
«ای که پنجاه رفت و در خوابی»
نروی از جواب، زیرآبی!
به شدت و با تمام وجود، سر در جیب فکرت فرو میبرم و به این مهم میاندیشم که به سبک و سیاق برخی سیاستمداران کارکشته، چه پاسخ محکم و کوبندهای بدهم که به سوال مذکور هم جواب داده باشم، هم جواب نداده باشم (یعنی به زبان خوش، جوابشان کرده باشم!) و از سوی دیگر، برای خلقالله بدآموزی هم نداشته باشد. فلذا با لبخندی ملیح عرض مینمایم که ما جماعت اهل طنز، عموما دو جور بیدار میشویم یا از خواب میپاشیم:
1ـ به سختی:
مخصوص کسانی که غالبا تا دمدمای صبح (و بلکه هم بیشتر) بیدارند و چون تنهایند، به خیال خودشان کار فکری میکنند؛ لهذا تا لنگ ظهر میخوابند.2ـ به آسانی:
این جور بیدار شدن در ارتباط با کسانی مطرح است که با یک جیغ بنفش عیال خود از خواب ناز چنان به هوا میپرند که تا مدتها محل اصابت سرشان به سقف زندگی مشترکشان مشخص و معلوم است.3ـ بهتدریج:
بسیاری از اهل طنز چون خیلی محتاط و معتاد به ترس و تردید و تشکیک هستند و حتی به اصرار اطرافیان تن به خواب میدهند و با آن که حضرت مولانا برای زمان خودش فرموده است: «حق نشاید گفت جز زیر لحاف»؛ در عین حال هراس دارند که زیر لحاف بروند، مبادا که در غیاب آنها همه چی به هم بریزد و کسی نباشد انتقاد کند؛ فلذا صبح هنگام نیز که به اصرار ساعت بیولوژیک بدن میخواهند به ناچار سر از زیر پتو در آورند؛ خیلی با حزم و احتیاط این کار را میکنند. اول نصف سرشان را بیرون میآورند به همراه یک چشم تا ببینند آیا هوا پس است یا پس نیست؟ اگر نبود و فقط آلوده بود، که امری معمولی است و بلافاصله آن نصفه دیگر سر مبارک را هم به همراه چشم دوم خود از زیر لحاف خارج میسازند و رو به عیال میگویند:صبح است ساقیا، قوریام پر ز چای کن
دور فلک درنگ ندارد، شتاب کن
و آنگاه با عنایت به اثرگذاری فوری این کلام دلنشین سنگ نرمکن، میگویند: «این چای ما چی شد؟... چاییدیم از بس خوابیدیم!» (فقط خدا خدا کنید که عیالتان چیزی از قافیه حالیش نباشید؛ و گرنه همان سرصبحی، قافیه را باختید!)
رضا رفیع
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
علیامین حسنی، بازیگر نقش بهروز در سریال پایتخت در گفتوگو با «جامجم» از خاطرات حضورش در این سریال میگوید
خانمگل جام ملتهای آسیا در گفتوگو با «جامجم»: