در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
این امیدواری اشتون را جلیلی در پاسخش وابسته به موضع گروه 1+5 دانست، هرچند جلیلی نیز متقابلا ابراز امیدواری کرد که مذاکرات مثبت و سازنده باشد. تیم مذاکرهکننده هستهای ایران به سرپرستی سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی روزهای دوشنبه و سهشنبه 15 و 16 آذر (6 و 7 دسامبر) در ژنو، 3 نشست را با نمایندگان گروه 1+5 به سرپرستی کاترین اشتون، مسوول عالی سیاست خارجی اتحادیه اروپایی برگزار کرد.
این نشستها را دو طرف میز مذاکرات هستهای، مثبت ارزیابی کردهاند. از یک سو سخنگوی اشتون و منابع دیپلماتیک غربی این گفتوگوها را سازنده و خوب توصیف کردند و از سوی دیگر نیز این مذاکرات با حمایتهای داخلی همراه شد؛ چنان که نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی با تاکید بر لیاقت و شایستگی تیم مذاکرهکننده ایرانی در ژنو گفت مجلس با تمام وجود از مذاکرهکنندگان ایرانی با گروه 1+5 حمایت میکند.
کاترین اشتون پس از پایان مذاکرات ژنو و در نشستی خبری اعلام کرد که نزدیک 2 روز مذاکره جدی و با جزئیات داشتیم که بر موضوع برنامه هستهای ایران و ضرورت پایبندی این کشور به الزامات بینالمللی متمرکز بود.
البته این مساله را سعید جلیلی در نشست خبری دیگری تکذیب کرد. سعید جلیلی، بیانیه کاترین اشتون را منطبق با مفاد توافقات ژنو ندانست. وی تاکید کرد که اشتون پس از پایان دور سوم گفتوگوها تاکید کرد که مذاکرات آتی با 1+5 در استانبول، گفتوگو بر مبنای همکاری حول نقاط مشترک باشد و این نشان میدهد اظهارات کاترین اشتون درباره محوریت موضوع هستهای در مذاکرات با محتوای مذاکرات منطبق نیست.
از ژنو یک تا ژنو 3
سعید جلیلی پیش از این و برای اولینبار 29 تیر 1387 پشت میز مذاکره با نمایندگان سیاسی کشورهای گروه 1+5 به سرپرستی خاویر سولانا، مسوول عالی سیاست خارجی اتحادیه اروپایی نشست. این مذاکرات که به گفتوگوهای ژنو یک موسوم شد در شرایطی بود که دو طرف 2 ماه پیش از آن، بستههای پیشنهادی خود را رد و بدل کرده بودند.
البته این مذاکرات یک وجه تمایز خاص داشت و آن نیز حضور ویلیام برنز، نفر سوم وزارت خارجه آمریکا در این مذاکرات برای اولین بار بود. حضور نمایندهای از دولت نومحافظه کار جورج بوش پسر فضای مذاکرات را تحت تاثیر قرار داد. اگرچه دو طرف مذاکرات ژنو یک را مثبت ارزیابی کردند، اما ادامه مذاکرات تا مهر ماه سال بعد عملا مسکوت ماند.
در مذاکرات ژنو 2 و در 9 مهر 1388 بار دیگر ویلیام برنز و البته این بار از جانب دولت باراک اوبامای دموکرات در مذاکرات حضور داشت و طی آن نیز گفتوگویی 45 دقیقهای با سعید جلیلی داشت. این گفتوگو مهمترین دیدار رسمی دو مقام ارشد ایران و آمریکا پس از قطع روابط دو کشور در سال 1358 بود. نشست ایران و نمایندگان 1+5 پس از توافق وین بر سر مبادله 1200 کیلوگرم از 1500 کیلوگرم سوخت 5/3 تا 5 درصد ایران با سوخت 20 درصد از سوی گروه وین شامل روسیه، فرانسه و آژانس بینالمللی انرژی اتمی به یک توافق کلی دست یافتند، اما ایران به جزئیات آن طرح ایراد گرفت. البته پیش از این در سپتامبر گذشته، ایران بسته پیشنهادیاش را تحویل نمایندگان گروه 1+5 داد، اما این بار آمریکا اعلام کرد که محتویات آن به نگرانیهای این گروه درباره برنامه هستهای ایران پاسخ نمیدهد؛ بسته پیشنهادی ایران شامل گفتوگوهایی درباره اوضاع منطقه خلیج فارس از جمله درباره عراق و افغانستان بود. غرب همواره به دلیل اینکه محتوای بستههای پیشنهادی ایران شامل دغدغههای گروه 1+5 در مورد برنامه هستهای تهران نمیشود، آنها را جدی نگرفته است. با این حال در مذاکرات ژنو 2 ایران اعلام کرد تنها در چارچوب بسته پیشنهادی خود که شامل مسائل منطقهای و بینالمللی است با گروه 1+5 مذاکره میکند، مسالهای که البته مورد پذیرش گروه 1+5 نیز قرار گرفت.
واکنش پس از نشست مانند نشست قبلی بار دیگر مثبت و سازنده ارزیابی شد، اما مذاکرات ژنو 2 نیز فرجامی نیافت. با رکود در گفتوگوها، تهران با مثلث مذاکراتی ایران، ترکیه و برزیل پیشنهاد رفع انسداد دیپلماتیک را در قالب توافقنامه تهران مطرح کرد. پیشنهادی که با حضور اردوغان و داسیلوا، نخستوزیر ترکیه و رئیسجمهور وقت برزیل در کنار احمدینژاد در تهران رنگ عملی به خود دید؛ توافقنامه تهران در 10 بند ابتکار عمل دیپلماتیک تهران برای گذر از بنبست مذاکرات و آزمودن صداقت در رفتار و گفتار گروه 1+5 بود.
منوچهر متکی بیانیه تهران را که میان 3 کشور ایران، برزیل و ترکیه امضا شد، فرمولی خوب برای اعتمادسازی همهجانبه و چارچوبی درست برای تبادل سوخت خواند و گفت بیانیه تهران دارای یک رویکرد سازنده و مبتنی بر همکاری شکل گرفت، اما متاسفانه طرفهای مقابل مسیر نادرستی را طی کردند و به جای آن که به حسننیت و گام اعتمادساز ایران پاسخ مثبت دهند، به سوی قطعنامه حرکت کردند و تجربه شکست خورده خود را تکرار کردند. به هر حال بیاعتمادی و بیصداقتی غرب بار دیگر همه را فروریخت. به دنبال آن نیز قطعنامه 1929 شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران به پیشنهاد و تدوین گروه 1+5 به تصویب رسید.
از ژنو 2 تا ژنو 3 تاکنون 15 ماه میگذرد و 2 طرف بار دیگر و پس از تحولات بسیاری به میز مذاکرات برگشتهاند؛ مذاکراتی که البته دارای تفاوتهایی با ژنو 2 است. عمده این تفاوت نیز به ترکیب و چینش تیم مذاکرهکننده گروه 1+5 برمیگردد. سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی، علی باقری معاون سیاست خارجی و امنیت بینالملل دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی، ابوالفضل ظهرهوند معاون رسانهای دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی، علی آهنی معاون اروپایی وزارت امور خارجه و حمیدرضا عسگری مشاور حقوقی رئیس سازمان انرژی اتمی و وزارت خارجه در هیات ایرانی حضور دارند. دیپلماتهای گروه 1+5 اما تغییر یافتهاند؛ در تیم جدید مذاکرهکننده گروه 1+5 علاوه بر کاترین اشتون، مسوول عالی سیاست خارجی اتحادیه اروپایی، ویلیام برنز و سرگئی ریابکوف، معاونان وزرای امور خارجه آمریکا و روسیه به همراه معاونان وزارت امور خارجه آلمان، فرانسه و انگلیس که تغییر یافته بودند، حضور داشتند.
ابتکار عمل دیپلماتیک ایران
با وجود این تغییر در ترکیب گروه 1+5، اما ایران در آستانه مذاکرات درصدد گرفتن ابتکار عمل از طرف مقابل بود. از اینرو به باور بسیاری دستورکار مذاکرات ژنو 3 ادامه ابتکار عمل دیپلماسی ایرانی بود. در این راستا ایران به طور شفاهی و مکتوب به کاترین اشتون اعلام کرد که فقط نامه 15 تیر (6 ژوئیه) سعید جلیلی را مبنای مذاکرات میداند. تهران در آن نامه از اشتون خواسته بود که موضع گروه 1+5 را درباره سلاحهای هستهای اسرائیل روشن کند، در اینباره توضیح بدهد که به دنبال همکاری با ایران است یا به دنبال دشمنی با آن و این که به منطق گفتوگو که لازمه آن اجتناب از فشار است متعهد خواهد بود یا نه؟
پایبندی گروه مذاکرهکننده ایرانی نیز در مذاکرات 2 روزه ژنو 3 سبب شد تا جلیلی در اظهارنظری تاکید کند که ایران حقوق خود را مفروض مذاکرات میداند نه موضوع آن و پرسشهای مدنظر خود را درون مذاکرات مطرح خواهد کرد.
در این چارچوب ابتکار عمل دیپلماتیک ایران در جریان مذاکرات ژنو 3 از همان آغاز بر مبنای دیپلماسی تهاجمی تعریف شده بود؛ دیپلماسیای که تلاش داشت از انحراف و به حاشیه کشانده شدن موضوع مذاکرات از سوی گروه 1+5 جلوگیری کند. با این وجود مذاکرات ژنو 3 تا حدودی زیر سایه دور جدید ترور دانشمندان هستهای ایران و خودکفایی ایران در تولید کیک زرد، ماده اولیه برای تولید اورانیوم برگزار شد.
در همین خصوص هم سعید جلیلی در آغاز مذاکرات از کاترین اشتون سوال کرد که چرا اتحادیه اروپا ترور دو فیزیکدان ایرانی را محکوم نکرده است؟ اشتون در پاسخ به این سوال جلیلی جواب داد که اتحادیه اروپا این ترورها را محکوم میکند. البته جلیلی تنها به این مساله اکتفا نکرد و در ادامه تاکید کرد اینکه بازرسان آژانس اسامی دانشمندان ایرانی را اعلام و شورای امنیت آن را در فهرست قطعنامهها قرار دهد و با اقدام تروریستی در جهت اجرای قطعنامه این دانشمندان هدف قرار گیرند، رسوایی بزرگی برای شورای امنیت است که باید به جامعه جهانی درباره آن پاسخ دهند.
دستاوردهای مذاکرات ژنو 3
انتشار گزارش جدید یوکیا آمانو، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره فعالیتهای هستهای ایران، تهدیدهای تکراری آمریکا و اسرائیل به حمله نظامی علیه تاسیسات هستهای ایران و انتشار اسناد جدیدی از ویکی لیکس درباره ترس کشورهای منطقه از برنامه هستهای ایران عموما با هدف سایه انداختن بر فضای مذاکرات جدید ژنو صورت گرفت؛ این اقدامات همه و همه به قول هیلاری کلینتون برای کشاندن ایران از موضع ضعف پای میز مذاکره بود.
با این حال مذاکرات ژنو 3 در شرایطی آغاز شد که برخی دیپلماتها سخن از اختلافنظرهای جدی در میان گروه 1+5 به میان آوردند. این اختلافنظرها ظاهرا سبب شد تا این گروه به یک رویکرد اجماعی و اقناعی در بین خود دست نیافته و حتی نتوانند درباره یک دستور کار محتوایی یا پیشنهاد مشخص به توافق برسند. از اینرو در جریان 3 دور مذاکرات در 2 روز اشتون تنها توانست مانوری بر روی زمان و مکان دور آتی مذاکرات داشته باشد و مفهوم و ماهیت مذاکرات را به گروه ایرانی واگذار کند. مانور دیپلماسی ایرانی روی وجه ماهیتی نشست ژنو 3 باعث شد تا مذاکرات به همان جهتی هدایت شود که ایران از پیش آن را خواستار شده بود. توافق نهایی نشست نیز که توسط اشتون برای دستور کار نشست بعدی در استانبول بر مبنای «یافتن نقاط مشترک» و «گفتوگو برای همکاری حول نقاط مشترک» اعلام شد، منطبق بر همان خواست اعلامی تهران بود.
از این منظر است که بسیاری بر این باورند که مذاکرات ژنو 3 مذاکراتی متفاوت بوده است. این تفاوت نیز به فضای دیپلماتیکی مذاکرات ژنو 3 مربوط میشود؛ فضایی که متاثر از اقتدار دیپلماتیک ایران در برابر تیم جدید گروه 1+5 بود. البته این تنها دستاورد دور جدید مذاکرات نبوده است؛ تکاپوی نمایندگان گروه 1+5 برای دیدار با مذاکرهکننده ارشد هستهای ایران نیز نشان از اهمیت اطلاع و آگاهی از دیدگاه هستهای ایران بود. این تکاپوها البته با دستاوری برای آنها همراه نبود.
بینتیجه بودن راهبرد فشار ـ مذاکره
لیام فاکس، وزیر دفاع انگلیس اخیرا گفت، مذاکرات ژنو باید آغازی جدی برای حل و فصل این مساله باشد.
وی با رد حمله نظامی به ایران تاکید کرد که ما خواهان یک راهحل از طریق مذاکره هستیم و نه از طریق نظامی.
هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا نیز در شروع مجدد مذاکرات ژنو ابراز امیدواری کرد. البته وی پیش از این به صراحت گفت آمریکا میتواند غنیسازی اورانیوم در ایران را بپذیرد، البته به شرایطی.
پس از این اظهارات نیز کاترین اشتون گفت که ما حقوق ایران را به رسمیت میشناسیم، اما تاکید میکنیم که ایران باید به تعهدات خود عمل کند. ضمن آن که برخی دیپلماتهای نزدیک به گروه 1+5 نیز تاکید کردند که دو طرف به سمت یک توافق اساسی گرایش یافتهاند و آن پذیرش حق ایران در غنیسازی، اما همراه با بازرسیهای گسترده است. همچنین هفتهنامه تایم در گزارشی نوشت غرب این حقیقت را دریافته که در بلندمدت نمیتواند حقوق هستهای ایران بویژه غنیسازی را نفی کند. اعلام این اظهارنظرها 15 ماه پس از مذاکرات نشست ژنو 2 نشان میدهد که گروه 1+5 بینتیجه بودن مسیر فشار ـ مذاکره را درک کرده است؛ مسالهای که سعید جلیلی هم بر آن تاکید کرده و میگوید که دریافت ما از فضای مذاکرات این است که 1+5 بینتیجه بودن راهبرد دو مسیره فشار ـ مذاکره را درک کرده است. به واقع میتوان گفت که مذاکرات ژنو 3 در فضایی برگزار شد که کشورهای گروه 1+5 مسیر بیفایده و پرهزینه راهبرد فشار و تحریم در قبال ایران را بیش از همیشه تجربه کرده بودند و این موضوع آنها را مجددا به پای میز مذاکره کشاند؛ راهبردی که در قالب قطعنامههای تحریمی و ترور دانشمندان ایرانی نتیجهبخش نبود.
مذاکرات آتی
با تمام این پیامدها و دستاوردها ایران در لایههای پنهان مذاکرات هستهای دنبال دستاوردهای عملی نیز هست. از این جمله لغو تحریمهای بینالمللی علیه ایران است؛ دستاوردی که ایران آن را شرط موفقیتآمیز بودن مذاکرات هستهای ایران میداند. چنان که محمود احمدینژاد، رئیس جمهوری در جریان سفر استانی به اراک تاکید کرد مذاکره با ایران تنها با صداقت و پایبندی به قانون و احترام به حقوق قطعی ایرانیان و لغو تصمیمات غلط گذشته و تحریمها و محدودیتها سودمند است. این مساله مورد نظر مذاکرهکننده ارشد هستهای ایران نیز قرار گرفت؛ سعید جلیلی پس از پایان مذاکرات ژنو گفت که ما گفتوگو را در چارچوب راهبرد دو مسیر تنبیه و تشویق نمیپذیریم و آن را نفی میکنیم. با این همه مذاکرات ایران و گروه 1+5 در ژنو پایان یافت و دو طرف توافق کردند که دور بعدی مذاکرات را در اواخر ماه آینده میلادی در استانبول برگزار کنند. البته دو طرف سخنان متفاوتی از دستور کار آتی مذاکرات به میان میآورند؛ کاترین اشتون در یک نشست خبری به خبرنگاران گفت که نمایندگان قدرتهای جهانی با ایران به توافق رسیدهاند که در استانبول در مورد پیشنهادات عملی و راههای همکاری جهت یافتن راهحلی برای نگرانی اصلی ما در مورد مسائل هستهای گفتوگو کنند. در حالی که سعید جلیلی در کنفرانس خبری دیگری مذاکرات آتی را درباره همکاری حول نقاط مشترک و نه گفتوگو در مورد برنامه هستهای ایران دانسته است. از اینرو شاید بتوان نتایج مذاکرات ژنو 3 را تنها نسخهای دیگر از دیپلماسی مذاکره برای مذاکره دانست که در آن پیشرفت محسوس صورت نگرفته و دو طرف میز مذاکره نتوانستند مواضع خود را به هم نزدیک کنند.
به واقع دیپلماسی تحریمی گروه 1+5 اگرچه در آوردگاه ژنو 3 با یک ایست مواجه شد و ابتکار عمل دیپلماسی ایرانی راه را بر هرگونه جنجال و بهانه از آنها گرفت، ولی نباید از نظر دور داشت که کمتر از 2 ماه دیگر 2 طرف پای میز مذاکره خواهند نشست.
ارسلان مرشدی / جامجم
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد