گفت‌وگو با گویندگان عروسک‌های ببعی و فامیل دور

نخوردیم نون گندم، دیدیم دست مردم!

مجموعه کلاه قرمزی 90 با معرفی چند شخصیت عروسکی جدید توانست به یکی از پربیننده‌ترین برنامه‌های نوروزی تلویزیون تبدیل شود.
کد خبر: ۳۹۵۰۴۲

«بَبَعی» و «فامیل دور» دو شخصیت جدید این مجموعه بودند که بین مردم طرفداران زیادی پیدا کردند. این عروسک‌ها را مرضیه محبوب ساخته است و گویندگی ببعی به عهده محمد بحرانی بوده و بهادر مالکی هم به جای فامیل دور صحبت کرده بود.

مالکی، فارغ‌التحصیل رشته عروسکی از دانشگاه تهران است. او تاکنون با چندین کار عروسکی به عنوان گوینده عروسکی، عروسک‌گردان و نویسنده متن همکاری داشته است. از معروف‌ترین عروسک‌هایی که به جای آنها صحبت کرده می‌توان به «من و بابام و باباش» به جای باباش، مجموعه مخ‌آبادی‌ها به جای مخ نشاط، مجموعه «تصادف ممنوع» به جای نگهبان، مجموعه «امداد حشرات» به جای «پینه دوز» و در مجموعه «مدرسه حشرات» به جای عنکبوت و... اشاره کرد. مالکی در مجموعه کلاه قرمزی 90 برای اولین بار با گروه طهماسب و جبلی همکاری کرده است.

با این دو عروسک‌گردان به گفت‌وگو نشستیم تا درباره نقش‌هایشان اطلاعات بیشتری کسب کنیم.

آقای بحرانی در ابتدا کمی از خودتان برایمان بگویید و از سابقه فعالیت در زمینه کارهای عروسکی؟

من لیسانس بازیگری از دانشکده هنرهای زیبا و کارشناسی ارشد کارگردانی از دانشگاه تربیت مدرس هستم. از سال 80 وارد تلویزیون شدم که اکثر کارهایم کودک و عروسکی بوده و به جای چند عروسک هم گویندگی کرده‌ام که از بین آنها می‌توانم به شخصیت‌های «استاد همه‌چی‌دون» و شخصیت «مخ‌دان» در سریال شهر کودکان اشاره کنم که نوروز سال قبل از شبکه 2 سیما پخش شد.

شما چون بازیگری و کارگردانی خواند‌ه‌اید چطور شد که به کار عروسکی و گویندگی عروسکی‌ علاقه‌مند شدید؟

از دوره دانشگاه که بازیگری می‌خواندم با دانشجویانی که کار عروسکی می‌کردند آشنا شدم و از همان زمان به این کار علاقه‌مند شدم و چند تئاتر عروسکی کار کردم و بعد به تلویزیون آمدم.

ببعی یکی از شخصیت‌های محبوب مجموعه کلاه قرمزی 90 بود. این عروسک با این که به شخصیتی محبوب و دوست‌داشتنی تبدیل شد، اما خیلی کم ‌صحبت می‌کرد و بیشتر با اصوات واکنش‌های خود را به نمایش می‌گذاشت، چطور شد گویندگی این شخصیت کم‌حرف را قبول کردید؟

برای پذیرفتن این نقش چند دلیل داشتم، اول این که این کار متعلق به آقایان طهماسب و جبلی بود و کارکردن با این دو نفر برای من یک توفیق بزرگ بود و اگر آنها می‌خواستند من به عنوان دستیار هم با گروه سازنده آنها همکاری کنم، قبول می‌کردم. بنابراین اندازه نقشی که به من محول شد برایم در رتبه دوم قرار داشت چون بیشتر مایل بودم با آقایان طهماسب و جبلی که بسیار کاربلد و حرفه‌ای هستند همکاری داشته باشم. این دو نفر به همه ایده‌های افراد حاضر در صحنه احترام می‌گذارند به همین دلیل تیم سازنده احساس می‌کنند که داخل یک خانواده هستند و حس بیگانگی با گروه به آنها دست نمی‌دهد. در این شرایط اصلا برای آنها مهم نیست که چه کاری را در گروه انجام می‌دهند. از طرف دیگر برای خودم گویندگی برای نقش ببعی یک چالش بود که بتوانم با یک بّع یا نّع واکنش‌هایم را بازگو کنم. راستش اول هم من و هم عروسک‌گردان کار، خانم بنفشه صمدی ترسیدیم، اما آقای طهماسب چون دقیقا می‌دانستند که می‌خواهند چکار کنند به همین دلیل ما هم به تجربیات و توانایی‌های آقای طهماسب اعتماد کردیم و کار را پیش بردیم.

زمانی که شما به گروه پیوستید شخصیت و واکنش‌های ببعی طراحی شده بود یا این که از نظرات شما هم در طراحی این شخصیت استفاده شد؟

بخش‌هایی از شخصیت از قبل طراحی شده بود و بخش‌هایی ازآن هم ضمن تمرین‌ها به بَبَعی اضافه شد و در همین زمان بود که من هم پیشنهادات خودم را به آقای طهماسب می‌دادم. البته در ابتدا چون دیالوگ نداشتم واقعا نمی‌دانستم که چه باید بکنم.

به نظر خودتان چگونه شخصیت ببعی که دیالوگ نداشت، توانست بین مردم و بخصوص جوانان محبوبیت پیدا کند؟

امیدوارم واقعا چنین باشد که شما می‌گویید و ببعی محبوبیت زیادی پیدا کرده باشد و اگر چنین شده باشد به این دلیل است که ما کاملا نظرات آقای طهماسب را در کار اجرا می‌کردیم. این کارگردان معتقد است که هر کاری که از دل برآید و با عشق و علاقه پیش برود حتما بین مردم هم علاقه‌مندی ایجاد می‌کند. آقای طهماسب در طراحی شخصیت‌ها بیشتر از دیالوگ به احساس شخصیت اعتقاد دارد و تلاش می‌کند شخصیت عروسکی هم مثل شخصیت انسانی دارای حس باشد.

بنابراین می‌توان گفت کلاه قرمزی 90 حاصل یک کار گروهی است که به صورت مشارکتی و مشورتی کار می‌کرده‌اند؟

بله. کار عروسکی ذاتا یک کار مشارکتی است چون با همکاری عروسک گردان و گوینده عروسکی پیش می‌رود. عروسک‌گردان اصلا دیده نمی‌شود، اما نوع فعالیت و خلاقیت‌های او شدیدا بر نتیجه کار تاثیر دارد. همان طور که گفتم ما در کلاه قرمزی 90 کاملا با مشورت هم کار می‌کردیم و نظرات آقای طهماسب هم سهم زیادی در نوع کار ما داشت.

زمانی که شما به گروه پیوستید، عروسک بَبَعی آماده بود و شما عروسک را دیدید؟

عروسک طراحی شده بود، اما هنوز ساخته نشده بود و آقای طهماسب هم هیچ ذهنیتی از ببعی به ما نداد. ما دورخوانی فیلمنامه و دیالوگ‌ها را آغاز کردیم، وقتی عروسک آماده شد تک‌تک ما روی او تست صدا دادیم تا این که کارگردان صدای مرا مناسب ببعی دانستند.

زمان بازی مقابل دوربین از واکنش‌های ببعی خنده‌تان نمی‌گرفت؟

زمان تمرین گاهی می‌خندیدم، اما زمانی که ضبط شروع شد دیگر خنده‌های ما هم تمام شد و همه با جدیت مشغول کار شدیم.

قسمتی که ببعی انگلیسی صحبت می‌کند، بخشی بود که بشدت مورد استقبال مردم قرار گرفت و الان هم دانلود آن روی اینترنت منتشر شده است. از ضبط این قسمت برایمان بگویید؟

یک روز آقای طهماسب تصمیم گرفتند یک سری پلاتوی آزاد تصویربرداری کنند و گفتند که عروسک‌ها هر کدام به تنهایی بیایند و آشپزی کنند. من به ذهنم رسید که ببعی چون از ابتدای کار اصلا دیالوگ نداشت در این بخش شروع به صحبت بکند، اما به جای فارسی صحبت کردن، انگلیسی حرف بزند. این نکته را با خانم بنفشه صمدی در میان گذاشتم او هم استقبال کرد و چون زبان انگلیسی‌اش خوب بود متن را نوشت. این پیشنهاد را به آقای طهماسب دادیم و او هم گفت هر کاری که دوست دارید انجام بدهید، من دستتان را باز می‌گذارم... ابتدا نگران بودیم که مردم چه واکنشی به این ماجرا خواهند داشت؟ آیا آن را می‌پذیرند یا نه؟ که خدا را شکر انگار مورد توجه مخاطبان قرار گرفته است.

تکیه‌کلام فامیل دور که به ببعی می‌گفت «سیرداغ» به جای «سید دان» هم از تکیه‌کلام‌ها و دیالوگ‌های بانمک کلاه قرمزی 90 بود. این دیالوگ هم ضمن تمرین‌ها به مجموعه اضافه شد یا از ابتدا در فیلمنامه بود؟

آقای بهادر ملکی، گوینده عروسک فامیل دور، بسیار آدم خلاقی هستند. این دیالوگ پیشنهاد او بود که در کار استفاده شد و در زمان پخش مورد توجه قرار گرفت.

***

آقای مالکی شما چگونه به گروه کلاه قرمزی 90 پیوستید؟

در دانشگاه شاگرد خانم محبوب بودم که همه عروسک‌های کلاه قرمزی 90 را ساخته بود. من به واسطه خانم محبوب به آقای طهماسب معرفی شدم.

متولد چه سالی هستید؟

بحرانی: برای خودم گویندگی برای نقش ببعی یک چالش بود که بتوانم با یک بّع یا نّع واکنش‌هایم را بازگو کنم اما آقای طهماسب چون دقیقا می‌دانستند که می‌خواهند چکار کنند به همین دلیل ما هم به تجربیات و توانایی‌های او اعتماد کردیم

متولد سال 61 .

بنابراین باید از اولین دوره‌ای که کلاه قرمزی روی آنتن تلویزیون رفت خاطره‌ داشته باشید، در آن سال‌ها چه احساسی نسبت به این عروسک‌ها داشتید؟

خیلی دوستشان داشتم به همین دلیل افتخار می‌کنم که عاقبت توانستم با گروه کلاه قرمزی همکاری کنم.

زمانی که گویندگی فامیل دور را قبول کردید، فکر می‌کردید این شخصیت به این میزان بین مردم محبوبیت پیدا کند؟

دوست داشتم این اتفاق بیفتد و فامیل دور را مردم دوست داشته باشند. الان هم که این اتفاق افتاده بسیار خوشحالم.

زمانی که به گروه سازنده، پیوستید عروسک آماده شده بود و شما عروسک را دیدید؟

بله ساخته شده بود. البته اول مشخص نشده بود که کی قرار است به جای کدام عروسک صحبت کند. این انتخاب در زمان تمرین صورت گرفت.

با عروسک ارتباط برقرار کردید؟ دوستش داشتید؟

بله خیلی دوستش داشتم. واقعیت این است که اگر گوینده با عروسک ارتباط برقرار نکند نمی‌تواند به جای او صحبت کند. در تمام کارها باید چنین باشد. گوینده باید با عروسک ارتباط برقرار کند و او را دوست داشته باشد تا بتواند با او صمیمی شود و این صمیمیت را به بیننده هم منتقل کند.

دیالوگ‌های فامیل دور از قبل نوشته شده بود یا این که ضمن تمرین به شکل فی‌البداهه دیالوگ‌ها را می‌گفتید؟

چارچوب دیالوگ‌ها قبل از ضبط و در زمان تمرین مشخص شده بود و زمان ضبط هم ما بنا به موقعیت ایجاد شده بداهه‌پردازی می‌کردیم.

شنیده‌ام که بداهه‌پردازی شما خیلی خوب است، چند درصد از موقعیت‌ها و دیالوگ‌ها متعلق به خود شماست؟

نمی‌شود دسته‌بندی کرد و گفت که چه مقدار از بداهه‌ها متعلق به من است چون کار کلا گروهی پیش می‌رفت. در تمرین‌ها چارچوب هر قسمت و داستان آن مشخص شد و هنگام ضبط با راهنمایی‌های آقای طهماسب هر کدام از ما بداهه‌های مناسب را می‌گفتیم.

نام فامیل دور چگونه انتخاب شد؟

نام‌ها زمان تمرین پیدا می‌شدند. یادم هست اولین کسی که پیشنهاد نام فامیل دور را دادند خود آقای طهماسب بود. او معتقد بود که هر عروسک به مرور راه خود را در قصه پیدا می‌کند و شخصیت اصلی خود را می‌یابد. روز اولی که این شخصیت به جمع اضافه شد، کارگردان از ما خواست راجع به او فکر کنیم و نظراتمان را درباره نام و شغلش بدهیم. ابتدا قرار بود که نگهبان و مواظب در باشد. کم‌کم «در» مهم شد، آنقدر که من هر دری را که می‌دیدم یاد فامیل دور می‌افتادم و... و به مرور حرف آقای طهماسب درست از کار درآمد و فامیل دور راهش را به قصه باز کرد.

و تبدیل به یکی از شخصیت‌های اصلی و در عین حال کمیک شد. شخصیتی که استرس‌ها و اضطراب‌های زیادی هم داشت. استرس‌ها و هیجانات او را چگونه درآوردید چون به نظر من دادن این حس‌های انسانی به یک عروسک خیلی دشوار است؟

کار عروسکی کاملا حسی است. اصلا نمی‌شود از پیش تعیین شده به سراغ عروسک رفت. خود قیافه عروسک به گوینده کمک می‌کند تا به شخصیت او نزدیک شود. در واقع عروسک به ما کمک می‌کرد تا حس‌های او را بشناسیم. مثلا ما متوجه شده بودیم که عصبانیت و داد و بیداد مناسب او نیست، اما استرس و ترسو بودن مناسب شخصیت او بود.

کارکردن با یک گروه حرفه‌ای مانند طهماسب و جبلی چقدر در محبوبیت عروسکی مانند فامیل دور موثر است؟

تاثیر بسیار زیادی دارد مهم‌ترین دلیل هم این است که کارهای آقایان طهماسب و جبلی در جلب مخاطب و ایجاد رضایت‌مندی در مخاطبان موفق می‌شوند. کارگردانانی مانند طهماسب به عروسک بها و ارزش می‌دهند به همین دلیل مخاطب هم با عروسک همراه می‌شود و او را باور می‌کند و به عنوان یک شخصیت قبولش می‌کند. ضمن این که زندگی در پشت صحنه مجموعه کلاه قرمزی جریان دارد و همین باعث می‌شود داستان و فضای کار تصنعی جلوه نکند.

«سیرداغ» یکی از تکیه کلام‌های زیبای فامیل دور بود. این تکیه کلام هم در تمرین‌ها درآمد؟

بله. فامیل دور دوست داشت با ببعی انگلیسی صحبت کند، اما چون نمی‌توانست کلمات را درست اَدا کند به سید دان می‌گفت سیر داغ. او درکی از زبان انگلیسی نداشت و فقط آواها را می‌شناخت و به دلیل شباهت آوایی سید دان با سیرداغ از واژه سیرداغ استفاده می‌کرد و باور کرده بود که ببعی مفهوم این واژه را متوجه می‌شود.

شما برای گویندگی فامیل دور خیلی زحمت کشید‌ه‌اید، اما به جای چهره خود شما مردم چهره فامیل دور را در ذهن دارند و شما را به چهره او می‌شناسند. این چه احساسی در شما ایجاد می‌کند؟

از این بابت اصلا ناراحت نیستم اتفاقا احساس خوبی هم نسبت به فامیل دور دارم. او موفق شده به شخصیتی محبوب تبدیل شود و این باعث غرور من که گوینده فامیل دور بودم، می‌شود.

طاهره آشیانی
گروه رادیو و تلویزیون

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها