با هایده حائری، بازیگر مجموعه تلویزیونی معمای شاه

«مادام» براساس منافعش عمل می‌کند

چهره‌ها‌‌ و‌ حادثه‌ها

سرطان را از پای درآوردم

هایده ‌حائری را از بازیگری در نقش‌های طنز در سریال‌ها و حتی تئاتر به یاد داریم. او سال 1333 در تهران متولد شد و تحصیلات خود را در رشته کارگردانی و بازیگری در آمریکا به پایان رساند. حائری پس از بازگشت به کشور و دریافت مدرک کارشناسی ارشد به استخدام دانشگاه فارابی درآمد و از آن زمان تاکنون به تدریس مشغول است. او هنرمندی است که در کنار بازیگری و تدریس به ترجمه متون نمایشی نیز مشغول است. گرگ‌ها، عطر گل یاس، مش خیرالله، پرواز پنجم ژوئن، هامون، برخورد، هوای تازه، گل منگلی، پاورچین، صاحبدلان و... از جمله فیلم‌ها و سریال‌هایی است که حائری در آنها حضور داشته است.
کد خبر: ۳۸۵۰۴۰

این بانوی هنرمند با صمیمت و مهربانی خاصی که در کلامش دارد از مهم‌ترین اتفاق زندگی‌اش برای ما می‌گوید و معتقد است اتفاقی که برای او افتاده ممکن است اتفاق دیگران هم باشد: سال 81 بود به‌طور خیلی اتفاقی متوجه شدم که سرطان سینه گرفتم. با فهمیدن این مساله دنیا روی سرم آوار شد و گویی دنیا برایم به آخر رسیده بود. من درخصوص این بیماری اطلاعات زیاد و کافی نداشتم ولی پیش از آن توسط یکی از دوستانم به‌طور جزئی از علائم و نشانه‌های بیماری خود آگاه شده بودم، ولی همین اطلاعات کم، خیلی به من کمک کرد و من در عرض یک هفته سعی کردم پزشک مناسبی را پیدا کرده و مراحل درمانم را شروع کنم.

حائری همین‌طور که ادامه می‌دهد، بارها و بارها از پشتیبانی و همدلی همسر و فرزندانش یاد می‌کند و می‌گوید: درحالی که خیلی ناراحت بودم و نمی‌دانستم چه کنم، دائم همسرم و فرزندانم به من روحیه می‌داند و به من کمک می‌کردند تا بتوانم با این مساله کنار بیایم و... و الان که به آن روزها فکر می‌کنم، می‌بینم چقدر حمایت‌های روحی آنها در بهبود من نقش داشته است. در عرض یک هفته من عمل شدم و این توده را از بدنم خارج کردند تا دیگر سرطانی نباشم و بعد مراحل بعدی بیماری‌ام که شیمی‌درمانی بود آغاز شد. خوشبختانه پزشک نازنینم در تمام این مدت در کنار من بود و سعی می‌کرد برای این‌که من تحت فشار نباشم، در طول زمان بیشتری شیمی‌درمانی را انجام دهد و برای همین هم من نه موهایم ریخت و نه دچار مشکل شدم.

نکته مهم دیگری که باید بگویم این است که در تمام این مدت به کارم ادامه دادم و سعی نکردم در کارم وقفه بیندازم، چون فکر می‌کردم اگر کار نکنم روحیه‌ام را بیش از پیش از دست خواهم داد ولی کار به من کمک می‌کرد تا روی پا باشم و به چیزی فکر نکنم. روزهایی بود که من شیمی‌درمانی می‌شدم و بعد می‌رفتم سر کلاس و درس می‌دادم و به این ترتیب بود که سرطان را از پای درآوردم.

در همین‌جا از همه رسانه‌های شنیداری و دیداری و... می‌خواهم که در زمینه سرطان اطلاعات بیشتری در اختیار خانم‌ها قرار دهند چون امروزه با نمونه‌های زیادی از این نوع سرطان مواجه هستیم که به نظرم خیلی‌ها اطلاعات کافی درباره آن ندارند یا آن را پنهان نگه می‌دارند، ولی همه ما می‌دانیم که سرطان سینه قابل درمان است.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها