یکی از عادت‌های فراگیر جامعه مدیریتی ما، انداختن تقصیر به گردن دیگران و به عبارتی انداختن توپ بر زمین حریف است. این عادت ناپسند مدیران هر روز خسارات جبران‌ناپذیری به بار می‌آورد. این خسارات همیشه مالی نیست و گاهی متاسفانه تخریب و انهدام هویت تاریخی و فرهنگی ما را در پی دارد. سازمان میراث فرهنگی یکی از مهم‌ترین متولیان این هویت است که ظاهرا انتظارها برای انتخاب مدیریت مناسب آن پایانی ندارد و در این میان شهرداری‌ها و بلایای طبیعی کمر همت را به انهدام هر آنچه هست، بسته‌اند!
کد خبر: ۴۵۲۲۶۲

این نگرانی‌ها در حالی تشدید می‌شود که در هفته گذشته 6 بنای دیگر در کشور به بهانه بهسازی‌ خراب شد. در همین روزها که بی‌سروصدا گذشت، آثار تازه کشف شده از آنها نقاره‌خانه تاریخی تهران و پایه‌های دروازه میدان ارگ، زیر خروارها بتون محو شد و به جایش موتور آب و تلمبه‌خانه ساخته شد که البته به گفته شهرداری منطقه 12، مسوولان سازمان میراث فرهنگی در جریان کامل امور قرار داشته‌اند، چند قدم بالاتر از نقاره‌خانه و سردر قدیمی میدان ارگ، ترک به آخرین بازمانده حصار قدیم تهران افتاد و گلدسته آخرین دروازه به جای مانده از 114 برج و بارو در پایتخت، ترک خورد؛ به طوری که حتی فروریختن این گلدسته قریب‌الوقوع است. در شیراز شکاف قدیمی همجوار نقش رستم بر اثر بی‌توجهی از 20 متر به 5 متری این نقش رسید. آرامگاه سعدی که حتی محوطه بیرونی‌اش براساس مولفه‌های عرفانی طراحی شده بود، با تمهیدات جدید شهرداری تبدیل به پارک شد!

حمام صفوی حاج صالح سقز در میان ساخت‌وسازهای تجاری محصور گشت، دروازه تاریخی قلعه ده‌نمک در گرمسار تخریب شد تا امکان عبور کامیون و سایر ماشین‌های سنگین از این قلعه فراهم شود و... ولی انگار نه انگار. شاید سکوت گویا‌تر باشد و این همه دلسوزی و انتقاد و شکایت و درخواست و... راه به جایی نبرد. این بار بهتر است بگوییم تا باشد از این حادثه‌ها و تخریب‌ها و گفتن‌های ما و نشنیدن‌های شما...

کیوان امجدیان / دبیر گروه فرهنگ و هنر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها