محاکمه مردی که خود را بی‌گناه می‌داند

اشتباهی بازداشت شدم!

حامد متهمی است که 3 سال است برای اثبات بی‌گناهی‌اش تلاش می‌کند. او که در شعبه 74 دادگاه کیفری‌ استان تهران محاکمه می‌شود، می‌گوید او را بی‌گناه بازداشت کرده‌اند و دلایلی که پلیس برای مجرم نشان دادن او ارائه کرده بی‌اساس است، اما علی عطار نماینده دادستان تهران می‌گوید دلایلی در پرونده وجود دارد که نشان می‌دهد حامد عامل این قتل است.
کد خبر: ۴۶۳۳۲۷

او می‌گوید: متهم 3 سال قبل در یکی از شهرهای حاشیه تهران در خانه خواهرزاده‌اش بوده که متوجه یک درگیری می‌شود و برای این‌که از ماجرا باخبر شود، بیرون می‌رود و بعد وارد درگیری شده و یکی از طرفین را به قتل می‌رساند.

بررسی‌هایی که ماموران ما انجام دادند مشخص کرد که ضارب کسی نیست به جز حامد، مردی که برای مهمانی رفته ‌بود. دادسرا دلایل زیادی را جمع‌‌آوری کرد و بعد از این‌که ظن بازپرس به یقین تبدیل شد قرار مجرمیت را صادر کرد.

او می‌گوید: بعد از اعلام قتل ماموران به محل رفتند و تحقیقات خود را آغاز کردند. در اولین گام شاهدان درگیری را مورد بازجویی قرار دادند و متوجه شدند کسی که مقتول را به قتل رسانده حامد نام دارد و بعد از به قتل رساندن در خانه خواهرزاده‌اش مخفی‌شده ‌است.

وقتی ماموران خانه‌ای که شاهدان نشان داده ‌بودند را پیدا و متهم را بازداشت کردند، هرچند حامد در ابتدا مقاومت کرد و گفت که کسی را نکشته اما بعد از چندین ساعت بازجویی به قتل اعتراف کرد و گفت که عصبانی شده و با چاقو به مرد جوان حمله کرده و او را به قتل رسانده ‌است. این مرد در بازجویی‌ها نحوه قتل را توضیح داد و گفت که برای جدا کردن وارد این درگیری شده و بعد چون مقتول او را کتک زده او هم دست به قتل زده‌ است. هرچند متهم در اعترافات بعدی اعلام کرد که قتل کار او نبوده ‌است، اما تحقیق از شاهدان و مدارک به دست آمده همگی نشان می‌دهد حامد قاتل است و دادسرا هم بر این امر تاکید دارد. بنابراین به عنوان نماینده دادستان تهران معتقدم متهم باید با توجه به گفته اولیای‌دم و نظر قضات محاکمه‌کننده مجازات شود.

باور کنید قتل کار من نبود

تاکید نماینده دادستان و دلایلی که او در پرونده برای اثبات گناهکار بودن متهم ارائه داده ‌است هم باعث نشده تا حامد اتهامش را قبول کند، او تاکید می‌کند که در شرایط سختی اعتراف کرده و آنچه گفته است واقعیت ندارد.

چه مدتی است که در زندان هستی؟

حدود 3 سال است که زندانی هستم. اصلا نمی‌دانم چه شد که این اتفاق افتاد، آن روز من داشتم سرکار می‌رفتم که این‌طور شد.

اگر سرکار می‌رفتی ، در خانه خواهرزاده‌ات چه می‌کردی؟

داشتم سرکار می‌رفتم که خبر دادند جاده بسته شده، من هم نتوانستم کاری بکنم تصمیم گرفتم به خانه خواهرزاده‌ام که همان نزدیکی بود بروم و چند ساعتی آنجا باشم شاید راه باز شود.

پس تو کاملا در آن محل غریبه بودی؟

بله درست است. من کاملا غریبه بودم و کسی را نمی‌شناختم. نه مقتول را می‌شناختم و نه کسی که با آنها درگیر بود. اصلا این درگیری به من ربطی نداشت.

پس چرا دست به قتل زدی؟

من این کار را نکردم. اصلا کار من نبود. نمی‌دانم چرا بازداشتم کردند.

درگیری چطور اتفاق افتاد؟

در جریان این‌که چطور اتفاق افتاد نیستم. داشتم تلویزیون نگاه می‌کردم که صدایی شنیدم. بیرون رفتم و دیدم که درگیری اتفاق افتاده است. درست جلوی خانه خواهرزاده‌ام درگیر شده ‌بودند. من هم مثل دیگران درگیری را تماشا کردم و بعد هم که آن جوان کشته شد و پلیس آمد. من به‌خانه رفتم و دیگر موضوع را پیگیری نکردم.

اگر تو در آن درگیری نقشی نداشتی و فقط تماشا کردی، پس چرا تو را بازداشت کردند؟

من هم از همین تعجب می‌کنم. موضوع اصلا ربطی به من نداشت و من نمی‌دانم چرا بازداشت شدم. در خانه نشسته ‌بودم داشتم تلویزیون تماشا می‌کردم، ماموران آمدند و من را بازداشت کردند.

شاهدان گفتند که تو ضارب بودی. براساس این گفته ماموران تو را بازداشت کردند و تو هم بعد از بازداشت اعتراف کردی که چه اتفاقی افتاده‌ است و گفته‌ای که مرتکب قتل شدی. حالا چرا انکار می‌کنی؟

درست است که من اعتراف کردم، اما اعترافاتم در شرایط عادی نبود. من خیلی در فشار بودم به همین خاطر هم اعتراف کردم، اما گفته‌هایم واقعی نبود. من حتی نتوانستم توضیح دهم ضربات را کجای مقتول زده‌ام، هرچه گفتند من هم نوشتم.

نزد بازپرس که تحت فشار نبودی. در آنجا چرا اعتراف کردی؟

آنجا هم‌چون در آگاهی اعتراف کرده ‌بودم همه چیز را گفتم.

در قرار مجرمیت آمده ‌است که اعترافات تو نزدیک به واقع بوده، اما حالا انکار می‌کنی؟

شاید اتفاقی همه چیز درست از آب درآمده‌ باشد. اعترافات من دروغین است.

در پرونده آمده سابقه‌دار هم هستی. درست است؟

بله من چندین سابقه ‌دارم که سوابقم مربوط به درگیری و اعتیاد است، اما در این پرونده واقعا تقصیری ندارم.

اولیای‌ دم درخواست قصاص کرده‌اند و می‌خواهند که تو قصاص شوی، حرفی با آنها نداری؟

درخواست دارم این‌ کار را نکنند، چون من فرزندشان را نکشته‌ام و فقط یک ناظر بودم. شاید اشتباهات زیادی در زندگی‌ام کرده‌ باشم اما این قتل کار من نبود.

تو که برای دعوا نرفته ‌بودی، پس چرا چاقو داشتی؟

اصلا من چاقو نداشتم این دروغ است.

اما چاقوی خون‌‌آلود از خانه خواهرزاده‌ات پیدا شد و تو اعتراف کردی که آن چاقو متعلق به توست.

من اشتباه کردم که این اعترافات را دادم. همین موضوع هم باعث شده تا حالا در زندان باشم. چاقویی که از خانه خواهرزاده‌ام بیرون آوردند اصلا خون‌آلود نبود.

متهم به سمت مقتول حمله کرد

حامد قتل را انکار می‌کند،نماینده دادستان نیز اصرار دارد که مدارکی برای محکوم کردن قاتل دارد و شاهدان هم می‌گویند به وضوح دیده‌اند چه اتفاقی افتاده‌ است. یکی از این شاهدان می‌گوید: درگیری بین مقتول و همسایه‌اش بود. آنها به خاطر بیرون گذاشتن زباله با هم دعوا داشتند. هرکدام دیگری را متهم به این کار می‌کرد. آنها مدتی بود که باهم دعوا داشتند، اما هیچ ‌وقت درگیری آنقدر بالا نگرفته‌ بود. یکدفعه هر دو عصبی شدند و همدیگر را زدند دعوا بالا گرفت و مردم هم قاطی شدند. حامد هم در آن میان بود.

این شاهد می‌گوید: حامد جلو رفت و خواست جو را آرام کند. البته من متوجه نشدم که چه شد و چه اتفاقی افتاد، اما می‌دانم که حامد جلو رفت. البته ندیدم که ضربه‌ای به کسی بزند، اما چاقو دستش بود و وقتی به مقتول نزدیک شد مقتول روی زمین افتاد. من ضربه زدن را ندیدم، اما شاهدان دیگری هستند که زدن ضربه را دیده‌اند.

او ادامه می‌دهد: البته باید بگویم من نمی‌خواهم کسی را محکوم کنم. شهادت دروغ هم در دادگاه ندادم و هر آنچه را که دیده ‌بودم گفتم. اما حامد ناراحت شده و می‌گوید من دروغ گفتم در حالی که مقتول و حامد هر دو غریبه بودند. اتفاقا من به اولیای‌ دم هم گفتم که حامد قصد جدا کردن داشت.

او در مورد این‌که چرا دیگران دخالت نکردند، می‌گوید: ما می‌خواستیم جلو برویم و جدا کنیم اما حامد وارد شد و چاقو کشید و گفت کنار بروید و با آنها دعوا کرد. او اهل این محل نبود اما من دیده ‌بودم که گاهی می‌آید و خانه یکی از همسایه‌ها مهمان است. او گفته‌ بود حامد دایی‌اش است. به هر حال من دیدم که با چاقو به سمت مقتول رفت و بعد مقتول روی زمین افتاد.

علیرضا رحیمی‌نژاد

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها