکم بدهد آنها را به کمپ بفرستند.
اصلا فرض کنیم که شما درست میگویید و ما باید معتادان را جمع کنیم. ما ادعا میکنیم میتوانیم همه آنها را جمعآوری کنیم، اما سازمانهای متولی باید کمپ در اختیار ما قرار بدهند تا جمعیت جمعآوریشده را برای درمان به آنها بسپریم. اگر اینگونه باشد که ما دائما معتادها را جمع کنیم و به کمپهایی بسپریم که ظرفیت ندارند و آنها باز معتادان را بدون درمان در جامعه رها کنند، عملیات پلیس بیفایده است.
فعلا اصلیترین کمپی که ما معتادان را به آن میسپریم کمپ شفق است که آن هم به نوعی وابسته به پلیس است.
به هر حال ما در سال گذشته ثابت کردیم که توانایی جمعآوری همه معتادان را در سطح شهر تهران داریم، اما همچنان میگویم که نیاز به فضایی برای بازپروری و درمانشان داریم.
نبود کمپهای مجاز و فراوانی مطالبات خانوادهها برای مراکز ویژه ترک اعتیاد باعث شده است بازار کمپهای غیرمجاز رونق بگیرد. پلیس برای برخورد با کمپهای غیرمجاز چه کرده است؟
نظارت بر کمپهای غیرمجاز بر عهده ستاد مبارزه با مواد مخدر است و هماکنون این نظارت با همکاری پلیس وجود دارد، به طوری که ما هر سال کمپهای فعال در حوزه درمان معتادان را رصد میکنیم. اگر کمپی مجوز نداشته باشد شرایطش را بررسی میکنیم. در صورتی که شرایط کمپ ایدهآل باشد مسئولان آن را برای کسب مجوز راهنمایی میکنیم و در صورتی که ایدهآل نباشد، پلمب میکنیم.
اما من از مقامی مسئول در پلیس شنیدم که پلیس چندان هم مشتاق به جمعآوری کمپهای غیرمجاز نیست چون از نظر او، نگهداری معتاد در کمپی غیرمجاز از این که سطح شهر رها باشد و امنیت مردم را تهدید کند بهتر است.
قطعا کسی که این موضوع را به شما گفته، پلیس نبوده است! از دید پلیس، معتاد هم انسان است و باید از شرایط انسانی برای درمان برخوردار شود. ما معتادها را جمعآوری میکنیم که شرایط بهتری برایشان به وجود بیاوریم تا ترک کنند. اگر آنها را به محیطی ببریم که مشکلات بیشتری برایشان ایجاد شود، برای مثال بیمار شوند یا شرایط بهداشتی مناسبی نداشته باشند، حقوق شهروندی و انسانیشان را رعایت نکردهایم و ما با چنین روالی مخالفیم.
علاوه بر مساله اعتیاد و برخورد با خردهفروشان، یکی از مسائلی که اخیرا مسئولان پلیس، چند بار به آن اشاره کردهاند، تاخیر مجلس در رسیدگی به لایحه ممنوعیت حمل سلاح سرد است. برخی نمایندگان مجلس مدعی هستند این لایحه را ندیدهاند و بهکلی منکر وجود آن شدهاند! تصویب نهایی این لایحه چه تاثیری بر شیوه برخورد با جرایم خشن دارد؟
تصویب این لایحه باعث میشود پلیس گشادهدستتر با حمل سلاح سرد برخورد کند و مسلما در نزاعهای خیابانی استفاده از سلاح سرد کاهش پیدا میکند و به تبع آن آمار مربوط به جرح و قتل نیز کم میشود.
پلیس درخواستش را برای برخورد قانونی با مراجع مطرح کرده است و منتظر نتیجه هستیم، اما گرچه با امکانات موجود هم توانستهایم تا حدی با حمل سلاح سرد برخورد کنیم، هرچه قانون کاملتر باشد، دست ضابطش بازتر است.
یکی از نکاتی که برخی مردم مطرح میکنند، این است که پلیس شبها در شهر حضور کمرنگتری نسبت به روز دارد و برخی جرایم در شب کاملا علنی انجام میشود. در این زمینه چه نظری دارید؟
ماموران ما به شکل شیفتی کار میکنند و این یعنی، همان تعداد ماموری که در روز شهر را رصد میکنند، در شب هم حضور دارند. البته من حرف شما را نفی نمیکنم که برخی جرایم در شب، بیشتر رخ میدهد و ما نیز نیروهایمان را برای برخورد با آنها آماده کردهایم و اگر مردم گزارشی به پلیس بدهند نیز بسرعت اقدام میکنیم. جرایمی همچون زورگیری، مزاحمتهای خیابانی، سرقت و فعالیت زنان خیابانی در شب بیشتر میشود، نیروهای پلیس برای برخورد با بیشتر این جرایم، در محلات گشتزنی میکنند، چون محل انجام این نوع بزهها در معابر اصلی نیست بلکه در محلههاست.
به همین دلیل امکان دارد در گذر از معابر اصلی، نیروهای پلیس را کمتر ببینید. نکته مهم این است که شمار زیادی از جرایمی که در محلهها رخ میدهد، به نوعی با اعتیاد در ارتباط است برای نمونه، چندی پیش که یکی از پاتوقهای تهران را پاکسازی کردیم سرقتهای خرد در منطقه به شکل چشمگیری کاهش پیدا کرد.
پوران محمدی- مریم یوشیزاده / جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد