این نظریه، که ریشه در فیزیک کوانتومی دارد، نهتنها قوانین طبیعت را به چالش میکشد بلکه پرسشهای فلسفی عمیقی را درباره ماهیت واقعیت مطرح میکند.
خلأ کاذب چیست؟
در نگاه سنتی، خلأ یعنی فضای خالی بدون ماده اما نظریه میدانهای کوانتومی میگوید حتی خلأ هم پر از میدانهای انرژی در حال نوسان است. یکی از این میدانها، میدان هیگز است که به ذرات جرم میدهد. اندازهگیریهای بوزون هیگز و کوارک بالا نشان میدهد که این میدان ممکن است در حالت «نیمهپایدار» باشد، نه در پایینترین سطح انرژی ممکن. اگر این میدان به حالت پایدارتر سقوط کند،حبابی از «خلأ واقعی» باسرعت نورگسترش مییابد و همه چیز -از اتمها تا قوانین فیزیک- را نابود میکند.
به نوشته مجله Scientific American، این پدیده مانند یک «کپیپیست کیهانی» است که واقعیت را در یک لحظه بازنویسی میکند. استیون هاوکینگ نیز این احتمال را مطرح کرده بود، هرچند تأکید داشت که چنین رویدادی بسیار بعید است و بیشتر ارزش نظری دارد تا نگرانکننده.
هستهزایی حبابی: پایان کیهان؟
فیزیکدان برجسته، سیدنی کولمن در دهه ۱۹۷۰ توضیح داد که خلأ کاذب میتواند از طریق «هستهزایی حبابی» فروبپاشد. در این فرآیند، میدان انرژی از حالت ناپایدار به حالت پایدارتر جهش میکند و حبابی تشکیل میشود که با سرعت نور گسترش یافته و ساختار جهان را تغییر میدهد. شبیهسازیهای آزمایشگاهی، مانند آزمایش روی زنجیرههای اسپین کوانتومی، نشان دادهاند که این فروپاشی در مقیاسهای کوچک ممکن است.
خوشبختانه، محاسبات نشان میدهد که چنین رویدادی، اگر رخ دهد، در مقیاس زمانی بسیار طولانی -نزدیک به بینهایت در مقیاس انسانی- اتفاق خواهد افتاد اما این نظریه بیش از آنکه خطر واقعی باشد، به ما یادآوری میکند که قوانین طبیعت ممکن است آنقدرها هم ابدی نباشند.
چالش فلسفی: آیا قوانین طبیعت ثابتاند؟
نظریه خلأ کاذب پرسشهای فلسفی عمیقی را مطرح میکند. از نیوتن تا انیشتین، علم فرض کرده که جهان از قوانینی ثابت پیروی میکند اما اگر خلأ کاذب درست باشد، این قوانین ممکن است موقتی باشند.
دیوید هیوم، فیلسوف اسکاتلندی، قرنها پیش گفت که ما فقط توالی رویدادها را میبینیم، نه ضرورت آنها. ما چون خورشید هر روز طلوع کرده، انتظار داریم فردا هم طلوع کند اما این فقط عادت است،نه تضمین.
نظریه خلأ کاذب این ایده را به سطح کیهانی میبرد: اگر قوانین طبیعت ناپایدار باشند، پیشبینیهای علمی ما فقط تا زمانی معتبرند که شرایط کنونی برقرار باشد.
این همان «مسأله استقرا»است که علم را به چالش میکشد: ما از گذشته برای آینده نتیجه میگیریم اما هیچ تضمینی وجود ندارد.
کیهانشناسی و تکامل قوانین
جان الیس، فیزیکدان مرکز سرن، میپرسد: اگر جهان ناپایدار است، چگونه از آشوب اولیه بیگ بنگ جان سالم بهدر برده؟ شاید میدانها یا نیروهای ناشناختهای پایداری آن را حفظ کردهاند. نظریه تورم کیهانی، که آلن گاث آن را مطرح کرد، میگوید جهان با فروپاشی یک خلأ کاذب آغاز شد. اگر چنین است، شاید پایان جهان نیز با فروپاشی دیگری رقم بخورد.
برخی فیزیکدانان، مانند لی اسمولین، پیشنهاد میکنند که قوانین طبیعت ممکن است در طول زمان تکامل یابند. در این دیدگاه، علم دیگر به دنبال کشف حقیقتهای ابدی نیست بلکه نظمهای موقتی را در دل بیثباتی توصیف میکند.
پایان اطمینان، نه جهان
نظریه خلأ کاذب نمیگوید جهان بهزودی نابود میشود بلکه اعتمادما به پایداری قوانین طبیعت را به چالش میکشد.همانطور که هیوم میگفت، دانش ما وابسته به تجربه است، نه مطلق. اگر جهان ناپایدار باشد، علم ما نیز موقتی است.قوانین طبیعت شاید فقط فصلی از یک داستان بلندتر باشند که هنوز در حال نوشته شدن است.